کنگره ی ملی و دشواری های آن
-
اکبر کرمی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : کاوه اهنگر
عنوان : هدف را باید شناخت
دررابطه با نوشته جناب دکتر کرمی باید به دوران کودکی خودمان بازگردیم که وقتی کار غیر اصولی و بچگانه ای انجام میدادیم ما را نصیحت میکردند که این خوب است و ان بد و این میتواند بسیار تاسفبار باشد که پس از گذشت سی و سه سال از اشغال دوباره وطنمان توسط فرزندان تازیان هزاروچهارصد سال قبل و خسارات جبران ناپذیر جانی و مالی هنوز ما نیاز به نصیحت وصییت داریم اما وقتی به مجموعه انچه نام اپوزسیون را برخود گذاشته نگاه میکنیم ماشاالله جز پروفسور و دکتر و مهندس و اساتید با تجربه واهل فن و مبارزان کهنه کار و فرماندهان میدان دیده چیز دیگری نمی یابیم و چقدر زیبا مینگارند و شایسته سخن میگویند و بیشمار کتاب ارزشمند از دوران کهن و دور نزدیک را مورد مطالعه و نقد قرار داده اند و دراین راستا اندوخته ها دارند برای فرداها که حاصلش مویی سپید و قدی خمیده و کلکسیونی از انواع قرص های مسکن و ارامبخش و دیگر دردها اما نخواسته و نمیدانند برای رهایی از این درد کهنه چه باید کرد که تنها رمز پیروزی ماست و اپتدا شناخت هدف است و سپس اتحاد وهمبستگی و همدلی و تحمل یکدیگر با هرعقیده و رنگ و پرچم چراکه ما ایرانی هستیم و برای ازادی ان تلاش میکنیم اما باکمال تاسف هرروز برارتفاع منیت و تنگ نظری ما افزوده میشود فقط شعار دادن در اطاقهای دربسته و فرمان صادر کردن برای ملت مظلوم و گرفتار امده درچنگال وحشی ترین حکومت تاریخ بشرییت اما اگر انها بخواهند فردا در یک گردهمایی روبروی سفارت اخوندی جمع شویم اولین سئوالی که میکند این است این گردهمایی از طرف کدام گروه و سازمان ترتیب داده شده یعنی جناب دکتر و مهندس هنوز نیاز به نصیحت دارد و هدف را نشناخته و درتمامی ان کتابها چیزی که بتواند این درد کهنه را درمان کند نیافته است فقط منتظر است ازاسمان معجزه ای بشود تا ایشان بخاطر هجرتش از جمهوری اسلامی مدیر کل فلان اداره بشود چون این هدف را خوب میشناسد جناب دکتر کرمی امروز بالای نود درصد ملت ایران دچار مشکلات عدیده که حاصل ظلم حاکمان برایران میباشد شده و بالای شصت درصد در فقر بسر میبرند و معضل فقر و فساد و فحشا و اعتیاد و بیکاری و تورم کمرشکن بیداد میکند با احترام به شما باید بگویم راهکار رهایی ملت ایران فقط در داخل کشور میباشد و با توجه به کارنامه اپوزسیون نه اعتمادی در جامعه به ان وجود دارد و نه شناختی و تا زمانیکه به زبان دل مردم دردکشیده ایران سخن نگوییم وضع به همین منوال باقی خواهد بود.با احترام کاوه اهنگر فعال کارگری درتبعید
۴۴۰۴۵ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۰
|
از : آرش
عنوان : سه اصل پیشنهادی برای تشکیل کنگره ملی «روش» را هم پیش پای ما می گذارد
به گمان من سه اصل پیشنهادی برای تشکیل کنگره ملی «روش» را هم پیش پای ما می گذارد.
انحلال و اصلاح اگر به «تغییر» نینجامد، هیچکدام از مشکل یک قرنه ایرانیان (یعنی برقراری دمکراسی پایدار و حکومت قانون) گره ای نخواهدگشود. این «تغییر»، «فرآیندی» ست که به «رخداد» سرنگونی نظام محدود نمی شود. فروکاستن آن به انحلال یا سرنگونی نظام ابهام آفرین و اشتباه می باشد! روشی که از دل سه اصل بنیادین پیشنهادی برای تشکیل کنگره ملی در می آید، حتی اصولگریان را هم که فعلا مخالف نیستند و ممکن است بخواهند در مرحله ای به کنگره ملی بپیوندند در بر می گیرد چه رسد به اصلاح طلبان!
جایی که:
۱) اختلافات را پذیرفتیم
۲) بیانیه جهانی حقوق بشر را پذیرفتیم
۳) مبارزه برای حاکمیت صندوق های رای را پذیرفتیم؛
بحث انحلال و اصلاح خارج از اصول پذیرفته شده بالا خواهد بود. یعنی هیچکدام نمی تواند پیش شرط همکاری در کنگره ملی باشد. هدف برقراری حاکمیت صندوق های رای است مشروط به حقوق «همه» شهروندان طبق بیانیه جهانی حقوق بشر. حقوق شهروندی برای اقلیت و اکثریت مساوی است!
برای مثال پس از مبارزه و تسلیم رژیم، طبق اصل سه، نظام جمهوری اسلامی به رفراندم گذاشته می شود. اگر جمهوری اسلامی رای آورد طبق اصل دوم حقوق همه شهروندان از جمله آزادی بیان و احزاب و غیره تامین است و می توان با آزادی کامل نظام دلخواه را به مردم معرفی کرد و به رفراندم آینده سپرد. اگر جمهوری اسلامی رای نیاورد باز طرفداران جمهوری اسلامی منجمله دسته ای از اصلاح طلبان طرفدار جمهوری اسلامی می توانند ان را دوباره در آینده به رفراندم بگذارند.
این در دولت های آینده هم صادقه . دولت ها می آیند و می روند. اکثریت و اقلیت پارلمان دائم در حال جابجا شدنه. این حقوق انسان و حقوق شهروندیه که بنیادین و ذاتیه! یعنی:
|||مبنا حقوق شهروندانه که مستقل از مسیر رسیدن به آن و شکل حکومت است!|||
این هم در اصل دو تشکیل کنگره، یعنی پذیرش بیانیه جهانی حقوق بشر تعریف شده و همه اعضای کنگره باید آن را امضا کنند.
خوبی دیگر بیانیه جهانی حقوق بشر آن است که حتی اگر در برخی موارد تفسیرها و ابهاماتی وجود داشته باشد، یک سنت نیم قرنه قانونگذاری در کشورهای دیگر بر مبنای این بیانیه، پشتوانه آن است.
حال اگر اصلاح طلبان و یا انقلابیون و سرنگون طلبانی هستند که بیانیه جهانی حقوق بشر را فبول ندارند نمی توانندکاندیدا و یا داوطلب عضویت در کنگره ملی باشند.
نکته دیگری که دراین رابطه تعیین کننده است این است: تشکیل کنگره ملی نقطه عطفی است که با ارائه یک «چشم انداز» هم به ریزش طرفداران نظام شتاب خواهد داد و هم اصللاح طلبان مردد را به آینده و «تغییر» مطمئن تر خواهد کرد.
اتفاقا پرهیز از خشونت و پیشگیری از ایجاد شکاف های جدید هنر این تغییر است. ملت ایران که که ۳۳ سال قبل علیه نظام دیکتاتوری برخاستند و پس از آن هم فداکاری های زیادی در برابر دیکتاتوری جدید داشته اند، شایسته گذار مسالمت آمیز و کم هزینه به دمکراسی می باشند. به «تغییر» فکر کنیم که مشکل جامعه و فرد فرد ماست. نظام جهل و تباهی ملاها با رفراندم رفتنی ست و هیچ کس هم در تمام این سیاره آرزوی بازگشت به آن را نخواهد داشت!
۴۴۰۲۶ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۰
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|