یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

وصیتنامه ی ابومجتبا - هادی خرسندی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : لقمان تدین نژاد

عنوان : خرسندی و هنر طنز کوبنده‌
در مضحکه‌ای که از آدم های عادی گرفته تا روشنفکران کم سواد در اندیشه‌اند که برای ایران «دستی از غیب برون آید و کاری بکند» خرسندی تیزهوش می سراید، «اگر حمله کردند مردم به کاخ». از سرنوشت شوم یک قشر پست و نماد ها و نمایندگان بالایی آنان خبر می دهد که با حمله‌ی مردم به کاخ آغاز می شود. رویارویی تخیلی مجتبا با اوباش (در این طنز) بخوبی یادآور روزهای هراس انگیز ضد-انسانی کهریزک و اوین و بازداشتگاه های نامشخص دیگر و تجاوزاتی است که با الهامات و دعای خیر های ضمنی خامنه‌ای و مجتبا آفریده شده‌اند. خرسندی هربار به هر شکلی به صوری بودن ردا ها و عباهای مقدس و ماهیت واقعی و وسیله‌ای-ریائی آن اشاره می کند (چیزی که خود مجتبا بعنوان یک نماد و نماینده‌ی یک قشر بهتر از هرکس دیگری درک می کند) بازهم «نامکرر» است و به دلیلی که به استعدادهای منحصر بفرد و خصلت های هنری خود او بر می گردد از کلیشه ها و تکرار های خسته کننده و برخوردهای ابتذالی-عوامانه‌ به دور است. یک نمونه‌اش همینجا.

خرسندی از طرف دیگر دارد ماهرانه به معممین و پاسداران و سرداران خبرساز و «متفکر»ی می زند که عواملی نظیر تغییر موج و تغییر جهت یافتن بادها و تغییر صف بندی ها و عمده شدن برخی کدورت های فامیلی-قشری باعث شده است که عمامه ها و شالهای فلسطینی و کاپشن های استتار را از تن در بیاورند و تظاهر به فکل و مدرنیسم و آزادیخواهی و رنسانس اسلامی و نوزائی فلسفی و انقلابیگری بکنند هرچند که «پلنگ هیچوقت خالهایش را از دست نمی دهد» و اینجا و آنجا و در هر فرصتی بوی زننده‌ی دهان و حرفهایی که از آن بیرون می زند ماهیت درونی آنها را برملا می کند.

خرسندی در هجو کوتاه خود بار دیگر فرصتی یافته است تا توجهات را به خصلت های زشت روحانیت حاکم کنونی کشانده و تِم های شخصیتی آنها (از دوره‌ی حافظ تا به امروز) و کارنامه‌ی خونین سرکوبگرانه‌ی آنان در تاریخ چند دهه‌ی اخیر را تداعی کند. او خوشبختانه این نبوغ و مهارت و تجربه را دارد که با انتخاب ظرف ها و «CONTEXT» های مبتکرانه و اکثرا تقلید ناپذیر از کهنه شدن خشم و پیام و خسته کردن خواننده‌ی خود به دور بماند: خصوصیتی که در شاعران و طنز نویسان دیگر بشدت نادر است. او پشت چند بیت ساده و قابل فهم، جاه طلبی و تکبر ژنتیکی خامنه‌ای و مجتبا و جانوران هم تیره‌ی آنها، عادات و تحسر شدید اما پنهانی-ریایی روحانیت با مقوله‌ی سکس، سرکوبگری و خشونت کم مانند، و در نهایت عدم اعتماد بنفس در مقابل مردم و انزجار غیر قابل تردید آنان را به گونه‌ای پنهان به خواننده القا کرده است.

طنز خرسندی هم فرح انگیز و نافذ بود و هم نسیم تازه‌ای بر صفحات شعری اخبار روز که آزاد منشی و شعرشناسی و هدفمندی ادبی آن از آن دور دورها هم براحتی قابل درک است. سرسختی و تصمیم محکم دبیران صفحات ادبی اخبار روز در ارائه‌ی آثار بزرگانی از نظایر خرسندی و قراردادن آن در مقابل شعرخوانی ها و سمپوزیوم ها و جایزه دادن ها و شخصیت سازی های جمهوری اسلامی (با آن بودجه های میلیونی) چیزی است که اهمیت و نقش تاریخی آن تنها بعدها و از یک پرسپکتیو تاریخی دورتر بارز خواهد شد.
۴۲٣۴۹ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۰       

    از : نازلی

عنوان : چه خوش است شعر خرسندی را در اخبار روز خواندن
باز شعری رسا و موثر، هر بیت کوتاهش تاریخچه ای از تاریخ ما را در خود حمل می کند، باز نگاهی تیز و شاعری رند. چه خوش است شعر خرسندی در را سایت اخبار روز دیدن و خواندن
۴۲٣٣۲ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست