یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

من از بهر حسین در اضطرابم؛ تو از عباس می گوئی جوابم - جعفر بهکیش

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : توهم شما یا از خط بیرون رفتن اکثریت
من این نوشته را در مورد نوشته اقای اصلانی نیز گذاشتم که متاسفانه حذف شد.

به نظر من سازمان اکثریت هیچگونه از خط خارج نشده است. اگر به اعلامیه اعلام موجودیت این سازمان در هنگام انشعاب و تشکیل اکثریت مراجعه کنید، این سازمان در دفاع از جمهوری اسلامی ( تحت هر استدلالی) و مبارزات امام خمینی رهبر آن شکل گرفت. در تمام این سی و چند سال نیز این سازمان چه در انموقع که رفسنجانی بر سر کار بود چه انموقع که خاتمی، چه در جریان کنفرانس برلین و چه در انتخابات جمهوری اسلامی و دعوت از بخشی از رژیم و چه در تشکیل جمهوری خواهان و حمایت از موسوی و غیره ، تماما در چارچوب اصلاح این رژیم ، یعنی بقای جمهوری اسلامی تلاش کرده است. به عبارت دیگر سازمان اکثریت یک کلمه از همان مواضع اولیه خود کوتاه نیامده و بطور ثابت نقش مشاورت به رژیم را بازی کرده است. اینرا از تمام مواضع سازمان اکثریت در این سالها میتوان دید . اینکه اقای اصلانی یا جعفر بهکیش به این سازمان یا توهم دارند یا قصد دارند که این سازمان بر طبق نظر آنان عمل کند، مساله خود ایشان است. به نظر من یا ایشان بایستی با خط سیاسی این سازمان که اصلاح رژیم است مرز بندی کنند و یا اینکه انرا بپذیرند. مگر فکر می کنید سازمان اکثریت خبر ندارد که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و رهبران ان از سازماندهندگان قتل و کشتار دهه ۶۰ هستند. حتی مجاهدین انقلاب اسلامی نیز در اعلامیه ای در تکذیب داشتن حلسه با چپها، از انها با عنوان گروهک نیز نام می برد. اما این هم موضع سازمان اکثریت را تغییر نمی دهد. این سازمان در دهه ۶۰ نیز علیرغم اینکه رژیم هر حرکتی نمود، از موضع خود که اصلاح رژیم بود کوتاه نیامد. جای تعجب است که سازمانی با این ثابت بودن در مواضع سیاسی را اصرار می کنید بر خلاف مواضع سیاسی اش قدمی بردارد. به نظرمن بهتر است به نقد توهمات خود بپردازید. این سازمان و مواضع آن با مواضع شما که سرنگونی جمهوری اسلامی است خوانایی ندارد. اگر بدنیال سرنگونی این رژیم هستید، به سازمانهای دیگر رجوع کنید.
۴۴۱٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : متهم یا مجرم
جناب ناظر،
شما چه جور " وکیل قضائی در غرب تحصیل کرده " اید که در آلمان " مجرمین تبهکار"
را به دادگاه میبرید و " در ایران دمکرات مطمنا در دادگاه باید در باره همکاری با یک
رژیم جنایتکار جوابگو باشد و به احتمال زیاد زندان محل اقامت بعدی او خواهد بود" ؟
آیا در آلمان اینطور " وکالت " میکنند؟ فرق مجرم با متهم چیست ؟
۴۴۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۰       

    از : تلنگر

عنوان : دوستداران سچفخا
شاهد کابوس شصت تلنگری به وجدان دوستداران سچفخا میزند، آقای بهکیش به عنوان فردی که شاید از همه بیشتر داغ رنج و درد ج.ا. را بر تن و روح خود دارد، با متانت نوشته اصلانی را بدون کنایه صریح برای حضرات ترجمه میکند،

برخورد و ادبیات آقای سیامک فرید "عضو شورای مرکزی فداییان خلق(اکثریت)"-- که حتمن با سازمان ش هماهنگ شده و گرنه با القاب سازمانی را زیر نام خود نمیآورد
.
یادآور تلخ متد های آشنا ۳۰ سال پیش است در تلاش برای کنار هم گذاشتن روزنامه کیهان با آقای اصلانی است، نشان میدهد که سقوط هیچ وقت پایانی ندارد.

فکر میکنم آقای بهکیش خوشحال باشد که دیگر در کنار آقایانی با ان "ادبیات" قرار ندارد
۴۴۱۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۰       

    از : نظر

عنوان : قانون
آقای فرید به عنوان یک وکیل قضائی که در غرب تحصیل کرده و وکالت می کنم باید خدمتتان عرض کنم که متاسفانه شما از قانون در جوامع دمکراتیک آشنائی ندارید زیرا فردی مانند مزروعی در دمکراسی های غربی قابل تعقیب قانونی می باشد و مطمنا ایرانیانی که افرادی از خانواده خود را رژیم زندانی و به قتل رسانده است و مقیم کشور آلمان می باشند می توانند به دادگاه علیه او شکایت کرده و حداقل زندگی را برای او همانطور که امثال او برای آنها سیاه کرده بود سیاه کنند. آقای فرید مجرمین تبهکار حتی با عضویت در احزاب سیاسی مصونیت قضائی ندارند و در کشورهای مختلف غربی آبرو آنها را برده و به دادگاه می کشند. مزروعی شاید بهتر است امید داشته باشد که دمکراسی به ایران نیاید زیرا در ایران دمکرات او مطمنا در دادگاه باید در باره همکاری خود با یک رژیم جنایتکار جوابگو باشد و به احتمال زیاد زندان محل اقامت بعدی او خواهد بود. شما آزاد هستید که با هر مجرم خطرناکی ملاقات و دیدار کنید و من و هر انسان با وجدانی نیز آزاد است که از این رفتار زشت شما احساس نفرت بکند.
۴۴۱۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۰       

    از : سیامک فرید

عنوان : نظر من خودم
در ضمن آقای بهکیش من عنوان سازمانی خود را برای نشان دادن موقعیت ام مخصوصن در کنار نامم آوردم. این حق من است و این عنوان هم برای مخفی کردن نیست. چرا باید نظر کسی که با نام آدرس و عکس منتشر می شود را نظر سازمان بدانید؟ این سازمان با آن که شما می شناختیت متفاوت است
به امید بهروزی برای شما
۴۴۱۵۵ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰       

    از : سیامک فرید

عنوان : پاسخ به آقای جعفر بهکیش
با سلام خدمت آقای جعفر بهکیش
بخشی از پاسخ مرا کسی که به نام نظر پیام گذاشت ناخودآگاه داد. من در نوشته کوتاهم اشاره کردم که دو دید متفاوت است . این نظر هیچ فرقی برایش نمی کند که طرف کیست. قبلن در ذهنش دادگاهی کرده و همه مجرم اند و باید مجازات شوند.
دوم اینکه یک عده می خواهند روز ۱۹ بهمن سالروز حماسه سیاهکل را در ستایش از مبارزه مسلحانه و کشیدن هاله ای از تقدس به گرد آن گرامی دارند ولی فدائیان اکثریت سالهاست که این روز را به عنوان تولد جنبش فدایی جشن می گیرند .
در ضمن به این سئوال من هم شما پاسخ دهید. چه نقطه و نفع مشترکی میان حمله روزنامه کیهان به مزروعی و عده ای با نام چپ به سازمان وجود دارد؟
۴۴۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام - تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده !!!
جناب نظر،
شستن خون به خون رسمی قدیمی ست که هنوز هم در خیلی از نقاط دنیا صورت میگیرد و شاید نتوان به آن ایراد گرفت. قصاص قانون اصلی اسلام و شاید یهودیت باشد : چشم برای چشم و دندان برای دندان. مسلمان مومنی چون ما چگونه میتواند این دستورات خداوندی را فراموش کند؟

خونهای مشروطیت یا شسته شدند و یا با جبر زمان فراموش شدند. فکر نمیکنم از دوران پهلوی اول نیز کسی باقیمانده باشد که تقاضای خون خواهی کند. خونهای پهلوی دوم هم به نسبت زیاد در دوران انقلاب ۵۷ شسته شدند. باقی میماند کمی از خونهای دوران پهلوی دوم و خونهای ۵۷ که فکر میکنم اگر خونریزی دیگری رخ ندهد حدود ۷۰- ۶۰ سال دیگر انشاالله احتیاج به شستشو نداشته باشیم. امید آنکه در آن زمان بتوانیم بدون کشمکش , در مراسم همدیگر شرکت و صحبت کنیم.
۴۴۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰       

    از : نظر

عنوان : نماینده سیاسی باند تبهکار مجاهدین خمینی
آقای جعفر بهکیش با سلام می دانیم که مزروعی از اعضا یک باند تبهکار رژیم بوده است که در سرکوب و شکنجه و اعدام تعداد زیادی از ایرانیان شرکت داشتند. شخصا نمی دانم که او آیا در انجام این اذیت و آزار شرکت داشته است یا نه اما مگر فرق می کند؟ در کشورهای غربی اگر کسی به یک قاتل و مجرم کمک کند شریک جرم محسوب می شود و مهم نیست که او آن جرم را انجام داده است یا نه.
مزروعی و امثال او شریک جرم افرادی بودند که اعضا خانواده شما در در زندانها را شکنجه و اعدام می کردند. عزیز ما را نیز در همان زندانها بعد از شکنجه های زیاد به قتل رساندند و در گوری بی نام و نشان دفن کردند و حتی نگذاشتند که برای او سوگواری کنیم. می دانید که چه می گویم زیرا آن را تجربه کردید.
حال یک عده وابسته به سازمان اکثریت با نهایت بی شرمی یکی از وابستگان به این مجرمین را در مراسم گرامیداشت سیاهکل دعوت می کنند و این نهایت بی پرنسیبی را نیز عضو رهبریشان در همین اخبار روز و سایت های دیگر نظیر گویا از این عمل زشت دفاع می کند. آیا می شود شریک جرم یک عده قاتل را با عوامفریبی و بعنوان گفتگو و میز گرد و غیره دعوت کرد که قربانیان به توجیحات او گوش دهند؟!
متاسفانه هر زمان فکر می کنم که شاید این سازمان بلاخره متوجه اشتباهات خود شده است باز آنها عملی را انجام می دهند که اشتباه این باور من روشن می شود. از نظر من شرکت دادن این شخص در این مراسم همان شریک جرم شدن با کسانی است که دست در خون هزاران انسان عدالت خواه داشتند.
۴۴۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست