یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در محکومیت مرحوم روح الله داداشی! - ندا شهبازی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کریمی

عنوان : موافق
باتشکر از خانم نداشهبازی عزیز بله آمار افزایش روز به روز تخلفات ومتخلفین ونیز افزایش امار اعدام در کشور بیان گر این حقیقت است که اعدام راه حل مناسبی برای پیشگیری از ارتکاب جرم ها و جنایت ها نیست عزیزان باید علل پیدایش این گونه مسایل بررسی گردد اما در کل با عنایت به مسایل فعلی کشور قزیب به۷۰این گونه جرایم مشکلات مالی فلج کننده مردم کشور می باشد ومابقی را نیز می توان مسایل سیاسی،ناموسی واز این قبیل دانست .
۴۹٣۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱٣۹۱       

    از : . .

عنوان : چاقوکش ها در جهموری اسلامی میدان داری می کنند و بر علیه ورزشکاران و مردم به پا خاسته اند! اخباری که منتشر می شود یک هزارم آن چیزی است که در داخل ایران رخ می دهد.
قتل یک ورزشکار دیگر به‌وسیله چاقو

مهر : رئیس هیئت اسکواش استان لرستان از قتل مربی اسکواش خرم آبادی در یک نزاع خیابانی به وسیله چاقو خبر داد.

محمود داودی‌نژاد اظهار داشت: سید میثم حمزه‌فر مربی اسکواش لرستان شب گذشته در یک درگیری خیابانی مجروح و پس از انتقال به بیمارستان جان باخت.

وی با بیان اینکه قتل در نزدیکی محله ۲۴ متری خرم آباد به وقوع پیوسته است، تصریح کرد: اسکواش باز لرستانی شامگاه گذشته پس از چندین بار عمل جراحی ساعت حدود ۱۲ شب جان خود را از دست داد.

رئیس هیئت اسکواش استان لرستان با اشاره به اینکه "سید میثم حمزه‌فر" ۲۷ سال سن داشته است، عنوان کرد: وی علاوه بر مربیگری تیم اسکواش لرستان، سابقه مربیگری در تیم ملی نوجوانان کشورمان را نیز در پرونده دارد.

داودی‌‌نژاد عنوان کرد: مراسم تشییع جنازه اسکواش باز لرستانی امروز پنج شنبه راس ساعت ۹ برگزار می‌شود.

فرمانده نیروی انتظامی شهرستان خرم آباد نیز ضمن تایید قتل "میثم حمزه‌فر" عنوان کرد: تحقیقات در این زمینه در حال انجام است و نتیجه آن به زودی اعلام خواهد شد.

سرهنگ بهمن پاکزاد با اشاره به انجام تحقیقات اولیه و ارجاع پرونده به پلیس آگاهی استان، یادآور شد: قاتل پس از انجام قتل از صحنه متواری شده و پیگیری جدی ماموران برای دستگیری وی ادامه دارد.

وی علت قتل را درگیری و نزاع خیابانی دانست و ارائه اطلاعات بیشتر در این زمینه را منوط به تکمیل پرونده کرد.
۴۰۴۵۰ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣۹۰       

    از : سامرند فتوحی

عنوان : اگه قراره با اعدام مبارزه کنیم خون مقتول را لجنمال نکنیم
من بازهم تاکیدم بر اینست که هر دوی آنان قربانی فرهنگ حاکم بر ایران شدهاند و همزمان استفادهی سیاسی سردمداران جمهوری اسلامی جهت کسب اقتدار و خودنمایی برای اجرای عدالت برای مردم!! حرف من این است و هزاران بار دیگر آنرا تکرار میکنم: (( اگر قرار است که با اعدام مبارزه کنیم خون مقتول را به لجن نکشیم))

جناب ‫رضا سالاری

شما و "کاربر" اونقدر احساساتی و دور از منطق کامنت میگذارید که من مطمئن شدم فقط قصدتان کامنت بازی و سفسطه بازیست. شما تمام قضایا را از زاویهی دلخواه خودتان میبینید. من هیچگاه نظرم این نیست که اگر کسی قدرت داشت مردم را بزند!!! که این کامنت عجیب و غریب رو برام گذاشتید. منظور من اینه که ورزشکاران احتیاجی به ساتور و چاقو و قمه ندارند و صرفآ اگه قرار باشه از خودشون دفاع کنند از قمه استفاده نمیکنند، اینو صرفآ برای اون مطلب طولانی گذاشتم که همهی ورزشکارا رو مشتی قمه کش و لات و ... اسم بردید. در اصل اکثر ورزشکاران تا آنجاییکه بتوانند سعی در نشان دادن منش انسانی خود میکنند و سعی در این دارند تا نمونهای از یک انسان والا باشند. هرچند همه انسانیم و دارای خطاهای انسانی. این جملاتی که نوشتید بسییار جای تاسف دارد.


‫"کدام قدرت هموطن؟ مگر جامعه و کشور ما، زورخانه شعبان جعفری و یا حیاط آخوند کاشانی و یا جماران و حسینیه خمینی و یا بیت رهبری سیدعلی است؟ مگر جامعه و شهر و آبادی ما مرکز نمایش زور و قدرت و بدنبال آن تشویق و تحریک کودکان و جوانان و نوجوانان به دعوا و زورآزمایی و نبرد چاقویی و قمه ای و مسلحانه و غیر مسلحانه است، که حال شما به بی سلاح بودن قویترانشان ‫بنوعی جانبداری و افتخار می کنید؟"

متاسفم.
********************************************
جناب کاربر
اینجا بحث هورمون نیست بحث دوتا انسانه که هرکدوم به نوعی قربانی خشونت و تنفر شدند و همزمان کسانیکه از دور نشستند و احساس روشنفکریشان آنان را به بیراهه کشیده و سعی در تخریب اشخاص، بخصوص یک انسان از دنیا رفته میکنند که نمیتواند پاسخگوی اینهمه توهین و تهمت و افترا باشد. شما با اسم مستعار اومدی و فکر میکنی هر چی دل تنگت میخواهد میتوانی بگویی و توهین کنی و نظرات دیگران رو به گزافهگویی تعبیر کنی. من متاسفم. بحث با شماییکه حتی حرمت ابراز نظر رو نگه نمیدارید بی فایده میدونم.

راستی چرا یه کمپین راه نمیندازید که کلآ درب باشگاهها رو تخته کنید. تا به قول شماها ما لاتها و شعبون بی مخها از جامعه حذف بشیم. میشه بجاش کلاسهای آموزشی کارد کشی و ساتور کشی و قمه کشی راه انداخت و یه چندتا یاکوزا هم از ژاپن برای تدریس برای جوانان درخواست کنید.
۴۰۴۲۲ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۰       

    از : ندا شهبازی

عنوان : ممنون آقای احمد معترض
آقای احمد معترض عزیز، متشکرم از شما و تمام اشخاص و سازمانهایی که صرفا به محکومیت اعدام می پردازید و سعی در مخدوش کردن چهره مقتولی ندارید که نیست تا از خود دفاع کند. برادر عزیز نگاهی به همین کامنتها بیندازید تا ببینید کم نیستند کسانی که بجای ریشهیابی و زیر سوال بردن اصل اعدام، تمام توانشان را بکار میگیرند تا مقتول دست از دنیا کوتاه را تخریب کنند. جالب است که قمه بدست داشتن علیرضا را نتیجه فرهنگ و شرایط جامعه میدانند، اما ظاهرا روح الله از سیاره دیگری آمده بود که اگر اشتباهی کرده، پاچهخوار است و فقط خود مسئول.
البته متاسفانه جامعه ورزشی و بویژه رزمی کاران و بدنسازها به شدت مورد حسادتند. ورزش حرفهای ریاضت کشیدن، می طلبد. هر کسی ارادهاش را ندارد. بعضی با خود می گویند، چه بهتر که بجای وقت تلف کنی در باشگاه، نام شعبان بیمخ و دوپینگی و... روی ورزشکاران بگذاریم و خلاص. الان هم که روح الله مرده و قرایی و خود روح الله و خانوادهاش بهانه به دستمان دادهاند. سوژه خوبیست!
هم روح الله رفته و هم علیرضا. هر روز در مملکت امام زمان، از فرزندان و سرمایههای ایران، قربانی میگیرند. اما بدا به حال ما و دیکتاتوری کوچکی که در وجود همگیمان جای گرفته.
کدام ما خطا نکردهایم؟ پرونده کدام یک از ما سفید است که به تحقیر یک ورزشکار جوان دست از دنیا کوتاه مشغولیم؟
یاد مسابقات پرشورت که به وجدمان میاورد، بهخیر.
۴۰۴۲۱ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۰       

    از : رفیق سید آباس ارمنی

عنوان : شما خودتان را خیلی ناراحت نفرمائید" آن مرده به این شیون نمی ارزید"
خانم شهبازی روح الله داداشی نمونه و بدل مسخره ای بود که جمهوری اسلامی داشت جای امثال تختی به خورد مردم میداد ایندفعه اول نیست که جمهوری اسلامی به این تیپ کارها دست میزنه و نه دفعه آخرش هم نخواهد بود من احتمال میدم سن و سال شما آنقدر نباشه که این حیله های جمهوری اسلامی را در موارد دیگر دیده باشید و یا به خاطر بیاورید روح الله دادشی از اوباش نوع شعبان بی مخ بود منتها مدل امروزی شده آن با ژستهای جدید از نوع اوباش مدل جدید هواداران ایشان را هم در جامعه همان نوع مردمی تشکیل میدادند که در مراسم تشیع جنازه اش و بعدا در صحنه اعدام قاتلش حضور داشتن یک نگاه به مراسم اعدام قاتل او بکنید تا دستگیرتان شود عرض بنده چیست بنا به اخبار هواداران ایشان از پاسی از شب رفته در محل اعدام قاتل جمع شدن تا شاهد صحنه انتقام و اعدام باشند اینها با این درجه از فهم و معرفت دوستان آقای داداشی بودنند حالا بنا بر آن روایت قدیمی که میگفت بگو دوستت کیست تا بگویم کیستی قضاوت بفرمائید که آن مرحوم داداشی طرفدار احمدی نژاد چطور خلقتی بوده .
با سپاس از دوستان اخبار روز
۴۰۴۱۹ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۰       

    از : ‫رضا سالاری

عنوان : کدام قدرت هموطن؟
در شروع و ادامه و خاتمه نابهنجار هر جنگ و دعوایی، هر دو طرف، ولو به اندازه های بسیار نامساوی و نابرابر، مقصرند. بلند کردن وزنه سنگین هیچ دلیلی بر به حق بودن، فضیلت داشتن، طلب احترام و سلام و ادب و رکاب گرفتن نیست. احترام و عزت را بایستی کسب کرد نه طلب. پس نفرمائید:

‫« اما دوست عزیز اگه قرار بود به قول شما با یه آمپول تبدیل به قویترین مرد جهان شوید، خب بسم الله چند تا آمپول تزریق بفرمائید و وارد میدان شده و ۳۵۰ تا ۴۰۰ کیلو را لیفت کنید و با انجام مراحل فوق سنگین این ورزش برای کشور مقامهای رنگاورنگ کسب کنید!!!!!! این حرف شما نشان میدهد بطور کل از دنیای ورزش و بدبختیهای یک ورزشکار حرفهای بیخبرید.»

‫یا جای دیگر که میفرمائید:
« دلیلش ساده است، یک ورزشکار نیازی به استفاده از سلاح ندارد و به قدرت خودش متکی است، اما در دنیا هیچ ایدهآلی وجود ندارد و بعضی از این ورزشکاران نیز اقدام به استفاده از سلاح میکنند.»

‫کدام قدرت هموطن؟ مگر جامعه و کشور ما، زورخانه شعبان جعفری و یا حیاط آخوند کاشانی و یا جماران و حسینیه خمینی و یا بیت رهبری سیدعلی است؟ مگر جامعه و شهر و آبادی ما مرکز نمایش زور و قدرت و بدنبال آن تشویق و تحریک کودکان و جوانان و نوجوانان به دعوا و زورآزمایی و نبرد چاقویی و قمه ای و مسلحانه و غیر مسلحانه است، که حال شما به بی سلاح بودن قویترانشان ‫بنوعی جانبداری و افتخار می کنید؟

این چه فرهنگ و جامعه ای است که شما از آن پشتیبانی می کنید؟ مملکت قانون و وکیل و قاضی و مجری مکفی و مستقل از حکومت برای ثبات نظم و امنیت و آسایش و آرامش کلیه مردمان نیاز دارد، نه پهلوان ‫و قلدر بی اسلحه ولی نمایشگر قدرت و محرک دعوا و نزاع و درگیری با ضعیفان با اسلحه ....
۴۰۴۱۷ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۰       

    از : کاربر-ب

عنوان : توهم سازی نکنیم
به نویسنده و کاربر فتوحی، آدم با یه آمپول زدن ورزشکار نمی شه یا قویترین مرد دنیا نمی شه، اما بدن سازی و بعضی ورزشهای دیگه با تزریق هورمون سر و کار داره، اینو همه می دونن. از اینم که بگذریم، اصلا چه مقتول بخت برگشته چه قاتل مقتول ذلیل هر دو شو ن رو به صرف قربانی شدن، نباید تقدیس بشن، شما داری مقتول رو تقدیس می کنی، این توهم میاره.
۴۰۴۱۵ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۰       

    از : کاربر

عنوان : جای تأسف است
هیچ قاتلی به جرمش اعتراف نمی کند، معمولا چنین است و بسیاری مواقع هم نه!

اما در مورد شهلا جاهد کارشناسها و حتا یک قاضی که پرونده اش را بررسی کرده بودند، می گفتند که در پرونده اش دست برده شده و حتا وسیله ی ارتکاب قتل گم و گور شده و علائم را در صحنه ی قتل رفتند پاک کردند و مسائل و ابهامات دیگر مطرح بود. روند محاکمه و بررسی اتهام شهلا جاهد صد در صد ناعادلانه بود، شما به این وجه از بیعدالتی اعتراض دارید یا نه؟ زن را گرفتند و کشتند و مرد را که هم سر زن خودش را کلاه گذاشته بود و هم زن دیگری را ابزار کرده بود و میان این دو بازی کثیف خودش را می کرد، راست راست دارد برای خودش و امثال شما "افتخار" می آفریند لابد؟ آن آقای فوتبالیست حرفهایش و اعمالش بسیار بایست زیر ذره بین قضاتی عادل و مسئول می رفت که نرفت. آقا در رفت! رفت دار زدن شهلا جاهد را تماشا کرد و قصاص هم خواست و بعد در رفت! وشما یک کلمه از این نمی گوئید و نگران "تخریب" شخصیتهای ورزشی هستید؟ آقای فوتبالیست معشوق و شوهر پس از کشته شدن هر دو زن، دارد راست راست می گردد، بی ذره ای به عهده گرفتن مسئولیت و بی روشن کردن نکته های تاریک قتل همسرش، و آنوقت شما سنگ اینگونه ورزشکاران را به سینه می زنید؟
روزی نیست که در جرایدها و رسانه نخوانیم و نشنویم که چه تقلبها و دوپینگهائی این "قهرمانان" جاه طلب شما برای رسیدن به شهرت و پول نمی کنند، آنوقت شما می آئید آنها را تطهیر می کنید و بر سر ملت می نشانید؟ دستگیری و محاکمه عادلانه و مجازات (نه اعدام) قاتلان سر جای خودش، اما دیگر تطهیر سازی آن دسته از ورزشکاران بی فرهنگ ماچوی بدن ساز دیگر چه معنی دارد اینجا؟ شما که می دانید چرا نمی گوئید که این بدن سازان بدون تزریق هورمون که هزار عواقب وحشتناک دارد، به این یال و کوپالها نمی رسند. تزریق هورمون الان در تمام مراکز بدن سازی آقایان و خانمها در غرب بسیار رایج است، در ایران هم این کار را می کنند، برای دانستن این مسئله هم لازم نیست، ورزشکار باشید، فقط بروید خبرها را دنبال کنید و هشدارهای پزشکان را که به نوجوانان می دهند.
بنابراین شما هم سعی کنید از آن طرف دچار گزافه گوئی های لوطی پسند نشوید، داداشی به شکل فجیعی به قتل رسید، قاتلش هم به شکل فجیعی به قتل رسید. نه روابط و ساختارهای اجتماعی امنیت می سازد و نه محاکمات و قوانین. اما بی شک فرهنگ یال و کوپال سازی این چنینی هم که در "قلوب ملت" و زنانی چون شما، جا خوش کرده، باید به شدت نقد بشود.
۴۰۴۱۴ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۰       

    از : سامرند فتوحی

عنوان : اگه قراره با اعدام مبارزه کنیم خون مقتول را لجنمال نکنیم
جناب یا سرکار کاربر!
نه من و نه شما نه قاضی هستیم و نه از قضیهی شهلا جاهد چیزی بیشتر از رسانه ها میدانیم و بهیچ عنوان در مسند قضاوت نیستیم که چه کسی بیگناه بوده یا باگناه. من بدلایلی شخصی به زندان افتادم و در آنجا شاهد بودم که هیییچ مجرمی به جرم خودش اعتراف نمیکند، چراکه اثبات جرم باعث سنگین شدن حکمش میشود، پس خانم شهلا جاهد که براحتی فیلمها و خریدن مواد مخدر و ... را در جلوی چشم همگان فاش کرد، اگر چیزی برای گفتن داشت ارائه میکرد، من قضاوت نمیکنم و صرفآ مثل شما نظر شخصی ام را گفتم، باز هم خدا داند. اما در این مقاله حرفی از قاتل بودن این خانم به میان نیامده، بلکه اعدام ایشان بشدت مورد انتقاد قرار گرفته. انتقاد اصلی به اینست که اگر میخواهید کسی را از اعدام نجات دهید از روشهای غیر انسانی جهت زیر سوال بردن مقتول بخت برگشته که دستش از دنیا کوتاه است و نمیتواند از خودش دفاع کند، استفاده نکنید.
در مورد مرحوم داداشی چیزی ندارم به شما بگم. من سالها ورزش کردم و از سختیهای پرمشقت ورزش قهرمانی خبر دارم. اما دوست عزیز اگه قرار بود به قول شما با یه آمپول تبدیل به قویترین مرد جهان شوید، خب بسم الله چند تا آمپول تزریق بفرمائید و وارد میدان شده و ۳۵۰ تا ۴۰۰ کیلو را لیفت کنید و با انجام مراحل فوق سنگین این ورزش برای کشور مقامهای رنگاورنگ کسب کنید!!!!!! این حرف شما نشان میدهد بطور کل از دنیای ورزش و بدبختیهای یک ورزشکار حرفهای بیخبرید.
در این مطلب که من خواندم سعی شده بود از شرایط جامعه و قربانیان آن بلحاظ فرهنگ غلط حاکم بر جامعه انتقاد شود و اگر شما این نظر را ندارید، بطور قطع مقاله را درست مطالعه نفرمودید و تنها قضاوت بی انصافانهای کردید.
*********************************************
جناب تبریزی
شما از جرمهای ورزشکاران گفتید. دوست عزیز چاقو و شمشیرکشی منحصر به قشر ورزشکاران نیست بلکه ۹۰ درصد از چاقو کشان و قمهکشان از قشر غیر ورزشکار و همچنین همان کودکانی هستند که شما آنان را بیگناه دانسته و مقتولان را گناهکار دانستهاید!!! دلیلش ساده است، یک ورزشکار نیازی به استفاده از سلاح ندارد و به قدرت خودش متکی است، اما در دنیا هیچ ایدهآلی وجود ندارد و بعضی از این ورزشکاران نیز اقدام به استفاده از سلاح میکنند.
بازهم بر این عقیدهام که در این مطلب سعی شده بود از شرایط جامعه و قربانیان آن بلحاظ فرهنگ غلط حاکم بر جامعه انتقاد شود و اگر شما این نظر را ندارید، بطور قطع مقاله را درست مطالعه نفرمودید و تنها قضاوت بی انصافانهای کردید.
شاید یکی از وحشتناکترین چیزهایی که من دیدم، البته به غیر از بدگوییها برای توجیه قتل یک قهرمان نامی، این بود که در وصف شهلا جاهد در دنیای مجازی این مطلب بچشم میخورد که، اعدام شهلا جاهد را به همهی زنان مبارز و آزادیخواه تسلیت میگوییم. همزمان عکس وی را درکنار مبارزینی قرار دادند که تمام زندگیشان قلم بود و در این راه سرشان بالای دار رفت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! اگه قراره با اعدام مبارزه کنیم خون مقتول را لجنمال نکنیم. من هم از اعدام متنفرم.
۴۰۴۱۱ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۰       

    از : ‫رضا سالاری

عنوان : ‫ریشه این خشونت گرایی کجاست؟
۱. ‫لاتها و متعصبین و چاقوکشان، حتی تا سطح ‫پهلوانان بی سواد، معمولاً دنباله رو، مرید و نوچه روضه خونها، آخوندها و حاجی بازاریها، مداح ها و بخصوص رژیم آخوندی جمهوری اسلامی (ج.ا.) بوده و میباشند. ج.ا. خود مروج اصلی قمه کشی و خشونتهای ناشی از این مشوق اعمال و رفتار و اخلاق جاهلانه بوده و میباشد.

‫۲. چون قانون اساسی و قوانین شرعی ارتجاعی و انسان ستیز ج.ا. در تضاد و تعارض کامل با ‫دموکراسی، تجدد، مدرنیته، حقوق شهروندی، منشور سازمان ملل، و قوانین مترقی دنیا میباشد، پس در عمل قادر به حمایت حقوق توده ها نبوده و نمیباشد، و در نتیجه هرج و مرج قانونی وفرافکنی از قانون، قانون گریزی عمومی، ناموس پرستی متعصبانه و هوچی گرانه، و در نتیجه اجرای قانون و حل مسائل قانونی مردم را، مانند نقد کردن چک و سفته و امور عبور و مرور و راهنمایی و رانندگی مردم را، به بیسوادها، متعصبین، بیکفایتها، گردن کلفت ها و قلدرها و قمه کشها و چاقوکشان، و متعصبان و ناموس پرستانی که با یک فحش و ناسزا قمه می کشند، تقلیل داده و مملکت را به امان آنها واگذار نموده ‫است.

‫۳. درچنین محیط بل بشویی بجز بحران، تنزل اخلاقی، ناپایداری مدنی، خشونت، فحش، دعوا، قتل، جنایت، چیز دیگری رشد نمی کند. مردم هم به نوعی شریک جرم و همراه و همزبان و تماشاچی این جنایات میشوند. در فرهنگ چنین مردمی هم تماشای جنایت و قتل، و هم چنین تماشای اعدام انسانی دیگر مطبوع و مقبول و لذت آور ‫میشود!

‫۴. تا زمانی که طرفداری از این‫چنین خلق و خوی لاتی و یکه بزنی و اینچنین اخلاق و منش پهلوانی خشن و ضد انسانی و غیر قابل دفاع با معیار های حقوق بشری و حقوق‫ شهروندی وجود دارد، تا زمانیکه اعدام و قتل تماشاچی دارد، در بر این پاشنه خواهد چرخید ‫و بسیار جنایات و اعدام و قصاصها ی اینچنینی دیگر و در نتیجه بازهم و باردیگر، آخوندهای رأس حکومت ج.ا. هم شاد و سرخوش و خندان از تداوم حکومت ولایی به ریش همه ما میخندند ! !

۴۰۴۰۶ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۰       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست