سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

فتوای قتل و راویان هم اندیش - سیروس ملکوتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سیروس ملکوتی

عنوان : پاسخ ۲
اقای پیروز عزیز سپاس از توجه شما بدین نوشتار اجمالی . به تصور من اقای اصلانی در جستجوی بهانه برای تقابل با اصلاح طلبان نیستند، این تقابل به لحاظ دو منظر متفاوت سیاسی وجود دارد. در مورد دیرکرد چنین تصمیمی باید گفت بلی حق با شماست جنبش اعتراضی همواره در پی حوادث مهندسی شده میدود، اما دوست من در جریان سلمان رشدی ما نیز سکوت ننمودیم و همین درخواست را عنوان داشتیم ، امروز هم سکوت نخواهیم کرد، اینکه ایا فریاد ما نقش افرین خواهد شد و یا به فراموشی سپرده میگردد تغییری در وظایف ما در دفاع از ازادی بیان و نفی رفتار توحش امیزی چون اینگونه فتواها نمیدهد. قبول بفرمایید که سکوت در چنین هنگامه هایی بسیار حقارت اورتر از ارائه اندیشه اشتباه میباشد، به همین روایت با همه اختلاف نظرهایم با اندیشه اقای واحدی اما برای ایشان احترام بسیاری قائلم که تسلیم سکوت نگردیدند. برخورد به چنین حوادثی بازگشت به مباحث مجازی نیست و ضرورتا ما را به دلمشغولی های تجرید یافته از الویت هایمان نمیکشاند. به هر حال دوست من ، اتفاقی نامیمون رخ داد وظیفه من به مثابه یک هموطن و کنشگر فرهنگی-سیاسی این بود که بی تفاوت نباشم. نگاه و اندیشه و پیشنهاد خود را در اختیار همگان قرار دادم، اصراری مطلق گونه بر راستی اندیشه ام ندارم ، اگر راه دیگری دوستی یا هموطنی پیش پای بگذارد و انرا اصولی تشخیص دهم حتما پذیرای ان خواهم بود. با مهر س ملکوتی
۴۵۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا ؟
جناب ملکوتی،
ممنون از پاسخ و توضیحات. در باره این تب همه گیر ارتداد آنقدر گفته ام
که ناگفته نمانده اما احتراما مجبورم علت کامنت و جسارت خود را بیان نمایم
گرچه تکرار مکررات ملال آور است.

اولین بار خبر این ارتداد را ۲۲ اردیبهشت در اخبار روز دیدم و کامنتی نوشتم
و آنرا روزنامه نگاری زرد خواندم : " خبرنگاری زرد " ؟
http://www.akhbar-rooz.com/ideas.jsp?essayId=۴۵۴۶۳ .

بر اساس تجربه با نشریه های دیگر گمان داشتم که اخبار روز بخاطر این " توهین "
کامنت های مرا سانسور خواهد کرد. ولی همانطور که میبینید تمام کامنت های بعدی
من منتشر شده است.
گمان قریب به یقین من آنست که این جریان ساختگی ست و کسانی چون جناب اصلانی آنرا وسیله ای جهت کوبیدن اصلاح طلبان نموده و جنابعالی در شروع مقاله خود " ییان اندیشه ای در تداوم و تایید نقد مهدی اصلانی " این عمل را تایید و تکرار
میفرمائید.

مساله ارتداد چیز تازه ای نیست که یکباره تب آن همه را بگیرد و شما با تایید
کوبیدن یک گروه ، پرچمدار بردن آن به سازمان ملل یا شورای امنیت و یا دادگاه
لاهه بشوید که حتی در صورت عملی شدن , روندی طولانی و چند ساله و در انتها
مانند بسیاری از قطع نامه ها قدرت اجرایی نخواهد داشت. بهر صورت این کار باید در زمان خمینی و سلمان رشدی انجام میشد و گرنه حکم ساختگی چهار دستاربند مفتخورو منفور آن اهمیت را ندارد که توجه ما را از مسائل مهمتر بخود معطوف دارد. ضمنا گر چه با شناخت شما لازم به گفتن نیست ولی اگر کامنت قبلی من در نظربعضی آمیخته با احترام نبوده عذر میخواهم.
۴۵۶۰۴ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۱       

    از : سیروس ملکوتی

عنوان : پاسخ
هموطن، قانون شریعت و فتوای مذهبی قانونیست کهنه اندیش که به موازات قوانین جاری در جهان امروز حضور دارد. موضوع شاهین نجفی تنها یکی از نشانه های عدیده و اشکار شده ان میباشد. امروز هر مرچع تقلیدی و هر اخوندی در جهان اسلامی میتواند با تکیه بر اندیشه مذهبی و قوانین شریعت خود اغازگر جنگ(اعلام جهاد) و یا حکم مرگ شهروندان جهان را بدهد. در رابطه با فتوای قتل شاهین نجفی مقالات بسیاری نوشته گردیده و اکثر دوستان نیز نقد و نکوهش خود را بیان داشتند ، اما صحبت بر سر تنها نقد و ماندگاری در ان نیست ، بلکه میبایست راهی جست تا از این تداخل در قوانین مدنی توسط قشریون و دینکاران جلوگیری نمود. در ضمن حتما میدانید که فتوای قتل این و ان مرتد از دیدگاه دینکاران تنها به شهروندان ایرانی مقیم در داخل کشور ختم نمیگردد، این فتوا هم دامان شهروندان ایرانی تبار در کشورهای اروپایی را گرفته هم خود اروپاییان را ، تصور من این است که با محکوم نمودن چنین اجکام و کسانی که چنین احکامی را صادر مینمایند انهم با مداخله مراجع قضایی بینالمللی و دخالت پلیس اینترپل میتوان تنگنای بسیاری را برای چنین اقدامات خودسرانه ای ایجاد نمود . اینکه قوای جهانی و نهادهای زیرمجموعه قانونی ان حتی به الویتهای حوزه کار خود بی توجه میباشند موضوع دیگریست ، اما ایا این دلیل میتواند سبب خاموش بودن و عدم درخواست ما باشد؟ ایا شما راه دیگری برای انسداد چنین دخالتی به نظرتان میرسد؟ حتما مایل به شنیدن هستم.
۴۵۵۹۹ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : سوراخ دعا
مولوی میگوید شخصی در هنگام استنجا دعای استنشاق میخواند که
" اللهم ارحنی رائحته جنه " :

آن یکی در وقت استنجا بگفت -- -که مرا با بوی جنت دار جفت
گفت شخصی خوب ورد آورده‌ای -- - لیک سوراخ دعا گم کرده‌ای
این دعا چون ورد بینی بود، چون -- - ورد بینی را تو آوردی به . ک.ن ؟
بوی گل بهر مشام است ای دلیر-- - جای آن بو نیست این سوراخ زیر
کی از این جا بوی خُلد آید ترا -- - بو ز موضع جو اگر باید ترا

فرمودید " اجماع مدنی و حقوقی جهانی میبایست با این پدیده توحش گرا و خودسر
برخوردی جدی نماید، تمام فرامین جزایی تحت عنوان فتوا میبایست در زمره
اقدام و سازماندهی قتل و کشتار شهروندان (جهانی) تحت تعقیب قضایی کشانیده گردند ".

آنچه در کامنت عقاب و گنجشک http://www.akhbar-rooz.com/ideas.jsp?essayId=۴۵۴۶۶ و دیگر کامنت ها آورده ام در اینجا نمیآورم.

نظری سریع به اخبار دنیا نشان میدهد که بعلت افزایش حرارت زمین و ازدیاد جمعیت
و بحران های مالی و تجاوزات نظامی ما با مسائل حیاتی بسیار بزرگی روبروئیم که
آنها را حتی در افکار خود مورد خطاب قرار نداده ایم چه رسد به آنکه بخواهیم اقدامی
صورت دهیم. تازه ترین نمونه آن خاک بر سر شدن شهرهای غرب ایران به علت توفانهای عراق و عربستان و خشکی دریاچه ها و یا فقر گسترده جهان به ویژه در آفریقاست.

بزرگترین " اجماع مدنی " و تظاهرات گسترده جهانی اخیر، قبل از حمله به عراق و برای جلوگیری از آن صورت گرفت و اثرات آنرا دیدیم. گر چه این اجماعات مدنی راه به جایی نمیبرند ولی اقلا سوراخ دعا را گم نکنیم و هم خود را صرف محکوم کردن ارتداد های قلابی و اصلاح طلبان ننمائیم. از این تفرقه افکنی ها در " انقلاب ۵۷ " بسیار کردیم که برای هفت پشتمان بس است.
۴۵۵۲٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست