سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مبارزه‌ی طبقاتی برای افزایش دستمزد - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ساسان

عنوان : نوهین و تخریب؟
جناب آهنگران سلام! شما عجولانه به قضاوت نشسته اید؛
اولا حتم دارم و مطمئن باشیدکه کامنتهای چاپ نشده منتقدین خیلی بیش از موافقان است
دوما کی وکجا «مطالب نفرت زائی علیه یک روشنفکر سوسیالیست منتشر شده و مبارزه سیاسی کنشگران داخلی را از سال ها پیش مورد هدف قرار داده و ترکش آن به مبارزانی همچون علیرضا ثقفی و محمود صالحی و اخیرا محمد قراگوزلو خورده است.»?
سوما جنبش کارگری وکمونیستی ملک طلق کسی نیست که بخواهد اجازه ورود کسی را بدهد یا نه. منتها بحث بر سرفرصت طلبی و سوء استفاده
و موج سواری و طلبکاری از و بر همین جنبش است و مبارزه با فرهنگ تمجید وسطحی نگری
چهارما «گیرم که یک انسان از همین یک دقیقه پیش به صف مبارزه طبقاتی علیه سرمایه داران ملحق شده باشد آیا برخورد ما با او باید تخریبی و مهلک و ....»کدام نوهین و تخریب؟.آیا نقد و انتقاد به ایرادات و تحریفات توهین و تخریب است؟باور کنید
دقیقا همین « وضع مسمومی که برخی دارند به نام چپ ترویج می دهند» است
که همه را خسته و عصبی

زنده باشید
...
۴۵۴۴۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : یاور آهنگران

عنوان : نفرت؟ تا کجا؟
رفیق تابان گرامی
ما مخلص شما هم هستیم. بیا و به خاطر رفاقت قدیمی یک بار هم که شده یک کامنت رفیق قدیمی را سانسور نکن. مطالب نفرت زائی که اخیرا علیه یک روشنفکر سوسیالیست منتشر شده سمی مهلک است که مبارزه سیاسی کنشگران داخلی را از سال ها پیش مورد هدف قرار داده و ترکش آن به مبارزانی همچون علیرضا ثقفی و محمود صالحی و اخیرا محمد قراگوزلو خورده است. سئوال ما این است که این همه نفرت پراکنی برای چیست؟
گیرم که یک انسان از همین یک دقیقه پیش به صف مبارزه طبقاتی علیه سرمایه داران ملحق شده باشد آیا برخورد ما با او باید تخریبی و مهلک و ... مانند حسن شایانفر کیهان باشد؟ و جالب این که نام "مقاله" خود را نیز با خوش سلیقگی هر چه تمام تر از کیهان وام بگیریم. شما که نمی خواهید بگوئید این نام گزاری و این مطالب اتفاقی است. به خون همه شهدای فدائی سوگند که ما از این وضع مسمومی که برخی دارند به نام چپ ترویج می دهند خسته شدیم و اعصابمان خورد شده است. آخه توهین و جسارت و گستاخی به مبارزان راه آزادی تا کجا قابل قبول است. من طرفدار سرسخت آزادی بیان هستم اما گمان نمی کنم دفاع از فاشیسم و هیتلر آزادی بیان باشد. این ها جرم است







با پیشرفت ارتباطات عمومی از طریق اینترنت و فضای مجازی و بر بستر سرکوب لاینقطع و بی‌رحمانه‍ی رژیم، عارضه‌ای سیاسی-روانی رشد کرده است که هم‌پای توسعه‍ی این تکنولوژی ارتباطی گسترش می یابد و از طریق خطوط اینترنت به تمام خانه‌ها قدم می‌نهد. این عرضه، خشم و نفرتی است که از نوشتارها در فضای مجازی در سایت ها، وبلاگ ها، ”شبکه های اجتماعی“، کامنت ها و .... سرریز می‌کند و منجر به ایجاد یاس، خشم، استرس و نفرت در خوانندگان می‌شود. نکته‍ی مهم این جاست که این خشم و نفرت نه خشم و نفرتی انقلابی و معطوف به رژیم و عوامل و ایادی آن، به عنوان مسببین اصلی فلاکت فراگیر در جامعه‍ی ما، که خشمی است که فرد یا افرادی را هدف قرار می‌دهد که می‌توانند رفیق، دوست و یا در حادترین حالت رقیب ما (در جبهه‍ی عمومی چپ کمونیستی) باشند. در این جاست که می‌توان تقسیم‌بندی و تمایزی انجام داد که کل بحث بر مبنای آن استوار شود؛ تفکیک و تمایز بین خشونت عمودی و رو به بالا (یعنی خشونت و قهر انقلابی و بر حق لایه‌های فرودست و تحت‌ستم بر علیه طبقات حاکم) و ”خشونت افقی“ یعنی خشونت افراد تحت‌ستم بر علیه یکدیگر. پرواز خود به اهمیت این تفکیک و تمایز آگاه است:
”البته همه این رفتارها در برخورد با دشمن طبیعی و یا حتی ضروری هستند. مشکل درک انسان از دوست و دشمن و تغییر جای آن ها تحت تاثیر شرایط سیاسی سرکوب می‌باشد. و گر نه در جنگ هم برای این که سرباز به راحتی بتواند نیروی مقابل را بکشد، از او تصویر دشمن را می‌سازند. با دشمن باید همان کاری را کرد که برخی دارند با کمونیست ها می کنند -همان کاری که رژیم با مخالفان‌ش در ۳۰ سال گذشته کرده است...“
۴۵۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : محمود روزبهانی

عنوان : سانسور
رفیق تابان عزیز
شما می توانید رسمن اعلام فرمایید که دیدگاه دوستان نویسنده را منتقل نمی کند اما سانسور جواب به کامنت های بی نام نشانی که برای بل گرفتن از دموکراتیسم شما لینک می دهند منصفانه نیست من و دوستانم در جواب اقا یا خانم ازاده وبرای بی جواب نماندن برخی شبهات تا به حال چند کامنت نوشته ایم اما هیچ کدام منتشر نشده است. همین قدر خدمت دوستان رفیق قراگوزلو بگویم که جواب لینک نیمه پنهان نویسان توسط رفیق عباس منکران نوشته شده ودرسایت های مختلف از جمله سایت چشم انداز کارگری موجود است،امیدواریم که این کامنت دیگر جراحی نشود
۴۵۴٣۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : آزاده آرین

عنوان : رعایت عدالت
دوستان اخبار روز مطلب شفیق را فرستادم کم لطفی کردید منتشر نکردید حداقل رعایت بی طرفی را بفرمائید و لینک را منتشر کنید بخصوص که لینک به سایت خود شفیق نیست
http://www.azadi-b.com/J/۲۰۱۲/۰۵/post_۳۱۹.html
۴۵۴۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : کیوان رضائی

عنوان : نقد مارکسیزم ارتدوکس
بخش کوتاهی از نظر محمد مالجو در باره مارکسیزم ارتدوکس. مندرج در مهرنامه. شماره ۲۱. به نظر می رسد مالجو اگرچه مارکسیست نیست اما همان نظراتی را که قراگوزلو در نقد پوزیتیوزم مارکسیزم ارتدوکس مد نظر داشت مطرح کرده است:

به سه مضمونی بیاندیشید که مارکسیسم ارتدکس پیش کشیده بود. در مورد مضمون اول، یعنی تعمیق بحران نظام سرمایه، مارکسیسم ارتدکس از این گرایش می‌گفت که سرمایه‌داری الزاماً بذرهای نابودی خودش را می‌افشاند. در مورد مضمون دوم، یعنی تشدید منازعه ی طبقاتی، ادعای مارکسیسم ارتدکس از این قرار بود که، به موازات تعمیق بحران‌ها، تجمع ثروت در یک قطب جامعه و تجمع فقر در قطبی دیگر به وقوع می‌پیوندد و دوقطبی‌شدن جامعه به تشدید تضادهای طبقاتی می‌انجامد. نهایتاً در مورد مضمون سوم، یعنی تشکیل نظام بدیل نیز مارکسیسم ارتدکس مدعی بود شرایط مادی کمونیسم در زهدان سرمایه‌داری زاده می‌شود و تحقق نظم کمونیستی عمدتاً اقدام نهایی برای تسخیر قدرت دولتی را می‌طلبد. این سه فرآیندی که مارکسیسم ارتدکس تعریف کرده بود طی صد و پنجاه سال اخیر یا به وقوع نپیوستند یا دست‌کم با هم مصادف نشدند.
۴۵٣۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : بهزاد جوانمردی

عنوان : سانسور آشکار در مطبوعات در تائید بعد از تحریر
دوستان عزیز
با درود به شما
برای اینکه به صحت گفته های رفیق در مورد سانسور در مطبوعات ایران پی ببرین این بخش از یک خبر را به نقل از سایت کمیته همآهنگی برایتان نقل میکنم.
از سایت اخبار روز هم خواهش میکنم این کامنت من را درج کند. در صورت امکان.




روزنامه ی اعتماد در ارتباط با مساله ی اخراج کارگران، در صفحه ۹ شماره منتشر شده در روز دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۹۱،( شماره ۲۳۸۲ ) در مطلبی تحت عنوان " کارگرانی که رفتند، کارگرانی که آمدند" ، ضمن نقل قول از وزیر کار و نیز نمایندگان مجلس، مصاحبه خود با دو نفر دیگر را نیز در متن گنجانیده است. نخست گفته های علیرضا محجوب دبیر خانه ی کارگر که تشکلی ضد کارگری است و از طرفی، گفته های علیرضا عسگری از اعضای " کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" که یکی از تشکل های مستقل جنبش کارگری و در نقطه ی مقابل تشکل هایی مانند خانه ی کارگر که تماما وابسته به سرمایه داری است را نقل کرده است.

از مجموع صحبت هایی که این عضو کمیته هماهنگی به هنگام مصاحبه انجام داده تنها بخش معدودی، در مطلب ِمنتشر شده در روزنامه ی اعتماد، لحاظ شده است. فراتر از این، مفاهیم استفاده شده در متن منتشره، در مواردی، نه تنها عین گفته های این عضو کمیته هماهنگی نبوده بلکه در جاهایی تغییر یافته است. در اینجا نمیخواهیم وارد علت این ماجرا شویم که چرا صحبت های عضوی از یک تشکل مستقل، بدین شکل انتشار یافته است. در متنی که پیش روی شماست میخواهیم محتوی صحبت های انجام شده توسط این عضو کمیته هماهنگی را در اختیار عموم کارگران قرار دهیم. در ادامه نیز متن منتشره در روزنامه ی اعتماد را عینا و بدون تغییر و برای مقایسه ارائه میکنیم.

لازم به توضیح است که نام "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری " در روزنامه ی اعتماد به اشتباه کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری ذکر شده است.
۴۵٣۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : سعید سعید

عنوان : حذف طبقه کارگر از سوی گیدنز
چند سال قبل در یک کتاب به زبان سوئدی در باره راه سوم خوانده بودم که گیدنز دو کار مهم انجام داده بود، حزب جدید تونی بلر نیز آنها را در برنامه جدید حزب اش اعلام کرده بود. یکی اینکه حزب کارگر دیگر حزب طبقه کارگر به تنهائی نیست ، بلکه حزب جامعه است و دیگر اینکه اصلن سوسیالیسم را از برنامه حزب جدید حذف کرده بود. در نتیجه حزب مدافع صاحبان شرکت های کوچک نیز از ابداعات گیدنز بوده اند. و اما، انتظار خودم از همه این نوشته های خوب این بود که چه باید کرد؟ . چطور باید کرد؟ که این اوضاع جهنمی پایان گیرد ؟ امیدوارم در آینده به طور مشخص تر در این باره نوشته شود. مرسی و باز هم بنویسید.
خسته نباشید
۴۵٣۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : حمید رضا آبک

عنوان : مجله اطلاعات سیاسی بهترین بود
من یک معلم ساده هستم. در دانشگاه به ما می گویند مربی.مدرک تحصیلی ام کارشناسی ارشد علوم سیاسی است. در ایران مجلات سیاسی معتبری که حرفی برای گفتن داشته باشند تقریبا ناموجود است. به نظر من و همه ی دوستان و همکلاسی هائی که زمانی در دانشگاه تهران درس می خواندیم مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی نه فقط نمونه بلکه تنها مجله معتبری بود که اکثر دانشجویان آن را می خریدند و به محض انتشار نایاب می شد. من در آن مجله از مقالات آقایان دکتر حسین بشیریه دکتر محمد قراگوزلو دکتر محمود سریع القلم دکتر علی رشیدی دکتر احمد نقیب زاده دکتر بهزاد شاهنده و.... بسیار آموخته ام. و به دانشجویانم همان ها را آموزش می دهم. در ایران اگرچه کتاب های حوزه علوم انسانی بسیار محدود شده است اما به استناد مقالات جامع و کامل استادانم در آن مجله میتوان برای مدتها از کتاب های جدید بی نیاز بود. خوشبختانه مقالات دکتر بشیریه در مورد مارکسیسم و لیبرالیسم به صورت کتاب منتشر شده و بخشی از مقالات دکتر قراگوزلو در مورد دموکراسی و جهانی شدن هم در کتاب فکر دموکراسی منتشر شده است. مقالات دکتر سریع القلم هم یک کتاب شده است. نقدهای فراموش نشدنی دکتر شفیعی کدکنی برای همه ما مغتنم بود . و این را یادم رفت بگویم که چند ماه پیش استاد دکتر علی رشیدی که نام شان در فهرست اعضای علمی مجله بود و در این مقاله نیز به آن اشاره شده دستگیر شدند و مدتی پیش آزاد شدند. و خوب است که در اینجا از دکتر ابراهیم رزاقی نیز یادی داشته باشم.
مدتهاست که متاسفانه مجله محبوب دانشجویان از محتوا تهی شده است و فکر نمی کنم خریداری داشته باشد.
۴۵٣۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : صادق میهندوست

عنوان : قانون کار
خوب بود آقای قراگوزلو بی توجه به حاشیه سازی هائی که می تواند ذهن را خسته کند و به سمت و سوی توضیحات اضافی ببرد موضوع مهم راه سوم آنتونی گیدنز را با حوصله بیشتری می کاوید و موضوعاتی نظیر بیمه بازار کار را با دقت نظری افزونتری تشریح می کرد. به نظر من با توجه به این که در ایران قانون کار دارد به شکل یک جانبه ای به سود دولت و کارفرما تغییر جهت می دهد و همان قوانین نیم بند هم از زمان دولت اصلاحات آقای خاتمی مورد تعرض سرمایه واقع شده است پیشنهادمی کنم که همه اقتصاددانان و فعالان جنبش کارگری در راستای تدین و تحمیل یک قانون کار جدید متحد شوند و دست خانه کارگر را از سر کارگران کوتاه کنند.
متشکر
۴۵٣٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست