یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نگاهی به داستانهای کتاب " روز های آفتابی " نوشته محمود صفریان - کاظم مجابی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : زهره اصلانی

عنوان : عشق خاکستری
من قبول دارم که " اغوش عشق در تمام داستاه های این کتاب باز است " ولی باید بگویم که همه عشق های پناه برده به این آغوش نیز خاکستری و نا فرجام و یا با فرجامی دلگیر است. البته شاید این از صفات عشق های خاکستری است.
هم عشق غلام به مارگارت در داستان روز های آفتابی. هم عشق به قول نویسنده " ماخولیائی " در همین داستان و عشق ناکام هوشنگ خان به فاطی در داساتن مثل یوسف، و هم عشق اندوهناک مریم به رضا در داستا ن ماههای آخر....و بقیه نیز به نوعی...بله همه ی عشق های این کتاب به روز های آفتابی نمی خوردهمه بارانی است و باید چتری بالای سرت باشد
۴۴۷۰۰ - تاریخ انتشار : ۶ فروردين ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست