موسوی: چیزی تغییر نکرده، بر مواضع خود ایستاده ام
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : کاوه اهنگر
عنوان : درود بر کوشندگان راه ازادی
یادم میاید در بلوای بصطلاح انقلاب فرهنگی در سالهای نخستین پس از پیروزی قیام مدتی بحث های ازاد در تلویزیون و نشریات و سایر رسانه چنان جلوه خاصی درجامعه پیدا کرد که حتی ما درپیاده روهای خیابان ها هم می ایستادیم و با مخالفین ساعتها بحث میکردیم و اتفاقا همین ازادی نسبی باعث گردید که گروه ها و سازمانهای سیاسی در حد توان هم به جذب نیرو و هوادار بپردازند و هم پایگاه مردمی خودرا به سطح جامعه گسترش دهند که بیشترین بهره متعلق به سازمان مجاهدین خلق بود تا اینجا کسی تصور اینکه انقلابی که حاصل زندان و شکنجه و اعدام صدها تن از بهترین فرزندان ملت است و درجریان خیزش و برای سرنگونی حکومت شاه ده تن از مردم دررویارویی با نظامیان شاه مجروح شهید شده بودند با یک سناریو از پیش تعیین شده صدو هشتاد درجه به انحراف کشیده شود و قشری که کمترین بهره را درمبارزه و بیشترین خیانت را علیه حقوق ملت ایران از صدر مشروطه تا کنون داشته این چنین میراث دار و میراث خور ان انقلاب شود بدین معنی که در همان مدت کوتاه و غفلت سیاسیون با تجره و سازمانهای سیاسی که از خصوصیات اخوندها در فن فرصت طلبی اگاهی داشتند و عدم اگاهی مردم از اینگونه تحولات و مسخ شدن انها در سخنان فریبکارانه خمینی این فرصت را به انها داد تا ضمن شناسایی نیروهای پیش رو و هواداران انها تا عمق تشکیلات سازمانها هم رخنه کنند و درمواقع لازم با ایجاد جودرگیری و شعارهای انحرافی و بدست اوردن بهانه های انچنانی برموجودیت انها حمله ور شوند و همین امرباعث گردید که هزاران انسان پاک در کشتارگاههای حکومت اخوندی خونشان به ناحق ریخته شود و درمقابل به چه گناهی اخوندها به انها انگ کافر و ملحد و ضد خدا و ضد پیامبر هم بزنند و خونشان را مباح بدانند با این خاطره و یاداوری میرسیم به کودتای سال هشتاد و هشت که قبل از انتخابات به یکباره فضا باز میشود و جنبش سبز در سراسر کشور گسترش مییابد و مردم ازانجایی که دل پری از حاکمان داشتند هرچه فریاد داشتند علیه انها سردادند و مناظره کاندیداها بطور غیر قابل تصور درحکومت ولایت فقیه هرروز به نفع جناح مخالف و مردمی جذابتر میشد اما مردم از حقه اصلی اخوندها که تمامی امکانات را دراختیار داشتند غافل شدند و شاهد بودیم که پس از ریختن ارا به صندوق ها ازانجایی که مرکز توطعه در بیت رهبری شکل گرفته بود با عجله اعلام دروغین به نفع پاسدار تیر خلاس زن از طرف خامنه ای صورت میگیرد دراین هنگام مردم با پیش زمینه اتحاد سبز درروز بیست و پنج بهمن به خیابان می ایند و به ظاهر حکومت را تا لبه پرتگاه سقوط هم به عقب میرانند اما ازانجایی که دراین فاصله گرگهای هاردرگاه ولایت مشغول برنامه ریزی و هدف گیری اهداف مشخص از میان مردم بودند یورش را اغاز میکنند و ان فاجعه انسانی را رقم میزنند اما این سئوال مطرح میباشد پس فردای ان روز چگونه یک نفر درخیابان نبود چگونه این اتحاد به یکباره محو شد چگونه در تهران چهارده میلیونی دیگر خیزشی حتی در ابعاد کمتر هم رخ نداد چگونه با وجود چندین بار یورش به محل سکونت موسوی و کروبی و اهانت های مکرر به انها واعضا خانواده انها هیچگونه حرکتی صورت نگرفت با وجود انکه ازمیان همین مردم خانواده های زیادی عزیزان خودرا یا از دست داده بودند و یا گرفتار شکنجه گاههای حکومت شده بودند و چگونه زمانیکه رهبران جنبش انها را به حصر خانگی بردند هرگز شاهد گردهمایی حتی پانصدنفر جلوی زندان خانگی انها نبودیم اکنون اقای موسوی میگوید من ایستاده ام و چیزی تغییر نکرده پس ملت کجا هستند تا فریاد براورند اگر تو درزندان اعلام ایستادگی میکنی ماهم هستیم اینک دریک محاسبه خود به عمق انچه برما میگذرد برسید که ما مبتلا به همان درد کهنه ایم و تا زمانیکه ازاین رخوت و بی تفاوتی خارج نشویم و دریک جبهه متحد بردشمن نتازیم وضع به همین منوال پیش خواهد رفت. با احترام کاوه اهنگر فعال کارگری در تبعید.
۴٣٨۵۲ - تاریخ انتشار : ٣ اسفند ۱٣۹۰
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|