سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کباب قناری بر آتش سوسن و یاس - احمد صبوری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اقای روزبه درود بر شما

عنوان : فرخ نگهدار نگفته در ان متینگ نارنجکی منفجر نشده بلکه گفته نارنجک منفجر شده از طرف رژیم نبوده بلکه از طرف مائویستها بوده و این نادرست است
غیر از فرخ نگهدار ۲۰۰۰۰۰ نفر دیگر هم انجا بوده اند از جمله این حقیر. اینکه فرخ نگهدار گفته که نارنجک را رژیم پرتاب نکرده بلکه مائویستها پرتاب کرده اند که دلیل بر این نیست که در ان متینگ نارنجکی منفجر نشد وکسی هم کشته نشد. اگر فرخ نگهدار حقیقت را نگفت شما هم مختارید که خبر نادرست بخورد مردم دهید? بهتر است ادم حقیقت را در هر شرایطی بگوید نه اینکه شما چون با فرخ نگهدار دشمنی دارید و همه حرفهای ایشان را قبول ندارید حالا این حرف فرخ نگهدار به مشام جنابعالی خوش امده و میتوانی حقیقت را کتمان کنی و در حقیقت حرف ایشان را تحریف کنی و فقط نصف حرف ایشان را بیاری و بعدش هم ادعا کنی این یک اشتباه تاریخی است و نارنجکی منفجر نشده. امیدوارم اگر که قانع شدی دیگر از این کارا نکنی و بیاد داشته باشی که حقیقت بالاترین ارزش زندگی هر انسانی میباشد حتا اگر فرخ نگهدار در انزمان انرا پاس نداشته است ولی شما پاسدار حقیقت باشید و مطمئن باشید که برای استدلال بر علیه مخالفتان به نفع شما عمل میکند
٣۹٣۶۶ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹۰       

    از : روزبه

عنوان : فرخ نگهدار می گفت
آقای فرخ نگهدار در مناظره تلویزیونی کمی بعد از این واقعه گفت که این اتفاق کار ماٸوٸیست ها، حزب رنجبران، ضد انقلاب بوده و هیچ نارنجکی از سوی هواداران رژیم پرتاب نشده و سازمان فداییان در تماس با آقای مهدوی کنی در صدد شکایت از گروه های نامبرده هستند
٣۹٣۶۲ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹۰       

    از : به اقای روزبه

عنوان : شما از کجا میدانید در متینگ فدائیان در میدان ازادی سال ۶۰ نارنجکی منفجر نشد وکسی هم کشته نشد?
نمیدانم این حرف از کجا امده چون حتا وزارت اطلاعات سپاه ان زمان ودیگر مقامات حکومت اسلامی هم جرئت تکذیب مرگ دختر ۱۲ ساله میترا صانعی را در متینگ فدائیان در سال ۶۰ نداشته اند. در ضمن علی اکبر صنایع دوستدار از رهبران فدائیان اکثریت هم بر اثر همان نارنجک منفجر شده در متینگ اول ماه مه سال ۶۰ یک پایشان را از دست داده اند و خوشبختانه هنوز زنده و سرحال هستند که بنده گاهگاهی سعادت دیدارشان را دارم. نکند اقای روزبه هم حرف ژنرال ازهاری را میزند که خونهای ریخته شده در خیابان را رنگ میدانست و شعار میلیونها تظاهر کننده را هم نوار میدانست.
٣۹٣۴۱ - تاریخ انتشار : ٣ مرداد ۱٣۹۰       

    از : روزبه

عنوان : یکی از اشتباهات تاریخی
در سال ۱۳۶۰ در تظاهرات اول ماه مه سازمان فداییان هیچ گونه نارنجکی در میدان آزادی، پرتاب نشد و هیچکسی در این تظاهرات کشته نشد، اما در تظاهرات اول ماه مه در حوالی میدان انقلاب و دانشگاه تهران که با همکاری دو سازمان فداییان اقلیت و پیکار ترتیب یافت، به درگیری بسیار خشونت امیزی منجر شد. در این تظاهرات برای اولین بار به مدت کوتاهی پرچم سرخ در میدان انقلاب بالا رفت.
اما در سالگرد انقلاب فرهنگی رشیم در اول اردیبهشت ۱۳۶۰ در تظاهراتی که از سوی سازمان دال دال، سازمان پیکار در مقابل دانشگاه تهران صورت گرفت، با پرتاب نارنجک ساچمه ای از چادر بسیج به میان تظاهر کنندگان، بیش از صد نفر بشدت زخمی و حتی قطع عضو شدند و سه نفر از هوادارن سازمان پیکار به شهادت رسیدند. شرح کامل این واقعه در کتاب "گریز ناگزیر" آمده است.
٣۹٣۲۷ - تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : روزگار غریبی است نازنین...
شرم نیست که مخالفین این حکومت در "آن زمان" را "زائده نئولیبرالیسم" بدانیم و برای اعدام آنها پس از دستگیری خیابانی پایکوبی کنیم ؟! تغییر افکار عمومی مردم ایران و مواضع سازمانها بخاطر داشتن ماسک دموکراسی طلبی خمینی در پاریس و برداشتن آن در تهران بود ! آنانکه ، سازمان‌ها و مردم را به تبعیت از خمینی تنفیر میکنند خود برای برقراری ولایت خمینی چه جنایت‌ها که نکردند ! خمینی در پاریس وعده تشکیل "مجلس موسسان" داد و گفت " من در سیاست آینده ایران شرکت نخواهم کرد " ولی‌ چون به ایران رسید و بر خر مراد سوار شد ، چنین گفت...
" اگر ما از اول که رژیم فاسَد را شکستیم و این سد بسیار فاسَد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کردَه بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکستَه بودیم و تمام مجلات فاسَد و مطبوعات فاسَد را تعطیل کردَه بودیم و روسای آنها را به محاکمَه کَشیده بودیم و حزب های فاسد را ممنوع اعلام کردَه بودیم و روسای آنها را به سَزای خود رَساندَه بودیم و چوبه های دار را در مَیدان های بزرگ بر پا کردَه بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کردَه بودیم این زحمت ها پیش نمی آمد. من از پیشگاه خدای معتال و از پیشگاه ملت عظیم عذر می خواهم، خطای خودمان را عذر می خواهم، ما مردم انقلابی نبودیم، اگر ما انقلابی بودیم اجازَه نَمی دادیم اینها اظهار وجود کنند، تمام احزاب را ممنوع اعلام میکردیم، تمام جبهه ها را ممنوع اعلام میکردیم. یک حزب و اُن حزب الله، حزب مستضعفین و من توبه می کنم از این اشتباهی که کردم و من اعلام می کنم به این قشرهای فاسد در سر تا سر ایران که اگر سر جای خود ننشینند ما به طور انقلابی با آن ها عمل می کنیم (حاضران: صحیح است، صحیح است) مولای ما امیرالمومنین سلام االله علیه اُن مرد نمونه عالم، اُن انسان به تمام معنا انسان، اُن که در عبادت اُنطور بود و در زهدُ تقوی اُنطور و در رحم و مروّت اُنطور و با مستضعفین اُنطور بود، با مستکبرین و با کسانی که توطئه می کنند شمیشیر را می کُشت [می‌کشید] و هفتصد نفر را در یک روز چنان که نقل می کنند از یهود بنی قریضه که نظیر اسراییل بود و اینها از نسل آنها شاید باشند از دم شمشیر گذراند خدای تبارک و تعالی الله در موضع عفو و رحمت رحیم است و در موضع انتقام، انتقام جو . امام مسلمین هم این طور بود در موقع رحمت، رحمت و در موقع انتقام، انتقام. ما نَمی ترسیم از اینکه در روزنامه های سابق، در روزنامه های خارج از ایران برای ما چیزی بنویسند. ما نمی خواهیم وجاهت در ایران در اسلام در خارج کشور پیدا بکنیم ما می خواهیم به امر خدا عمل کنیم و خواهیم کرد» (حاضران: صحیح است، صیحیح )...
٣۹٣۱۵ - تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱٣۹۰       

    از : رفیقانه

عنوان : اشتباه لپی
آقای صبوری عزیز اگر کمی بیشتر دقت می کردند متوجه یک اشتباه لپی خودشان می شدند. ایشان چند تشکیلات را نام برده اند و نوشته اند که جا دارد از آن ها «رفیقانه گله کنم». در حالی که در میان نام هایی که در آن جا آورده اند، نام سازمانی دیده می شود که خود آقای صبوری در مقدمه نوشته اش از تبدیل شدن آن به «یک زائده سرمایه داری نئولیبرالیستی جهانی» (یعنی امپریالیسم) سخن می گوید و می نویسد که «و تبدیل مجاهدین خلق به یک زائده سرمایه داری نئولیبرالیستی جهانی را هم ناباورانه محکوم می کند».
نخست این که این زائده سرمایه داری نئو لیبرالیستی جهانی (که در نوشته آقای صبوری مطابق طرز فکرخودشان معادل کلمه «امپریالیسم» به کار رفته است) هرگز در این مورد خاص بی تفاوت نبوده است و در رقابت با دیگرانی که به زائده امپریالیسم تبدیل شده اند یا می خواهند تبدیل شوند از موضع جنگ میان دو حریف، نه از موضع آقای صبوری، با کلمات رکیک و منطبق بر فرهنگ خود برخورد کرده است.
و دو دیگر آن که چرا باید از به گفته خود ایشان یک زائده امپریالیسم، که مورد حمایت رسمی نئوکان هاست رفیقانه گله کرد؟ کدام رفاقتی میان کسی که با پدیده ای می جنگد که آن دیگری برای آن سر و دست می شکند می تواند وجود داشته باشد؟

در مورد نزدیکی مجاهدین و بنی صدر هم ایشان یک اشتباه لپی کوچک دیگر مرتکب شده اند. مجاهدین از اول انقلاب، به طور مداوم با آویختن به این و آن مقام در حکومت، کار خود را از پیش می بردند. از «قائد عظیم الشأن» و «رهبر کبیر انقلاب» امام خمینی، تا احمد خمینی، و بعد هم آویختن به دامان بنی صدر که به خاطر اختلاف نظرش با خمینی و حزب جمهوری در زمینه مسایل مربوط به اداره کشور از نزدیکی مجاهدین به خودش استقبال کرد.
این نزدیکی، خیلی پیش از سخنرانی معروف ۱۴ اسفند بنی صدر شروع شده بود، و در آن مراسم، همین مجاهدین در شناسایی اوباش بسیجی و کمیته چی که به بر هم زدن مراسم پرداخته بودند به بنی صدر کمک کردند.
«شورای ملی مقاومت» هم با دستور رسمی بنی صدر به آقای رجوی برای تشکیل یک کابینه موقت تشکیل شد و اسناد آن جزو اسناد رسمی شوراست که البته مجاهدین در حال حاضر آن را به روی خودشان نمی آورند!
آقای رجوی برای آن که فرانسه به هواپیمای او اجازه فرود بدهد و خود او را در خاک خود بپذیرد، از بنی صدر استفاده کرد و او را در آن هواپیما با خود همراه ساخت. و بعد هم دقیقاً به خاطر مخالفت بنی صدر با نزدیکی روز افزون مجاهدین با صدام، که بعد از بنی صدر به انتقال رهبری مجاهدین به عراق و «همراهی های ویژه» این سازمان با صدام حسین، و جانشینان او یعنی عوامل جرج بوش منجر شد فاصله گرفت، که در این مورد هم آن ها به جای یک برخورد صادقانه با موضوع، چنین وانمود کردند که گویا این قضیه به خاطر نزدیکی بنی صدر با خمینی بوده است!
٣۹٣۰۵ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣۹۰       

    از : الف باران باران

عنوان : دوران مقاومت‌های فراموش شده ...
مقاله جالبی بود بخصوص برای نسل جوان امروز ایران,تا بدانند کسانی‌ که این حکومت را شاخ و برگ داده اند ، چه دسته گلی‌ را امروز به مردم ایران هدیه کرده اند !...
" به استثناء حزب توده و فدائیان اکثریت و لیبرال‌های مذهبی هر موجود زنده مخالف با رهبری خمینی مورد حمله قرار می گیرد. جبهه‌ای مرکب از رژیم و حزب توده و فدائیان اکثریت در نبردی خونین در مقابل مجاهدین، و چپ‌های انقلابی صف آرائی می کنند". حال امروز اینان مدعیان مبارزات گذشته ایران اند !
در صورت انکار این سیاست‌ها ، پنجره‌ای به روی این حوادث با ذکر مشخصات باز خواهد شد...
٣۹۲٨۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣۹۰       

    از : ایرانی

عنوان : مقاله عالی بود
با تشکر فراوان از احمد صبوری گرامی که زحمت کشیده و این مقاله روشنگر را در اختیار خوانندگان و علاقمندان به تاریخ سیاسی ایران قرار دادند.
امید است مقالات بیشتری را در آینده از ایشان بخوانیم.
با آرزوی سلامتی و موفقیت برای او و تمامی مبارزین واقعی ایران.
٣۹۲۷٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست