سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کشور لیبی در سراشیب تجزیه و درماندگی - یونس پارسابناب

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : bahrami

عنوان : بود در کشور افسانه کسی شهره در نه گفتن
خدمت اقای یونس پارسابناب
متاسفانه با وجود سالها زندگی در محیطی امن و برخوردار بودن از بالاترین استانداردهای زندگی و همکاری و همنشینی با اساتید و روشنفکران , بخصوص فراریان از جهنم سیستم واقعا موجود ان زمانها و ....شما باز هم دست از شعارهای رنگ و رو رفته برنمیدارید!شما فقط دوست دارید شهید سازی و مظوم نمایی کنید .همیشه منتظر هستید تا اتفاقی بیفتد و شما وا مصیبتا راه بیندازید .من فقط تناقضهایتان را باز نویسی میکنم باشد که کسی را بفکر بیندازد .؟من امیدوار بودم بادیدن تجربه های کرزای و چلبی و مالکی و حالا بلحج در لیبی شما و همفکران شما برای یک بار که شده دست به عمل بزنید و طرح نو در اندازید نه اینکه کمین بنشینید و بعد از پایان ماجرا دم بگیرد من میدانستم‌ ,من میدانستم خونریزی میشود بگید!سوال من از شما این است باتوجه به اینکه همه میدانند دیر یا زود نوبت ایران است شما بهتر نبود راه حل خودتان را عرضه می کردید ؟البته اگر دارید و یا اینکه شما هم مانند خیل رفقای مبارزی که بعد سالها مبارزه بی امان بر ضد هر کس و هر چیز منتظر موسوی پاشنه طلا هستید؟ ببخشد طولانی شد بیاید نگاهی به افکار شما دکتر گرامی داشته باشیم.
**در پرتو جو سیاسی حاکم در کشورهای آفریقا و آسیا که منبعث از برآمدن *امواج خروشان* جنبش های رهائی بخش* "دوره ی باندونگ" (۱۹۷۵_۱۹۵۵) بود، اجرای سیاست "درهای باز" به روی پایگاه های نظامی آمریکا و "ناتو" ملک ادریس را طبیعتا در بین مردم لیبی بویژه جوانان، نامحبوب و بی اعتبار ساخت.**
**اگرفراموش نکرده باشید بعد از ان تبدیل به«درهای باز»برای شوروی شد ایا این مسئله طبیعتا در بین مردم لیبی بویژه جوانان، باعث نامحبوب و بی اعتبار شدن سرهنگ نباید میشد ؟**
باز میفرماید{ _* بعد از پایان سومین جنگ اعراب _ اسرائیل (جنگ شش روزه ی ژوئن ۱۹۶۷) عدم محبوبیت ملک ادریس به تنفر شدید و فراگیر بین مردم تبدیل شد. ......*}متاسفانه اینجا کمی کم لطفی کردید‌ , زیرا اگر قرار بر اعتراض و درگیری با شد باید در مصر و سوریه و اردن اتفاق بیفتد بدلیل داشتن رهبرانی بی عرضه نه در لیبی با صدها کیلومتر فاصله از میدان جنگ! .
جملات شما یاداور ماشین پروپاگاندای برادر بزرگ است بفرمایید**ولی قذافی و دولتمردان لیبی نیز مثل اکثر نخبگان و رهبران جنبش های رهائی بخش ملی (و دولت های برآمده از آنها) بتدریج با محدودیت ها و نقصان های تاریخی خود روبرو شده و خود را در مرحله اول گرفتار بوروکراسی و اتوکراسی دولتی ساخته و سپس در مرحله بعدی به دام منطق حرکت سرمایه در فاز فعلی گلوبالیزاسیون (نئولیبرالیسم "بازار آزاد") انداختند.**
شعار کم خرج ترین شیوه مبارزه است و هیچ مسولیتی را هم متوجه کسی نمیکند .در این دو سطر با چقدر تناقض روبرو میشویم؟**واقعیت این است که لیبی بعد از قذافی در تحت حاکمیت یک دولت تئوکراتیک نه تنها دموکراسی را تجربه نخواهد کرد بلکه مثل عراق و افغانستان از امنیت اجتماعی نسبی نیز بهره مند نگشته و احتمالا مثل افغانستان، عراق، سومالی عملا بالکانیزه خواهد گشت.
جناب پارسا بناب چند خط جلوتر از اسامی و کسانی نام میبرد که در کره زمین یافت می نشود مثلا **چالشگران ضد نظام (در رأس آنها مارکسیت ها) در هر کجای جهان هستند وظیفه دارند که از خواسته های مردم لیبی و حق تعیین سرنوشت ملی آنها دفاع کرده و نگذارند که آمریکا و شرکایش لیبی را به "نقشه راه" نظامی در جهت اعمال هژمونی نظامی در قاره ی آفریقا مبدل" سازند.(ببخشید «چالشگران ضد نظام»یعنی چه ؟ لطفا در صورت امکان ترجمه کنید)
در قدیم هموطنی یزدی که تفننی شعر میسرود بتحریک دوستان خدمت جناب سعدی رفت برای مشاعره و شکست خورد و در راه پیغام فرستادکه...
سعدیا شیراز داری نان مفت ......پس توانی شعرهای خوب گفت
گر بیایی یزد شال بافی کنی....مهره از پشتت بیفتد جفت جفت
حکایت این فرمایش است
**در تحلیل نهائی چالشگران ضد نظام بویژه در کشورهای مسلط مرکز باید به این امر عینی _ تاریخی و دموگرافیکی قرن بیست و یکم توجه کنند که لازمه (و مقرره) اصلی برای ساختمان "جهانی بهتر" (سوسیالیسم) در آینده همانا حل مشکلات و مسائل خلق های پیرامونی در بند (که تحقیقا ۸۵ در صد جمعیت کنونی کره ی خاکی را در بر میگیرند) بوده و حمایت جدی و عملی از خواسته های رهائی بخش آنها از یوغ نظام جهانی سرمایه وظیفه ی چالشگران ضد نظام است.**
در پایان از هموطنان عرب زبان تقاضا میکنم که این مقاله را بعربی ترجمه کرده و برای رهبران لیبی بفرستند و پرس و جو کنند ببینند عربها هم برای ما رهنمودی پیغامی دارند یا نه؟
۴۰۲٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست