سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

امام محمد غزالی: کشف جدید عبدلکریم سروش - مهدی مظفری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سلمان محمدی

عنوان : معضلِ سروش‌ناخواندگی
کسی که کسی را نقد می‌کند، انصاف نیست اگر او را ناخوانده نقد کند. سروش غزالی را تازه کشف نکرده: دستکم ۲۰ سالی هست که من اسم او را در سخنرانیهایش شنیده‌ام.
برخی را با همه مراتب فضل‌شان کسی نمی‌شناسد و لذا می‌‌‌توانند مواضع گذشته خود را انکار کنند، ولی سروش را همه می‌شناسند و همیشه در معرض دید و شنود همگان بوده است. شاید غزالی تحفه‌ای نباشد و سروش در کشف او بی‌راهه رفته باشد، اما در هر حال این کشف تازه او نیست.
از اینها که بگذریم، سروش را واقعاً باید جدّی گرفت: از بس که خوانده است و از بس که خوانده شده است. دریای دانش است و چیزی که می‌گوید، بسیار پرملاط می‌کوید و لاجرم بسیار موثر می‌افتد. اگر کسی می‌خواهد با او دربیفتد، لازم است حتماً بسیار مجهز باشد. لقب و سابقه یدک کشیدن اینجا به کار نمی‌آید و چنته خالی خیلی زود لو می‌رود.
۴۲۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣۹۰       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : بازگشت سروش از عرفان مولوی به غزالی ، نشان قعر قهقرای فکریست
این مهم نیست که خدائی وجود دارد یا ندارد ، وآیا قابل اثبات کردن باعقل هست یا نیست، بلکه این مهمست که این خدایان را به چه میستایند
انسان صفاتی را درخدایان میستاید که خود دوست دارد و آرمان نهفته اوست ومیخواهد بدان برسد یا آنرا بکند،ولی جسارت آنرا ندارد که آن صفات و آرمانها را آشکارکندودرعمل،بدان حقانیت بدهد. با مقدس ساختن این صفات وآرمانها درخدایش، راه رابرای واقعیت دادن آن آرمانها وصفات ازخودش میگشاید
ستودن قهرو انتقام وقدرت وخشم وخدعه و حق به کشتار، ووحشت انگیختن ، وحکمت( = شرّ را وسیله رسیدن به خیرکردن) در « الله » ، برای آنست که موءمن به اسلام ، خودش این امکانات را درزندگی روزانه داشته باشد،وبکار بندد
درست همین تصویر الله را که قرآن و موءمنانش همیشه میستایند، راه را برای همه تباهکاریهای اخلاقی وسیاسی واقتصادی واجتماعی وحقوقی دراجتماع میگشاید
۴۲۰۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣۹۰       

    از : محمد علی مهرآسا

عنوان : دستمریزاد آقای مظفری
جناب مظفری با درود و سپاس به خاطر نوشتن این مقاله ی پر مغز و روشنگرانه، به حضورتان عرض می کنم که شما تاکنون کجا بودید و چرا ما را از این همه معلومات و آگاهی محروم فرمودید؟ شما باید بیش از این و پیش از این دست این مصلحان دین را رو می کردید و به امثال دکتر سروش ها و دکتر نصرها نشان می دادید که آنچه را به عنوان اصلاح دین عرضه می کنند چیزی جز حمایت و دفاع از موهومات دین نیست!
سپاس و احترام مرا به خاطر این نوشتار پر مایه بپذیرید. با احترام م.ع مهرآسا
۴۲۰۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣۹۰       

    از : رضا سالاری‫

عنوان : آلودگی های دین با مواد پاک کننده از جنس دین پاک نمیشوند
‫جناب مظفری، چه به جا و بموقع به میدان و کارزار زار و خراب این دین پرستان اصلاحگرنما آمدی! وضع دین و دیندار و دینفروش و فقیه و تاریخ و کارنامه اش آنقدر بی آبرو و بی اعتبار و افتضاح گشته، که کسی دیگر توجهی به اصلاح و اصلاحگرانش ندارد. چرا؟

چون وقتی آفتاب آمد دلیل آفتاب و تحت فشار عقل و خرد عقلگرایان و فیلسوفان دوران مدرن حتی به سروش و گنجی و مابقی ثابت شد که دین اولاً ساخته مطلق بشر است، و ثانیاً عطای خشونت طلبی ها و مغلطه هایش بسی بیشتر از لقای ‫رحمت های رحمانیش میباشد، و سوماً بجز ساختن کانون قدرت و استبداد ‫برای مرتجعین و سرکوب خلائق خاصیت دیگری ندارد، چگونه قابلیت پذیرش صفت اصلاح بخود ‫بگیرد؟ چگونه چیزی مضر و بد که امتزاجش با هر چیز خوب دیگری، آلودگی و بد و تخریب و بدبختی میآفریند، میتواند ‫مولد و موجب ترقی و اصلاح طلبی جامعه شود؟! صفت اصلاح طلبی برای دین همچون صفت جمهوری برای دین درتضاد است و محصولی جز گمراهی و سرگردانی چهارده قرنی ندارد. اصلاح کامل دین ترک افتخار آمیز تمامی احکام و باورهای دین است!

ممکن است بحث شود که مثلاً دعوت به راست گویی را اولین بار پیغمبرانی چون موسی و یا زرتشت ‫عنوان کردند، بسیار خوب، چه نتیجه ای باید گرفت؟ اینکه چون این حرف در تاریخ فرضاً به این اشخاص به راستی و یا به دروغ نسبت داده میشود، پس ما باید تا ابد بنده و اسیر و قدردان و پرستنده اینان و خدای خلق کرده شان باشیم و عقل خودرا به مروجان و پیروانشان و حتی اصلاح طلبان تاریخی شان اجاره دهیم. فراموش نکنیم، که پیغمبران هم حکم همان اصلاح طلبان دینی امروز یعنی سروشیان و گنجیان را دارند. همچون بحث جالب شما، چو نیک بنگریم، عیسی از بهر اصلاح موسی آمد و محمد از بهر اصلاح مسیح و موسی هردو آمد! حسین از بهر اصلاح حسن و ... و بقول شما غزالی از بهر اصلاح ‫معتزلین و دگراندیشان و فیلسوفان و خردورزان هم عصر و ماقبل خود. ‫اصلاح طلبان چهارده قرن تمام نسخه پیچی اصلاح دین توسط خود ابزار دین را کرده اند! آلودگی های دین با مواد پاک کننده از جنس دین پاک نمیشوند. پیروز باشید!

۴۲۰۲۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣۹۰       

    از : باقرزاده

عنوان : کشف از تاریخ مصرف گذشته سروش
این آقایان بیش از ۳۰ سال فرصت داشتن از ایران یک کشور نمونه بسازن حالا با اسلام رفرم شده یا نشده و یا هر چیز دیگه که به آن اعتقاد دارن. تفکرشان جواب نداد و ایران را به قهقرا برد اما با کمال بی شرمی هنوز نسخه می پیچن. چطوره حیا کنن و حالا کنار بشینن و سکوت کنن و کار را به دست کاردانان بسپارند.
۴۲۰۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : پوزش
فارسی نویس گوگل باز کار دست من داد. منظور طیره عقل بود.
۴۲۰۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : روغن گریس کاری
جناب مظفری،
ممنون از این مقاله که نمودار وسعت دانش و حاکی از مطالعات عمیق شما میباشد. در حد چو منی نیست و ادب اجازه نمیدهد که بگویم دو چیز تیره عقل ست ولی هنگامی که امثال شما - اقلا تا آنجا که من میدانم - دم فرو بسته و بندرت مینویسند و یا نوشته ها به طور وسیعی منتشر نمیشود امثال سروش ها و گنجی ها میدان را قرق میکنند. مثلی ست که Squeaky wheel gets the grease , روغن گریس کاری صرف چرخ پر صدا میشود و این شائبه ایجاد میگردد که موضوع قابل بحث همان است که آنها میگویند.
تجربه آل احمد و شریعتی نمونه خوبی است. از جسارت خود عذر میخواهم.
۴۲۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست