چشم در چشم در جهت تنویر افکار
-
مارال سعید
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : رامسس
عنوان : خانم مارال سعید
نمیشود کمی فارسیتر بنویسید؟ آخر این هم شد فارسی:
«لیک (!) سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) سعی نموده و مینماید معجونی از همهی اینها باشد و آنچه کمتر باشد و هست، بودن یک حزب سیاسی است» تازه این جملهی اولاً زشت، ثانیاً مخدوش را بر پیشانی نوشتهتان هم نشاندهاید.
۴۶۷۰۶ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣۹۱
|
از : برزویه طبیب
عنوان : پاسخی شخصی
این جواب پاسخی شخصی است و من ارتباطی با فداییان اکثریت جز انکه مقاله های من را که سایتهای دیگراز جمله اخبار روز، قابل نشر تشخیص نداده اند منتشر میکنند،ندارم.باری به هرجهت. فرموده اید:نمیتوانیم اعلام نمائیم که ما یک جریان سیاسی هستیم ولی نگاهمان معطوف به کسب و یا شرکت در قدرت نیست..از نقطه نظر من ،جریان سیاسی نماینده پرولتاریای نوین در پی کسب قدرت و یا حتی شرکت در ان نبوده بلکه در پی تفویض قدرت بدون قید وشرط به پرولتاریا است
.فرموده اید :مثلا ً واضح است که یک حزب سیاسی میتواند طرفدار حقوق بشر باشد ولی وظیفه اش آن نیست که یک NGO حقوق بشری انجام میدهد و همینطور برعکس یک NGO وظیفه اش دخالت در سیاست نیست...از نقطه نظر من ،بقول خمینی همچنانکه دیانت او همان سیاست او بود،جریان سیاسی پرولتاریای نوین نیز سیاستش عین حقوق بشر است وحقوق بشرش عین سیاست اوست.
فرموده اید:چگونه شما بر اساس یک فرمول ساده، طرفداران سلطنت را در کنار طرفداران ولایت فقیه نشانده اید؟ ..یگانگی این دو در به رسمیت شناختن یک فاکتور سیاسی خارج از حیطه اختیار رای مردم است که حتی اگر در اغاز، براساس رای مردم برقرار شود بلافاصله فعال مایشاء میگردد.
فرموده اید:سازمان متبوع شما با تعریف نوینی از "حقوق و وظایف اعضا" در میان جریانات سیاسی ایران شاخص است...بخشی از مقاله سابقم را ذکر میکنم....حال سئوال اینست که اگر پرولتاریا طبقه ای ناهمگون است، چرا انتظار داریم که سازمان نماینده این اقشار کوناگون، در ساختار، همگون و یکپارچه باشد؟ آیا ناهمگونی اقشار پرولتاریا ایجاب نمیکند که نمایندگان آن نیز مجموعه ای از احزاب، سازمانها، فراکسیون ها، و حتی فعالین منفردی باشند که بر پایه استراژی مشترک، (امحای استثمار، انترناسیونالیسم٬ ازادی وسیع که امکان برقراری جامعه آلترناتیو را بر پایه اتحاد اگاهانه و داوطلبانه اکثریت قریب به اتفاق فراهم می اورد)، تاکتیک های گوناگونی را پیش میبرند؟ اگر بورژوازی میتواند علیرغم گوناگونی احزاب وسازمان های سیاسی، فئودالیسم را سرنگون وچندین صد سال پرولتاریا را منکوب کند، چرا ما از این کار عاجز باشیم؟....
.فرموده اید: آیا سازمان متبوع شما آماده گی این را دارد که با دیگر نیروهای سرنگونی طلب (جدا از آنان که خواهان حمله ی نیروهای نظامی کشورهای دیگر به ایران هستند) در زمینه ی ایجاد «جبهه ی واحد ضد دیکتاتوری» وارد گفتگو و تعامل سیاسی شود؟ اگر پاسخ مثبت است لطفا ً بفرمائید چگونه؟..سرنگونی طلبی به معنای ضد دیکتاتوری بودن نیست حتی اگر با مخالفت با دخالت خارجی نیز مزین باشد.بدیهی است با بخشی از این نیروها میتوان تعامل و
گفتگو کرد،همچنانکه با بخشی از نیروهای اصلاح طلب، ولی نه به عنوان اجزای جبهه ضد دیکتاتوری.موید باشید .برزویه طبیب.
۴۶۷۰۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣۹۱
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|