از : عابد توانچه
عنوان : کسی از شما زبان فارسی یادش هست؟
سوال:
این جمله از نظر دستوری و معنایی چه تفاوت هایی با هم دارند؟
۱
: "بیانیهای از جنبش چپ ایران در دفاع از مردم"
۲: "بیانیه ی جنبش چپ ایران در دفاع از مردم"
؟
۴۴٨۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۱
|
از : آرش ...
عنوان : دریغ از پرورش یک گل..
ما سنگ بزرگ بر نمیداریم که نتوانیم آن را بزنیم! ما قصد مبارزه با امپریالیسم را نداریم/ ما نمیخواهیم نظام سلطه را بر اندازیم / ما به جنگ همه نمیرویم / ما دون کیشوت عالم هستی نیستیم / هدف ما معلوم و مشخص و شدنی ست / ما صلح میخواهیم چون آن را مقدمه ای برای دموکراسی میدانیم / ما میخواهیم در جامعه ی مدنی اسراییل شنیده شویم تا اسراییلیان بدانند که ما به عنوان ایرانی/ حساب خود را از جنگ دوستی حاکمان کنونی ایران سوا میدانیم / و بر آنیم که صدایی متفاوت را به گوش آنان برسانیم/ با این حساب / دفع شرور عالم و تمام بی عدالتی ها بماند بر عهده ی آنانی که سالهاست میخواهند بهشت بیافرینند اما دریغ از پرورش یک گل...
۴۴٨۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣۹۱
|
از : سمیـعی
عنوان : کمی توجه لطفاً
با سلام
من با این که از امضاکنندگان این بیانیه نیستم، اما با مطالعهی نظراتی که در اینجا درج شده لازم دیدم ملاحظاتم رو مطرح کنم، هرچند شاید نگارندگان و امضاکنندگان این بیانیه توضیحات دیگری داشته باشند... به نظر میرسد برخی از دوستان که نظراتشان را در اینجا مطرح کردهاند، این بیانیه را به درستی نخواندهاند یا به حاشیههای این کمپین توجهی نداشتهاند و یا شاید هم اصولاً برایشان اهمیتی ندارد! مثلاً در یک مورد، خانم "شهلا فرید" میگوید: «اوج اسفناک بودن این اطلاعیه انجاست که به مردم فلسطین رهنمود می دهند که به نیت های صلح طلبی اعتماد نکنند.» من میخواهم از ایشان بپرسم در کجای این بیانیه چنین چیزی آمده است؟! اگر آمده، لطف کنند و دقیقاً همان جملهها را عیناً در اینجا نقل کنند؛ نکند منظور ایشان آن قسمتی از متن است که میگوید: «مردم فلسطین باید آگاه باشند که عدالت و رهایی برای فلسطین از طریق حمایت حکومتهای مستبد عملی نمیشود، چرا که این حکومتها تنها برای سرپوش گذاشتن بر ستم سیستماتیک داخلیشان بر مردم خود و زد و بندهای سیاسی با امپریالیسم، خود را در کنار نیروهای مترقی جهان از حامیان مردم فلسطین جا زدهاند.» یعنی خانم فرید میگوید حکومتهای مستبد (مثل جمهوری اسلامی، سوریه و...) نیتهای صلحطلبی دارند؟!!!... و اما از سوی دیگر، حواشیِ این کمپین میتواند خیلی چیزها را روشن کند که البته دوستان کلاً به آن بی توجهی میکنند. لازم به توضیح میدانم که بنده هم شخصاً تا پیش از پخش آن برنامهی یک ساعتی از تلویزیون صدای آمریکا، تا حد زیادی با این کمپین همراه و همدل بودم، اما پس از دیدن آن برنامه خیلی چیزها برایم مشخص شد، از جمله اینکه گردانندگان ایرانیِ این کمپین همگی از نیروهایی هستند که به طرفداری جدی از جنگ و تحریم شهرت دارند! این اولین نقطهی تردید بود؛ اما تردیدم زمانی به یقین تبدیل شد که صحبتهای طرف اسرائیلی را هم شنیدم. در این برنامه، فردی به نام "علی عبدی" هم از طریق تلفن دعوت شده بود که بارها با ملایمت و لطافت و ابراز عشق و دوستی به مهمانِ اسرائیلی برنامه (اگر اشتباه نکنم اسمش رونی بود)، سعی کرد مسئلهی فلسطین و آپارتاید اسرائیل را هم مطرح کند و نظر رونی را جویا شود. اما رونی به هیچ عنوان حاضر نشد اسمی از فلسطین ببرد و تأکیدش روی این بود که اسرائیل کشوری آزاد است!!!.... با این تفاسیر همه چیز مشخص شده بود و روشن بود که این کمپین (حداقل از سوی بانیان و اداره کنندگانش) نه کمپینی برای صلحطلبی، بلکه کمپینی برای دور زدنِ صلحطلبی است. پس دیگر دلیلی نداشتم که با این کمپین همدل و همراه بمانم....
۴۴٨۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣۹۱
|
از : سیروس ملکوتی
عنوان : تقابل بی مورد نویسندگان بیانیه
از انجایی که هموطنان من در این کمپین با من نیز مصاحبه ای داشتند و من در اغازین روزهای پدیداری چنین کمپینی بخشی از نظرات خود را در محدوده پرسشها مطرح نمودم ، نوشته فوق به امضای متضاد افراد و همزمان عنوانی بنام جنبش چپ گویا افرادی چون مرا نیز مورد خظاب قرار داده و چون مرزها را روشن ننموده لازم میباشد خود را شفافتر بیان نماید.
این بیانیه اصرار دارد پیام دوستی یک کمپین مستقل از قدرت سیاسی اسرائیل را در دادخواهی و ارتفاع اندیشه خود به نظم بیاورد و برای درستی و صداقت ان پیشنهاداتی مطرح مینماید. و بدین سان استقلال هویت اندیشه چنین کمپینی را با طرح حامیان ایرانیش که احتمالا از طیف پادشاهی و یا به قول این بیانیه راست هستند که صحت و سقم ان برایم مشخص نیست و اگر هم بود تفاوت چندانی نمیداشت به زیر سئوال کشیده و در همین نوشته سعی میشود انرا تلویحا دستاویز سیاست حاکم در اسرائیل یپندارند. انرا کامل نمیدانند زیرا صلح با فلسطین در ان طرح نگردید. در همین رابطه موضوع فلسطین را جهانی دانسته و نه داخلی و در واقع تعیین سیاست ملی هر کشور متمدنی را به موضوع حل مسئله فلسطین منوط دانسته اند . این نگرش بیش از انکه پیام انسانی عده ای جوان اسرائیل را در نظر اورد در پاسخ به سادگی و روانی یک اندیشه انسانی ، زبان ارتفاع جویانه و متکبرانه ای را برگزیده و اصرار دارد اموزش سیاست را در دستگاه فکری خویش در درک ویژه خود از دیپلماسی جهانی به این شاگردان مشکوک در این کمپین ابهام امیز بیاموزاند. اولا دوستان پیر و جوان من به چه دلیل و شواهدی این کمپین را اینچنین در تصویرگرایی خود مشکوک می انگارید؟ دوما به چه دلیل و با چه مجوز سیاسی و اخلاقی میخواهید انانرا تصحیح نمایید؟ و چرا خود به برپایی کمپینی با بنیاد اندیشه خود نمیپردازید ؟ سوما درست هست که موضوع فلسطین ذهنیت صلح جویان جهان را ازرده و صلح ان میتواند بر امنیت جهانی و اصولا این التهابات مهندسی شده از سوی جهانخواران بکاهد، اما روابط دیپلماتیک کشور سوم نمیتواند بر چنین بنیادی تعریف گردد. مگر انکه بخواهیم روابط دیپلماتیک را از فرهنگ قدس سازان برگیریم. روابط دیپلماتیک هم متضمن تایید سیاستهای جبارانه و نادرست این و ان قدرت سیاسی نمیباشد. پاسخ شما دوستان در این بیانیه به این کمپین بسیار توهین امیز و متکبرانه تدوین گردیده و برای یک روایت ساده دوستی منشوری از تبیین این و ان سیاست به مثابه پیش شرط اورده شده است. کافیست به جنبش های ضد جنگ در اسرائیل نظری بیافکنید انبوهی از روشنفکران، هنرمندان و پیر و جوان، کمونیست و دمکرات را در ان می یابید که دها کمپین انسانگرای خود را با همین زبان ساده اغازیدند. اسرائیل سرزمین تنها صهیونها نیست، انسانهای ازاده نیز در ان زندگی میکنند و سازماندهی خود را برای دنیای صلح امیز با همه سختی هایش به پیش میبرند. در ضمن پیشنهاد میکنم در بیانیه های بعدی خود یا به اوردن نام خود قناعت نمایید و یا عنوان جنبش چپ را برگزینید .
۴۴٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣۹۱
|
از : مسعود راد
عنوان : نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران!
از آنجا که مردم ایران اصولا مردم صلح طلبی هستند، صلح خواهی برای مردم رنج دیده فلسطین طبعا مورد نظر و موافقت عمومی مردم خواهد بود، همانطور که صلح خواهی برای سایر مردم تحت ستم آرزوی همه است. اما چرا فقط مردم فلسطین را به جمع کمپین صلح خواهی افزوده اید؟ و به نظر شما برای مردم ایران چه تفاوتی مابین رنج دیدگی مردم فلسطین و رنج دیدگی سایر ملتهای تحت ستم، مثلا مردم چچن وجود دارد؟ و اصولا منافع ملی ما چه حکم میکند؟
اگر ج.ا فقط به سرنوشت مردم فلسطین توجه دارد و حتی آنرا اولویت اول سیاستهای خود کرده از آن روست که خود ریشه تاریخی در آنجا دارد و اصولا آنان را نمایندگی میکند. اما جنبش چپ چه وابستگی و دلبستگی به سرنوشت مردم فلسطین دارد که که برای ایشان نسبت به سایر رنج دیدگان جهان اهمیت خاص قائل است؟ جز ارتباط تاریخی جنبش چپ با اتحاد شوروی و جانشین خلفش حکومت فعلی روسیه؟
متاسفانه آن چیزی که خود را جنبش چپ ایران میداند با موضع گیریهای یکسویه، هم رسالت تاریخی خود را بعنوان پشتیبان ستمدیدگان جهان فراموش کرده و هم منافع ملی ایرانیان را با سمت گیریهای گزینشی به خطر انداخته. چه، خواسته مردم ایران چیزی جز آن نیست که خود با صدای بلند فریاد زدند اگر گوش شنوایی هست: نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران.
یک نشانه دیگر دنباله روی اکثریتی از کسانی که خود را چپ میدانند از سیاستهای حکام روسیه بجای دفاع از خواسته های مردم ایران، سکوت در مقابل تلاشهای رژیم برای دستیابی به سلاح هسته ایست. سیاستی کاملا متضاد با صلح طلبی و منافع ملی مردم ایران اما همسو با روسیه.
البته سیاستهای نژادپرستانه افراطیون حاکم بر اسرائیل نیز زمینه های لازم را برای بازیهای سیاسی رژیمهای ایران و روسیه به خوبی فراهم کرده. هر سه رژیم دنبال دشمن و دشمن سازی میگردند تا با تکیه بر ناهنجاریهای دیگری سیاستهای ارتجاعی خود را به پیش ببرند. تکلیف سردمداران این سه رژیم که معلوم است و دارند منافع خود را پی میگیرند. پس جنبش چپ ایران این وسط چه میکند؟
متاسفانه این جنبش قادر نبوده با ایستادن بی دریغ در کنار مردم ایران هم اشتباه تاریخی خود در حمایت از برقراری جمهوری اسلامی در سال ۵۷ را جبران کند و هم راهساز رهایی مردم از چنگال اقتدار ارتجاع مذهبی باشد. امیدی هم به آن نمی رود.
۴۴۷۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣۹۱
|
از : آزاد
عنوان : چند نکته
خاستگاه این بیانیه جنبش چپ ایران با تمام تکثّرش است. از امضاها هم پیداست که اوّلاً طیفی از فعالین چپ آن را امضا کرده اند، ثانیاً فعالین هم از داخل ایران هستند و هم خارج از ایران و ثالثاً لیست اولیه امضاها تا به حال منتشر شده است. به هر حال حرکت خوب و لازمی بود و باید چپ موضع خودش را در مورد مسأله فلسطین و اسرائیل و صلح در خاورمیانه روشن می کرد.
۴۴۷۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣۹۱
|
از : شهلا فرید
عنوان : بیانیه اسفتاک
نمی دانم این چند نفر از کی تا حالا جنبش چپ ایران شده اند این بیانیه به معتای واقعی کلمه اسفتاک است. چرا از این که مردم ایران و اسراییل در دفاع از صلح هم پیمان شوند ناراحت می شوند. چرا به مانند آن حزب طراز نوین برای زیر ضرب بردن یک حرکت شروع به افشاگری و اتهام زنی علیه بانیان یک حرکت می کنند. گویا هیچ از حرکتهای درون خود اسراییل چیزی نمی دانند و شروع به رهنمود دادن به آنها می کنند اوج اسفناک بودن این اطلاعیه انجاست که به مردم فلسطین رهنمود می دهند که به نیت های صلح طلبی اعتماد نکنند، زمین و زمان را به هم دوخته اند که اسراییل ستیزی در بین ما بماند. برای انکه مردم ایران و اسراییل یک حرکت مشترک علیه جنگ داشته باشند ابتدا باید تمام مسائل بین المللی را حل کنند..
۴۴۷۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۱
|
از : آرش کیا
عنوان : توضیح
دوست عزیز، امضا کنندگان از حلقه های مختلف چپ فعال در داخل و خارج از ایران هستند. فکر می کنم یک بار دیگر نیاز باشد لیست امضاها را مرور کنید. شاید کمک کند. نکته دیگر این که اگر چه افراد امضا کننده به هیچ یک از سازمان های سنتی چپ تعلق تشکیلاتی ندارند اما نه تنها به شکل فردی بلکه به شکل جمعی از طریق حلقه های خودشان هم در عرصه سیاسی فعال هستند. امیدوارم این توضیح باعث شود نگرش شما نسبت به غیر واقعی بودن عنوان تغییر کند. متاسفانه امکان فراهم نمودن آدرس های بیشتر برای قانع کردن شما وجود ندارد. امیدوارم روزی برسد که کنش جمعی سیاسی-اجتماعی امری مخفی نباشد.
۴۴۷٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۱
|
از : فرزاد
عنوان : کمپین صلح و بمب اتمی!
دفاع از حقوق مردم مظلوم فلسطین در این بیانیه کار شایسته ای است
ولی کمپین ضد جنگ زمانی میتواند مورد سو استفاده رژیم قرار نگیرد که موضع خودش را در باره تلاش رِژیم برای دستیابی به بمب اتمی و راه های عملی برای جلوگیری از این فاجعه را به صورت مشخص بیان کند.
متاسفانه در این بیانیه به جاه طلبی هسته ای رژیم و تلاش برای صدور ارتجاع و حمایت از جریانات بنیاد گرا در جهان (که ناشی از ماهیت فاشیستی و ضد بشری رژیم است) به عنوان سیاست پایه ای در مسائل خارجی حکومت ایران و دلیل عمده افزایش تحریم ها و احتمال حمله نظامی است اشاره ای نشده(نحوه طرح جنگ ۸ ساله و عدم توجه به دلایل شروع و ادامه آن ) و تنها سرکوب بی رحمانه در داخل کشور مورد توجه قرار گرفته است.
مقایسه حکومت فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران با رژیم های ترکیه و حتی سوریه و نحوه استفاده این حکومت ها از بحران فلسطین برای سرپوش گذاشتن بر تضاد های داخلی خودشان به دلیل ماهیت ضد بشری و ارتجاعی این رژیم ومیزان نفوذ و تاثیر گذتری حکومت ایران درقضیه فلسطین و تعادل قوا بین جریانات اسلامگرا و سکولار در منطقه اشتباه است و در نهایت به نفع رژیم است.
مهمترین مساله در شرایطی که جریانات بنیاد گرا در منطقه در پی سرنگونی حکومت های دیکتاتوری ولی سکولار در حال رشد هستند و رژیم ایران شرایط را برای صدور ایدئولوژی ارتجاعی و حمایت فعالانه از این جریانات مناسب میبیند جلوگیری از دست یابی رژیم به بمب اتمی به عنوان تضمین کننده حیات رژیم در برابر دشمن خارجی است.
دفاع به حق از حقوق مردم و جریانات مترقی در فلسطین و محکومیت جنایات اسرائیل و حمایت از جریان صلح نباید باعث عدم توجه به خطر عمده ای شود که میتواند سرنوشت منطقه را برای چندین دهه تغییر دهد!
۴۴۷٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۱
|
از : م.
عنوان : دو نکته
با اینکه با محتوای متن به صورت کلی موافقم، اما در خصوص نحوه نامگذاری چنین متن هایی خواستم به دو نکته اشاره کنم: نخست اینکه، دوستانی که امضاءکننده این متن هستند، عموماً تاجایی که می دانیم در خارج از «ایران» به سر می برند؛ و دوم اینکه عناوینی همچون «جنبش چپ» لزوماً یک حزب مشخص را نمایندگی نمی کند و معمولا جنبش ها آنقدر تکثر دارند که بیانیه ای اینچنین به نام یک جنبش منتشر نشود... بهتر نیست که عناوین به همان اندازه ای که واقعیت دارند، انتخاب شوند... مثلا: «بیانیه جمعی از فعالان چپ ایرانی در خارج از کشور»؟
۴۴۷۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۱
|