سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

زاری بر مرگ دیکتاتور! - م. چشمه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : الف باران

عنوان : سالی‌ که نکوست از بهارش پیداست !
از کی‌ تا به حال برای فهمیدن مقاله‌ای باید آنرا از قسمت‌های آخر شروع کرد ! بهر صورت مقاله را از پایین تا بالا هم خواندیم و هم بر انداز کردیم،منظور همان بود که از ابتدای بود ! گروهی از ناتوانی حل مسائل،مشکلات خود را به دست بریده حضرت عباس و در نهایت به امام غایب زمانی‌ حواله میکنند و گروهی دیگر روبان پارچه‌ای خود را به درخت "دخالت ناتو" گره میزنند ! هر چه هست و یا انجام می‌گیرد برای مردم ایران تجربه خوبی‌ را بجای میگزارد، این حوادث بخوبی ماسک‌ها را از چهره‌ها بر می‌دارد ! چه کسی‌ گفته است که مخالفت با این حکومت الزاما سیاست مردمی را بدنبال دارد ؟ گروهی خود را حاضر کرده اند که بمحض سرنگونی این رژیم خود را بلافاصله جایگزین این نظام کنند و این گروه در فردای آنروز نه‌ حمایت از مردمی را بیاد خواهند داشت نه‌ دموکراسی و نه‌ آبادانی کشوری را . آنها غبطه بر این میخورند که چرا ما این پست و مقام‌ها را نباید دشته باشیم ، چرا "ما" این دزدی‌ها را نکنیم ؟ سالی‌ که نکوست از بهارش پیداست ! حکومت دیکتاتوری لیبی‌ را کسی‌ تایید نمی‌کند ولی‌ واقعیت‌ها را باید آنطور که هست گفت ،"اگر دیکتاتور ستمگری از لوله فاضل آب بیرون کشیده شود " !... تفسیر واقعیت‌ها نیست ! آخرین گروه مقاومت در شهر سرت در جنوب لیبی‌ مورد حمله راکت‌های هوایی ناتو قرار می‌گیرد و همه آنها کشته میشوند . در حمله‌های هوای طبیعی است که افراد به پناهگاه‌ها پناه ببرند ، جایگاهی که که قذافی را دستگیر کردند فاضل آب نبود و نهر بزرگ بتونی آبرفتهای بارانی بود که حال به میل شما زیاد هم فرقی نمی‌کند ولی‌ دروغ گویی نویسنده از آنجا آشکار میشود که وضع ظاهر و صورت اصلاح شده قذافی خلاف آنرا ثابت میکند. از طرف دیگر قذافی در شهر ۱۵۰ هزار نفری سرت بدست مردم آن شهر دستگیر نشد ! چرا ؟! قذافی هر چه بود در مقابل نیروهای بیگانه در کشورش ماند و مقاومت کرد و آینده در مورد این دموکراسی جدید دلباختهٔ نویسنده و حکومت دیکتاتوری زمان قذافی قضاوت خواهد کرد !
۴۱۰۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۰       

    از : نامی شاکری

عنوان : درس عبرت !
اگر این متن از آخر به اول خوانده شود هر نقد و نظری از موضوعیت می افتد! در همین خیابان های تهران کم نداریم عوام الناسی را که روزشماری می کنند برای آویزان کردن "سران رژیم " در فردای " آزادی" ! اما سایت اخبار روز رسانه ای معتبر برای گفت و گو و تبادل آرا و نظرات کوشندگان آزادی و دمکراسی ست نه تریبون عوام الناس خیابان های تهران و گزاره های "درس عبرتی " از نوع اسدالله لاجوردی :
" ...اعدام دیکتاتورهای لجوج به گونه قتل دیکتاتور دیوانه لیبی میتواند درس عبرتی باشد برای سایر دیکتاتورها که تا دیر نشده دست از لجاجت بر داشته و به خواست مردم برای آزادی و حق حاکمیت ملی تن دهند..."
۴۱۰۴٣ - تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱٣۹۰       

    از : ایرانی

عنوان : اینها نگران قذافی های ایرانی هستند
آقای چشمه نگرانی نگهدار و امثال او این است که خدای نکرده دول غربی دیگر دست از نیم نگاهی به رژیم ایران داشتن بردارند و وضعیت به جای برسد که رژیم ملایان شیاد سرنگون شود و ولی فقیه و نوچه هایش توسط مردم ایران به سرنوشت قذافی مبتلا شوند. برای کسی که تمام زندگی سیاسیش این بوده است که از این امامزاده ها خیری برسد نباید انتظار دیگری داشت. سرنگون شدن رژیم آدمکشان ولی فقیه مورد خیلی وحشتناکی برای او و همفکرانش می باشد و حق دارد که بخواهد این "نکبت" ها تکرار نشود. باور کنید غیب گوی نیست اگر گفته شود که صد مرتبه بدتر از سرنوشت قذاقی برای امامزاده های ایرانی اتفاق خواهد افتاد و تمام گله و گلایه نگهدار و گنجی و همفکران آنها نیز ذره ای تاثیری در جلوگیری از آن نخواهد داشت.
از قرار موسی پیامبر گفته بوده است که "آنها که شمشیر می کشند با شمشیر نیز خواهند افتاد." موسی بیش از چند هزار سال پیش این را می دانست ولی نگهدار ها از قرار از قافله عقب هستند و این را نمی دانند!
۴۱۰۲٨ - تاریخ انتشار : ٨ آبان ۱٣۹۰       

    از : کمال حسینی

عنوان : انقلاب اسلامی لیبی به رهبری ناتو
انقلاب اسلامی لیبی به رهبری ناتو
سال ها قبل در جریان حمله آمریکا به افغانستان ، زمانی که هنوز طالبان حاکم بود با یک افغانی تحصیل کرده و مخالف طالبان صحبت میکردم و از بمباران های پیاپی آمریکا که در بسیاری از موارد دانسته یا ندانسته مناطق مسکونی را هدف قرار می داد انتقاد می کردم ، افغانی مذکور به من گفت "حد اقل یک میلیون نفر در افغانستان باید کشته شوند " ، اشاره او به "مردم عقب افتاده ای" بود که هوادار طالبان بودند ، امروز در لیبی ۶ میلیونی ، گفته میشود تا کنون ۳۰ هزار نفر در جریان حمله ناتو به آن کشور کشته شده اند و ساختار های اقتصادی کشور به حدی ویران شده است که بخش بزرگی از در آمد نفت لیبی برای سال های زیادی باید به جیب آمریکا و اروپا برای باز سازی آن کشور اختصاص یابد ، جان مک این یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا اخیرا گفت آمریکا با هزینه ۲ میلیارد دلار و بدون کشته شدن حتا یک آمریکایی حکومت لیبی را سرنگون کرد ، آیا عطش آمریکا برای تکرار تجربه لیبی در سوریه و ایران ارتباطی با آنچه در لیبی گذشت ندارد ؟ آیا شتاب آمریکا برای تکرار مدل لیبی در سوریه و ایران با وخامت شرایط اقتصادی امریکا و اروپا و نیاز این کشور ها به ویران کردن ساختار های اقتصادی کشور های در حال توسعه ارتباط ندارد ؟ مگر نه این است که این کشور ها برای بازسازی ویرانی های خود باید دست به دامن آمریکا و اروپا شوند ؟ ممکن است گقته شود که این بهایی است که باید برای دموکراسی پرداخته شود ، آیا آنچه در لیبی اتفاق افتاد جنبش دموکراسی طلبی بود ؟ امروز همه میدانند که هسته اصلی شورشیان لیبی را اسلام گرایانی تشکیل می دادند که تحت رهبری ناتو موفق به برقراری یک حکومت اسلامی در لیبی شدند و رسما برقراری حاکمیت قوانین شریعت در لیبی را اعلام کردند، چه زود فراموش کردیم فریاد های الله اکبر "انقلابیون " را آنگاه که در مقابل دوربین ها ظاهر می شدند ، رویاهای شیرین م-چشمه برای قدرت گرفتن نیروهای دموکراتیک در لیبی ، کشوری با ساختار های قبیله ای را فقط م-چشمه ها باور می کنند ، ۳۲ سال پیش هم در ایران ما انقلاب اسلامی بر پا شد و امروز همه میدانیم که ما با دموکراسی هنوز فاصله زیادی داریم .صحبت بر سر این است که هم در عراق و هم در لیبی ، آمریکا و غرب می توانستند با صدام و سرهنگ قذافی وارد گفتگو شوند و شرایط گذار مسالمت آمیز به حکومتی بهتر را فراهم کنند ،"انقلابیون " در عراق ولیبی هم نمیتوانستند با این خواست غرب برای گفتگو با دیکتاتور ها مخالفت کنند به این دلیل ساده که بدون کمک غرب قادر به سرنگونی دیکتاتور ها نبودند ، چه نیازی به این همه تلفات اقتصادی و جانی بود ؟
ممکن است که سوال شود که چرا ناتو کمک کرد که در لیبی افرادی روی کار بیایند که قوانین شریعت و حکومت اسلامی را برقرار میکنند ، به باور من برای آمریکا آنچه که مهم است ادامه جریان صدور نفت است ، آمریکا بزرگ ترین مصرف کننده نفت در جهان است و بهار عربی و آنچه که در منطقه می گذرد غرب را نگران کرده است ، دیکتاتور لیبی قادر به برقراری ثبات در لیبی نبود ، در عوض اسلام گرایان شاید قادر باشند که نظم و آرامش را به کشور باز گردانند ، در عربستان سعودی هم حکومت اسلامی و قوانین شریعت حاکم است و خبری از بهار عربی و ناآرامی در آن کشور نیست و جریان صدور نفت به غرب بدون وقفه ادامه دارد پس چه اشگالی دارد شریعت مداران در لیبی هم بر سر کار بیایند ؟
در آخر هم سخنی با م-چشمه و قبل از او مجتبی واحدی :
شما دوستان چرا نظرات آقایان نگهدار و گنجی را به زاری برای دیکتاتور تنزل می دهید ، صحبت بر سر این است که چرا شما از پرداختن به چرایی برقراری حکومت اسلامی در لیبی توسط ناتو طفره میروید ؟ مگر کسی در دیکتاتور بودن سرهنگ قذافی شک دارد ؟ همه صحبت بر سر این است که آنچه در لیبی اتفاق افتاد چه ربطی به دموکراسی دارد ؟ این همه هزینه جانی و ما لی برای روی کار آمدن اسلام گرایان ؟ هیلاری کلینتون می گوید اگر ایرانی ها بخواهند مدل لیبی هم می تواند در ایران هم اجرا شود ، مگر آمریکا قرار است در ایران و در جریان به کارگیری مدل لیبی میان مردم ایران نقل و نبات تقسیم کند ؟ در لیبی ۶ میلیونی ۳۰ هزار نفر کشته شدند ، چند نفر قرار است در ایران ۷۰ میلیونی کشته شوند ۱۰۰ هزار نفر ؟ ۱ میلیون نفر ؟ چه کسی قرار است روی کار بیاید ؟ چه تضمینی وجود دارد که در آن صورت آرزوی همین روز ها را نخواهیم کرد ، آیا جان انسان شرقی ارزشی ندارد ؟ و یا ما هم همچون آن افغانی بر این باوریم که در ایران هم حد اقل یک میلیون نفر و یا بیشتر که هوادار این رژیم و خامنه ای هستند باید کشته شوند ؟ بگذارید مطلبی را بگویم ، در آمریکا هر از گاهی سگی و یا گربه ای به درون رود خانه ای می افتد و عملیات نجات آنها توسط هلیکوپتر برای مدت زیادی از کانال های سراسری همچون سی ان ان برای مردم سراسر دنیا پخش میشود ، آیا مردم ایران و شرقی ها از آن سگ و گربه آمریکایی هم بی ارزش تر هستند ؟ چطور خانوم کلینتو ن به خود جرات میدهد تا از تکرار مدل لیبی در ایران سخن بگوید ؟ کلینتون خوب میداند که در جریان حمله به ایران صد ها هزار نفر از ایرانیان به خاک و خون کشیده خواهند شد پس چرا همچنان با این گستاخی این اراجیف را به دنیا تحویل می دهد ؟ پاسخ این سوال را در این مثل می توان یافت :از ماست که بر ماست ، حاکمان ما ارزشی برای مردم سرزمین ایران قائل نیستند و آشکارا حقوق آنها را نقض می کنند و در طرف دیگر بسیاری از مردمان ما حاضرند برای تصفیه حساب با این حاکمان به تماشای به خاک و خون کشیده شدن صد ها هزار نفر از هم وطنان و برادران و خواهران خود توسط "ارتش آزادی بخش ناتو " بنشینند ، براستی چرا هیلاری کلینتون باید ارزشی برای ایرانی قائل باشد وقتی خود ایرانی ها خود را این چنین خار و بی ارزش می پندارند ؟
۴۱۰۲۴ - تاریخ انتشار : ٨ آبان ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست