یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نهضت مقاومت ملی: به مناسبت بیست و یکمین سالروز قتل دکتر شاپور بختیار

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حافظه تاریخ

عنوان : با «اگر و مگر» هر تحلیلی بی پایه است.
این مسئله بسیار صحیح و درست است که بعد از هر اتفاقی، آدمی بجهت کسب تجربه بدست آمده «آگاه تر» از قبل است. اگر امروزه آقای کلینتون رئیس اسبق امریکا در مورد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ عذر خواهی میکند، از اهمیت جنایتی که آقای ایزنهاور رئیس جمهور وقت امریکا، در مورد مردم ایران با کودتای شعبان بیمخها و آیت الله های درباری انجام داده، کاسته نمیکند. اینگونه استدلال نمودن که اگر «چپ» اینکار و یا آن کار را نمیکرد… وهیچ روشن نمیگردد از کدام چپ متشکل، با دیدوسیع و با درا بودن برنامه حقیقی و نه کپی شده از این و یا انقلابات جهان ووو صحبت میگردد. شاید منظور کامنت گزار گروهکهای چپی که در محافل دانشجویی خارج از کشور دنبال استدلالهای آنچنانی برای «رو» کم کردن دیگر حریفان و رقیبان نظریه «علمی» است. بجای آقای بختیار هر کس دیگر که برسر کار میآمد با توجه بشنیدن «صدای انقلاب» از جانب اعلیحضرت جلوی «تغیرات» را نمیتوانست بگیرد. بیشرمانه خواهد بود که رفرمهای که در این سی و چند روز زمامداری آقای بختیار بحساب او و نه بحساب مبارزات دوساله مردم ایران دانست. فراموش ننمائیم که شرایطی که مبارزه پیگیر آزادیخواهانه مردم محمدرضا مجبور بقبول شنیدن صدای انقلاب و یا دادن پست نخست وزیری باین و یا آنفرد که البته «کاندیدا» هم بیش از تعداد انگشتان یک دست نبودند، شد. بحث بیشتر بر سر این است که مردم بیشتر از آنچیزی که آقای بختیار اجازه «دادن» را داشت، میخواستند. بنابراین عدم پشتیبانی کل مردم از پیاده شدن پاره ای از خواستها که شرکت و یا بدون شرکت آقای بختیار ضرورتآ انجام میگرفت، از این زاویه باید دید. و چپ مورد نظر این جناب کامنتگذار هم اجبارآ دنبال توده مردم (آگاه و یا بدون آگاه» رفت و همسویی مخالفتش با دولت بختیار را ضامن بقاء خویش میدید. نه چپ ایران و نه سازمانهای ملی و باسابقه ایران این «شهامت» و دید دور برد سیاسی را بخاطر اختناق چند دهه دوران دیکتاتوری محمدرضاشاهی را نداشت و هیچ « وزنه» وزین سیاسی در جامه هم نبود که بتواند در قبال اوج اعتراضات مردمی سد «اعتدال» را ایجاد نماید. و باهمسویی با خس و خاشاک در این رود عظیم انقلاب متآثر از اصل «تقیه» جریانهای عقب مانده مذهبی با عمامه و یا با کراوات یکی پس از دیگری با متد شناخته شده تاریخی در همسایه شمالی ایران، از بین رفتند. اگر غیراین بود و آقای بختیار میتوانست باکمک دیگران، شرایط را بنفع مردم و سلامت اجتماع انجام دهد، شاید لغزشهای بعد از خروج وی از ایران زندگی سیاسی وی را تحت شعاع قرار نمیداد. ولی بحث برسر اینست که با اگر نتوان به تحلیل تاریخی پرداخت. ناگفته پیداست که بودن هر فردی در رژیم وابسته و دیکتاتوری سابق بمراتب «بهتر» از این رژیم وحشت و ضد ایرانی و جنایتکار تاریخ معاصر در ایران است. ولی همانگونه که میدانیم، دیروز گذشت و برگشت ناپذیر است و دوران حکومت سلطنتی پهلوی در ایران بسته شد. مبارزه مردم ایران برای آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی در نظام جمهوری بیش از سی سال است که ادامه دارد و دیر و یا زود این مبارزه برعلیه آنطرف سکه که ارتجاع مذهبی است بپیروزی خواهد رسید.
۴۷۰۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱٣۹۱       

    از : علی قدیمی

عنوان : شانسی که چپ از دست داد
مردم ایران بخاطر استبداد فردی شاه از یکسو و استبداد سیاه دینی از سوی دیگر امکان و فرصتی برای اینده خود و کشور ایران را نداشتند.با هزاران تاسف جریان چپ با حمله به بختیار و مزدور خواندن او به کمک ارتجاع سیاه رفت و خود همکار جلادان اسلامی شد تا خیاط هم در کوزه افتاد.چپ در وقع با این خیال خوش بود که به سادگی میتواند اخوند و نیروی مذهبی از جمله مجاهد را از میدان بدر کند و خود حاکم برکشور شود غافل از انکه اخوند در طول هزار سال گذشته نبض دینی مردم را در دست دارد.امروز پس از سی سال از ان دوران هنوز چپ ایران از اندیشه انقلاب و کودتا دست بر نداشته و هنوز نمیتواند فکر کند که در حکومت بختیار بهتر میتوانست رشد کرده و سازمان اجتماعی کارگران را بوجود اورد.
نه تنها حکومت پهلوی بلکه چپ و مذهبیون دردشمنی با اندیشه ملی گرائی و ازادی و دمکراسی تفاهم نظر دارند.متاسفانه باید سازمان جبهه ملی را به این گروه اضافه کرد که فریفته اخوند شدند و از خود برنامه ای نداشتند.
اقای بختیار نماد فرهنگ نوین و دمکراسی در ایران بود و چپ ایرانی نه خود توانائی معرفی شخصیتی چون بختیار را داشت ونه ایمانی به ازادی و دمکراسی.
(شعار دمکراسی و ملی هردو فریب خلق اند) را چه کسی در دهان تودها گذاشت؟
بختیار نوکر بی اختیار منقل و بافور را بیار ایا در خدمت به مردم و خلق و دمکراسی بود؟
ایا چپ ایرانی به این باور رسیده است که که بختیار بهتر از اخوند میتوانست در خدمت جامعه ایرانی باشد واین همه جنایت و توحش در حکومت او ممکن نبود؟

اگر امروز در ایران انتخابات ازاد میبود بنظر شما چه کسی رای بیشتری خواهد اورد؟

اقای بنی صدر رفیق کیانوری برادر مسعود رجوی کاک شهید قاسملو برادر سروش
و یا اقای بختیار ؟
۴۶۹۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱٣۹۱       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : دکتر بختیار بخشی کوچکی در تاریخ اجتماعی نقش داشت، او را « راحت» بگذارید
طبق اسناد بلافاصله بعد از حمله برق آسای ارتش مزدور صدام حسین بکمک و پشتیبانی اکثر کشورهای غربی بایران، رژیم جنایتکار حاکم در عراق اعلان نمود که در «صد ساعت دیگر در شهر اهواز دولت موقت تشکیل میگردد». میتوانید حدس بزنید که در آنزمان چه «کسی» با دولت و با کابینه اش در بغداد منتظر « پیروزی» صدام حسین بخوردن «آب خنک» در انتظار بود. موقعیکه آقای بختیار از عربستان این دشمن دیرینه ایران و ایرانیان کمک مالی فراوانی گرفت و اقدام بنشر نشریه بزبان عربی برای زائران خانه خدا برعلیه ایران کرد. دکتر بختیار بعد از فرار از ایران از یاد برده بود که « کوله بار» دوران مبارزاتی را خود را هم با خود ببرد تا چراغ راه مبارزاتی در خارج قرار گیرد. و بازهم طبق اسناد بعد از رفتن دکتر بختیار (۱۳۶۰) بامریکا و تماس با آنان با ایجاد « کودتای» در داخل تشکیلات خویش تمامی عناصر صادق و ملی را از دور وبر خود دور نمود و بیانیه معروف را با دکتر علی امینی «مشاور» پادشاه جوان (رضا پهلوی) منتشر نمود و معتقد شد که « دموکراسی فقط در نظام شاهنشاهی امکان پذیراست» و چهره واقعی خود را در رابطه باقبول یک تنه (دون کیشوت مآب) و بدون پشتیبانی حتی دوستان و « همرزمانش» بسیار نزدیکش پست نخست وزیری را نمایان کرد. نجات تاج و تخت استبداد در ایران بهر قیمتی.
۴۶۹۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : دکتر بختیار بخشی کوچکی در تاریخ اجتماعی نقش داشت، او را « راحت» بگذارید
طبق اسناد بلافاصله بعد از حمله برق آسای ارتش مزدور صدام حسین بکمک و پشتیبانی اکثر کشورهای غربی بایران، رژیم جنایتکار حاکم در عراق اعلان نمود که در «صد ساعت دیگر در شهر اهواز دولت موقت تشکیل میگردد». میتوانید حدس بزنید که در آنزمان چه «کسی» با دولت و با کابینه اش در بغداد منتظر « پیروزی» صدام حسین بخوردن «آب خنک» در انتظار بود. موقعیکه آقای بختیار از عربستان این دشمن دیرینه ایران و ایرانیان کمک مالی فراوانی گرفت و اقدام بنشر نشریه بزبان عربی برای زائران خانه خدا برعلیه ایران کرد. دکتر بختیار بعد از فرار از ایران از یاد برده بود که « کوله بار» دوران مبارزاتی را خود را هم با خود ببرد تا چراغ راه مبارزاتی در خارج قرار گیرد. و بازهم طبق اسناد بعد از رفتن دکتر بختیار (۱۳۶۰) بامریکا و تماس با آنان با ایجاد « کودتای» در داخل تشکیلات خویش تمامی عناصر صادق و ملی را از دور وبر خود دور نمود و بیانیه معروف را با دکتر علی امینی «مشاور» پادشاه جوان (رضا پهلوی) منتشر نمود و معتقد شد که « دموکراسی فقط در نظام شاهنشاهی امکان پذیراست» و چهره واقعی خود را در رابطه باقبول یک تنه (دون کیشوت مآب) و بدون پشتیبانی حتی دوستان و « همرزمانش» بسیار نزدیکش پست نخست وزیری را نمایان کرد. نجات تاج و تخت استبداد در ایران بهر قیمتی.
۴۶۹۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : الف باران

عنوان : نهضت " مقاومت ملی‌"...!
کابینه دست نخورده شاهپور بختیار در عراق و قسمتی‌ دیگر از ارتشیان در ترکیه به صدام حسین , در جنگ ایران و عراق , اسرار نظامی ایران را میدادند و جنگ را به نفع صدام رهبری میکردند ! آیا استراتژی و تاکتیک آنها در "نهضت مقاومت ملی‌" از افتخارات تاریخی‌ نهضت محسوب میشوند ؟ ...
خبرنگاری از خود آقای شاهپور بختیار سئوال کرد که : "شما را متهم به پذیرش کمک مالی اسرائیل میکنند" (بطور حتم ویدئوی این گزارش در یوتیوب وجود دارد ) در جواب خبرنگار، آقای شاهپور بختیار فرمودند که : " برای سرنگونی جمهوری اسلامی من از قطب شمال تا قطب جنوب هر کمکی‌ را قبول می‌کنم" ! آیا با این عقاید.."نهضت مقاومت ملی‌" , کلمه به کلمه هویت و یا اصالتی دارند ؟
۴۶۹۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست