سوریه: از استبداد تا تجزیه!؟
-
الطیب تیزینی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : حافظه تاریخ
عنوان : «شبح» تجزیه طلبی توسط عوامل وطنی استعمار و ارتجاع عامل اصلی دوام رژیم ضد ملی و و حشی ملاها در ایران است.
هر«انقلابی» که ریشه در خواستهای مردم نداشته باشد و بکمک مستقیم و یا یا غیر مستقیم قدرتهای استعماری ، شروع و هدایت بشود، بدون تجزیه و یا قطعه قطعه شدن کشور خاتمه پیدا نخواهد کرد. عراق و لیبی دو نمونه مشخص کلاسیک «انقلاب» صادراتی صیهونیستی است. اگر بعد از انقلاب ایران برعلیه رژیم وابسته پهلوی «تجریه ای» بوقوع نپیوست، اولآ خواست مردم عامل تعین کننده بود و دومآ خواب بودن ستون پنجم دشمن دیرینه یکپارچگی و بقاء ایران یعنی نمایندگان خودخوانده اقوام ایرانی در زیر چتر حمایت بیدریغ اشغالگران منطقه و جهانی. یکپارچگی دو آلمان «طبیعی» است ولی عراق و یا لیبی و یا سودان بایستی «خودمختاری محلی» و «استقلال» بدست بیاورند. اینست قانون جنگل در نظام جدید جهانی که فعلآ بر دنیا حکومت میکند ( تفرقه و تجزیه ابزار سیاست عمده حکمفرمائی استعمارگران است).
۴۴۶٨۷ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣۹۱
|
از : بدران لهران
عنوان : شعار بر آوار
می پرسم. در کجای این نوشتار جای پای فلسفه ای پویا و فرافکن را می توان خواند؟ زایش و فراگشت خود کامگی و خود خواهی، از درون جامعه و از اندرون فرد و خانواده ی همان جامعه شکل می گیرد، پروسه ای که درستی اندیشه دیالکتیک هگل را در زمینه عرصه زندگی انسان نیز محک می زند. هنگامی که بیشترین مردمان یک جامعه ( به دیگر سخن، فرهنگ و هنجار های غالب ) بر بی خردی، زورگویی به ضعیفان و تملق به زورمداران بنا شده باشد؛ و سود شخصی در مرکزیت فعالیت های تک تک افراد بوده باشد، طبیعی ترین شکل حکومت، شیوه ای از اقتدار گرایی است با رنگ و واژه های بومی. اقتداری که آبشخورش در آهاد و در گستره ی خانه و خانواده است و پرتوش در هر کجا.
گویا آسانترین شیوه ی روشفکری، انتقاد و نفی حکومت هاست و آب مقدس بر سر مردمان ریختن و نان به آنان قرض دادن است. ستمگران داخلی و خارجی هیچگاه نمی توانند در دراز مدت بر ملتی اندیشه ورز و مدارا طلب، حکومت کنند، مرمانی که کنش های اجتماعیشان بر داده های انسان امروزی است و گام به گام در همسویی با ارزش های آزادی و عدالت خواهی، به باز آفرینی خویشتن خویش و گزینش هنجار ها و سامانه هایی می پردازندئ که در فرایند خود، خرد خرد، جایی برای میلادنامیمون دیکتاتوری و نابسامانی باقی نمی گذارد
۴۴۶۶۹ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣۹۱
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|