یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سازمان افسری حزب توده ایران و کودتای ۲۸ مرداد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مسعود بهبودی

عنوان : صراحت در ابراز نظر نشانه صداقت است و نه کثافت
شما اسم خودتان را هم اشتباهی نوشته اید.
میتوان براحتی آب خوردن هندوانه زیر بغل این و آن داد.
این جور کارها برو بیا دارد.
با تعارفات کشکی اما نمی توان کمکی به دوستی کرد.
کاش یکی هم پیدا می شد و معایب مرا و راه رفع انها را گوشزد می کرد.
داروی تلخ برای درمان درد است و از صد محبت کشکی بهتر است.
چیزی ارجمندتر از حقیقت عینی و کشف آن و پاسداری از ان وجود ندارد.
حزب توده خادم همین حقیقت عینی باید باشد و نه ماست مالی حقایق.
خون بیش از اندازه از اندام حزب توده ریخته شده است.
بس است، دیگر.
۴۷۵۶۵ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۱       

    از : خسرو گلستانی

عنوان : برای مسعود بهبودی
دوست من، اولاً من "از بر کردن" را برای تاریخ حزب توده ایران به کار بردم، نه برای جهان بینی آن. ثانیاً، من ان را داخل گیومه نوشتم و این به معنای نفی "از بر کردن" است. لطفاً با زبان پاکیزه حرف بزن، که زبان همیشگی حزب بوده است. با این حال، روی چشم، سعی می کنم به توصیه ی منطقی شما عمل کنم.
۴۷۵۵۷ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۱       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : هرکسی از ظن خود شد توده ای
دوست عزیز
اگر کارگر هستید بهتر است که هر چه زودتر شروع کنید به اموزش جهان بینی طبقه کارگر .
شما از جهان بینی حزب توده به مثابه حزب طبقه کارگر چیزی نمی دانید. حتی دو جمله مرا نفهمیده اید و پرت و پلا تحویل می دهید.
جهان بینی حزب توده حفظ کردن به اصطلاح تاریخ حزب توده نیست.
شما ظاهرا معنی جهان بینی را هم نمی دانید.

ببخشید صراحت مرا
۴۷۵٣٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۱       

    از : امید برومند

عنوان : توضیحا تی بیشتر در این گفتگوی مطرح شده
دوستان گرامی!
انجمن مطالعات تاریخ شفاهی ایران ( برلین) امروز (۲۱.۸.۲۰۱۲) لینک یک دستچین شده مصاحبه هابا ۲۶ نفر را در رابطه با کوتای ۲۸ مرداد را منتشر کرده است. چون در گفتگو با آقای عمویی از آقایان ژندی وهمایونی اسم برده می شود، اطلاعات دقیقتر را خود این افراد جلو دوربین مطرح کرده اند. بد نیست که در صورت امکان لینک این مصاحبه ها را در اخبار روز منتشر کنید:
http://www.iranianoralhistory.de/cxy۴۳/۴۶۶۲cs/۲۸_mordad.html
۴۷۵٣۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۱       

    از : مریم آرامیان

عنوان : برای آقای محمدعلی عمویی
دورود بر شما، آقای عمویی
شما از باسابقه‌ترین زندانیان سیاسی ایران هستید، ۲۵ سال از عمر خود را در قبل از انقلاب در زندان شاه بوده اید، پس از انقلاب نیز ۱۲ سال در جمهوری اسلامی در زندان به سر برده‌اید.
من متولد بعد ازانقلاب هستم، کمونیست نیستم و عضو هیچکدام از سازمان های سیاسی ایرانی هم نیستم.
به نظر من هیج حزب و سازمان سیاسی بدون اشتباه نبوده است، امادر مقایسه با همه احزاب و سازمان های سیاسی ایران، فعالیت های حزب توده ایران قبل و بعد از انقلاب با ارزش تر و بالاتر است.
۴۷۵۲۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۱       

    از : خسرو داوری

عنوان : برای مسعود بهبودی
گفته ای "زدن الکی سنگ حزب توده به سینه در نهایت بیگانگی با حزب توده و جهان بینی آن". من نمی دانم جناب عالی چه چنته ای داری، برادر. تاریخ حزب چنان گسترده است که هیچ کس نمی تواند ادعا کند همه ی دقایق آن را "از بر" است. مثل فرهنگ لغت بسیار حجیم، پر دامنه است. آیا حتا مولف چنین واژه نامه ای می تواند ادعا کند همه ی مطالب تالیفش را می داند؟ سیاستهای کلی حزب را شاید بتوان از دیرباز تا به امروز بازگفت اما جزییات ممکن نیست. باید به وقت نیاز به منابع، آن هم معتبر، مراجعه کرد که باز هم همیشه برای همه کس ممکن نیست. من به حافظه ام رجوع کردم و در ارائه ی تاریخ اشتباه کردم، مثل کودتای پیش از کودتای ۲۸ مرداد. اما دستکم می دانستم که حزب توده ایران چنان کودتایی را کشف کرده. وانگهی، در مورد سیاستهای حزب در ان مقطع روایتهای گوناگون شده، حتا توسط کتاب نویسان حزبی. برخی با زبان تلخ از مصدق انتقاد می کنند و برخی شاید برای دامن نزدن به اختلاف از نقد جدی مصدق می گذرند. با این حال، من ادعایی ندارم. فکر کنید من کارگری ام که با سیاست های کلی حزب از ان، آن هم عاشقانه و فداکارانه، دفاع می کنم و برای ان درد سرهای جدی کشیدم و هیچگاه هم پشیمان نیستم. برای من شاید همین کافی باشد تا به جرگه چپ افراطی و یا اپورتونیست در نغلتم، کاری که بیش از ۳۰ سال کرده ام. حال، اگر پیشنهادی دارید، بفرمایید تا آن راه را بر گزینم. درود
۴۷۵۲۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۱       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : دور و زمانه عجیب و غریب
آب گل آلود بحث هر کی به کی و ماهیگیر دلاوری به نام خسرو داوری
تحریف همه چیز و همه کس در طرفه العینی
زدن الکی سنگ حزب توده به سینه در نهایت بیگانگی با حزب توده و جهان بینی آن
عجب معرکه ای است.
حیف که تماشاچی ندارد.
۴۷۵۱۴ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۱       

    از : خسرو داوری

عنوان : تصحیح اشتباهم
تصورم این بود که عمویی خواست بگوید که حزب توده ایران در مقطع کودتای ۲۸ مرداد کوتاهی کردیم. در حالی که اشتباه از درک نادرست من بود. او خواست بگوید کاری که حزب توده کرد، درست بود، یعنی حزب از مصدق حمایت کرد و این سیاست درست بود. اشتباهم از آن جهت رخ داد که او گفت سیاستِ درست "همین" بود و واژه ی "همین" را چند بار تکرار کرد. به نظرم، عمویی بایست "همان" را به جای "همین" به کار می بُرد که ایجاد ابهام نکند.
۴۷۵۱۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۱       

    از : میم نون

عنوان : خطاب به حضرت الهیاری
خیلی ممنون
صریحتر از این چگونه میتوان نظر اثباتی خود را بیان داشت؟
وقتی کسی پاوپریسم نظری ـ فقر فلسفی را نقد می کند، منادی چه نظر اثباتی می تواند باشد به غیر از چاره درد؟
وقتی کسی می نویسد: «درس آموزی نه بر بنیان تحلیل تئوریک، بلکه بر پایه تصورات و شاید توهمات شخصی» نظر اثباتی خود (درس آموزی بر بنیان تحلیل تئوریک) را اعلام نمی کند؟
وقتی کسی می نویسد: «اعتقاد ایشان پس از ۵۹ سال این است و نه نتیجه کلنجار مفهومی عرقریز و مستدل علمی ایشان و همگنان شان»، نظر اثباتی خود « کلنجار مفهومی عرقریز و مستدل علمی» را درجا اعلام نمی کند؟
شما که حتما معنی این جملات را می فهمید؟
علاوه بر این، با چه علم غیبی به کشف «تمسخر» عموئی رسیده اید که روح نویسنده از ان بی خبر است؟
ظاهرا کسانی که آشکارترین چیزها را نمی بینند، تخیل غول اسائی دارند.
۴۷۵۰۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۱       

    از : اصغر الهیاری

عنوان : برای کامنت گذار اول میم.نون
قبل از اینکه تصمیم به نوشتن این کامنت نمایم ، ۲ کامنت در زیر این مصاحبه قرار گرفته بود که از زوایا ی مختلف , تقریبا ۱۸۰ درجه باهم متفاوت بودند.
نوشته ها را بارها خواندم و با خود کلنجار رفتم : بر ما چه رفته ست که چنین مسخ شده ایم ؟
کامنت گذار اول میم.نون:
با ژست «چپ» از پرده برداری ِ «ذلتِ نظری » و «فقر ِفلسفی» چپ ایران توسط آقای محمد علی عموئی سخن میگوید.
ایشان با نقل قولی از صحبتهای آقای عموئی:« امروز بعد از این ۵۹ سال عمیقا اعتقاد دارم که سیاست درست همین بود:
ما باید همراه با دکتر مصدق، زیر پرچم دکتر مصدق، با شعار زنده باد دولت ملی قانونی مصدق اقدام می کردیم.
به گمان من راه درست این بود.»
اعتقاد آقای عموئی را به شکل غیر مستدل و عامیانه ای به سُخره میگیرد:«امروز بعد از این ۵۹ سال عمیقا اعتقاد دارم..........این درسی است که همسنگر مبشری ها و عطاردها پس از ۵۹ سال گرفته اند:
درس آموزی نه بر بنیان تحلیل تئوریک، بلکه بر پایه تصورات و شاید توهمات شخصی.
اعتقاد ایشان پس از ۵۹ سال این است و نه نتیجه کلنجار مفهومی عرقریز و مستدل علمی ایشان و همگنان شان.»

نه جناب میم نون ! متد برخورد شما که خود را چپ «راستین» معرفی مینمائید ،اصلا قابل قبول نیست. بفرض که تحلیل آقای عموئی بنا بر ادبیات و ادعای شما بر پایه تصورات و شاید توهمات شخصی صورت گرفته است. شما که تحلیل ایشان را به چالش گرفته اید ، وظیفه «اثباتی » دارید که تحلیل درست خودتان را بر بنیان تحلیل تئوریک ارائه بفرمائید که کدام سیاست در آن واقعه ی شوم درست بود.
شما در این باره اصلا حرف نزده اید فقط بی ادبانه با سخنان دگراندیشی طفره رفته اید.
( از بحث در باره ی بقیه کامنت میم .نون صرف نظر میشود)
۴۷۵۰۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۱       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست