عنوان : دشمنی ولی فقیه با ولی نعمتان خود
از زمان بوجود امدن جنبش های کارگری و تحولاتی که باعث شد تا قدرتهای بزرگ برنقش تاثیر گذار ان اذهان کنند که اوج ان جانفشانی کارگران شیگاگوی امریکا که هرسال در جهان اول ماه مه روز جهانی کارگر را بیاد انها برگزار میکنند حاکمان مستبد دریافته اند اگر به انچه حق جامعه کارگری و خواست بحق انها تن دردهند درصورت بروز اعتراضات مدنی و همراه شدن با انها میتواند شریان اقتصادی کشور را با خطر جدی مواجه کند اما انچه امروز درحکومت ولایت غیر قانونی اخوندها برکارگران روا میدارند تنها جنبه اقتصادی و مدنی ندارد بلکه یک جریان و عملکرد کاملا سیاسی و برنامه ریزی شده است اولا قشر مقابل ملاتاریسم قشر کارگری است که ازجهات مختلف درتضاد باهم هستند.یکم.قشر اخوند دارای لایه های مختلف وابستگی و عموما زیاده خواه و مفتخور.دوم.قشر اخوند قدرت طلب و سیری ناپذیر.سوم قشر اخوند دارای سلاحی مخرب بنام دین و مذهب که به وسیله ان هرجنایتی مرتکب میشود و با روایتی انرا توجیح و شرعی جلوه میدهد.چهارم قشر اخوند با وابستگی عقیدتی که به اشغالگران تازی دارد در تسخیر و تصرف و اشغال و تجاوز و غارت رحم و شفقت نمیشناسد.اما درمقابل جامعه کارگری همیشه قانع به شام شب و شکر گذار انچه از زور بازویش به او میدهند که درحکومت ولی فقیه برای انکه اورا همیشه برای استثمار دراختیار داشته باشد نیازمند نگه میدارد تا نکند در بی نیازی توان تفکر و تحول داشته باشد و از طرف دیگر شاه بخشی های امام جلادان به دوستان جنایتکارش همچون بشار اسد و حسن نصرالله و هنیه و ده ها کشور اجنبی دیگر برای بقا خود چیزی در صندوق باقی نمیماند تا بتواند به ملت مظلوم و گرفتار ایران بدهد.اما جنبه مهمتر نگاه اربابان اخوندها به نام کارگر میباشد که به زعم انها گویش داشتن سندیکا و اتحادیه از تفکرات چپ و درنهایت پیدایش گروهای کمونیستی میباشد از این رو ولی فقیه برخلاف ادعایش که میگوید پیامبر بردست پینه بسته کارگر بوسه زد برای بقا خود و رضایت اربابانش با ولینعمتان خود مجبور به دشمنی میباشد.با احترام کاوه اهنگر فعال کارگری درتبعید.
۴۵۰۶۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۱