عنوان : نفع مشترک این دو دسته در کجاست؟؟؟
ممنون از آقای وهاب انصاری که بسیار مستدل به موضوع پرداختند.
حمله به فدائیان اکثریت از یک طرف و حمله به کسانی مثل مزروعی از طرف روزنامه کیهان تدارک شده است. دلیل هر دو هم گفتگو و تماس این دو جریان با هم است.نفع مشترک این دو دسته در کجاست؟؟؟
۴۴۱۵٣ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : اصلانی همه چیز را گفته است
آقای محمود اگر وقت کردید و کتاب بسیار عالی آقای اصلانی به نام "کلاغ و گل سرخ" را مطالعه می کردید متوجه می شدید که فعالیت او با گروه منشعب از سازمان اکثریت به نام "۱۶ آذر" بود و دیری نگذشت که او به مواضع اشتباه کل جریان اکثریتی آگاه شد و در کتاب خود از آن نقد بسیار خواندنی می کند. شاید به جرات گفت که کتابی بهتر از کتاب خاطرات آقای اصلانی از زندانیان سیاسی دیگر رژیم نخوانده ام.
او به خوبی نشان می دهد که مواضع سازمان اکثریت از هر دوجناح چقدر مخرب بوده است و از آن انتقاد می کند. آقای اصلانی به نظر من یکی از برجسته ترین و با وجدان ترین زندانیان سیاسی رژیم جنایتکار ولایت فقیه می باشد که زنده ماند و توانست ماهیت تبهکارانه این رژیم را با کتاب زیبایی خود نشان دهد.
سازمان اکثریت به جای لجبازی و رفتار کینه توزانه با این اثر تاریخی بهتر بود موارد یاد شده در آن را قبول می کرد و به جای ادامه همان سیاست سابق خود در دهه ۶۰ به شکل دیگر مواضع مردمی اتخاذ می کرد و با طرد تمام جناح های جنایتکار رژیم به صف مردم باز می گشت.
۴۴۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : نقد منصفانه
سازمان اکثریت با نقد سازنده گذشته و تحول بالنده ،انصافا فرزند خلف رهبران واعضای
جان باخته فدائیان است .چرا جریانهائی که از سازمان جدا شدند و در ظاهر به بنیانگذاران سازمان احساس نزدیکی بیشتری میکنند ، در جذب توده هوادار سازمان در این سی سال موفق نبودند ؟بنظرم علت چیزی جز این نیست که آن دوستان در گذشته و فرهنگ شیوه مبارزات گذشته مانده اند ولی معتقدین وهواداران چپ با زمان رشد
کرده اند .جامعه و مبارزات سی و سه ساله مردم فقط ما را دگرگون و اصلاح نکرد ،بلکه دیگران از جمله معتقدین به انقلاب اسلامی که در عین حال به آزادی و مردم باور دارند
را نیز متحول کرد.دور از عقل و اندیشه سیاسی است که تلاش نکنیم تا باورمندان به آزادی و عدالت در نحله های گوناگون را نبینیم و تلاش نکنیم بر ضد استبداد حاکم به هم نزدیک شویم.بقول آقای تابان بگذاریم اندیشه ها و ارمانهای بنیان گذاران سازمان مورد توجه و احترام اندیشه های دیگر قرار گیرد یا به عبارتی ملی شود ،همانطور که فعالین چپ برای مذهبیون مبارز ارزش قائلند.
۴۴۱٣٣ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : بحث سیاسی یا واکنش روانی
در نوشته آقای اصلانی واکنش های روانی و عصبی بر استدلال و اطلاعات غلبه دارد. کافی است نوشته ایشان را با نوشته های اقای مصداقی؛ که مواضعی مانند ایشان دارد؛ مقایسه کنید. به درستی یا نادرستی نظر این دو کار ندارم اما اقای مصداقی مستدل و بر اساس داده ها می نویسد و اقای اصلانی انشا پردازی می کند.

نوشته اقای اصلانی نشان می دهد که ایشان با نفرت ورزی به اکثریت؛ نفرت از گذشه شخصی خود را برون افکنی می کند چون همان گذشته را دارد و هوادار همان سیاست ها بوده است.

با قهرمان سازی و تقدیس قهرمانان گذشته و امام زاده سازی از قهرمانان ندامت کردن در زندان را جبران می کند که خود بدان معترف است

با حمله تند و عصبی و نامستدل به هر سازمان و کسی که فکر یا سیاستی را مطرح می کند کمبود خود را در زمینه سیاسی و فکری جبران می کند.

و جالب این که عده ای نیز به دلیل انتقادهاپی که به اکثریت دارند این مساپل را نادیده می گیرند
۴۴۱٣۲ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : هویت سازی کاذب
امیدوارم اقای اصلانی و کسانی که با ایشان همنظراند این کامنت را بخوانند
نمی دانستم اقای اصلانی هم عضو گروهی بوده که از همان سیاست های اکثریت حمایت می کرده و فقط در پیوستن یا نپیوستن با حزب توده با اکثریت اختلاف نظر داشته اگر ایشان اندکی صداقت داشته باشند از این پس باید به صراحت همه اتهاماتی را که به اکثریت زده اند خود نیز بپذیرند و با همان نفرت که در باره اکثریت می نویسند در باره خود نیز بنویسند. اما خطای دیروز می تواند دستمایه درس اموزی باشد نه نفرت .

من با سیاست های گذشته و کنونی اکثریت مخالفم اما اقای اصلانی که هیچ گونه هویت سیاسی یا فکری یا فرهنگی از خود اراپه نداده می کوشدتا با امام زاده سازی از قهرمانان گذشته برای خود هویت کاذب دست و پا کنند. هویت در کارنامه سیاسی و فکری و فرهنگی افراد تجلی می یابد نه چند سالی زندانی بودن. آن هم وقتی که زندان به گفته خود آقای اصلانی با ندامت تمام شده است

با خطاها و دستاوردهای گذشته چه برخوردی می کنیم و اکنون چه هویتی داریم . مساله این است نه این که از قهرمانان گذشته برای خود دکان هویت کاذب بسازیم و برای مطرح کردن خود ناصادقانه با مخالفان خود برخورد کنیم
۴۴۱٣۱ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : دفاعیه از فدائیان اکثریت یا نقد نگاه آقای اصلانی
آقای انصاری
نوشته اید: "از نظر من هم رفتار و کردار اصلاح طلبان در آن سالهای دارای مقام و موقعیت در جمهوری اسلامی که از سیاستهای آن سالهای حکومت دفاع کردند، قابل نقد و انتقاد است"
در بین ما ایرانیان "اصلاح طلبی" مفهومی عام است که وجه مشترک بسیاری از نیروهای فعال سیاسی بوده است که البته روز به روز بیشتر رنگ می بازد. امروز بسیاری از آنان مانده اند که چه را باید اصلاح کنند. طیفی از جوانان زیر بیست ساله تا مزروعی شصت ساله را "اصلاح طلب" می گویند. ولی امثال آقای مزروعی را فقط با اصلاح طلبی نمی شود توضیح داد و بعد "قابل نقد و انتقاد" دانست. در گذشته نزدیک، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و افراد موثر آن، با سرکوب دهشتناک فدائی و مجاهد و بهائی و سعیدی سیرجانی و... همراهی داشته اند. آیا شما عکس این ادعا را از آن ها دیده و یا شنیده اید. آیا آقای مزروعی به این جنایت ها رسما اعتراض کرده و یا همین الان حاضر است با صراحت بابت حضور خودش و سازمانش از مردم ، در این همراهی جنایتکارانه، پوزش بخواهد.
آقای مهدی اصلانی به همین قضیه اعتراض دارد. تحت نام "اصلاح طلبی" نباید آلوده دستان را تطهیر کرد.
۴۴۱۲۶ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : راه سوم
مقایسه سازمان فداییان اکثریت از طرف آقای انصاری با احزاب سوسیال دمکرات که جوهر انقلابی افکار مارکس را به کنار گذاشه و تا پشیبانی از جنگ امپریالیستی اول به بهانه دفاع از میهن رفتند واقعیت دارد. دفاع فداییان اکثریت از مداخله شورای امنیت در لیبی ، شرکت رهبرانش در کنگره اولاف پالمه ، کنار گذاشتن کمونیسم و صدها مقوله سیاسی در پیوند با آن نشانه سوسیال دمکرات بودن این سازمان است. اما آقای انصاری فراموش کرده اند که سازمان اکثریت ادعای « راه سوم» را دارد. چیزی بین سوسیال دمکراسی و کمونیسم. ما هنوز منتظر مبانی فکری این راه سوم هستیم.
۴۴۱۲۰ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰