یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

لیبیایی کردن ایران؟ - بیژن حکمت

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : .....

عنوان : ........
اون پائین‌تر یک نظری بر علیه اشغال نظامی مملکت گفته شد، این پایینی داغ سقوط سلطنت در دلش زنده شد. رابطه این دو دیدگاه را عاقلان دانند.
۴۱۱۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۰       

    از : خوش خیال

عنوان : آش کشگ خاله بود....
در آینه‌ای خود را تماشا می‌کردم و از اینکه از نژاد آریایی تصور شده‌ام بسیار مغرور هم میشدم !... بوده است روزگارانی که امپراتوران بزرگی‌ در این سر زمین پهناور فرمانروایی میکردند و نیز گفته اند که آنان پرچمدار و مروجان "حقوق بشری" در زمان خود بوده اند تا آنجا که به خاطر همین "حس بشردوستی" ، گسترش "عدالت اجتمایی" و "حقوق بشری"، امپراتوران کبیرما به کشور‌های تحت تظلم ظالمان دیگر کشور‌ها حمله کرده و پس از سرنگونی آن جنایتکاران وحشت آفرین ، "قوانین حقوق بشری" را در آن ادیار ستم دیده "معمر قذافی یان" زمان بر قرار میکردند ! (تصویر اخم و تعجب کرده خود را در آینه به حساب ابهت خود گذاشتم و گذشتم ) ! این رسم روزگار بود که در ازای سر نگونی حاکمان ستمگر و بر قراری "عدالت اجتمایی" از طرف کشور‌های "مهاجم صلح آور" ، سیل هدایا و باج و خراج‌ها به درگاه و بارگاه آن "فرشتگان صلح و آزادی" سرازیر گردد و آن کشور‌ها نیز در "قلمرو و حمایت فرمانروایی بزرگ حقوق بشری زمان" خود قرار گیرند ! (تصویر در آینه آنقدر تیره و تار شد که دیگر او را که خود بودم نشناختم ) !
۴۱۱٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۰       

    از : رامین

عنوان : برای آنکه تعقل را بر احساس ترجیح میدهد
این کسان به بهانهء «صلحطلبی» از ادامهء حیات ولایت فقیه دفاع میکنند:

همه کسانی که با واقعهء ۲۲ بهمن قند در دلشان آب شد و فکر کردند که آن «پیرمرد» به قم میرود تا ایشان هر چه زودتر خط قطار مستقیم مسکو-تهران را افتتاح کنند.
همه کسانی که چشم بر جتایات ولی فقیه بستند و برای «اعدام انقلابی» و مصادره های اموال او هورا کشیدند.
همه کسانی که چشم بر کشتار مردم کردستان بستند و آنان را ضد انقلاب خواندند.
همه کسانی که برای دادگاههای کشتار خمینی هورا کشیدند.
همه کسانی که برای بستن نشریات توسط دادگاههای انقلاب هورا کشیدند.
همه کسانی که کشتار بیشتر مردم دلیر افغانستان را از اردوگاه پرولتاریا آرزومند بودند و برای کلاشینکوف آرزوی پیروزمندی داشتند.
همه کسانی که در مقابل چشمان بهت زدهء مردم خواستار مجهز شدن پاسداران به سلاح سنگین شدند.
همه کسانیکه با افسوس از شکست اردوگاه مرگ در افغانستان یاد میکردند و میکنند.
همه کسانی که بهت زده شاهد بودند که مردم دلاور روسیه و اروپای شرقی با تیپ پا نظام منحوط ضد کارگری و فاشیزم سرخ را به زباله دان تاریخ انداختند.
همه کسانیکه با تعجب شاهد بودند که لخ والسای کارگر، همچون کاوه آهنگر، پرچم مبارزات ضد کمونیستی را در دست گرفت و دیگر کارگران و زحمتکشان به دنبال او راه افتادند.
همه کسانی که شاهد بودند مردم «اردوگاه پرولتاریا»، بعد از دهه ها، لقای حکومت سوسیالیستی را به عطایش بخشیدند و سراسیمه به سود اقتصاد آزاد و دموکراسی شتافته اند.
همه کسان که شاهد شکسته شدن مجسمه های زشت مارکس و لنین توسط زحمتکشان بودند و یا به قول الهه بقراط (کمونیست سابق) شاهد بودند که کارگران با داس و چکش دیوار برلین را شکستند.
همه کسانی که به ظاهر به استالین فحش میدهند ولی هنوز برای معلم جنایتکار او هلهله میکنند. اینان هنوز در خفا برای استالین اشک میریزند.
همه کسانی که یک کودتای ننگین را در روسیه به عنوان انقلاب کبیر جا میزنند.
همه کسانی که دم از مخالفت با حکومت مروثی میزنند ولی برای سلطان فیدل و ولیعهدش و یا حکومت کرهء شمالی هورا میکشند.
همه کسانی که با ناباوری شاهد معاشقهء اقتصادی چین کمونیست با امپریالیزم هستند و نمیتوانند باور کنند که این معدود بازماندهء‌ سوسیالیزم در پذیرش سرمایه داری دست غرب را از پشت بسته.
همه کسانی که شاهد بوسه های گرم ویتنام و آمریکا در جلوی دوربین سیاست هستند، بطوریکه آمریکا به طرف اصلی تجارت با این دشمن پیروز قدیمی خود تبدیل شده.
همه کسانی که برای سقوط مبارک و بن علی هورا کشیدند ولی از سقوط قذافی و صدام "ضد امپریالیست" بشدت ناراحتند.
همه کسانی که بشدت نگران سقوط بشار اسدند.
همه کسانی که به نام صلحخواهی از حماس و حزب الله دفاع میکنند و از شعار کوبندهء جوانان ایرانی «نه غزه نه لبنان. جانم فدای ایران» برآشفته اند.
همه کسانی که برای زندگی در دیار امپرالیزم و شهروند شدن این کشورها سرودست میشکنند ولی هنوز از شعارهای توخالی گذشته دست بر نداشته اند.
همه کسانی که بر جوانان امروز خرده میگیرند که چرا مثل ایشان احساساتی نیستند و منطق و استدلال را مبنای عقاید خود قرار میدهند.
و سر انجام همه کسانی که علی رغم تمامی شواه تاریخی هنوز به یک باور ورشکسته معتقدند و هنوز حاضر نیستند از خواب خرگوشی برخیزند.
۴۱۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣۹۰       

    از : صبوری

عنوان : این کسان، برای انفجار بمب های امپریالیسم و موشک های ناتو در خیابان های تهران بی تابی می کنند
• همه ی کسانی که بر سطح پرده ی نمایش جنگ ویتنام مسخ شدند و برای خلبانان "خوش تیپ" آمریکایی– که هنگام بازگشت از بمب باران ویت کنگ های "زردمبو" راکوئل ولش شان را می بوسیدند - هورا کشیدند...
• همه ی کسانی که با مشاهده ی ترقه بازی های ضدکمونیستی رمبو کف دست شان خارید...
• همه ی کسانی که پس از مشاهده ی نیم دوجین تولیدات هالیوودی، آب از لب و لوچه شان راه افتاد...
• همه ی کسانی که برای مک دونالد و کوکاکولا و بلک واترز و هالیبرتون سوت زدند...
• همه ی کسانی که برای حمالی در جالیز دهکده ی جهانی به دست بوس کدخداهای "جامعه ی جهانی" شتافتند و یک چمدان بمب و خمپاره ی "ضد خشونت" هدیه گرفتند...
• همه ی کسانی که برای استخدام در نهادهای این دهکده و املای دیکته های صندوق بین المللی و بانک جهانی و NED و... مجیز جنگ-های "دموکراتیک" و "مدنی" عراق و افغانستان و لیبی را گفتند...
• همه ی کسانی که در مدح ساتیاگراییسم فاشیستی قصیده یی "خراسانی" در مذمت چپ وتمجید امپریالیسم سرودند...
• همه ی کسانی که برای حضور در یک کنسرت پاپ و راک اند رول مرعوب خلاصی فرهنگی الویس پریسلی و ابتذال مدونا و جنیفر لوپز شدند و فراموش کردند که زمانی نه چندان دور جان لنون گیتارش را در ستایش از قهرمان طبقه ی کارگر کوک کرده بود و ویکتورخارا گیتارخود را کارگر خوانده بود و راجرر واترز و دیوید گیلمور در نکوهش آموزش نئولیبرالی به تاچریسم پوزخند زده بودند...
• همه ی کسانی که برای یک موز رو به قبله ی آلمان غربی نماز خواندند...
•همه ی کسانی که در سودای "آزادی" دستان چائوشسکو را بستند و تن و جان اش را با گلوله های آمریکایی شکستند...
• همه ی کسانی که بیزار از سیب زمینی خمرهای سرخ برای تصاویر همبرگر آلبوم خانواده گی ساختند...
•همه ی کسانی که زیر عبای پاپ ژان پل دوم و با چتر لخ والسا زیر باران رحمت سرمایه داری دوش گرفتند...
•همه ی کسانی که گورکی را به کوندرا فروختند و زیر تیغ واسلاو هاول رفتند...
• همه ی کسانی که برای یک دستگاه اتوموبیل به ستایش هدف مندسازی یارانه ها پرداختند...
• همه ی کسانی که در نبرد "دموکراسی" و "دیکتاتوری" زیر پرچم ناتو و امثال عبدالجلیل و عبدالحکیم بلحاجی رفتند و برای زنان فمینیست شان چند "هوو"ی باکره گرفتند و در" مدرسه ی فمینیستی" درس چند همسری دادند...

اوه بله!

• همه ی کسانی که در خیابان های راست اشغال یک سفارت خانه رژه رفتند ، سوت بلبلی زدند ، انشعاب دست راستی کردند ، علیه" امپریالیسم جهانی به سرکرده گی آمریکا" پا کوبیدند و به یاد نیاوردند که هیچ درجه یی از مبارزه با امپریالیسم نمی تواند از مبارزه ی مستقیم با سرمایه داری خودی و نخودی و بیگانه و با گانه ی روسی و چینی و غربی جدا باشد....

باری همه ی این کسان، برای انفجار بمب های امپریالیسم و موشک های جامعه ی جهانی در خیابان های تهران بی تابی می کنند.
(نقل از محمد قراگوزلو)
۴۱۱۴۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : من ، من، من
ادامه،
اینکه داستان قصد ایران در ترورسفیرعربستان راست و یا دروغ است مربوط به دو سه هفته پیش بود.

حقیقت آنست که از رییس جمهور آمریکا تا دادستان کل و روسای سازمانهای اطلاعاتی آن کشور رسما همگی درتلویزیون ادعا کرده اند که این داستان حقیقت دارد و امریکا بر پایه این " کشف " اقدام خواهد کرد چه گنجی راست بگوید و یا حکمت و یا گلنام.

گفتگو باید بر حول این محور بچرخد که ما واین صاحبنظران چکار میتوانیم بکنیم که کمترین ضررمتوجه مردم ایران گردد و راهی پیش پای مردم بگذاریم .
اینکه من راست گفتم یا گنجی ، بازی کودکانه ایست که راه به جایی نمیبرد.
۴۱۱۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : نویسنده داند که در نامه چیست
در دوران کودکی پولی را سوراخ کرده و نخی به آن می بستیم. سپس پول را در معبر عمومی یا خصوصی انداخته ، نخ را با خاک می پوشاندیم. هنگامی که بیخبری میخواست پول را بردارد با کشیدن نخ کلی کیف میکردیم.

اکنون پولی بر زمین افتاده و بیخبران جهت برداشن آن سبقت گرفته اند. داستان اینکه ماشین فروش دست دو و قاچاق چیان مکزیکی و سران جمهوری اسلامی همدست شده اند که سفیر عربستان در امریکا را بکشند تا چقدر حقیقت دارد را کسی نمیداند جز نویسنده داند که در نامه چیست.

بزرگان صاحب نظر در امریکا به حقیقت این داستان شک کرده اند. جناب گنجی در مقاله دوازده ماده ای میخواهد ثابت کند که این موضوع دروغ است. امروز کورش گمنامی در سایت گویا دردوازده ماده میخواهد ثابت کند که گنجی چیزی نمیفهمد. در بالای آن مقاله ، نوشته جناب حکمت متمم مقاله دیگریست که با نظریات گنجی
مخالف است.

در پای مقاله فرید راستگو درهمین صفحه لینک مقاله ساسان فیض منش را آورده ام که معتقد است همه این بازی ها جهت فلج کردن بانک مرکزی و تغییر رژیم است.

ما نه پول را انداخته و نه آنرا برداشته ایم. تماشاچی هستیم و بعضی هم آب از چهار گوشه دهانمان جاریست که وقتی این رژیم سقوط کرد حکومت سکولار دمکرات سبزی بر سرکار میاید که منشور جهانی حقوق بشر را برای " ملتها و خلق های " ایران اجرا خواهد کرد. انشاالله.
۴۱۱۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست