یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مهدی خزعلی آزاد شد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : لیثی حبیبی م. تلنگر

عنوان : باید در هر حالی منصف بود. هرگز نباید از شرم و وجدان فاصله گرفت. حتی اگر با دشمن خونی خود روبرو هستیم.
من دفعه پیش نیز در جواب بهروز الف نوشتم: «اگر مدارکی دارید رو کنید تا همگان بدانند.» و حالا هم تکرار می کنم: اگر مدارکی در دست دارید که ایشان در سلاخی نویسندگان و ... دست داشته لطفاً رو کنید؛ تا من نا آگاه نیز بدانم. وگرنه علم ثابت کرده، که با خشم و خیالات، انسان می تواند فرو رود برگشت ناپذیر.

من وقتی از حق کسی دفاع می کنم؛ نگاه نمی کنم که طرف مخالف نظری من است و یا موافق. فقط به این می نگرم و بسیار بهش حساسم که اگر حقی دارد زیر پا می افتد، باید، وظیفه ی من است که از آن حق جانانه دفاع کنم. حتی اگر او در جایی حق مرا زیر پا گذاشته باشد، من باز از حق او دفاع خواهم کرد. من به این دیدگاه با خون دل و با از دست دادن عمری رسیده ام.
پس هم از پسر بزرگوار و اندیشمند دایه سلطنه، و هم از حق طلبی بهروز جاوید تهرانی دفاع می کنم و برایشان شعر می نویسم. و هم از اسانلوی مدافع زحمتکشان، هم از نسرین ستوده ی مدافع حقوق مردم و هم از یک آیت الله زاده حق طلب دفاع می کنم.
من آقای مهدی خزعلی عزیز را نمی شناسم. من از ایستادگی و حق طلبی و آزاد منشی او دفاع می کنم. از آزادی خواهی و عدالت طلبی دفاع می کنم. شما اگر اطلاعات دیگری دارید، این حق شماست که از دیدگاه خود با فاکت های کافی دفاع کنید. وگرنه باید بدانیم که ما می توانیم هویت انسانی انسانی و زحمات او را با خشم و خیالات خود بیرحمانه به لجن بمالیم. و از این وحشتناکتر نمی شود.
اگر چنین شدیم، بی هیچ تردیدی در درجه اول این بیداد است در حق خودمان. زیرا این یک تمرین است برای نداشتن شرم و وجدان.
۴۴۶۴۷ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣۹۱       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : مهدی خزیلی آزاد شد به همان دلیل که گنجی آزاد شد
مهدی خزیلی آزاد شد به همان دلیلی که گنجی آزاد شد. به همان دلیلی که چاقو دسته خود را نمی برد. یادتان می آید چگونه نوارهای ویدیوی کنجی را روزانه منتشر می کردند که چگونه مشغول اعتصاب غذاست. آنهم نه از هتل تهران بلکه از زندان اوین. آقای خزیلی رکورد گنجی را هم شکست. ۷۰ روز اعتصاب غذا کرد و بعد هم آمد بیرون . حالا رفقایش این زندان و اعتصاب غذا را می اندازند پشت قباله اش تا نقش وی را در شرکت در قتل های زنجیره ای "ببخشند ولی فراموش نکنند". عملیات برای ساختن یک "قهرمان" دیگر برای سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی پایان یافت. باید منتظر بود تا این گروه با ترتیب دادن سخنرانی ها مقدمات دادن جایزه از طرف نیوکانها را نیز فراهم کند. به نظر میرسد که کارخانه سوپاپ اطمینان سازی رزیم جمهوری اسلامی روی غلطک افتاده و بصورت سری محصول بیرون میدهد. مبارک همان همراهان مبارزات ضد امپریالیستی خمینی جلاد.
۴۴۶٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣۹۰       

    از : لیثی حبیبی م. تلنگر

عنوان : چو در خشکی نشسته ای که در انتظار به دریا زدگان، چشم به دور دست می دوزد، چشم انتظار و نگرانت بودم ...
اسَه وَشتَن دریمه

سیمرغی۱ پری چیندع روز
دوستی دردی ویندع روز
آفتاو نشته
روزیش کشته
...............
ته ک پرمیرَه
آفتاو نی بَرمَه
چمع چمون نَه ئه ی کو طلا غمچم چینده
شتَنم ویندَه
شتَنم ویندَه سغَه داری بَشی کُو
شادی و وَشتَنی دَتاوِه نَه
شتنش پَلَه پَلَه کردا.

ترجمه:

حالا دارم می رقصم

در روز چیدن پر سیمرغ ۱
در روز دیدن اندوه دوست
آفتاب غروب کرد
روز را کشت
................
تو که طلوع کردی
آفتاب نیز بر آمد
با چشمانم غنچه های طلایی از او چیدم
خود دیدم
خود دیدم که در شاخسار ِکهن درختِ آزاد
با شادمانی و تابش رقص
خود را پاره پاره کرده بود!

زیر نویس ۱ - تالش زمین از نادر مناطق ایران عزیز است که هنوز افسانه های بسیار کهن ایرانی از جمله خرم و نسا، سیمرغ، رخش و رستم و رودی که رخش و رستم از آن می نوشیدند - خَشَه خُونی روار - و ییلاقی که در آن می آسودند - رَشَ پشت۲ - و آخور رخش - رَشی آخر - و وزنه ی رستم - رستمی ویسپینج - و ... در آن آنجا نه فقط به شکل نقلی باقی مانده اند؛ بلکه جایگاه خود را نیزدارند. آن مکان ها که نام بردم بخشی ازچند ده نام واژه در این ارتباط است که در بلندی های تالش واقع شده اند.
۴۴۶٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣۹۰       

    از : کاوه اهنگر

عنوان : درود بر انانی که درمقابل ظلم سکوت نکردند
اپتدا باید خرسندی خودرا از رهایی یک انسان از بند جلادان مقدس خود نامیده را همراه با بهترین شادباش های نوروزی ابراز و تبریک بگویم چراکه من از همان اپتدای شروع مبارزاتم در دهه چهل همیشته عاشق مقاومت و ایستادگی بوده و هستم اما چرا دکتر خزعلی ازاد و دیگران نه این خود جای سئوال و تعمق بیشتر دارد امروز دربند های مخوف ولی فقیه هزاران انسان پاک و بیگناه بجرم ابراز عقیده گرفتار امده اند که از لحاظ جسمی و شرایط خانوادگی بسیار در وضعیت بحرانی تری نسبت به اقای دکتر خزعلی دارند از زنان و مردان و جوانان و کهنسالان که روزانه بدست فرزندان ذوب شده در امام خامنه ای شکنجه روحی و جسمی میشوند چگونه است که حتی مرخصی نوروزی انها هم لغو شده ایا باید فرزند بصطلاح ایت الله و وابسته به یکی از انها باشد تا مورد لطف ضحاک در یک معامله کثیف و این به ان در قرار گیرد البته من امیدوارم زنده باشم تا پس از سرنگونی حکومت جابران و جلادان در فضایی باز اینگونه واقعیت ها را از زبان سردمداران حکومت دریک دادگاه صالح بشنویم که ان زمان دیر نخواهد بود.با احترام کاوه اهنگر فعال کارگری در تبعید.
۴۴۶۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست