عنوان : نژاد پرستی و فاشیسم
جناب راد ،
قربان ، منظور از جسارت ، ارایه مظنه و معیار و مقیاس و اندازه جهت
مقایسه بود. میشد برای ادعای " بیانگر توحش دیگریست که با هیچ اندیشه و مسلک و ایین انسانی جز فاشیزم عریان و ایین خوف و کهنه اندیش برده داری و بیگانه کشی" ، مثلا آلمانی ها را مثال زد که میلیونها یهودی و کولی و " بیگانه " را کشتند که نمونه واضح فاشیسم و نژاد پرستی بود. و یا روسیه استالین ویا آفریقای جنوبی و یا اسرائیل و ...

بنده امریکا را مثال زدم که ادعای رهبری جهان آزاد و دمکراسی داشت و ۱۱۰،۰۰۰ شهروند خود از کودک و پیر و جوان را سالها در اردوگاه ها به زندان افکند که بگویم این وقایع در همه جای دنیا رخ میدهد و الزاما نشانه فاشیسم و نژاد پرستی نیست و بیشتر علت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دارد.

اینکه دیگران بدتر از این میکنند عمل ما را توجیه نمیکند ولی آیا دیگران نیز چنان خود زنی میکنند؟ در همین سایت چندین مقاله دیگر در این باره موجود و در یکی از آنها بیست بار کلمه نژاد پرستی ایرانیان بکار رفته است ؟ آیا ما با افغانستانی های هم زبان و هم مذهب و هم فرهنگ و هم کیش و هم شکل و هم قیافه و همرنگ و
هم تاریخ , دو " نژاد " مختلفیم ؟ آیا بهایی کشی و سنی کشی و شیعه کشی هم نژاد پرستی ست و فاشیسم به حساب میاید و یا اینها نشانه جهالت و کوته فکری و بینوایی عاملین عوامی ست که بهتر از این نمیدانند؟ احتمالا ملتی که چنین دولتی را انتخاب کرد نه معنی نژاد را میداند و نه معنی فاشیسم را و نه معنی بسیار چیز های دیگر را. موفق باشید.
۴۶۲۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۱       

عنوان : شگفتا آقای پیروز، شگفتا براین درک و فرهنگ!
می خواهید بگوئید چون روزولت که اراذل و اوباش نبود چنان جنایتی را سازمان داد پس در ایران هم می شود مردم پناه آورده افغانی را به سبب اینکه دو نفر افغانی جنایت کرده اند چنین رذیلانه آزرد! دست مریزاد
به عنوان ایرانی سال هاست که شرمنده آزار و اذیتی هستم که برخی هموطنانم در حق پناه آورده گان افغان مرتکب می شوند. اینکه تعدادی افغانی گاهی مرتکب خلاف و جنایت می شوند هیچ توجیهی نسبت به ظلمی که هموطنانم در حق افغانی ها می کنند نیست
سه سال پیش پلیس آلمان در کلن ۸۵۰ کیلو گرم تریاک از یک باند ایرانی( هموطنان من و شما) پخش مواد مخدر کشف کرد. خوب بود در بین آلمانی ها، آقای پیروز و آقای روزولت همفکرانی نداشتند وگرنه تکلیف بقیه ایرانی های شهر کلن روشن نبود. (از دست صدها خانواده آلمانی که هموطنان پخش کننده مواد مخدر ما، آن ها را به روز سیاه نشانده اند)
۴۶۲۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۱       

عنوان : ایران و امریکا
شاید حق با جناب ملکوتی باشد و " سیاست و گزینه رفتاری نظام حمهوری اسلامی در برابر مهاجران و شهروندان افغانی در ایران بیانگر توحش دیگریست که با هیچ اندیشه و مسلک و ایین انسانی جز فاشیزم عریان و ایین خوف و کهنه اندیش برده داری و بیگانه کشی نمیتوان به تعریفش کشاند. ......". ولی

در جنگ جهانی دوم پس از حمله ژاپن به بندر پول هاربر ، پرزیدنت فرانکلین روزولت
- نه اراذل و اوباش - دستور داد که تمام ژاپنی ها و ژاپنی تبار های غرب امریکا را که بالغ به ۱۱۰،۰۰۰ نفر میشدند بازداشت و در " اردوگاه های جابجایی جنگی " نگه دارند. دو سال بعد دادگاه عالی امریکا این حکم را قانونی دانست. ۴۴ سال بعد پرزیدنت ریگان از ژاپنیهای امریکا به این خاطر عذر خواهی کرد.

آیا رفتار امریکا با ژاپنی ها که ۶۳ درصد آنها شهروند امریکا بودند " بیانگر توحش
..یست که با هیچ اندیشه و مسلک و ایین انسانی جز فاشیزم عریان و ایین خوف و کهنه اندیش برده داری و بیگانه کشی نمیتوان به تعریفش کشاند." بود و یا هنوز هست؟
۴۶۲۵۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۱       

عنوان : انحراف نگرانی و خشم مردم به طرف مهاجران
نگرانی و خشم مردم را از گرانی و تحریم ها و آینده مملکت، با متوجه کردنش به طرف مهاجران افغان میخواهند خاموش کنن. مردم باید با منتهای محبت و همدلی با این مهاجران، بگویند که نادان نیستند و سیاست را نقش بر آب کنند
۴۶۲۵۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۱       

عنوان : محکوم میکنیم
سیاست و گزینه رفتاری نظام حمهوری اسلامی در برابر مهاجران و شهروندان افغانی در ایران بیانگر توحش دیگریست که با هیچ اندیشه و مسلک و ایین انسانی جز فاشیزم عریان و ایین خوف و کهنه اندیش برده داری و بیگانه کشی نمیتوان به تعریفش کشاند. سازماندهی ذهنیتی که شهروندان افغانی درمانده و مهاجر را مشتی قاتل و تحاوزکار مینگرد و همه خشم درونی خود را از دردهای برامده از سیاست معاصر نظام حاکم بر مردمی درمانده و پناه اورنده میبیند ، مبین تدبیر ددمنشانه نظامیست که برای هستی ننگین خود حاضر است جهان را در اتش کین خود بسوزاند. استفاده ابزاری از پناه اوردگان افغان در تبیین سیاست در ان کشور و همچنین ترویج انسان ستیزی در میان شهروندان خود تنها نمونه ای کوچک از اقتدار و حضور فاشیزم حکومتی ایران در اختیار ما میدهد.فقدان مدیریت سیاسی در مبارزات سیاسی ایرانیان در برابر این فاشیزم عریان نیز عامل دیگری میشود تا فرهنگ انسان ستیزانه قادر گردد در میدان بی رقیب اجتماعی به ترویج فرهنگ خویش پرداخته و ذهنیت عمومی را وادار به تسلیم پذیری هژمونی خویش سازد. با این حال اکثر ما ایرانیان بر این باوریم که در سرکوب پناه اوران افغان در کشورمان ، سازمانها و نهادهای زیر محموعه قدرت سیاسی کشورند که به نام مردم دست به جنایت میزنند.تا در تداوم چنین تدبیری هم سایه شوم خود را در سیاست خارجی و هم در سرپوش گذاردن درماندگیهای سیاست داخلی همراه و درمان سازند. ما ایرانیان از هر تبار و اندیشه که باشیم این سیاست را محکوم میکنیم و نمی بایست اجازه دهیم به نام سرزمین و ساکنین حقیقی اش این جنایت بشری ثبت شود. س.ملکوتی
۴۶۲۴۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۱