سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

انتخابات در گیومه - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : شبنم ط

عنوان : مشروعیت
نکته قابل توجهی که در این مقاله مطرح شده اشاره به مواضع نامعلوم تحریمی است. تا آن جا که به چپ مربوط می شود مواضع همیشه تحریمی بوده است اما آقای قراگوزلو می خواهد این نکتهرزا بازکند که اگر میان چپ و راست فاصله سیاسی و طبقاتی وجود دارد - که دارد- در نتیجه چپ باید مشخص کند که این موضع چه فرق ساختاری در میان مردم به وجود می آورد. عدم شفافیت انتخابات این موضوع را مهم تر می کند
۴۴۴۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹۰       

    از : روزبه ک

عنوان : پایگاه اجتماعی و تشکیلات
همه می دانند که جنبش فدائی در میان تمام سازمان های متشکل چپ ایرانی همیشه بیشترین هوادار را داشته است . من کاری به انشعاب ها ندارم. اما چرا فدائیان با وجود این پایگاه اجتماعی قادر به سازماندهی هیچ حرکتی نیستند؟ پاسخ روشن است. برای اینکه تشکیلات منسجم ندارند. به مان دلائلی که می توانستند در سال ۵۸ سازمان بدهند و اکسیون چند ده هزار نفره راه بیندازند امروز نمی توانند
خواستم بگویم که جناب قراگوزلو هم برخلاف تفسیر ناشیانه دوست کامنت نویسی جناب سالاری می خواهد همین را بگوید. سازمان تشکیلاتی سبز شکست خورده اما این به مفهوم از دست رفتن همه پایگاه اجتماعی این جریان نیست. مواضع رفرمیستسی سران سبز (موسوی = اجرای بی تنازل قانون اساسی و باز گشت به دوران طلائی اما راحل) به از دست رفتن نفوذ این جریان در میان دانشجویان و انسان های رادیکال انجامیده. برای ما که در این خراب شده زندگی می کنیم همه این ها یک واقعیت است و خوشبختانه نویسنده محترم واقع بینانه تحلیل می کند.
روز ۸ مارس از درختان تهران جنبشی برخاست اما سبزها مشغول فیس بوک بودند
۴۴۴۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹۰       

    از : رضا سالاری‫

عنوان : راز رشد و تکامل اجتماعی فرد در پذیرش اش‫تباهات اش جهت بهتر شدن است
‫نه تنها هیچ ایرادی در اعتراف به اشتباه نیست، بلکه خود علامتی از شأن و مقام رفیع ‫انسان خردورز مدرن است که بدنبال کمال در عزت نفس، صداقت، اعتماد و اطمینان و بزرگی است‫. درست همان چیزهایی که که نهایتاً جامعه را به خود نقدی و خود اصلاحی رشد میدهد. در همین راستا ‫چند نقد دوستانه به نویسنده محترم

۱. اصرار بر درستی مطالب قبلی، مانند ‫« مضاف به این که جنگ روانی و تبلیغاتی موجود در رسانه‌های نظام حاکم - که با همان گستره‌ی روزهای پس از انتخابات خرداد ۸۸ علیه "سران فتنه" تداوم دارد - موید این نکته است که خیزش سبز با وجود عقب نشینی از خیابان و دانشگاه، هنوز در سطح معینی از لایه‌های گوناگون جامعه‌ جریان دارد. چنین نظری کم‌ترین مغایرتی با آن چه ما در مقاله‌ی "سیاست خارجی جنبش کارگری" نوشتیم و طی آن خیزش سبز را "مالیده و ماسیده" د انستیم ندارد.هر خیزش و جنبشی ممکن است با وجود بهره مندی از پایگاه اجتماعی ، به سبب درهم شکستن سازمان و تشکیلات اش متلاشی شده باشد. این موضوع درمورد گروه ها و جریان های چپ سنتی نیز صدق می کند. »‫ ‫ در حالیکه فرق بسیار بین این گفته و گفته ها و مواضع قبلی وجود دارد و نویسنده متعصبانه سعی در توجیه درستی ابدی مواضع و مطالب ‫قبلی اش را دارد. ضمناً‫ توجه کنید به لحن گفتار − «...گفتیم و نوشتیم... »

‫۲. ‫بندرت ‫دیده شده در مقاله ای ایشان صراحتاً اشاره ای به اشتباهی در تحلیل ‫های ‫گذشته خود داشته باشد، در حالیکه همه بخوبی میدانیم که احتمال اشتباه در تحلیل و تفسیر و پیش بینی وقایع‫های در موضوعات علوم انسانی بسیار بیشتر از سایر علوم دقیقه است. ‫مثلاً در تفسیر زیر که ‫« ‫اصلاح طلبان بر مبنای همان نظر سنجی مرکز آینه (حسین قاضیان و عباس عبدی ) هنوز هم بر این باورند که مردم ایران شب ها به عشق آمریکا می خوابند. چنین تحلیلی ممکن است در بورژوازی و خرده بورژوازی ایران مصادیقی از مادیت و عینیت بیابد اما در میان توده های زحمت کش چنین نیست. استقبال مردم ایران از جمع شدن بساط رژیم های پرو غربی مصر و تونس و لیبی و یمن گواه آگاه این مدعاست ‫» با جابجایی ‫کلمات کلیدی مثل مردم بجای کلمات قبلی خورده بورژا و لیبرال ‫و بورژوا ‫اصل پذیرش اشتباه و اعتراف به ‫تغییر وترمیم نظرات قبلی نویسنده بقول خودش ماستمالی شده است! ‫البته این کاریست بس دشوار چون درفرهنگ گذشته ما همواره صداقت و اعتراف به اشتباه و خطا با خطر مرگ مواجه بوده! ‫در حالیکه تضمین دوام جامعه سالم و نوین، همچون تکنولوژی دقیق و شفاف ‫اش، در گرو رشد افزاینده صداقت و شفافیت بیشتر افراد و عناصرش ‫میباشد. ‫»

۴۴۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣۹۰       

    از : آذر متحد

عنوان : چپ و تحریم
من هم با نظر محمد قراگوزلو در مورد شباهت تحریم چپ و اپوزیسیون بورژوائی موافقم اما مسئله این است که چنین تحلیلی فقط یک برخورد سلبی است. محمد قراگوزلو باید مشخص کند که او در برابر این بقول خود انفعال چه حرکت فعالی را پیشنهاد می کند؟
کامنت قبلی من با نام دیگری آمده بود که حذف شد. اخبار روز اگر دیگر کمونیست و کارگری نیست اما ادعای لیبرال بودن که دارد.
۴۴۴۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣۹۰       

    از : سعید هرمزان

عنوان : سانسور نکنید
من تا کنون دو کامنت زیر این مقاله دکتر گذاشته ام و دوست من هم یک کامنت دیگر اما هیچکدام درج نشده. معلوم نیست تا کنون چند کامنت دیگر به سرنوشت ما دچار شده است. ده ها سوال قبلی خودرا خلاصه می کنم

آقای خاتمی که می خواستن برای بازماندن روزنه های اصلاح طلبی و بازگشت به حکومت رای بدهد چرا قبلا این موضع خود را نگفته بود؟ چرا شرط گذاشت؟ چرا در برابر رسانه ها حاضر نشد و مستقیمن به سوالات خبرنگاران پاسخ نداد.
از مقاله تحلیلی و تئوریک دکتر مثل همیشه ممنونیم
خوب مفید و راهگشا بود
۴۴۴۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣۹۰       

    از : هومن دبیری

عنوان : کسی نمی داند چه تعداد « رای درست» به صندوق ها ریخته شد
آقای سعید باقری مهمانداری بهتر ست حتی از «انتخابات» نادرست ، تجاوزکارنه و وحشیانه اخیر بیاموریم:
خواهشمند ست در شرائط بسیار مختنق اجتماعی به نقش بی بدیل شهروندان عنایت فرمائید.
ترکیب نیروهای تحریم:
عبارتند از تمام شهروندانی که خواهان تغییر در ایران هستند و فقط بخشی از آنها به بلوک های مختلف زیر تعلق دارند:
۱. «اصلاح طلبان » مذهبی - حکومتی که برای اولین بار در «انتخابات» شرکت نکردند که از بالا تاپائین حکومت نیرو دارند با تمام تشکیلات روحانیون ، دانشجوئی و هواداران سیاسی و فرهنگی و مطبوعاتی خود .
۲. «اصلاح طلبان » مذهبی - غیر حکومتی مانند نهضت آزادی و بقیه ی ملی - مذهبی ها و روشنفکران هوادار
۳. نیروهای عرفی سکولار ، ملی ، قومی ، دمکرات و چپ و..و..

مطابق «آمار» حکومتی ۲۲ یا ۲۴ میلیون از شهروندان در «انتخابات» اخیر شرکت نکردند البته رقم واقعی حتما بالاتر ست . بهر صورت در تاریخ مبارزات مردم ایران بعداز انقلاب ۲۲ بهمن بی سابقه ست . البته در یک شرائط آزاد شهروندان ایرانی گرایش های خود را به بلوک های فوق الذکر ابراز خواهندکرد.

نیروهای عرفی سکولار ، ملی ،قومی ،دموکرات و چپ می توانند میزان نقش و وزن خود را در بین اقشار اجتماعی تخمین بزنند. این مهمترین نکته ای ست که ما باید از «انتخابات» بیاموزیم . بخشی از این نیروها در تمام همایش ها از «جنبش سبز» حمایت کرده اند و بسیاری از آقای موسوی و کروبی نیز پشتیبانی نموده اند . بخشی نیز به جنبش سبز گرایشی ندارندو بر صف مستقل خود تاکید دارند.

سئولات :
- تاکی شهروندان ایرانی از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن محروم خواهند ماند و رای گیری و رای شماری چنین بی بند و بار ، تجاوزکارانه و وحشیانه انجام خوهد شد. کسی نمی داند آرای واقعی و درست که در صندوق ها ریخته شده چه تعداد ست.
- آیا ریزش امت ۲۶ میلیونی که در« انتخابات» شرکت کردند و جنایت و فجایع را رژیم را بطور ضمنی «تائید» می کنند ادامه پیدا خواهد کرد ؟
- آیا بلوک های ۱ و ۲ «اصلاحات » مذهبی حکومتی و غیر حکومتی در آینده وضعیت خود را نسبت به حکومت تحکیم خواهند بخشید؟ معلوم نیست کدام یک از جناح ها از «اصلاحات» با قید و شرط های «کیان اسلام» دفاع نمایند و مانند خاتمی به جبهه ولایت فقیه به پیوندند .
- آیا بعضی از آنها بر جدائی دین از حکومت پافشاری خواهندکرد تا به جبهه ی رنسانس به پیوندند؟ رفاه عامه و خواسته های زمینی مردم را بر «کیان اسلام» ترجیح خواهند داد؟
- نیروهای عرفی ، ملی ، قومی ،دموکرات و چپ در داخل کشور و پشت جبهه آنها در خارج چگونه می توانند بدون امکان رسانه ای در این روند تاٍثیر مثبت بگذارند؟
- و بالاخره چپ در این صحنه ی مسلط مذهبی یعنی امت ( ۲۶ میلیون) و «اصلاح طلبان» گوناگون مذهبی چگونه می تواند وظایف خود را بهینه نماید؟
( البته چپ مورد نظر آقای قراگوزلو بسیار محدود تر از مجموع چپ های ایران می باشد و معلوم نیست کدام چپ ایرانی مورد قبول ایشان ست)
۴۴۴۱٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹۰       

    از : مهری ش.ح

عنوان : کدام انگیزه برای مشارکت سیاسی؟
۸ مارس بر همه هواخواهان آزادی در هر سطحی گرامی و فرخنده باد. متاسفانه اوضاع و شرایط حاکم کنونی دل و دماغ انسان را بریده است. ما برخلاف فرخوان سبزها به اتفاق برادرم بیرون آمدیم و در جاهای مختلف شهر تهران دوری زدیم و ان جا هم که می توانستیم من چند تا عکس گرفتم. البته برادر من مخالف بود چون که چهره ای شناخته شده و محبوب در سینمای ایران است.آنچه که من می توانم شهادت دهم مستند به مشاهدات شخصی ام است. ضمن این که من هرگز برای هیچ فردی حتی خودم تعیین تکلیف نکرده ام
با این حال در این مثلا انتخابات اخبر به هر که می توانستم گفتم رای ندهد. گرچه همه کسانی که من با آنان صحبت کردم خودشان مصمم بودند دیگر رای ندهند.
باری ما حوزه های مختلفی را در جاهای گوناگون شهر تهران از نزدیک دیدیم و من نزدیم به بیست و چند سال سابقه شعر نویسی و ادبیات داستانی و شرافت خود را گرو میگزارم که واقعا صف نانوائی ها اگر چند مشتذی داشت اما ما که چند آدم منتظر در پای صندوق ها ندیدیم. شاید این آرا از غیب آمده باشد. خدا عالم است.
برای اعلام آرای شهر تهران دو روز لفت دادند اما در انتخابات قبلی تا ۶ صبح قال قضیه را کندند و این هم از معجزات رای شماری است. ممکن است که در این جا محمد جان قراگوزلو از من برنجند که چرا در انتخابات دهم ریاست جمهوری شرکت کرده و به موسوی رای داده ام. اما هم آن آزمون و هم این آخری برای تجربه دمکراسی در ایران سنتی لازم بود. خیلی ها را می شناسم که دیگر هیچ رغبتی برای ماندن در ایران ندارند و برخلاف تصور محمد جان عشق بو اس ای دارند. این واقعیت است که زنان و جوانان ما شادی می خواهند و آزادی فردی و اجتماعی نیاز دارند. ما که پیر شدیم اما چه کسی می خواهد به این عمرهای رو به بطالت جواب دهد. بیکاری و تنفروشی و فقر را هم اضافه کنید. آنگاه مگر کسی مغز خر خورده باشد که رای بدهد.
۴۴۴۰۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹۰       

    از : سعید باقری مهمانداری

عنوان : یک خلط مبحث و یک آموزش کامل
به نظر من قراگوزلو دو موضوع جنبش اصلاحات و جنبش سبز را با هم خلط می کند. اگر یادتان باشد چند سال پیش سعید حجاریان گفت اصلاحات مرد زنده باد اصلاحات! این زنده باد دومی همان جنبش سبز است که بر خلاف نظر قراگوزلو مهمترین جنبش اجتماعی در ایران به شمار می رود و اگر چنبش کارگری و جنبش زنان میخواهد به موفقیت برسد باید با این جنبش ائتلاف کند.
به همین استدلال باید گفت که محمد خاتمی پرچمدار اصلاحات بود و هرگز خود را سبز ندانست. رهبری سبز با آقایان موسوی و کروبی است که نه فقط رای ندادند بلکه هوز هم به وضع موجود معترضند.
از قسمت دوم مقاله نکات بسیاری آموختم و قراگوزلو را به خاطر این همه دقت تحسین می کنم. ایکاش ایشان در کنار جنبش مردم می ایستاد.
جمهوری خواه
۴۴٣۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۰       

    از : مینا ازلی

عنوان : به موقع بود
بخش اول مقاله استاد هم منطقی است و هم به نوعی عقب نشینی ملموس آقای قراگوزلو از برخورد تند و تیزی که همیشه با سبزها داشتند می باشد. همینکه ایشان می پذیرد سبزها در جامعه پایگاه توده ای دارند خود یک قدم مثبت در تحلیل های آقای قراگوزلو است. بخش دوم هم خیلی لازم بود. بخصوص برای دانشجویان رشته جامعه شناسی سیاسی که این روزها بحث مشروعیت در کلاس ها نیز جریان دارد
من شخصن نمی دانستم که مشروعیت در ادبیات مارکسیستی سابقه ندارد.
متشکر.
۴۴٣۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست