یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نامه سرگشاده در مورد کنفرانس "اتحاد برای دمکراسی در ایران" - مهرداد درویش پور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : احمد

عنوان : دوگانگی در گفتار و عمل
آقای درویش پور در این اظهارات خود میگوید "اتحادها برای دمکراسی که با موکول کردن نوع نظام ایران به آینده به امکان بازگشت سلطنت مشروعیت می بخشند را مثبت نمیدانم و آنرا پروژه ای آزمون شده و شکست خورده میدانم".
ایشان با این حرف خود نظام پادشاهی را نظامی شکست خورده میداند و بر این باور است که چنین نظامی نمیتواند دموکراسی را به کشور بیاورد. آقای درویش پور خود سالهاست که شهروند کشور پادشاهی سوئد است. من نمیدانم اگر پادشاهی نمیتواند ضامن دموکراسی باشد پس چرا ایشان و دیگر همفکرانشان شهروند چنین نظام "غیر دموکراتیکی" شده اند؟ آیا این دوگانگی را نمیشود دلیل بر دو دوزه بازی کردن آقای درویش پور و دوستانشان قلمداد کرد؟
۴٣٣۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱٣۹۰       

    از : صابر احمدیان

عنوان : بدبختی ما همین است
اقای درویش پور
متاسفانه این شیوه نگرش در میان اپوزیسیون ، که همیشه به نیمه خالی لیوان نگاه دارد دلیل آن است که پس از گذشت بیش از سی سال هنوز امکان تشکیل جبهه ای متشکل در مقابل ج ا بوجود نیامده است. این اولین باری نیست که بجای دیدن کوچکترین نقاط اتفاق و امکان بهره بریاری از آنها محدودیتها و نقاط افتراق عمده میشوند. بیاد داریم که هنوز اتحاد جمهوریخواهان تشکیل خود را اعلام نکرده بود که جمهوریخواهان لائیک بجای تلاش در جمع شدن حول محور جمهوریخواهی با مشتی به سینه نیروهای مذهبی، لائیک بودن را نقطه اشتراک بعنوان شرط اصلی اتحاد اعلام کرد.
با چنین بینشی که به جای استفاده از کوچکترین امکانات ، فقط بدنبال یافتن اشکالات و ایرادات هر حرکتی است، متاسفانه جنبش آزادیخواهی ایران سالهای طولانی باید در انتظار تشکیل جمعی که بتوان آنرا بعنوان اپوزیسیون ج ا معرفی کند، بماند.
امید که در آینده بتوان به نیمه پر لیوان بیشتر بها داد.
با احترام
صابر احمدیان
۴٣٣۰۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۰       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : هیچ قوم و ملتی با کمک عوامل خارجی و با حملات نظامی آنان رهایی پیدا نکرده است و آنهائیکه از جنگ و کشتارو خرابی با جمله نظامی بیگانه دم میزنند، جزو مرتجعین زمان خود هستند
چقدر راحت و واضح میتوان نظر سیاسی را طوری بیان کرد که «همه فهم» باشد. انتشار این قبیل مواضح روشن باعث افزونی مسرت و امید برای فردای ایران آزاد بعد از فروپاشی دورانهای دیکتاتوری شه و شیخ میباشد وفزون برآن قادر است در راستای مبارزه آزادیخواهی و استقلال طلبانه، بمبارزان اصلی و عمده درون جامعه کمکی ارزشمند ارائه دهد. آنهائیکه برای رسیدن بقدرت تاج و تخت و یا منبر و نعلین و یا در پوشش مقوله «قوم پرستی» سودای اضملال و تجزیه ایران با کمک استعمار و ارتجاع جهانی وارد معاملاتی از قبیل آنچه که بر سر افغانستان، عراق، لیبی و.. رفت، شده اند همگی دارای خصلت نوکر صفتی و مزدوری سنتی هستند واینان همواره در طول تاریخ مبارزات بحق مردم ایران بگونه های متفاوت « ظاهر» میگشتند. بعبارت دیگراین قبیل جریانهای ارتجاعی داخلی همواره یک پایه استبداد، حشنونت و دیکتاتوری در جامعه هرچند گاهی بعنوان ستون پنجم سد مبارزات مردم ایران قرار دارند. در ادامه تائید نظرات درست این شهروند ایران مبنی براصل انتخاب شیوه مبارزه، فرم نظام، وتحقق بخشی خواستهای دیرینه انقلاب یعنی حرکت آزادیخواهی، استقلال طلبانه ، عدالت اجتماعی در جمهوری ایران فقط از درون جامعه و با قدرت مردم درون ایران مقدور است. اگر برگزاری کنفرانس «اتحاد برای دموکراسی در ایران» از جانب و بدستیاری مرکز اولاف پالمه باشد بایستی گفته شود که آقای اولاف پالمه، بعنوان یکی از سه سران هومانیست احزاب سوسیال دموکراسی در اروپا نمیگردید اگر او همراه با دیگر آزادیخواهان و صلح طلبان برعلیه بزرگترین جنگ و حمله نظامی امریکا (بعد از پایانی جنگ جهانی دوم) در ویتنام، در خیابانهای شهرهای مختلف اروپا از جمله در شهر استکهلم فعالانه در تظاهرات شرکت نمیکرد. اگر برگزاری چنین کنفرانسی در جهت کاهش تنش و مخالفت روشن با حمله نظامی بایران همراه نباشد، بایستی اذعان داشت که این مرکز دست فرزندان «ناخلف» اولاف افتاده است.
«استقرار آزادی و استقلال، دموکراسی، رفاء عمومی، امنیت اجتماعی و فردی، حکومت قانون، … جزو خواستهای بلافصل مردم ایران است. تنها با اتحاد و همبستگی همه نیروها و عناصر ملی و دموکرات و آزادیخواه براساس برنامه مشترک در نظام جمهوری ایران تحقق پذیر است. جمهوری که همه عناصر و بازماندگان رژیم ضد ملی و وابسته پهلوی را از یک طرف و از طرف دیگر برقراری هرنوع جمهوری اسلامی باصطلاح «بهتر» را طرد میکند. جمهوری که با حاکمیت مذهبی از هر قماشی در جامعه ایران مخالف است…»( نقل از نشریه جمهوری ایران (ناشر افکار آزاداندیشان و جمهوریخواهان )، شماره ۲، ۱۳۶۱)
۴٣۲۹۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۰       

    از : ایرانی جمهوریخواه

عنوان : یکسونگری
به عنوان یک ایرانی جمهوریخواه از اظهارات آقای مهرداد درویش پور بسیار متاسفم. فرمایشات ایشان بیان کنندهء تعصب عقیدتی و یکسونگری ایشان و همفکران ایشان است.
در یک کلام آقای درویش پور خودشان را در مرکز درستی و صداقت قرار میدهند و هر آنکس را که از لحاظ عقیدتی با ایشان اختلاف نظر دارد به زیر سوال میبرند.
فرمایش آقای درویش پور این است که ایشان «جمهوریخواه» و سوسیالیست است و ترجیح میدهد که فعالیتهای «آزادیخواهانهء» خود را به این جماعت محدود دارد. ضمن آرزوی موفقیت برای آقای درویش پور به ایشان میگویم که فعالیتهای شما ارزانی خودتان. ما را با کسی که کمترین درک را از اوضاع انفجار آمیز کشور دارد کاری نیست.
فرمایشات آقای مهرداد درویش پور یک بار دیگر مبین این نظر است که چپهای ایران همواره باورهای فلسفی و عقیدتی خود را بر مصالح کشور ارجحیت داده و میدهند. برای آنها کسی که دارای تفاوت نظر با ایشان باشد کوچکترین ارزشی ندارد.
آقای درویش پور در نامهء خود به مسئلهء دخالت نیروهای خارجی در عراق و لیبی و افغانستان و نئوکانها و اسراییل اشاره میکنند که من ارتباط این مسائل را با کنفرانس سوئد اصلاْ درک نمیکنم. این فرمایش آقای درویش پور مرا بیاد اظهارات مقامات جمهوری اسلامی میاندازند که هر مسئله ای، از گران شدن ارز و طلا تا عکس برهنهء گلشیفته و یا بوسیدن فاطمه معتمد آریا توسط مرد فرانسوی، را به «صهیونیزم جهانی» نسبت میدهند.
آقای درویش پور در اظهارات خودشان از «بسته» بودن این کنفرانس صحبت میکنند. اولاْ این صحبت ایشان یک قلب واقعیت آشکار است و با اظهارات گردانندگان آن در تضاد میباشد. ثانیاْ ایشان میتوانست با شرکت خود در این جلسه مسائل مورد بحث را علناْ در اختیار خبرنگاران قرار دهد تا از «توطئهء» گردانندگان جلوگیری کند.
عملکرد آقای درویش پور و دوستانشان در اتحادیهء به اصطلاح «جمهوری خواهان» نشان داد که این دوستان دانشمند علی رغم دلسوزی برای کشور همچنان در گذشته زندگی میکنند و درکی از واقعیتهای امروز جامعهء ایرانی ندارند.
من به عنوان یک جمهوریخواه اعلام میدارم که کوچکترین همفکری با آقای درویش پور و دوستانشان ندارم و هرگز پذیرای یک نظام سوسیالیستی ولو اگر واژهء جمهوری را بدنبال خود بکشد نخواهم رفت.
امروز نیاز ما این است که مصالح مملکت را بر باورهای ایدئولوژیک خود ارجحیت بخشیم. همهء ما؛ چه جمهوری خواه و یا مشروطه خواه؛ چه چپ و یا راست؛ و یا چه مذهبی و یا غیرمذهبی باید بر مبنای اعلامیهء جهانی حقوق بشر فعالیتهای خودمان را برای سرنگونی (و نه اصلاح) نظام جمهوری اسلامی سازمان دهیم تا بعد از آن بتوانیم سرنوشت کشور را در پای صندوق رای مشخص سازیم.
با سپاس
۴٣۲۹۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست