مرتد بعدی چه کسی است؟
-
مهران جنگلی مقدم
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : صدا
عنوان : سخن اززبان ما میگوئی
مقاله تان، ازدیدگاه من، نکات مهمی را به صراحت مطرح میکند. اظهارنظراتی که اینور و آنور درمورد آهنگ نقی شدند خیلی هایشان به انگیزه ه شاهین نجفی درخواندن آهنگ(گفتند دنبال شهرت بوده است)، متن خود آهنگ ( اینکه آیا اهانتی به اصحاب دین صورت گرفته است یا نه)، اینکه آیا آهنگ کمکی به جنبش سبز میکند (که گفتند نمیکند چون خشونت را دامن میزند!؟) پرداختند. گفته شد که آهنگ به احساسات مذهبی "مردم" توهین میکند (که گمانم معنایش این باشد که به احساست مذهبی شخص نویسنده توهین شده باشد). بعضی ها هم گفتند که شرط دادن فتوا موجود نبوده. دیگرانی گفتند این فتوا به هدردادن قدرت فتواست (فتواهای به هدرنرفته زمان صدرمشروطه را به یاد خواننده انداختند). حال من میخواهم بدانم اگر ثابت بشود که آهنگ نقی به اصحاب دین توهین را کرده است ویک آیت دینی درست و حسابی که کاری هم به سیاست و بازی قدرت و اینحرفها نداشته باشد بخواهد یک فتوای مهم و قوی (بخوان به هدر نرفته )صادرکند ازنقطه نظر اسلام "رحمانی"، آن فتوا با این فتوائی که الان صادر شده چه فرقی خواهد داشت. شما اگر دیدید این فتوا را ماراهم خبرکنید بفهمیم این اسلام رحمانی چه جور موجودی است درعمل
۴۵۷۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣۹۱
|
از : جنبش شکست نخوردگان
عنوان : بحث امروز از مشروطیت تا کنون ادامه داشته است
موضوع مرتد شمردن شاهین نجفی و مماشات اکثریت جنبش ملی اسلامی با این فتوا، بحث تازه ای نیست. از همان انقلاب مشروطیت این بحث وجود داشته است. مساله این است که ما درکنار اخوندها، همیشه یکعده آخوند مکلا داشته ایم که منافع اینها ایجاب می کند که این سیستم دیکتاتوری قسمتهایی از آن بماند. به همین دلیل نظرات مختلفی ابداع نموده اند که تا میتوانند این روحانیت را که بخشی از سیستم دیکتاتوری بوده اند، حفظ کنند. یکروز با نظریه "غرب زدگی" و اینکه یک آخوند از صدها روشنفکر غرب گرا بهتر است، یک زمان هم بحث اینکه این رژیم نماینده اسلام واقعی نیست و یک نوع اسلام پاستوریزه وجود دارد که اگر بقدرت برسد دنیا را پر از نعمت می کند. امروز نیز بحث همان است که بود. جنبش ملی اسلامی یا سکوت کرد، یا به سرزنش قربانی یعنی شاهین نجفی پرداخت و وقتی هم که تحت فشار مجبور شد کاری بکند یک اعلامیه داد و حاضر نشد هیچ کار عملی برای سازمان دادن مقاومت علیه این فتواها انجام بدهد. کار سازمان دادن این مقاومت در برابر روحانیت حاکم را بازهم همان نیرویی انجام داد که بار ها گفته بود که جنبش ملی اسلامی اینکاره نیست و بدلیل منافعش حاضر به دفاع از آزادی بدون قید و شرط بیان نمی باشد. به نظر من آفتاب امد دلیل افتاب. انهایی که درس اعلامیه حقوق بشر میدادند، معلوم شد که هنوز فرق چغندر با حقوق بشر را نمی دانندو بایستی بجوای آموزش حقوق بشر در حوزه های علمیه ، کمی هم به غرب روی اورند و بجای آیت الله منتظری بعنوان سمبل مبارزه با حقوق بشر ، کمی هم منتسکیو بخوانند. اما این مایه تاسف است. مایه تاسف است که بعد از سی و چند سال حکومت یک رژیم اسلامی در ایران، بخشی از اپوزیسیون رژیم هنوز تلاش میکند تا هر چقدر میتواند از بقای این رژیم دفاع کند. اگر خود این رژیم هم برود، به هزار بهانه میخواهند از هم اکنون مقدمات محدود کردن آزادی بیان و عقیده را بوجود آورند. حمایت عملی نکردن از شاهین نجفی فقط یک پیام داشت، تمام جنبش های اجتماعی در ایران به یکسان خواهان از بین رفتن این رژیم نیستند. بعضی از آنها دعوایشان با رژیم نه بر سر حق آزادی بیان و عقیده ، بلکه چانه زنی برای خود است اگر نه اینها مساله ای با خود اصل محدودیت ازادی بیان و عقیده ندارند
۴۵۶۷۵ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۱
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|