سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

فیلمی مصلحت اندیش و آلوده به قدرت - پرتو نوری علا

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مریم نادری

عنوان : پرتو نوری علا و رائفی پور
من شخصا تفاوتی بین خانم نوری علا و امثال رائفی پور و حسن عباسی نمی بینم .هر دو به نوعی دچار توهم توطئه هستند .رائفی پور به هر فیلمی که از سینمای هالیوود می آید برچسب صهیونیستی میزند و خانم نوری علا هم تصور می کنذ هر فیلمی که در سینمای ایران ساخته می شود حتما مصلحت اندیش و آلوده به قدرت است و حتما اصغر فرهادی از وزارت اطلاعات پول گرفته تا فیلمی در راستای. سرکوب زنان ایران بسازد!
خانم نوپری علا حتی به خودش آنقدر زحمت نداده که فیلم را دقیق تماشا کند و نام شخصیت راضیه را مرضیه می نویسد!در ادامه هم کشف می کنند که درکشوری که زن و مرد در اتوبوس جدا هستند چگونه زن جوانی برای پرستاری از پیرمردی استخدام میشوپد!به نظرم ایشان به علت اقامت درخارج از کشور اصلا درک درستی از وضعبیت جامعه امروز ایران ندارند .
در ادامه نقد درخشانشان می فرمایند چرا سیمین در دادگاه برای طلاقگرفتن از نادر به مواردی چون اعتیاد نادر و کتک زدن او متوسل نمیشود!!!!من نمیدانم شما از کجای شخصیت نادر به این مساله پی برده اید که او ممکن است معتاد باشد یاهمسرش را کتک بزند ! به هر حال خانم نوری علای عزیز به شما توصیه می کنم یک بار دیگر این فیلم فوق العاده را ببینیبد منتها این بار بدون حب و بغض و پیش داوری؛
۶۹۵۵۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ مرداد ۱٣۹۴       

    از : مهدی محمدی

عنوان : آموزنده بود
مهمی که واقعن آموزنده بود شیوه ی بسیار شیوا و رسای پاسخ های مقاله در نقد خانم نوری علا و نکته ای که جالب بود پاسخ های کوتاه و با این حال کاملن محترمانه ی موافقان ایشان بود که در کم تر تبادل نظری به خصوص به فارسی دیده ام . نظر من در رد قسمت عمده ای از مقاله است خصوصن اعتقاد ندارم نشان دادن سکوت سیمین با پیش زمینه ی فاشیستی مطرح شده باشد. در زمان نگارش این سطور جایزه ی آکادمی (اسکار) هم به این فیلم تعلق گرفته است پس کاملن جهانی شده است و نزدیک بودن این سکوت به سکوت های مشابهی که ما میبینیم و خانم نوری علا نمی بینند واقعیت را بهتر به جهان نشان می دهد.
گرفتند دو نادر ، به کف گنبد زرین ------------به شمشیر و جدایی، زدهلی و زسیمین
۴۴۵۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۰       

    از : فرح

عنوان : در مورد فیلم آلوده به قدرت
خانم نوری علا شما لینک مطلب آقای هوشنگ اسدی را گذاشته اید تا بخوانیم که
"با فیلم منتخب جمهوری اسلامی در دوران محمود احمدی نژاد، جشن ملی می گیریم و بر بلندای یک جایزه مهم جهانی...صدا در صدای قاتلان خود می اندازیم و دست بدعا برمی داریم که اسکار بگیریم. در سایه سار چادر"راضیه شریعتمدار" سرانجام به آشتی ملی رسیده ایم..."
این که نقد فیلم نبود. یک سری شعار همراه با طنز آبکی بود. ... من به شما توصیه می کنم مصاحبه ابراهیم گلستان را با صدای آلمان در مورد این فیلم بخوانید. (البته اگر شما و آقای اسدی ایشان را قبول دارید)
و دیگر اینکه هیچکس حق ندارد به فیلمساز بگوید باید اینجوری می ساختی یا اینجوری نشان می دادی. برای کسانی که سالهای زیاد است از ایران بیرون هستند، تصور اینکه این زندگی ها به همین شکل با همین مسائل و این آدمها اینگونه وجود دارند سخت است، انگار باید سیمین را یک زن شجاع و سخنور و نترس و قاطع ترسیم می کرد که به مبارزات زنان در ایران ادای وظیفه کرده باشه.
۴٣٣۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣۹۰       

    از : مجید جعفری

عنوان : ترس موهوم از موهوم مذهب
سرکار خانم نوری علا،

با تشکر از نوشته تان ، به گمان من، فقط به عنوان یک بینننده این فیلم، محور این فیلم بر چالش انسانها در مقابل گفتن حقیقت است، بقیّه چیزها فرعی هستند.

اوج داستان هم همانا قسم نخوردن راضیه است فقط به خاطر ترس موهوم از موهوم مذهب. آنچنانکه در نوشته زیر گفته ام:

http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۱۲/۰۱/۱۳۵۲۴۵.php
۴٣۲۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹۰       

    از : farideh moghada

عنوان : غم روزگار گفتن
به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن که شبی نخفته باشی به درازنای سالی

نقدیک اثرتابعیت ساده ذهن منتقد است از قوانین مبحث نور در فیزیک . آینه ذهن
می با یست در زاویه دریافت حداکثر شعاعهای نور گسیل شده قرار داشته باشد
تا توانایی ارائه کاملترین تصویر را بدست آورد.
سیمین زنی است برخوردار از متانت و قدرت خوداری که در بسیاری از زنان و مادران
وجود دارد ، درایت خودداری از کشمکش لفظی دربرابر قاضی دادگاه جمهوری اسلامی
ضعف داستان نیست ، شخصیت انتخابی است که وجود بیرونی آن کمابیش در اجتماع
یافت می گردد. ظرافت داستانهای آقای فرهادی خروج از مرز های موردانتظار و کلیشه های قابل پیش بینی است. پرخاش و بر انگیختگی سیمین مورد توقع ذهن بیننده است
،نه ضرورت فیلمنامه.
استخدام پرستار مرد در خانه ای که مادر آنجا را ترک گفته و دختر نوجوانی در آنجا سکونت دارد کاملا گزینه نابجایی است ، که نویسنده برای رعایت آن نیاز به نبوغ
خاصی نداشته است .
مرضیه نیز از همان خواستگاه اجتماعی سخن می گوید که در جامعه ایرانی امروزین
بسیاری از آن بر خوردارند. واشکافی فقر ، نفوذ دین در این لایه و تقابل زن و مرد
نمادین این قشر در انجام نیک و بد ، و در نهایت ناتوانی زن در ردوغگویی نکته ظریفی
است که نویسنده با زیرکی در مقابل دروغگویی مرد خرده بورژوای داستان که نماینده
بسیار مناسبی برای شخصیت مرد روشنفکر ایرانی است بر می چیند .

هدف فرهادی موازنه قدرت میان سیمین مرفه و مرضیه فداکار در ذهن ما نیست ،
چرا که نه سیمین را مرفه و خودخواه می یابیم و نه مرضیه را انسانی کاملافداکار
، پیشنهاد فروش ماشین ۲۰۶ که قطعا ماشین یک زن مرفه جامعه امروز ایران نیست
در مقابل بستن پیرمرد بیماری به تخت و رها کردن او در حالی که همان نان به اصطلاح حلال در قبال مراقبت از اوست آلترناتیوهای هستند که بیننده را در سرزمین واقعیتها
نگاه می دارند و او را از سقوط به پیشداوری دور می سازند .

حوادث ساده و اتفاقات بدیهی در سرتاسر فیلم چنان زنجیره ای از منطق روزمره را در خود دارند که به سختی می توان آنها را خروارها حادثه اکشن دید. تکیه بر مطلب
حمایت دولتی نوک تیز پیکانی است از کمان دیپلماسی ژرنالیسم که دیگر نکات
برجسته و مثبت این اثر را نشانه رفته است ، براستی گامی چنین بلند برداشتن در سایه سنگین استبداد شایسته تقدیری بیش از این نیست؟
تنها حمایت دولتی از این کارگردان ، اجازه اکران فیلم از سانسور گذشته اوست ،
حافظ وحلاج در یک دوره می زیستند ، یکی بر دار سخن گفت و دیگری رد یار بر دیار زد،
براستی شما کدام را بر می گزینید؟؟
۴٣۲۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱٣۹۰       

    از : رها علیپور

عنوان : فیلم خیلی عمیقتر از آن چیزی است که شما دیده اید.
سلام ، به نظر من
۱- سکوت سیمین نشانه ناتوان بودنش یا نخواستن فرهادی برای عنوان کردن مسائل زنان نیست؛ در تمام صحنه ها غم را می شد در چشمان سیمین دید، غم کسی که می داند، می فهمد و یک عالمه حرف دارد ولی خسته است از بحث کردن و دلیل آوردن در مقابل کسانی مانند نادر که فورا همه مسائل را با هم قاطی می کنند و دادو بیداد راه می اندازند. در مقابل دخترش چه بگوید؟ وسط آنهمه اتفاق جور و واجور و وقتی دخترش از خستگی و عصبانیت و از غصه حرفی می زند از مطالبات زنان بگوید؟ به نظرم این کلیشه ای تر است. اتفاقا" سیمین نماینده خیلی از زنان ایران است که با وقوف به همه چیز زجر می کشند و سکوت می کنند. او تمام کارها را در ابتدا نمایشی کرد و چند جای فیلم به این موضوع اشاره شد.
۲- نقاشی دختر بچه موضوع را آشکار نکرد. چون اصلا" موضوعی نبود که آشکار کند. جنین با تصادف سقط شده بود نه با دعوای پدر و مادر.
۳- قرآن نیز دروغ را آشکار نکرد و معجزه نکرد. قبل از آن ساره بیات همه چیز را به لیلا حاتمی اعتراف کرده بود.
۴-دلیل ندارد همیشه مستقیم به همه چیز اشاره شود. کاری که سیمین کرد گریزی بود برای فرار از همان محدودیتهای زنان که می گویید ولی با سعی برای حفظ زندگی اش.(رفتنش از خانه یک نمایش بود برای راضی کردن نادر.) محدودیتها وجود دارند و زنان ما می خواهند با وجود این محدودیتها خودشان و زندگیشان را نجات دهند. سیمین یکی از آنها بود.
۵- حتما" مثبت بودن از نظر مردم ما کلفتی کردن برای حفظ زندگی با یک بچه در شکم و یکی در دست نیست. که فرهادی را محکوم به مثبت جلوه دادن مرضیه و منفی کردن سیمین می کنید. برای مثبت بودن سیمین همین بس که پدر نادر به قول خودتان سیمین سیمین می کرد و رفتن او آنقدر برایش ضربه بزرگی بود که از فردایش خودش را خیس می کرد.
۴٣۱۷٨ - تاریخ انتشار : ٨ بهمن ۱٣۹۰       

    از : سینا ب

عنوان : خانم پرتو نوری علا و "آلودگی اصغر فرهادی به قدرت"ء
اگر قرار باشد که همه به این ترتیب که خانم پرتو نوری علا میفرمایند فیلم درست کنند، اولا همه فیلم ها باید یک موضوع داشته باشند. اگر هم زنی در فیلمی نقشی بازی کرد، فیلم میباید باید به موضوعات مبارزاتی زنان در ایران، آن هم به آن ترتیب که مورد نظر خانم نوری علا است، بپردازد و گرنه فیلم مفلوک محکوم به "آلودگی به قدرت" می شود. ثانیا، از آنجا که موضوع دلخواه خانم نوری علا بار سیاسی دارد، همه باید جای فیلم درست کردن اطلاعیه سیاسی بنویسند چون در چنین حالتی خواست های خانم نوری علا با شفافیت بیشتری بیان خواهد شد. ثالثا٬ یا همه فیلمسازها باید به دلیل فیلم هایشان مشکل امنیتی پیدا کنند و یا اینکه باید بروند همسایه هانم نوری علا در لوس آنجلس بشوند...ء

چنین به نظر می آید که خانم نوری علا نخست باید فیلم "جدایی نادر از سیمین" را به سیاست تقلیل بدهند تا بتوانند در آن مورد اظهار نظر کنند. این فیلم حتما مثل هر موضوع اجتماعی و هنری دیگری یک بعد سیاسی دارد اما به معنی اخص کلمه سیاسی نیست. تعبیر سیاسی تنها یکی از تعبیرهای ممکن از فیلم است و باید آن را ضرورتا با تعبیرهای نوع دیگر تکمیل کرد تا بتوان تصویری عادلانه از فیلم ارائه داد. اگر تعبیری از فیلم راه دیگر تعابیر را بلوک کند و مانع آن بشود که جنبه های هنری و دراماتیک فیلم به نظر بیاید حتما اشکالی در چنین رویکردی به فیلم وجود دارد.ء

من شخصا هنگامی که خانم نوری علا فیلم را بر مبنای یک برداشت شخصی و به غایت یک بعدی سیاسی به "آلودگی به قدرت" محکوم می کنند، بدون اینکه به آن لحظه ای به عنوان فیلم نگاه کنند، احساس خطر می کنم. جمهوری اسلامی را در قالب جدیدی می بینم که به فیلم اصغر فرهادی حمله ور شده است. خانم نوری علا فیلم "جدایی نادر از سیمین" را به یک بیانیه سیاسی در مورد مبارزات زنان در ایران تقلیل میدهند و دقت نمیکنند که شاید قبل از صدور حکم محکومیت فیلم شاید بهتر میبود به دیگر تعبیرهای ممکن هم توجه کنند. شاید منظور مستقیم فرهادی دقیقا همان چیزی نبوده است که خانم نوری علا درک و عنوان میکنند.ء

اصولا من درک نمیکنم که این چیست که باعث میشود که هر وقت یک ایرانی از لحاظ بین المللی از سوی کسی یا انجمنی تایید شد حتما یک گروه ایرانی دیگر به عنوان اعتراض خودشان را به در و دیوار بزنند و به زمین و زمان نامه بنویسند که این شخص که به او جایزه داده اید موجودی خائن، سازشکار و کثیف است و مستحق هیچگونه ستایشی نیست. هنگامی که تیم ایران در جام جهانی سال ۱۹۹۸ با آمریکا بازی میکرد یک مربی فوتبال ایرانی را به تلویزیون سوئد دعوت کرده بودند تا موضع یک جانبه مخبران سوئدی در دفاع از آمریکا را بالانس کند. این مربی ایرانی به حای اینکار دائما تکرار میکرد که ایرانی ها بازی بلد نیستند، به طوری که فریاد مخبر های ورزشی سوئدی درآمد! چند ساعت بعد از آنکه تعلق جایزه صلح نوبل به خانم عبادی اعلام شد عده ای ایرانی تلویزیون های سوئد و نروژ را روی سر گذاشتند که چرا به این فرد جایزه داده شده است. وقتی که آقای کیارستمی جایزه های بین المللی خود را برد صداها بلند شد که رژیم این فیلم ها را به جشنواره های بین المللی میفرستد تا برای خود وجهه ایجاد کند... و حالا هم نوبت فرهادی است!ء
۴٣۱۴۵ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣۹۰       

    از : پرتو نوری علا

عنوان : توجه
خوانندگان عزیز، ضمن تشکر از نظرات مثبت و منفی شما، اگر فرصت کردید مقاله زیر را در رابطه با فیلم جدائی بخوانید
http://www.roozonline.com/persian/honarerooz/honare-rooz-۲-item/archive/۲۰۱۲/january/۲۵/article/-۶۷۶e۰۹b۳b۹.html
۴٣۱٣۶ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣۹۰       

    از : فریبا

عنوان : تشکر
بسیار لذت بردم و کاملا با خانوم نوری علا موافقم
۴٣۱۱۷ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣۹۰       

    از : پویان مقدسی

عنوان : اصغر فرهادی و موضوع زنان
نقد خانم نوری علا دقیقا به نکاتی پرداخته که من هم با آنها در شخصیت پردازی زن اصلی فیلم جدایی نادر از سیمین مشکل دارم... انفعال زن... سردرگمی در تصمیم گیری... به مرور نقش منفی گرفتن، به خاطر میل به خارج رفتن داشتن، و نگران آینده فرزند بودن... به طوری که دختر خانواده در آخر علت و بانی تمام مشکلات را مادر خود می داند...
و این نوع نگاه به زن تنها در همین اثر فرهادی خلاصه نمی شود که اگر می شد شاید می توانست توجیهی برای این شخصیت باشد. فرهادی در شخصیت پردازی زن اصلی و زن مکمل فیلم درباره ی الی هم، زنان فیلم را به هم ریخته، دروغگو و پیچیده نشان می دهد و همین اخلاق ها باعث شکل گرفتن یک فاجعه در انتها می شود. در کنعان هم که فرهادی نویسنده ی آن است و مانی حقیقی کارگردانش هم زن داستان از آغاز فیلم می خواهد از همسرش جدا شود و برای ادامه تحصیل به خارج برود، اما بر اثر یک سری اتفاقات که شامل حاملگی، بازگشت خواهر خودکشی کرده و ویرانش از خارج و همچنین مرگ مادر شوهرش، و همچنین یک صحنه ی بد مذهبی که شامل نیت کردن و دخیل بستن است، زن در آخر کار پشیمان از تصمیم خود به خانه بر می گردد.
بی تردید این شیوه ی شخصیت پردازی تکرارشونده نشات گرفته از تفکری سنتی ست. این زن ها بی شک، زن فیلم باشو غریبه ای کوچک بیضایی، یا زن کاغذ بی خط تقوایی نیستند که می خواهند، می ایستند و می رسند، بلکه زنانی ضعیف و مانده در چنگ هوس های از دید سنت بد و بی تصمیمی هستند که خود کارگردان با دانش این شخصیت ها را در آغاز فیلم ها تصمیم گیرنده و حاکم بر سرنوشت خود نشان می دهد، اما در پایان با اتفاقاتی که در طول داستان رخ می دهد، ما با زن هایی خطا کرده و واخورده و پشیمان طرفیم که یا به دامان خانواده برمی گردند، یا به استیصال خود ادامه می دهند...
باید و حتما باید در مورد شخصیت زن های فیلم های فرهادی بحث شود و از کنارشان نباید به سادگی عبور کرد. معتقدم فرهادی چنان فیلم هایش را خوش ساخت می سازد که گاهی حتی زن های حساس به حقوق خودشان هم در ساختار اثر گم می شوند و محتوا را دنبال نمی کنند.
۴٣۱۱۴ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣۹۰       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست