سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

خلیج‌فارس، هیاهو برای هیچ - کاوه حیدری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر جهانفر

عنوان : دفاع از نام خلیج فارس را به ناسیونالیسم، نسبت ندهید
من هم مانند آقای امیدلی بر این باورم که در بحث هایمان، باید به طور جدی، از توهین به یکدیگر، همچنین توهین به ملیت ها و اقوام دوری کنیم. حمله ی حکومتگران عرب، مغول و ...، و وحشیگری هایشان، ربطی به بازماندگان این ملیت ها و حتّا مردم عرب، مغول ... آن زمان ندارد. این حکومتگران هستند که آتش تنفرها را شعله ور می کنند. توجه کنیم که ملت آلمان (جز تعداد کم شماری) ضد یهود نبوده و نیستند، همچنان که در حال حاضر، شمار قابل توجهی از ایرانیان، ضمن مخالفت با سیاست های غیر مردمی دولت اسرائیل، و جنایات روا شده در حق فلسطینی ها، با ملت اسرائیل به طور خاص و یهودی ها به طور عام، دشمنی و یا نفرت ندارند.

در حال حاضر هم نباید عملکرد حکومتگران عرب را، به حساب همه ی اعراب بگزاریم. همچنان که جوانان ما، با روشن کردن شمع، به یاد بود قربانیان برج های تجارت نیویورک، با ملت آمریکا، همدردی کردند.

فراموش نکنیم که در دوره هایی، حکومتگران کشور ما هم، مشابه حکومتگران عرب، مغول ...، با کشورهای همسایه، عمل کردند.

در اینجا، به آقای امیدلی، یادآوری می کنم که دو گروه نام گزاری جغرافیایی وجود دارد: یکی داخلی، یعنی در محدوده جغرافیایی هر کشور، و دیگری بین المللی. نام گزاری های داخلی هر کشور، در اختیار مجالس آن کشورهاست. به نظر من، شایسته است که این نام گزاری ها با کسب نظر ساکنان آن مناطق، صورت گیرد. تحقق این خواسته در حکومت های مردمی، و یا با درخواست اکثر مردم آن مناطق (مثال کرمانشاه)، صورت می گیرد.

نام گزاری های بین المللی، در طول تاریخ، با عنایت به سوابق تاریخی نامهای مناطق، وگاهی در ارتباط با حکومت ها، کشورهای همجوار، و یا ساکنان آن مناطق، صورت گرفته، و استفاده می شده است. در حال حاضر رسمیت این نامها، ثبت و شناسایی آن در سازمان ملل متحد است. قبلن نوشتم که در کنفرانس سران کشورهای آذربایجان، ایران، ترکمنستان، روسیه و قزاقستان، در تهران، آقای خاتمی نام دریای مشترک بین این کشورها را خزر نامید. آقای پوتین، رئیس جمهور روسیه به اعتراض گفتند، بگویید کاسپین سی، نه دریای خزر.

حال ببینیم کاسپین چیست. لغت نامه دهخدا این گونه شرح می دهد: "کاسپین، نام طایفه ای بوده که در سواحل جنوبی بحر خزرسکنی داشته اند. (التدوین). طایفه ٔ کاسپین که از شعب مارد یا مازد است از شعب دیگر جری تر و پر دل تر بوده اند و غالباً از کوهستان مازد تجاوز کرده بطرف جلگه های سمت جنوب کوه مازد بتاخت میرفته اند و شهر قزوین را بعضی از محققین مسکن طایفه ٔ کاسپین میدانند. (التدوین). پروفسور هرتسفلد گوید: اگر اسمی باید به سکنه ٔایران قبل از آریائی ها داده شود کلمه ٔ کاسپین شایسته است . ریشه ٔ این کلمه را ما میتوانیم در بسیاری از نقاط ایران بیابیم و روشن تر از همه در بحر کاسپین (خزر) است بنا بر رأی هانری فیلد ریشه ٔ کاسی همان کاسپی است. اصل کاس بوده در حالت جمع کاسیپ میشده (بنابر نقل یونانیان). (کرد و پیوستگی نژادی او ص ۲۳۴)".

آقای پوتین و دیگر سران کشور های همسایه، قطعن می دانند که نام کاسپین، مرتبط با مردمان مناطقی از کشور ایران است، ولی با توجه به ثبت جهانی این نام، به آن پایبندند. توجه کنیم که طول ساحل ما، کمتر از مجموع سواحل دیگر کشورهاست. البته اشتباه نکنیم که رژیم حقوقی مورد بحث این دریا و سهم کشورمان، مطلقن ربطی به میزان ساحل ما در این دریا نداشته، و تابع قرارداد دیگری است که سوگمندانه حکومتگران بی کفایت جمهوری اسلامی، نتوانسته و نمی توانند منافع کشور ما را تأمین کنند.

چون یقین دارم که مثال های دیگر مرا در بخش نظرها خوانده اید، از تکرار آن ها خودداری می کنم.

بنابراین بپذیریم که انتخاب نامهای رسمی بین المللی، نه به آن ترتیب که شما می گویید، صورت گرفته، و نه می تواند آن گونه که شما و آقای حیدری اشاره کرده اید، تغییر کند.

متأسفانه، حکومتگران کشورهای عربی، با اهداف کاملن سیاسی، با نام خلیج فارس برخورد کرده، و برای رسیدن به اهداف غیر قانونی خود، هزینه های بسیاری کرده و می کنند. و آن طور که تاکنون عمل کرده اند، به هیچ وجه، پای بند قوانین و میثاق های بین المللی هم نیستند.

بنابراین به جای متهم کردن ایرانیان معترض، به عنوان ناسیونالیست های عرب ستیز، شایسته است حکومتگران عرب را، به عنوان ناسیونالیست های افراطی و به ویژه، ایران ستیز بشناسیم.

در پایان باید بگویم که دیگر ستیزی، پدیده نامیمونی است که نمونه آن را دربین همه ی ملت ها (با شدت و ضعف) می توان مشاهده کرد. و این اختصاص به هموطنان ما و یا اعراب ندارد. فراموش نکنیم که حکومتگران سابق عراق می گفتند که خداوند مگس و عجم و جهود را نباید خلق میکرد.
۴۶۶۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۱       

    از : عاقبت اندیش

عنوان : در دام نقشه «پان عربی» امیران نشینان حوزه خلیج فارس نیافتید !
در دامی که رژیمهای عربی عقب و یا جلو افتاده، با و یا بی فرهنگ و ساکن در حوزه خلیج فارس برای ایجاد جنگ روانی در ایران با شتاب فراوان مهیا کرده اند که تا حس «نفرت» و «ضد عربی» در ایرانیان که بخاطر وقایع تاریخی و معاصر که زمینه هم دارد، گرفتار نشوید. اینگونه سیاستهای خصمانه آنها بر علیه ایران دقیقآ کمک بادامه عمر حکام ضد ایرانی در ایرانست. و گرفتار شدن بهرگونه یاوه سرایی آنان، باعث بی اثر گردیدن مبارزات آزادیخواهی، استقلال طلبانه در ایران و الگوی شدن برای همان کشورهای عربی و یا عرب زبان تحت سلطه استعمار است که آثار آزاداندیشی و بسوی ایجاد حکومتهای مردمی در اینجا و آنجا حتی بصورت ناقص قابل رویت است. برکسی پوشیده نیست که حکومت قبیله ایی در عربستان، عقب مانده ترین و مرتجع ترین فرم سیستم در منطقه است. بی جهت نیست که دست در دست کشور اسرائیل در کشتار مردم سوریه از هر دوطرف دخالت مستقیم دارد. بعد از رهبری دنیای عرب از ناصر، صدام حسین و قدافی نوبت به ملک عبدالله «پادشاه» ۸۷ ساله عربستان سعودی میرسد که با همه آن «رهبران» ماقبل خود برسر دشمنی با ایران اشتراک و اتفاق نظر دارد. آنها پان عربی را آغاز و این شیخ ادامه میدهد و بس.
۴۶۶۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱٣۹۱       

    از : umit umitli

عنوان : عصبانیت و نفرت مانع منطق است
دوستان عزیزی که از نام خلیج فارس دفاع میکنند و در لابلای استدلاهایشان هم به وفور به دیگران اهانت میکنند چرا به این استدلال پایه ای توجه ندارند که تمام این اسم ها را مردم یعنی ملتها گذارده اند خصوصا اسامی تاریخی را . اسم فارس را برروی این خلیج مردم گذارده اند آیا همین مردم نمی توانند اسم آن را عوض کنند؟ چطور مردم سه هزار سال قبل حق داشته اند ولی مردم امروز حق ندارند ؟ آخر این چه استدلال بی پایه ای است که به آن تمسک می کنید ؟ ناسیونالیزم و نفرت و عصبانیت جلوی چشمهایتان را گرفته و هرکه را که سعی میکند مساله را از زاویه دیگری هم ببیند به غیر ایرانی بودن آزاده نبودن و یاوه سرائی و ..... متهم میکنید. دوستان محترم ما هزاران سال است که با همین ها در این منطقه (خلیچ فارس ، خاورمیانه ، بین النهرین و ماورالنهر و قفقاز و آسیای صغیر) زندگی میکنیم و بازهم زندگی خواهیم کرد از این هزاران سال ، شماره سالهائی که باهم جنگیده ایم در مقابل تعداد سالهائی که در صلح بوده ایم بسیار ناچیز است یعنی صلح روال است و جنگ غیر معمول چرا دنبال پیدا کردن زبان مشترک نیستیم؟حمله اعراب به ایران بخشی از تاریخ است و در همان علم تاریخ باید به آن پرداخت مگر میشود حساب رویدادهای آن زمان را با اعراب امروز صاف کرد؟ در اینصورت چرا هندیان حساب تجاوزهای نادر شاه را امروز با ما صاف نکنندو تقاضای کوه نور و دریای نور و ....را نکنند؟مگر اعراب این زمان همان اعراب آن زمان هستند مگر ما همان ایرانیان آن زمان هستیم؟ طوری درباره درویدادهای هزارسال قبل حرف می زنیم که انگار تمام حقایق نزد ماست و تمام فاکتها را تمام و کمال در اختیار داریم . ما هشت سال با عراق جنگیدیم و هنوز قهرمانها و ضد قهرمانهای جنگ زنده اند هزاران ساعت قیلم و نوار و هزاران صفحه خبر و نوشته از آن جنگ موجود است ولی هنوز کاملا نمی دانیم بالاخره بعد از فتح خرمشهر کی بود که جنگ را ادامه داد یا آیا واقعا به ما پیشنهاد غرامت دادند؟ اما درباره حوادث حمله هزارسال قبل اعراب و توحش آنها طوری با اطمینان و مطمئن اظهار نظر میکنیم که انگار خودمان شاهد بوده ایم و البته حاصل این طرز نگاه می تواند نفرت ملی باشد. به نظر من نگاه ما به نام خلیج فارس قبل از آنکه ناشی از حق ما باشد از منظر نفرت به اعراب است وگرنه ما خودمان به راحتی و عین آب خوردن در همین داخل ایران اسامی تاریخی را تغییر میدهیم و اصلا اعتنائی به اعتراض ها نداریم (نظیر تغییر نام تاریخی آذربایجان از بخشی از سرزمین تاریخی آذربایجان و نام استان اردبیل برآن گذاردن) و این نگران کننده است چرا که ما بایستی با اعراب با ترکها با افغانی ها با کردها با پاکستانیها و .. در همین منطقه زندگی کنیم و برای زندگی نیاز به احترام و تفاهم داریم نفرت پراکنی و عصبیت جز ایجاد نفرت متقابل ثمر دیگری نخواهد داشت تمام دانشمندان ما و تمام داشته های ادبی و هنری ارزشمند ما محصول صلح بلند مدت در جامعه ماهستند برای صلح بلند مدت باید به دنبال گذشت ، شنیدن ، تفاهم و تساهل باشیم.
۴۶۵۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱٣۹۱       

    از : لقمان شمال

عنوان : در تائید نظر بعضی از هموطنان متعهد و وطندوست
قرار داد عدم «تعرض و تجاوز» بین هیتلر و استالین در سال ۱۹۳۹ برای تقسیم لهستان بین خود، فقط ایجاد یک فرصت برای آمادگی آغاز بزرگ تجاوز باروپای شرقی و روسیه بود. قرار داد ۱۹۷۵ رژیم شاه براثر فشار متولی و حامی خود انگلیستان با شیوخ عرب بر سر تجزیه بحرین و جزایر دیگر در خلیج فارس «کپی برداری» از همان قرار داد فاشیستی برسر لهستان بود. گرفتن بحرین از ایران آغاز برای تجاوز بزرگتری از جانب این عروسکهای استعمار برعلیه موجودیت و منافع ایرانیان است و این مسئله را بارها در تهدیدها و جنکها و خسارتهای جانی و مالی بایران نشان داده اند. مسئله تغیر نام قدیمی خلیج فارس با پرداخت میلیاردها که بوی نفت دارد، و یا ادعای مالکیت بر روی جزایر ایران در منطقه خلیج فارس و دریای پارس و یا تمام سعی و کوشش جنایتکارانه برای تجزیه خوزستان و نامگذاری به « عربستان» و و و نیست. این اقوام عقب افتاده تاریخی با کمک جنایتکاران جهانی و صیهونیسم دشمنی با فرهنگ و موجودیت ایران را همانند دشمنی هیتلر بساکنان اروپای شرقی هدف خود قرار داده اند، صرفنظر چه نوع حکومت و رژیمی در ایران قرار گرفته باشد. دشمنی دیرینه آنها فقط بفقط متوجه مردم در سرتاسر ایران است و اصلآ هیجگونه اختلافی با هیئت حاکمه جنایتکار و ضد بشری فعلی در ایران ندارند. جامعه بدوی عربستان هنوز که هنوز است نصف جمعیت آن یعنی زنان بعنوان انسان «بحساب» نمیآیند و اجازه راندن « ماشین و نقلیه خود رو» را ندارند، زیرا جز شتر سواری و شمشیر زنی چیزی دیگری را فرا نگرفته اند و بوی از تمدن جند هزار ساله بشری نبرده اند. چگونه میتوان انتظاری بجز دشمن تراشی و زیر فشارقرار دادن ۷۵ میلیون ایرانی در ازای خوشخدمتی باستعمار داشت؟ آنان لیاقت دوستی با ایرانیان را ندارند و بی جهت دست دوستی براساس همسایگی بسوی آنها دراز کردیم و میکنم آنها همان سوء استفاده از دوستی مان میبرند که روسیه تزاری جدید در عرض این سی سال اخیر سودهای کلان برد که کمتر از امریکایی و یا اروپایی نبود.بنابراین جلوی یاوه گویی های آنها راجع بسرحدات و منافع مردم ایران حتی اگر رنگ «ناسیونالیستی» بخود بگیرد، مجاز است. در مقابل خواستهای فاشیسم، فقط «ناسیونالیست» و حس وطندوستی است که یارای دفاع از کشورش را دارد همانگونه جوانان غیور ما در مقابل حمله بیشرمانه و فاشیستی اعراب تحت لیدر آنان صدام حسین، بایران در سی سال پیش رفتار نمودند.
۴۶۵۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱٣۹۱       

    از : امیر جهانفر

عنوان : دفاع از نام خلیج فارس را به ناسیونالیسم، نسبت ندهید
نام خلیج فارس، با قدمتی چند هزار ساله، نامی جهانی و مورد استفاده سازمان ملل متحد است. اولین بار در دهه ی ۵۰ قرن گذشته ی میلادی، آقای عبدالناصر، سردمدار و مبلغ پان عربیسم افراطی، این نام را دگرگون کرده. کشورهای عربی، از جمله عربستان سعودی (من نقشه سال ۱۹۵۲ این کشور را دیده ام و بسیار متأسف شدم که به هیچ ترتیبی نتوانستم آن را ضمیمه این یادداشت کنم)، در نقشه های تا دهه ی پنجاهِ میلادیِ خود، نام خلیج فارس را درج می کرده اند.

گویا نام گزاری آقای عبدالناصر بر این استدلال استوار بوده (مانند استدلال آقای امیدلی)، که چون بیشتر ساکنان اطراف خلیج فارس، عرب هستند، پس منطقی است نام آن، به خلیج عربی تغییر داده شود. این نوع استدلال بسیار ابتدایی و کاملاً بی اساس و بیشتر به یاوه شبیه است. چون در این صورت باید نام های مناطق زیر هم به سرنوشتی مشابه دچار گردند.

خلیج عدن (بین یمن، سومالی و جیبوتی)، خلیج تایلند (بین تایلند، کامبوج، مالزی و ویتنام)، همچنین دریای عمان با بیشترین ساحل با ایران و پاکستان، خلیج فنلاند (استونی، روسیه و فنلاند)، خلیج مکزیک (کوبا، مکزیک و بیشترین خشکی با آمریکا) و جز آن. می بینیم که نام گزاری مناطق مشترک، ربطی به مشاع بودن آن ها نداشته، و به نظر می رسد که در این مناطق، یا تنفر قومی و ملّی وجود ندارد، و یا به آن شدّت نیست که دامن نام های بین المللی را بگیرد.

توجه آقای حیدری را به تغییر نام شهرها و مناطق مختلف کشور روسیه و دیگر کشورهای تحت سلطه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، جلب می کنم. این تغییرات تنها شامل اسامی شهرها و مناطق نشد، بلکه نام گزاری مردمان، و تحمیل زبان روسی را هم شامل شد.

بنابراین دفاع از نام ها را، نباید به ناسیونالیسم و تعصب مردم ایران نسبت داد. چون می بینیم که انترناسیونالیست های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی هم چنین کرده اند. حال این گناه بخشی از مردم ایران نیست که خواسته های به حقشان، سوء استفاده جمهوری اسلامی را در پی دارد. طبعن این هموطنان نمی توانند دست روی دست بگزارند، و به دلیل احتمال بهره برداری رژیم، از اقدام مناسب خودداری کنند.

ما در زمان محمد رضاشاه پهلوی، شط العرب را، اروندرود نامیدیم، که در داخل کشور اعتبار داشت. ولی در مکاتبات رسمی، همان نام شط العرب استفاده می شد، و هیچ تحمیلی هم به کشورهای عربی، برای استفاده از نام اروند رود نشد. کشورهای عربی هم می توانند هر نامی که دلشان می خواهد، بر روی خلیج فارس بگزارند، ولی از منظر جهانی باید از نام خلیج فارس استفاده کنند، که چنین نمی کنند، چون سوء نیت دارند.

ما در مکاتبات رسمی، روسیه را، راشیا، دریای خزر را، کاسپین سی ... می نامیم. چون اگر چنین نکنیم، باید منتظر اعتراض جدی آن کشورها باشیم. نمونه آن اعتراض آقای پوتین، رئیس جمهور روسیه، به آقای خاتمی، در بیان دریای خزر، در چند سال می باشد.
۴۶۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱٣۹۱       

    از : آشنا ...

عنوان : "انترنسیونالیستهایی " که خود را "کمونیست"جا میزنند ...
" ادا مه....بهانه این است که رژیم جمهوری اسلامی استبدادی و مذهبی‌ است و در سرکوب مخالفان از هیچ جنایتی رویگردان نیست.این اپوزیسیون رنگهای گوناگونی بخود میزند ، ولی‌ در ماهیت امر همه آنها چه بخواهند و چه نخواهند ، در کنار امپریالیستها ایستاده اند. برخی‌ خود را "انترناسیونالیست" جا میزنند و بر ضّد میهن پرستی‌ می‌نویسند،تا تجزیه ایران و اشغال جزایر سه گانه را توسط امپریالیست‌ها بی‌ اهمیت جلوه دهند . خنده دار است که این "انترنسیونالیستها" که خود را "کمونیست"جا میزنند ، تا نیروهای سالم کمونیست را فریب دهند،یکدل و یک زبان از تمامیت ارضی اسرائیل و میهن پرستی‌ صهیونیستی دفاع کرده و سرزمینهای اشغالی فلسطین را بخشی‌ از خاک اسرائیل میدانند. قلم بدستان آنها فقط بر ضّد میهن پرستی‌ ملتهای دربند و ممالک زیر سلطه قلم فرسایی میکنند.
بعضی اسلام ستیزی را عمده میکنند،زیرا در اینصورت مبارزه ضّد امپریالیستی تحت الشّعاع مبارزه ضّد مذهبی‌ قرار گرفته و همه اپوزیسیون بالقوه ضّد رژیمی را ، در صورت حاد شدن خطر اشغال،در کنار امپریلیستها قرار میدهد.آنها اسلام ستیزی و بی‌ وطنی را بر فرق خود نوشته اند. در حالیکه جنگ فرسایشی در ایران در جریان است و تهدید به اشغال جزایر ایرانی‌ در دستور کار است آنها تبلیغ میکنند، که باید جنبش لختی‌ها به راه انداخت،زیرا با لخت شدن گویا اسلام سرنگون میشود.آنها "انترناسیونالیست" اند،زیرا از لخت و عور شدن دخترن مصری و همدردی دختران اسراییلی با آنها حمایت میکنند و خودشان نیز فرمان لخت شدن دختران ایرانی‌ را صادر میکنند و تقویم‌های لختی چاپ میکنند آنها با این نظریات زن ستیزانه و مبتذل که زنان را مانند همه تبلیغات نیازمندیهای عمومی سرمایه داری ، به کالا تبدیل می‌کند،افکار عمومی را از مسائل مهم جامعه ایران،منحرف میسازند و مانند خود جمهوری اسلامی که همه مشکلات جهان را مشگل جنسی‌ جلوه میدهند،آنها نیز در همان عرصه با رژیم جمهوری اسلامی به رقابت می‌پردازند.کارزارهای آنها صرفا برای منحرف کردن افکار است،تا کسی‌ به سخنان اوباما که دخالت آشکار در امور داخلی‌ ایران بوده و صدور فرمان تجاوز محسوب میشود توجه نکند.برای آنها مهم نیست که خلیج فارس خلیج عربی‌ شود و سه جزیره‌ به مالکیت امارات در آیند،مهم این است که این رژیم مذهبی‌ اسلامی صدمه بخورد و به زعم آنها تضعیف شود. این عده فقط نقش جاسوسی خویش را کم اهمیت میدهند،زیرا روشن است که رژیم جمهوری اسلامی در ایران نمی‌تواند تا ابد بر سر کار بماند،ولی‌ ایران و خلیج فارس و جزایر سه گانه تا کره زمین باقی‌ است،در این منطقه ماندنی هستند ..
۴۶۵٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱٣۹۱       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : جنایات و صدماتی که قوم عرب بر ایرانیان آورده، حدی نیست.
۱ ـ عربستان سعودی باکمک انگلیستان بحرین را برای خود جدا کرد
۲ ـ عربستان سعودی و بانضمام شیخ نشینهای حوزه خلیج فارس حمله فاشیستی صدام حسین بایران را برای اشغال خوزستان تامین کردند و او ا راغب شدند که موجب کشتار صدها هزار جوان و خرابیهای بجا مانده که گفته میشود بالغ بر صد و هشتاد میلیارد میشود، و این رژیم اسلامی ضد ایرانی باز هم بهمان کشور متجاوز عراق بخشید.
۳ ـ تغذیه مالی و تسلیحاتی بیک مشت مزدور عرب زبان در خوزستان برای کشتار و انفجارها و تغیر نام خوزستان به « عربستان».
۴ ـ اجازه ایجاد چنان پایگاههای نظامی امریکا ـ اسرائیلی در عربستان برای ضربه زدن و حمله نظامی بایران.
۵ ـ تشویق امیر نشینان دست نشانده حوزه خلیج فارس بر دشمنی با مردم و موجودیت ایران و ادعاهای مسخره و مالیخولایی در مورد سه جزیره ایرانی در خلیج فارس.
۶ ـ بالا بردن تولید نفت برای جایگزین کردن نفت ایران در بازارهای جهانی و نقش اساسی برای ایجاد تحریمهای احتیاجات اولیه مردم ایران.( امروزه هر ابله ای درک میکند واردات ایران برای مواد غذایی و مایحتاج اولیه از صادرات نفت بمیزان سه و نیم میلیون بشکه در روز بود که امروزه باکمک و یاری مستقیم شیخهای عرب صادرات نفت ایران نزدیک یک میلیون در روز رسیده و بهمان اندازه مواد غذایی و بهداشتی و پزشکی کمتر وارد میشود، نتیجه اش مرگ تدریجی مردم ایران توسط این دشمنان دیرینه ایران و ایرانیت.
۷ ـ هیچ دشنامی، هیچ توئینی بیشتر از این نیست و نخواهد بود که یک شیخ عرب و یا عرب زاده بگوید که ایرانیان » عرب» هستند. البته میتوانند بگوید که حاکمان ایران عرب و از بقایای نژاد آنها هستند که در مدت سی سال اینهمه جنایت در ایران مرتکب شدند و یاد آور حمله اقوام مغول و عرب هستند.
و
و
حال آقا و یا خانم umit umitli اگر شما یک ایرانی آزاده ای بودید برای اینکارهای دشمنانه و نژادپرستانه حاکمان عرب از کوچک و بزرگ برعلیه ایران، برای آنها و خصوصآ شیخ آل سعود «لوح افتخار» و تشکر نامه میفرستادید؟ در نوشته خود مینویسید که «با این حجم عظیم از عصبانیت که آقای حافظه تاریخ آنها را دشنام میدهد» شما انتظار دارید بپاس «خدماتی» که همدستی با جنایتکاران جهانی و محلی بر علیه ما ایرانیانو برای آنها کف و هلهله نمایم( نمیدانم از نوشته من کدامین را «دشنام» بامیران میدانید). این کار «مهم و توجیه کننده» جنایات این قبایل را نسبت بایران و ایرانیان بعهده دیگران میگذارم. آنها «اجازه» دارند هر نامی که بخواهند داشته باشند ولی هرگز قدیمی تر از پارس و ایران نمیتوانند باشد. آنها پشتشان ینگی ایستاده و در زیر سایه مبارک آنها «جرس» خوانی میکنند غافل از اینکه سایه بزرگتری از همان یانگیها محمدرضا پهلوی را در خود « محفوظ» میداشت و چه بسر او آمد، این قماش تازه بدوران رسیده های بی ریشه که جای خود دارند. ایرانیان هرگز صدماتی که اعراب بما وارد کرده است از یاد نمیبرند. در طول تاریخ جند هزار ساله اران اقوام و حشت و بی فرهنگ زیادی بایران حمله کرد و آنرا هم اشغال نمود ولی همیشه و همیشه و در هر یادآوری تاریخی ، فقط حملات اقوام مغول و اعراب در حافظه ایرانیان نقش بسته است و بکار برده میشود، حتی با گذشت ۱۴۰۰ سال از جنایات قادسیه. عواقب دشمنی آنان بما در این چند دهه اخیر که جای خود دارد.
۴۶۵۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : خلیج عربی و اروند رود
جناب umit umitli
این موضوع قبلا در اخبار روز مفصلا مورد گفتگو بوده و نظر
من آن بوده و هست که جهت رفع ابهام و گیجی ، اسامی نباید تغییر کنند.
از جمله دلائل من هم که قبلا ذکر شد یکی این بود که وقتی پس از سالها
به تهران رفته بودم اسامی جدید چنان مرا گیج میکرد که خود را کاملا
در شهر دیگری میدیدم. دیگر آنکه امریکا پس از تصرف قسمتی از
مکزیک نه تنها نامها را تغییر نداد بلکه در بسیاری از نواحی بر محلات
جدید هم نام اسپانیایی میگذارند. نام لوس آنجلس هنوز همان است که صد ها سال
پیش بود و صد ها شهر و دهات دیگر. اما در خاور میانه هر خان و شیخی که
بقدرت میرسد نام خود را بر مکان ها میگذارد و امریکا هم کمک میکند که
نامهای جدید ما مثلا خلیج عربی و اروند رود برسمیت شناخته شوند! و سیاست
تفرقه بیانداز و حکومت کن اجرا شود. دیوانه ای بنام جمال عبدالناصر که در
همه چیز شکست خورده بود جهت عوام فریبی نام خلیج فارس را که ربطی به
مصر ندارد تغییر داد و عرب های نادان تر از ما هم دنباله آنرا گرفتند و به اینجا
رسیدیم که میبینید.
نام ، وسیله سهولت یافتن و شناختن است نه بازیچه هوس های شیخ و شاه و سیاست روز.
۴۶۵۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱٣۹۱       

    از : umit umitli

عنوان : ]چرا اصرار
پیروز عزیز منطق تاریخی برای دفاع از نام خلیج فارس منطق قابل قبولی است ولی منطق جامعی نیست چرا که نام ها را مردمان میگذارند و مردمان هم میتوانند آنرا بردارند یا عوض کنند یا نام دیگری را هم به آن اضافه کنند نام تاریخی فارس را مردمان گذارده اند و اکنون بخشی از این مردمان که اتفاقا از ینگه دنیا نیامده اند بلکه مثل ما مالک مشاع خلیج فارس هستند میخواهند اسم دیگری بر روی آن بگذارند چرا نباید حق اینکار را نداشته باشند آیا کتمان مالکیت مشاع آنان بر خلیج ممکن است؟ اگر نیست پس حق آنان هم قابل کتمان نیست بنده هم میگویم فارس باشد ولی با این حجم عظیم از عصبانیت که آقای حافظه تاریخ آنها را دشنام میدهد میتوان از نام فارس دفاع کرد؟بعلاوه از نظر اخلاقی وقتی خود ایرانیها اسامی تاریخی را عوض میکنند یعنی اصالتی برای اسامی تاریخی قائل نیستند چطور به خودشان اجازه میدهند با تکیه براستدلال تاریخی از نام خلیج فارس دفاع کنند؟ برای نمونه نام اروند رود در تمام کتابهای تاریخ مدارس ایران در دهه سی و چهل شط العرب است یا نام تاریخی خرمشهر محمره است یا نام تاریخی مشکین شهر خیاو است اگر دولت و مجلس ما مجاز به تغییر نامهای تاریخی از زبانهای دیگر به فارسی هستند دولت و مجالس دیگران هم طبعا این اجازه را دارند
۴۶۵۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱٣۹۱       

    از : الف ـ پرسشجو

عنوان : حکایت سیر و پیاز
همه این شعر پروین اعتصامی را خوانده اند که « سیر، یک روز طعنه زد به پیاز ، تومسکین چقدر بد بوئی
گفت، از عیب خویش بی خبری ، زان ره از خلق، عیب میجوئی »
حال این جوان در همه استدلال خود از بستر ناسیونالیستی ضد ایرانی و پان عربیست استفاده کرده که بما بقبولاند که ایرانیان «ناسیونالیست» هستند، زیرا گویا میدانی و یا کلوپ ورزشی را بنام ایرانی خلیج فارس نهاده شده است. و اصولا استفاده از کلمه «فارس» باعث ایجاد ناراحتی روانی برای شیخ نشینهای دور و بر خلیج فارس میگردد و این آقا معتقد است که، ایرانیان اصلآ چه حقی دارند که بجزائر مربوط بخودشان رفت و آمد نمایند. این قبیل استدلال، قضیه آن سیر بد بو و بد طینت آن شاعره گرانقدر ایرانی را بیاد میآورد. این رژیم مستقردر ایران آنقدر «ناسیونالیست ایرانی» است بقول شاعر دیگر ایرانی، پولها و ثروت ایران را بباد میدهد و بجیب یک مشت عرب و عرب زبان در غزه و لبنان و فلسطین میریزد در حالیکه بلوچ، کرد، فارس درتکاپوی بدست آوردن قطعه نانی است. مردم از بی دوای و کمبود بیمارستان هلاک میشوند و آنها در ممالک اسلامی عربی برای برادران عرب خود بیمارستان میسازند و کمکهای اولیه پزشکی دائر مینمایند. این رژیم اخوندیسم اسلامی در ایران چکار باید انجام بدهد تا این آقای «طعنه» زن متوجه گردد ملاها حاکم در ایران بیشتر ضد مردم ایران هستند تا نماینده ناسیونالیست ایرانی. سردمداران با شکل و شمائل عربی و آشنا بافکار عقب افتاده آنان و در راه تبلیغ اسلام عربی، زبان عربی را بهتر از زبان فارسی تکلم میکنند وحتی افکار پوسیده آنان از همان مکتب و مذهب غیرا ایرانی سر چشمه میگیرد. ایرانیان آزادمنش و با فرهنگ جلوی یاوه گوئی های این قبایل را خواهند گرفت.و گستاخیها و ظلمی که آنها امروزه بمردم ایران مینمایند، روزی پاداش خواهند داد.
۴۶۵۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣۹۱       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست