از : شیوا
عنوان : ای بابا
میم نون گرامی
وقتی اینهمه خشم شما را میبینم و ناچیزی حرفی را که گفته ام، سخت متاسف میشوم. چقدر بین آنچه میخواهیم بگوئیم و آنچه از آن برداشت میشود، فاصله است.
توضیح نخواهم داد که چرا دقیقاً شعر دوستمان را که زیبائیش را ابتدا اقرار کردم و ستودم بهانه ای برای ورود به مسئله قرار دادم. اگر از واژه مشترکی که در شعر ایشان و مطلب من وجود دارد استفاده کنید، متوجه خواهیدشد
اما اگر شاعران و نویسندگان ما میخواهند با کلودیا شیفرز و مانکن ها و هنرپیشه ها و فوتبالیست های به قول شما هپلی هوپول رقابت کنند، من تمام قد عذر خواهی کرده و تمنا میکنم نادانی مرا ببخشید. من گمان باطل داشتم که کار مانکن ها و هنرپیشه ها و فوتبالیست ا دقیقا با نمایش چند و چون تن و بدن رابطه دارد و کار شاعر و نویسنده و گزارشگر و غیره با اندیشه و احساس.
شما میگوئید نه ، دنیا دنیای رقابت تن هاست. چنین باد دوست گرامی با خشم زیادی و بیجا بر خود جفا نکنید
۴۴۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۰
|
از : میم نون
عنوان : متا انتقاد
با سلام و پوزش
اولا با پوزش پیشاپیش دلم می خواهد از حضرت شیوا بپرسم که انتقاد قابل بحث خود را چرا طی مقاله ای و یا طی ایمیلی مستقیما با مدیریت «سایت محبوب» خویش مطرح نمی کنند و شعر شاعری را بهانه قرار می دهند؟
ثانیا چرا خواننده شعر نباید با خالق شعر آشنا شود و احیانا اگر برای سن و سال انسان ها تره خرد کرد، با سن و سال شان نیز؟
وقتی از پریس هیلتون و کلاودیا شفر و از هر فوتبالیست هپیلی هپوئی میلیون ها عکس و فیلم و کارت و مصاحبه و غیره تولید و توزیع می شود، مگر با درج عکسی از شاعری بالای شعرش آسمان بر زمین می آید؟
به چه دلیل عقل پسندی درج عکسی از شاعری مضحک و کمیک
می گردد و هنر و اندیشه را به خطر می اندازد، ولی انتشار عکس میلیاردها زن و مرد برهنه در مجلات متنوع معمولی و انترنتی و فیلم هیا سکسی تهوع آور خطری برای هنر و اندیشه محسوب نمی شود؟
آیا حضرت شیوا انتقادی هم به انتشار عکس های متنوع هموطن شان «خودشیفته» به مجله مادام فیگارو و یا هر چه نامش باشد، ارسال کرده اند و یا برای این کار بهانه ای نبوده؟
سوال آخر اینکه از کی تا حالا کیفیت شعر را با تعداد واژه هایش، با کوتاهی و بلندی اش می سنجند، نه با محتوای هنری و فکری اش؟
کسی که نگران «هنر و اندیشه» کذائی باشد، حتما باید بداند که در دیالک تیک کمیت و کیفیت، نقش تعیین کننده از آن کیفیت است:
این را حتی شیخ شیراز می دانست:
« اسب تازی اگر گر ضعیف بود
باز هم از طویله ای خر به!»
با پوزش مجدد از شیوا
۴۴۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۰
|
از : شیوا
عنوان : چرا اینهمه عکس
بله شعر های شما زیباست و به همین خاطر به خودم اجازه میدهم مطلبی را به این بهانه با شما و به طور موازی با سایت محبوبم اخبار روز مطرح کنم
ببینید اگر یک شعر یا مقاله یا گزارش، عکسی بخواهد، باید این عکس یا تصویر بتواند سوژه مطلب نگاشته شده را تقویت کرده و آنرا رو بیآورد. اگر تمام نشریات و سایت های غیر ایرانی را نگاه کنید، ماجرا ازین قرار است. والا عکس یک شاعر در کنار شعرش حتی ممکن است روح شعر را پنهان کند. خواننده فوراً متناسب با سن و مشخصات جسمانی نویسنده تصویر و توقعی در ذهنش میسازد که در اثر اوقات با روح شعر نمیخواند و آنرا تحت اشعاع خود قرار میدهد.
من نمیدانم به چه خاطر برای یک شعر دو خطی باید تمثال شاعر آنرا همراهی کند. آیا هدف، انتشار شعر است یا تصویر شاعر؟
نمیدانم از کی در سایت های فارسی زبان عکس باران کردن نویسندگان و شاعران راه افتاد. اما میدانم که این مسئله بصورت مضحک و کمیکی درآمده و اگر هر چه زودتر متوقف شود به نفع هنر و اندیشه خواهد بود.
امیدوارم اخبار روز در این مورد اولین حرکت کننده باشد
با تشکر
۴۴۰۱٣ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۰
|
از : عسگر آهنین
عنوان : سپاس
دوست گرامی بسیار از مهرتان سپاسگزارم
شاد و پیروز باشید
۴۴۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۰
|
از : میم حجری
عنوان : هر دو زیبا
با سلام و سپاس از عسگر آهنین گرامی
هر دو شعر فوق العاده زیبا و نیرومند و نیروبخش اند.
عمر شاعر دراز باد
۴٣۹٨٣ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۰
|