سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

و حکایت همچنان باقی ست! - مینا انتظاری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : یک خواننده سایت

عنوان : لیست سیاه سد تغییر نظام است
آمریکا و غرب برای حسن نیت با حکومت دینی در ایران نمی خواهند حقی برای جنبش مقاومت مستقل قائل گردند. غرب مخالفان مسلح قذافی را پشتیبانی نظامی می کند ولی حاضر نیست برای ساکنان اشرف امکانات اولیه پزشکی فراهم سازد. وقتی صدها نفر در کمپ اشرف مجروح شدند بیمارستان آمریکائی ها که در ۲۰ کیلومتری آنجاست به آنها کمکی نکرد. آمریکا در فکر تغییر سیستم کنونی نیست و بیرون آوردن نام گروه مجاهدین خلق از لیست تروریستی یک نوع تغییر سیاست تعبیر خواهد شد و راه را برای تغییر نظام فراهم خواهد ساخت. در اطلاعیه ۳۷ نفری نگرانی از سرنوشت اصلاح طلبان به عیان دیده می شد و از آمریکا خواستند برای کمک به سبز ها مجاهدین را از لیست بیرون نیاورند. غرب از زمان خاتمی روی نیروهای اصلاح طلب سرمایه گذاری نموده و حاضر نیست یک آلترناتیو خارج از حکومت را بپذیرد و قصد از بین بردن این جریان را دارد. نماینده مخصوص کلینتون در عراق بنام باتلر از ساکنان اشرف خواسته برای نجات جانشان خواستار انحلال سازمان مجاهدین خلق گردند و این همان آرمان ابدی روح الله خمینی بود که بقتل عام سال شصت و هفت انجامید. باتلر و مالکی مانند خمینی می خواهند افراد اشرف که روی مبارزه تاکید می کنند از بین ببرند و عده ای را هم عفو نمایند . خمینی سال ۶۷ گفت تمام زندانیانی که روی موضع هستند فوری حلق آویز گردند.
آمریکا امیدوار است با از بین بردن اشرف با کمک لیست تروریستی رابطه اش را با خامنه ای و احمدی نژاد عادی سازد و اگر بشار اسد سقوط نمود مرزهای اسرائیل را بخوبی حفاظت نماید و برای این منظور نیازمند همکاری خامنه ای در منطقه می باشد. آمریکا حاضر است رژیم به بمب اتمی برسد در صورتی که حکومت اسرائیل را برسمیت بشناسد. آمریکا و غرب دنبال معامله با نظام در باره اینده منطقه بدونه اسد هستند. خواست خامنه ای ثابت است و آنهم ماندن مجاهدین در لیست و برچیدن کمپ اشرف و غرب اینرا بخوبی درک کرده است و دارد با نظام همکاری می نماید.
ارتجاع و امپریالیسم در پشت درهای بسته سرنوشت منطقه و کمپ اشرف را تعیین خواهند نمود.
۴۰۰٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱٣۹۰       

    از : خسرو داوری

عنوان : حفظ اشرف به قیمت نابودی ساکنانش
مطالبی که دو نظر دهنده ی گرامی پیش از من (نفر دوم و سوم) عنوان کرده اند، بسیار قابل تامل است. لذا، به تکرار انها مبادرت نمی کنم. رهبری مجاهدین خلق اردوگاه اشرق را یکجا و در یک تشکیلات منسجم نیاز دارد. اگر کشوری (ترجیحاً در همسایگی ایران) حاضر باشد ساکنان اشرف را به همین صورت منسجم دراردوگاهی جای دهد، تصور می شود رهبری مجاهدین می پذیرد. چرا؟ این تشکیلات نماد رزمی و به تعبیر درست یا نادرست برخی کشورهای غربی نماد تروریسم است. وجود اشرف با همین نشانه ها، این تصور نادرست را پدید می آورد که "فرقه ی رجوی" همچنان نیروی آلترناتیو در میان اپوزیسیون محسوب می شود. بر این اساس است که رهبری مجاهدین می خواهد این تشکیلات را با همین مشخصات و ساختار در عراق و یا جای دیگر حفظ کند ولو به قیمت نابودی تک تک ساکنان مظلون آن که از کمترین حقوق انسانی محرومند. هراس دیگر رهبری مجاهدین آن است که ساکنان پس از اآزادی از سارت، علیه رهبری خود داد سخن گویند. به اعتقاد من، حتا اگر دولت عراق به آنان اجازه دهد که تا هر زمان که خود می خواهند در انجا بمانند، باز هم ساکنان اشرف این حق طبیعی را دارند که در هر جا که می خواهند ساکن شوند. اما رهبری این را نمی خواهد. اگر رهبری واقعاً به فکر نجات اعضای خود در اشرف است، باید با شفافیت اعلام کند که آنان در انتخاب محل سکونت خود آزادی کامل دارند. درود بر مبارزان اشرف!
۴۰۰۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱٣۹۰       

    از : نامی شاکری

عنوان : عجب حکایتی ست ماجرای جنگ ما و ملاها!
تلاش برای نجات ساکنان اردوگاه اشرف ، نه یک برنامه ی سیاسی که یک وظیفه ی انسانی است . درست مثل نجات مردم سیل و قحطی و زلزله زده . این تلاش نه ربطی به گذشته ی این "فرقه " دارد و نه ربطی به خروج یا ابقای آنان از لیست تروریستی آمریکا . یک تلاش حقوق بشری "محض" است و باید ادامه یابد و به نتیجه برسد . آن "هزاران انسان آزادی خواه و جان شیفته " که سالهاست اسیر اردوگاه جنگ فرقه ای "شما" با ملاها هستند، بیش و پیش از چیزی به رهایی از آن اردوگاه نیازمندند و پس از آن به دوره ای درمان جسمی و روحی برای "ریکاوری" . یادآوری و مرور این خاطرات تلخ و جانسوز، برای "جنگ شما با ملاها" ، مشروعیت سیاسی فراهم نخواهد کرد ؛ پرونده جنایات " آنها "را ورقی می زند ، بی خبران را از آن مصائب آگاه می کند و حداکثر آن که در مسابقه "شما" و "آنها" برای دلبربایی از امثال جان بولتن و باراک حسین اوباما، چند امتیازی به حساب "شما" واریز می کند! و این همه ، در مقابل چشمان مردم ایران اتفاق می افتد !
۴۰۰۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱٣۹۰       

    از : نام من هر چه باشد چندان مهم نیست

عنوان : به مینا انتظاری بسیار عزیز
خانم مینا انتظاری بسیار عزیز!
ضمن سلام های گرم و صمیمانه به شما

کسانی که به قول شما مجاهدین را «سنگسار سیاسی» می کنند کار بسیار بدی انجام می دهند. همانطور که انچه مجاهدین در سنگسار سیاسی بسیاری از مخالفان و حتی منتقدین خیرخواه خود انجام می دهند، عملی کثیف و مطلقاً غیر قابل دفاع است، و نشانه ای است بر وحشت آن ها از رو به رو شدن با واقعیت خودشان.
اما یکی دانستن کل مجاهدین، نگاهی قبیله ای است. از همان نوع نگاه خود مجاهدین به جهان. تنها در قبیله است که همه افراد عبارتند از خود قبیله. و تنها در قبیله است که رییس قبیله، هم حرف اول و آخر را می زند، و هم قبیله با او تعریف می شود.

مجاهدین، یک کل نیستند. سازمان مجاهدین، یک تشکیلات سیاسی و عقیدتی (آن هم از نوع فرقه گرا ترین و دگماتیست ترین عقیده ها) است که از مجموعه ای از تک تک آدم ها تشکیل می شود که باید دارای هویت فردی باشند. هویتی که از آن ها ربوده شده است.
فکر نمی کنم که شما ندانید که سیاست «حل شدگی در رهبری» مجاهدین که چیزی معادل سیاست «ذوب در ولایت» خمینی و خامنه ای است، پایه و محور و مبنای سیاست درون تشکیلاتی مجاهدین، پس از ازدواج موسوم به «انقلاب ایده ئولوزیک» را تشکیل می دهد.
لابد اگر از همه مراحل انقلاب ایده ئولوزیک اطلاع ندارید، اقلا در این سخن خود رهبر مجاهدین شک نمی کنید که با دادن نام «انقلاب ایده ئولوژیک» به عمل خود، در نهایت افتخار اعلام کرده است که ایده ئولوژی مجاهدین اولیه را زیر و رو کرده است. آیا «انقلاب»، معنایی به جز این دارد؟

در این باره ضرورتی ندارد که من بیشتر برای شما بنویسم. چون بعید می دانم که خودتان در جریان نباشید. شاید نه به اندازه من. اما حتما در حدی که بتوانید بدانید که رفتار های رهبر مجاهدین و چند تن از افراد برگزیده او را فقط در چنین دستگاهی است که می توان به حساب کل مجاهدین گذاشت. کاری که او تلاش بسیاری برای اجرای دقیق آن در تشکیلات دارد، و در بیرون تشکیلات هم با تبلیغ مستمر این که حساب رهبری را از بدنه تشکیلات جدا کردن، یعنی سر از تن مجاهدین جدا کردن به پیش می بردش!

از «ندا آقا سلطان» و «صبا» نام برده اید. سلام بر آن هر دو شهید جاودانه باد. اما آیا خواست آن دو ، و نگاه آن دو به هویت مدنی انسان ایرانی معاصر، شباهت های جدی با هم داشت؟
آیا جامعه ایده آل ندا، جامعه ای مشابه جامعه «شهر اشرف» و ارزش های حاکم بر آن بود؟

از شهیدانی که در خیابان های ایران به خاک و خون در افتاده اند یا می افتند نام برده اید. آیا بی شمارانی از آن ها، سهراب ها و اشکان ها و کیانوش ها و ده ها تن از این کسان نبودند و نیستند که شال گردن و پیراهن و بازوبند سبز بر تن داشتند و دارند؟
آیا سازمانی که با صراحت کامل، جنبش سبز را با همین نام «جنبش سبز» با زشت ترین کلمات و هجویات و کاریکاتور ها مورد حمله قرار می دهد، می تواند با استفاده از اعتبار نام آن شهیدان، برای خود اعتبار کسب کند؟ آیا این، حکایت کوسه و ریش پهن نیست؟ چون شما هوادار این سازمان هستید، من این برخورد را با کوسه و ریش پهن مقایسه کردم نه با آنچه بسیار تلخ تر و در همان حال هم واقعی تر از این است.

حتی همان «ندا» ی ما هم به گفته مادرش، در ۲۲ خرداد برای دادن رأی به حوزه رأی گیری مراجعه کرده بود، اما در اعتراض به ممانعت از حضور نماینده موسوی در آن حوزه، از رأی دادن خودداری کرده بود و در تماس تلفنی با مادرش که در حوزه ای دیگر رأی خود را به صندوق انداخته بود، موضوع رادر همان روز با او در میان نهاده بود.

آیا ندا و سهراب و اشکان و ... آنگونه که مسعود رجوی و همسرش و سازمانش پیوسته تکرار می کنند «اشرف نشان» بودند و مقاومت خود را از مقاومت «شهر اشرف» الهام گرفته بودند؟ آیا چنین سخنی در حق آنان و هویت آنان بر زبان و قلم آوردن، زشت و خودپرستانه و نادان انگاشتن دیگران و توهین به آنان و به شعور جامعه نیست؟

مینا انتظاری بسیار عزیز!
برای شما بیش از آنی که خودتان فکر می کنید احترام قلبی قائلم، و بنا براین نمی خواهم آزرده خاطرتان کنم.
برایتان آرزوی سعادت و بهروزی دارم.

اما کسی در این جا در کامنتش از «طرح پارلمان اروپا» نام برده است و این که مجاهدین هم آن را پذیرفته اند.
برای آگاهی خوانندگان لازم است توضیح دهم که گرچه در باید از این طرح، به صورت مشروط حمایت کرد، اما نباید از نظر دور داشت که:

اولاً: این طرح، طرحی تهیه و تصویب شده توسط پارلمان اروپا نیست. طرحی است تهیه شده به وسیله یک نماینده دست راستی اروپا که از حامیان «بسیار مخصوص» مجاهدین است. البته این طرح، مورد پشتیبانی تعدادی دیگر از نمایندگان پارلمان اروپا هم قرار گرفته است.
این طرح را طرح پارلمان اروپا نامیدن و وانمود کردن این که گویا طرحی ارائه شده از سوی پارلمان اروپاست از درستکاری و صداقت مجاهدین حکایت نمی کند.

ثانیاً : این طرح به صورتی تنظیم شده است که برای نگاه داشتن افراد کمپ اشرف در عراق تا تعیین نتایج انتخابات آینده آمریکا زمان بخرد، و در همان حال، گویا مثلا بتواند جلوی دهان کسانی را که خواهان خروج سریع افراد این کمپ به کشور های امن دیگر هستند ببندد. چیزی که با یک روشنگری ساده در مورد این طرح و محتوایش و نوع برخورد مجاهدین با آن، نقش بر آب خواهد شد.

ثالثاً: همان طور که نوشتم، می توان به صورت مشروط، از همین طرح هم حمایت کرد، و همزمان هوشیار بود که در کش دادن قضیه، شکست بخورد، و نتواند راه را برای خروج سریع افراد کمپ اشرف از قتل گاه خود ببندد.

در مورد ضرورت خروج نام مجاهدین از لیست سازمان های تروریستی آمریکا با خانم مینا انتظاری کاملاً موافقم. اما به شرطی که لازمه این کار این همه خم شدن رهبران مجاهدین در برابر نئوکان ها و جان بولتون و روسای سازمان های سیا و اف بی آی، و آن ها را را رسماً و علناً توسط خانم رجوی در پیام به آکسیون ۲۶ اوت مجاهدین در آمریکا، از شریف ترین انسان ها و مایه افتخار آمریکا و همپایه آبراهام لینکلن ها معرفی کردن نباشد.
کسانی که آن پیام تاریخی و تعیین کننده را که سندی است محکم نخوانده اند یا نشنیده اند، لطفا همین حالا این کا را بکنند.
۴۰۰٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۰       

    از : فریاد آزادی

عنوان : لیست سیاه برای کشتار ساکنان اشرف بکار می رود
خانم انتظاری گرامی تشکر برای حساسیت نسبت به سرنوشت ساکنان شهر اشرف و مطرح نمودن لیست کذایی تروریستی که برای معامله و نزدیکی به آخوندها برپا شده است. گاهی مادر صبا هفت برادران را می بینم و بیاد صبا می افتم که با چشمان باز و اراده پولادین از میان ما رفت. ساعتها خونریزی داشت و عوامل خامنه ای و مالکی مانع کمک به او شدند. پدرش رضا هفت برادران و خواهرش در اشرف با او وداع نمودند و رضا در نامه ای نوشت سهم صبا از حقوق بشر چه بود؟
آمریکا سالهاست با لیست تروریستی برای نزدیکی به جمهوری اسلامی و مذاکره بر سر بمب اتمی و دخالتهای حکومت در منطقه باز ی می نماید و برایش مسائل انسانی و پناهندگی ساکنان اشرف اصلا مطرح نیست. افراد اشرف طبق کنوانسیون چهارم ژنو افراد تحت حفاظت بین المللی هستند. آنها سلاحهایشان را در برابر حفاظت به آمریکائی ها دادند ولی آمریکا به وظایفش عما ننمود و حالا سفیر باتلر مانع خروج افراد اشرف و امدن به اروپا می گردد. پارلمان اروپا می خواهد که ساکنان اشرف به اروپا بیایند و مجاهدین هم قبول کرده اند ولی اوباما در کنار مالکی و سید علی ایستاده و مانع خروج این افراد می باشد و می خواهد آنها را در عراق در زندانهای مخصوص نگهداری نماید. بهانه سرکوب و کشتار هم لیست سیاه آمریکاست.
لابی های حکومتی با سو ء استفاده از جنبش سبز برای کشتار ساکنان اشرف بر نامه ریزی می کنند و خواستار ابقای نام سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا می باشند. دلایل آنان بسیار بی پایه و سطحی می باشد که ربطی به لیست سیاه ندارد و فقط از روی دشمنی با ساکنان اشرف می باشد. خامنه ای بدنبال کشتاری مانند قتل عام ۶۷ برای حفظ و بیمه کردن نظام است و برای این جنایت نیاز به لیست سیاه آمریکا برای توجیه جنایتش دارد.
موفق و پیروز و سر بلند باشید
۴۰۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست