یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

۱۳مین نشست بین المللی حزب‌های کارگری و کمونیستی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : علی قدیمی

عنوان : روزگار بهترین اموزگار
ارزوی عدالت خواهی از دیر باز در درون ادمی وجود داشته و ویژه مردمان و مکاتب امروزو بویژه کمونیستها نیست.واقعیت این است که در کشورما ایران اساسن طبقه کار گری به مفهوم مارکسی و یا لنینی وجود نداشت.ارزو خیال و خدمت به مردم بخش مهمی از روشنفکران ایرانی را به درون سازمانهای کمونیستی کشاندو سرانجام ان تبعید و دوری از وطن اعدام و دربدری بود.
اصرار بر حاکمیت طبقه کار گر این بار پس از سال ۵۷ بزرگترین و هولناکترین ضربه را به نسل جوان کشور ما زد چرا که اساسن جریان چپ هم مخالف ازادی بودند و هم ساده لوحانه همکار ارتجاع سیاه شدند..پس از فرو پاشی نظام سوسیالیستی
تجربه شوروی سابق و اروپای شرقی و گره شمالی در برابر ماست.
شگست جامعه سوسیالیستی نه به دلیل ندانم کاری حزب و این و یا ان فرد بلکه بیشتر بخاطر نبود دمکراسی و ازادی اندیشه و مطبوعات و نداشتن یک جامعه شناسی واقعی بود.
متاسفانه تا کنون این گونه بوده است که جریانات چپ در کشور ما با تکروی و دوری از ازادی ودمکراسی و عدم پیگیری خواست ملی همه مردم سرانجام همه تلاشها و کوشش انها به بن بست رسیده است.

بنظر میرسد اگر احزاب و جریانات چپ میتوانستند خود را از همان اغاز قانونی کنند و درچهار چوپ همان قوانین ارتجاعی خود را بردولتها تحمیل میکردند کشور ما امروز قدمی بزرگ در راه عدالت و دمکراسی برداشته بود مانند داشتن و رسمی بودن سندیکای کار گران .ما اکنون در عصر و یا قرن ۱۸ و ۱۹ نیستیم بلکه وجود تکنولوژی نوین در همه زمینه ها پدیده ای بنام پرولتاریا را کم رنگ کرده است.
با توجه به تاریخ گذشته و چشم انداز اینده جریانات چپ راهی جز برگزیدن یک سیاست ازای خواهی و عدالت طلبی موفقیتی نخواهند داشت.
در صورت پیروزی طبقه کار گر و یا حزبی کار گری جامعه ما با جهان بیگانه تر خواهد شد.
۴۲۱٨۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣۹۰       

    از : خسرو داوری

عنوان : سوسیالیسم آینده است
قرن بیشتم قرن سوسیالیسم است، زنده باد سوسیالیسم!
۴۲۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣۹۰       

    از : آشنا ...

عنوان : ما کمونیستها...
"....ما کمونیستها، ما مبارزان راه آزادی طبقه کارگر ایران، ما ایرانیان مبارز که در سرزمینمان چند انقلاب را پشت سر گذارده ایم، باید از گذشته درس بگیریم و تجارب گذشته را راهنمای اعمال آینده خود قرار دهیم. ما باید با تئوری تحریک نسلها علیه یکدیگر و نظریه ترغیب نسل جوان به مبارزه بر ضد نسل پیر که یک تئوری ارتجاعی است، به مبارزه برخیزیم و بجای آن، نظریه مبارزه طبقاتی را قرار دهیم، که خواهان انتقال تجارب بین نسلهاست و بویژه انتقال تجارب مبارزان قدیمیِ راه آزادی طبقه کارگر، به مبارزان جوان این راه، به ویژه به کارگران جوان است.
شما با هر کسی در این مورد صحبت می کنید، این نظریه تبادل تجربه را تائید می کند و خود را مرید آن نشان می دهد و با خطوط بزرگ آنرا در نوشته ها و یا در گفتارهای خویش برجسته می گرداند. بیانِ "گذشته چراغ راه آینده است" به مد روز بدل شده است. ولی گویا این سخنان را برای خویش نمی گوید و برای دیگران می گوید، گویا این سخنان خطاب بخود وی نیست، برای نقش دیوار است. ظاهرا عده ای آنچه را که بر زبان می آورند، هضم نکرده اند و به عمق این گفتار نغز که محصول و دستآورد مبارزه میلیونها انسان است، پی نبرده اند. آنها نفهمیده اند که این دستآورد ها بر اساس ریزش خون و نابودی جان انسانها بکف آمده است. بسیاری از آموزش از گذشته و کسب تجربه سخن می رانند، ولی خودشان مورد نظر نیستند و تلاشی هم نمی کنند با افکار ارتجاعی خویش مبارزه کنند. در مورد پاره ای از افراد، این امر ناشی از بی توجهی و کمبود معرفت و در میان برخی دیگر این اتخاذ موضع دارای ریشه های طبقاتی است و تغییری هم نخواهد کرد.
ولی کمونیستها چه می گویند؟ هستند کسانی که ادعای کمونیستی می کنند، ولی تمام اعمال آنها ضد کمونیستی است، زیرا خودشان قربانی محیط فرهنگی مسلط بورژوائی هستند. کمونیستهای واقعی که مالا برای آزادی بشریت می رزمند، این آزادی را همیشه مد نظر قرار داده برای ارتقاء سطح فرهنگی و سیاسی جامعه، برای بسیج مردم و آگاهی دادن به آنها، برای خنثی کردن هجوم سیل بنیان کن افکار پلیدطبقات حاکمه مبارزه می کنند.استقرار دموکراسی بورژوائی و دفاع از دموکراسی و ایجاد امنیت و قانونگرائی عمیقا به نفع کمونیستها و طبقات تحت ستم جامعه است. طبقات ستمگر همیشه از همه امتیازات و امکانات برای بیان نظریات خویش حتی در دوران اختناق نیز برخوردار بوده اند، زیرا تاریخ چند هزار ساله بشریت، که همواره تاریخ مبارزه طبقاتی بوده و طبقات ظالم بر آن فرمانروائی کرده، ایدئولوژی خویش را تبلیغ کرده و فرهنگ خود را رواج داده اند، این عوامل آن زمینه مادی برای رویش و پرورش افکار ستمگرانه و انفرادمنشانه است که در عمل پشتوانه چنین افکاری در جامعه خواهد بود و هست. طبقات تحت ستم از این سرمایه سنتی بورژوائی محرومند و باید مسایل نوینی را در عرصه مبارزه طبقاتی به گوش مردم برسانند، مسائلی که انسان نوین را پرورش دهد. برای طبقه کارگر مرجح و مناسب است که شرایط دموکراتیک برقرار شود، تا تشکلش تسهیل گردد و نظریات خویش را بدون مانع بیان داشته و بتواند پیوند میان اقشار گوناگون زحمتکشان را بهتر فراهم آورد، از حقوق خویش دفاع کند و افکار سیاسی اش را وسیعا تبلیغ نماید. پس کمونیستها همواره باید تا آخرین رمق از اصول دموکراسی کارگری که اصول دموکراسی بورژوائی را نیز در درون خود داشته و آنرا بتنهایی تکامل می دهد و از نظام قانونگرا بجای خودسری و قلدرمنشی فردی، دفاع کنند. اگر این قانونگرائی نقض شود، این کمونیستها و طبقه کارگر هستند، که همیشه نخستین قربانیان این نقض خواهند بود. ارتجاع آنها را با همان سلاح فکری خودشان که مبلغ آن بودند قتل عام خواهد کرد. به سرنوشت غم انگیز حزب رویزیونیستی توده و سازمان فدائیان خلق اکثریت نگاه کنید، که تا روز آخر مدافع ارتجاع حاکم و کشتار وحشیانه آنها بودند و برایشان دست می زدند و به آنها برای سرکوب مبارزان راه آزادی طبقه کارگر در خدمت به اردوگاه رویزیونیستی کمک می رساندند. وقتی داس ارتجاع برگردن آنها فرود آمد، دیگر کسی باقی نمانده بود تا از حقوق آنها دفاع کند. آنها تا به امروز نیز از این خیانتشان درس نگرفته اند و وقتی می خواهند از قربانیان رژیم جمهوری اسلامی تجلیل کنند، از کشتار سال ۱۳۶۷ و نه از کشتار این رژیم از همان آغاز سالهای استقرارش در ایران و حداقل از سالهای ۶۰، سخن می رانند. آنها همان سیاست ارتجاعی و همدستی با رژیم را به اشکال گوناگون هنوز هم ادامه می دهند. این سرنوشت محتوم همه کسانی است که جسارت آنرا ندارند از گذشته خود ببرند و آنرا صمیمانه برای خدمت به طبقه کارگر و مبارزان راه آزادی وی به نقد بکشند. آنها محکومند که اشتباهات خویش را ادامه دهند و توجیه کنند و بیشتر به منجلاب ضد انقلاب فرو روند. اگر کشتار بی محاکمه در دادگاه غیر صالح و بدون نظارت افکار عمومی مجاز شناخته شود، به این بهانه که دشمنِ، دشمنِ من را هدف گرفته است و نه خودِ من را، آنوقت کشتار کمونیستها و دموکراتها آسان است. وقتی مارتین نی مولر که بسیاری بنادرستی گفتار وی را به برتولت برشت کمونیست آلمانی نسبت می دهند، گفت: "روزیکه مرا بردند دیگر کسی نمانده بود که اعتراض کند" سخنانش ناظر بر این شرایط بود. بر شرایطی که گویا کسی آنرا مربوط به خودش نمی داند و خطاب به دیگران می داند...."
۴۲۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : گر چه وصالش نه به کوشش دهند , آنقدر ای دل که توانی بکوش
تجربه اول سوسیالیستی در شوروی و چین و غیره لابد به دلائلی به شکست انجامید
و بحکم آنکه کل شی هالک، دوران سرمایه داری نیز روزی به سر خواهد آمد. جهت
محکم کاری که مبادا کوشش دوم سوسیالیسم هم به سرنوشت اولی دچار شود بد نیست نظری هم به نظریه این استاد دانشگاه که در جایی دیگر هم آورده ام بیندازید. کار از محکمی عیب نمیکند.

سخنرانی جالبی از Gar Alperovitz استاد اقتصاد سیاسی در دانشگاه مریلند آمریکا. سن ایشان حدود ۷۵ سال است و علاوه بر تدریس مدتها در کنگره امریکا متصدی و مدیر برنامه گذاری ها بوده اند. ایشان در فعالیت های اجتماعی بسیاری شرکت کرده و از مخالفین سر سخت بمباران اتمی هیروشیما میباشند.
سخنرانی ایشان مربوط به این سوال است که اگر کاپیتالیسم و سوسیالیسم را دوست ندارید پس چه میخواهید؟

الپروویتز معتقدند که جنبش اشغال وال ستریت مهمترین جنبشی ست که در تمام طول زندگی ایشان به وقوع پیوسته است. به عقیده ایشان کاپیتالیسم از بین نخواهد رفت ولی با فراز و نشیب های زیادی روبرو خواهد شد. به عقیده ایشان راه نجات امریکا و دنیا احتمالا در مدلی ست که اکنون در شهر کلیولند در ایالت اوهایو مورد تجربه است. بر اساس این طرح تملک کارخانه ها توسط کارگران و توسعه آن به محلات واجتماعات اطراف آن ( کومیونیتی ) شاید جواب این سوال و راهی بین کاپیتالیسم و سوسیالیسم باشد.

http://www.commondreams.org/video/۲۰۱۱/۱۲/۱۷
۴۲۱۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست