از : خوش خیال
عنوان : با این حکومت باید چکار کرد ؟
با این حکومت باید چکار کرد ؟
آقا ما بگیم ؟ آقا ما بگیم ؟... باید دامادشان شد،باید عروسشان شد،باید رفیقشان شد ، باید پاسدارشان شد،باید جاسوسشان شد، باید وکیلشان شد، باید وزیرشان شد...خیلی خوب، ساکت...!
حالا تو بگو فلانی ! آقا باید یک نقطه ضعف ازششان گرفت و هر روز سکهشان کرد !
شما بگو سازشکار ! باید باهش مدارا کرد ، نازش کرد ، نازش کرد اصلاحش کرد ، ریششو زد سبیل شو زد،لباسهای فاخرش کرد،کراوات و پاپیون اش زد و بعدش هم، مثل گلدسته، طاقچه گذاشت ماچش کرد !...( سوت زدن محصلین پررو ) ...
ساکت ! ساکت ! حسرت کشیده ها،.. ندیده بدیده ها...! دیگه حرفهای سوت زدنی نباشه !
حالا ، شما بگو , فرشته ! فرشته ای فرشته ! ...آقا ما بگیم ؟!... بفرمایید !...
ما تنهاییم زور اونو نداریم،سرباز دارد ، پاسدار دارد، بسیجی ، از اونها بدتر، بمب دارد، اتم دارد ! اسی تو بگو ، دیگه چی دارد ؟ " اورانیوم سرخ کرده " ! درود به تو اسی جان...
باید کاری حسابی کرد ، باید کاری اساسی کرد، همسایه ها ، آنور آب اینور آب،کمک خواست ! " اینتر، نی شن " همین است ! نظر شما آقا معلم ؟! ...
از شماها چه پنهان،خارجی میهمان داریم , نظر آنها مهم است ! مستر،میسیز،کام آن این..(یعنی بفرمایید..) ,خارجیان لبخند زدند،فرمودند:
"ما با شما هستیم،عید شما مبارک"... به شادمانی این نشست بزرگ،حضار در کلاس کنفرانس, ترانه محلی" انترناسیونالیستی"،"سیاهی من تو را میخوام،بلائی من تو را میخوام" را با رقص پایکوبی خواندند و رفتند...
۴۶۵۱۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۱
|