سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تصویر «روشنفکر» از نگاه علی شریعتی - پرویز دستمالچی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مهرداد ابادیان

عنوان : برابری و تبعیض
اقای دستمالچی گرامی
به خوبی بنیادهای آزادی ستیز ، ضد دمکراتیک و توتالیتر اندیشه های شریعتی را آشکار کردید این گونه پژوهش ها بسیار لازم و آموزنده اند . هنگام خواندن سخنان این مرد پشت آدمی می لرزد .بایسته است ملی مذهبی های دمکرات شده دست از توجیه گری بردارند و رک و راست بگویند که در باره ی اندیشه های شریعتی در زمینه های آزادی ، آزادی فردی ، دمکراسی و.... چه سخنی دارند
هم چنین می خواستم توجه دهم که قانون های جمهوری اسلامی در اساس تبعیض آمیز و نا برابری بنیاد اند اما در قانون اساسی این جمهوری !! آمده است که همه در برابر
قانون [ نا برابر بنیاد] برابر اند
پر کار و پویا و پایدار باشید
۴۷۹۲٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۱       

    از : رضا سالاری

عنوان : علم و دکتر و دانش غرب برای مداوای من خوبه، ولی برای تو ملت کفر میاورد!
‫جناب دستمالچی، فقها ‫و نظریه پردازان و ‫اندیشمندان کهنه و نو دینی، در هر جای طیف دینی که قرار بگیرند، اهمیت دو چیز را یا نمی فهمند و درک نمی کنند، و یا بکلی تقیه و انکار و خود سانسوری می کنند. همانطور که بدرستی نتیجه گرفتید:

« یکی نفهمیدن دموکراسی و دیگری علم ستیزی و دشمنی با دستاوردهای علمی بشر. نمیفهمند که در نظام دموکراسی شریعتی نه تنها با علم و دانش سر ستیز دارد، بل با تمام دستاورد های بشر که تمدن امروز را می سازند سرسازگاری ندارد. اودر دفاع ازتز «خود آگاهی انسانی و خود آگاهی اجتماعی» اش و عوامل مضر برآن، پس از ستیز با خرد و خردمندان و دانش و دانشمندان، اینبار به نبرد با آزادی می رود، یعنی به نفی آن چیزی می پردازد که اساس جامعه مدرن وباز را می سازد. »

یکی نفهمیدن دموکراسی و جهاد بر علیه دموکراسی و دیگری علم ستیزی و دشمنی با دستاوردهای علمی بشر.

نمیفهمند که برخلاف جامعه دموکراتیک، جامعه حسی دینی آنها میتواند میلیونها ویروس و شعبان بی مخ بیسواد در داخل کشور برای نابودی ملت تولید کند تا حکومت های ملی را واژگون کنند، ولی ‫اینها در خارج کشور، در کشورهای دموکراتیک دفع می‫شوند و ره به جایی نمی برند، در حالیکه جامعه دموکراتیک ممکن است فقط چند هزاری شعبان بی مخ باسواد تولید کند که البته در داخل کشور جایی برای جذب ندارند و ره به جایی نمی‫برند، و بناچار افکار و اعمال پلید و امپریالیزمی خود را ‫باید همچون کرمیت روزولت، نوه ریئیس جمهور پیشین و عامل سیه کار سیا، در خارج از کشور خود، یعنی در کشورهای عقب مانده و استبدادی دنبال کنند.

ویژگی دوم اینها علم ستیزی است. جالب اینجاست در حالیکه علم و ماشین و تکنولوژی غربی تمام زندگیشان را گره زده و بقول ‫خوشان « نجس و آلوده » کرده و از ماشین و خانه و محل کار و دکتر و بیمارستان و قرص و دوا گرفته تا ‫پوشش از فرق سر تانوک پایشان در کالا و مصنوعات و محصولات «نجس » غربی غرق شده، مظلوم نمایی کرده و مجنون وار ‫‫طلب «آب کر» دارند، ولی چون آب کر ندارند، مرتب دشنام میدهند و علم و تکنولوژیش را به تمسخر و تحقیر میکشند. واقعیت اینست که بدون مصنوعات و دانش غرب لحظه ای نمیتوانند از این زندگی بهشت گونه و لوکس و ‫اشرافی ناشی از پول بادآورده نفت و ملت غافل شوند و صحرایی و بدوی زندگی کنند. ‫

فقها و ‫شریعتی و همحسانشان‫، در سرانجام عمر خود برای مداوا به غرب میروند و دست به دامان همان علمی میشوند که یک عمر تمام با ناسزا مردمان خودرا فریفته بودند! علم و دکتر و دانش غرب برای مداوای من خوبه، ولی برای تو ملت کفر میاورد!

۴۷۶٨۷ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : چو تو خود کنی اختر خویش را بد
با تشکر از جناب دستمالچی بخاطر مقالات سودمند که حجم زیاد آن ناشی از نقل قول هاست.
میگویند روزی ناصرالدین شاه از کریم شیره ای پرسید عذر بدتر از گناه چیست ؟ کریم شیره ای گفت بعدا عرض میکنم. چند قدم پایین تر کریم ویشگونی
از شاه گرفت. ناصرالدین شاه غضبناک علت را پرسید ، کریم گفت قربان خیال
کردم ملکه را ویشگون میگرفتم. که اوضاع بدتر و کریم معنی گفته را ثابت
کرد.

تا یکی دو روز پیش فکر میکردم که اگر شاه اجازه خواندن رساله های خمینی
را داده بود انقلاب نمیشد. از قرار معلوم این گونه اطلاعات به وفور در دسترس
مردم بود و افاضات شریعتی مثل نقل و نبات دست بدست برده میشد. یا مردم
آنها را نمیخواندند و یا میخواندند و با آنها هم عقیده بودند که هردو حالت عذر
بدتر از گناه است و نشان میدهد که کرم از خود درخت است.

نکته جالب دیگر در این نوشته :«... دو نوع دمکراسی است: دمکراسی آزاد و دمکراسی متعهد یا هدایت شده.". که آدم را بفکر روشنفکران دیگری میاندازد که دو نوع هنر داریم : هنر آزاد و هنر متعهد. کرم از خود درخت نیست؟
۴۷۶٣۰ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست