سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

از حلقه‌ هفته ‌نامه‌ «مهد آزادی‌ آدینه‌» تا حلقه ‌چریکی‌ تبریز - اخبار روز

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : غلامرضا احمدی

عنوان : نگاهی به مقاله (از حلقه‌ هفته ‌نامه‌ «مهد آزادی‌ آدینه‌» تا حلقه ‌چریکی‌ تبریز)
از خواندن مقاله جناب مراغه ای واقعا لذت بردم مثل اکثر نوشته های ایشان مستند و مستدل بود اما در مورد نوشته آقای برومند، به نظرم سخن اول ایشان یعنی(همیشه محسن پزشک پور رهبر حرب پان ایرانیست بوده...)صحیح است شاید بخاطر اشتباهات تایپی بوده که باید رفع گردد. اما در مورد سن دوم (روشنفکران‌ کافه ‌نشین‌ بی‌تعهد...)فکر میکنم این نقد وارد نیست به دلایل زیر:
اولا نویسنده مقاله کاملا جمله اش مشخص و شفاف است و کاملا مرزبندی نیز کرده است آیا این جمله روشن و واضح نیست؟: (نقد بی‌رحمانه‌ مطبوعات‌ مبتذل‌ و سطحی‌ و روشنفکران‌ کافه ‌نشین‌ بی‌تعهد، از سوی‌ دست‌ اندرکاران‌ هفته ‌نامه‌ چنان‌حدت‌ و شدت‌ داشت‌ که‌ حتی‌ در مطلب‌ کوتاهی‌ که‌ به‌ مناسبت‌ عید غدیر تحت‌ عنوان‌ «از علی‌آموز» درج‌ شده‌ از حمله‌ به‌ «روشنفکر بازی‌» دریغ ‌نمی‌کند...)
اگر نویسنده مقاله فقط روشنفکران‌ کافه ‌نشین‌ را مینوشت و کلمه بی تعهد را نمی آورد آنوقت این ایراد وارد می شد...
ثانیا لحن نویسنده مقاله در این خصوص حتی تقریبا لحن انتقادی است یعنی نویسنده مقاله از رادیکالیسم و افراط گرایی انتقاد میکند(...که‌ حتی‌ در مطلب‌ کوتاهی‌ که‌ به‌ مناسبت‌ عید غدیر تحت‌ عنوان‌ «از علی‌آموز» درج‌ شده‌ از حمله‌ به‌ «روشنفکر بازی‌» دریغ ‌نمی‌کند...)
۴۷۹۲۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۱       

    از : غلامرضا احمدی

عنوان : نگاهی به مقاله (از حلقه‌ هفته ‌نامه‌ «مهد آزادی‌ آدینه‌» تا حلقه ‌چریکی‌ تبریز)
از خواندن مقاله جناب مراغه ای واقعا لذت بردم مثل اکثر نوشته های ایشان مستند و مستدل بود اما در مورد نوشته آقای برومند، به نظرم سخن اول ایشان یعنی(همیشه محسن پزشک پور رهبر حرب پان ایرانیست بوده...)صحیح است شاید بخاطر اشتباهات تایپی بوده که باید رفع گردد. اما در مورد سن دوم (روشنفکران‌ کافه ‌نشین‌ بی‌تعهد...)فکر میکنم این نقد وارد نیست به دلایل زیر:
اولا نویسنده مقاله کاملا جمله اش مشخص و شفاف است و کاملا مرزبندی نیز کرده است آیا این جمله روشن و واضح نیست؟: (نقد بی‌رحمانه‌ مطبوعات‌ مبتذل‌ و سطحی‌ و روشنفکران‌ کافه ‌نشین‌ بی‌تعهد، از سوی‌ دست‌ اندرکاران‌ هفته ‌نامه‌ چنان‌حدت‌ و شدت‌ داشت‌ که‌ حتی‌ در مطلب‌ کوتاهی‌ که‌ به‌ مناسبت‌ عید غدیر تحت‌ عنوان‌ «از علی‌آموز» درج‌ شده‌ از حمله‌ به‌ «روشنفکر بازی‌» دریغ ‌نمی‌کند...)
اگر نویسنده مقاله فقط روشنفکران‌ کافه ‌نشین‌ را مینوشت و کلمه بی تعهد را نمی آورد آنوقت این ایراد وارد می شد...
ثانیا لحن نویسنده مقاله در این خصوص حتی تقریبا لحن انتقادی است یعنی نویسنده مقاله از رادیکالیسم و افراط گرایی انتقاد میکند(...که‌ حتی‌ در مطلب‌ کوتاهی‌ که‌ به‌ مناسبت‌ عید غدیر تحت‌ عنوان‌ «از علی‌آموز» درج‌ شده‌ از حمله‌ به‌ «روشنفکر بازی‌» دریغ ‌نمی‌کند...)
۴۷۹۱۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۱       

    از : جمشید برومند

عنوان : گذار سنّت و مُدرنیته
فکر می کنم در باره ی ۲ موضوع لازم به گفتگو می باشیم:
یک - در مقاله آمده : « ..از نکات‌ دیگری‌ که‌ در طول‌ حیات‌ کوتاه‌ مدت‌ هفته‌نامه‌ قابل‌ ذکراست‌ می‌توان‌ به‌ جدال‌ قلمی‌ و پلمیکی‌ هفته ‌نامه‌ با روزنامه‌ «خاک‌ وخون‌» به‌ رهبری‌ ایرج‌ پزشک‌پور اشاره‌ کرد.»
اگر منظور رهبر حرب پان ایرانیست می باشد ، همیشه محسن پزشک پور بود.
دو - نوشته اید:«جدال‌ پلمیکی‌ و نقد بی‌رحمانه‌ مطبوعات‌ مبتذل‌ و سطحی‌ و روشنفکران‌ کافه ‌نشین‌ بی‌تعهد، ...»
ببینید ! در مورد «روشنفکران کافه نشین بی تعهد» چون شما نمی توانید آنرا با «روشنفکران کافه نشین متعهد» مرزبندی کنید. پس کلا کافه نشینی را به چالش می کشانید. حرفهای بسیاری در این باره گفته شده که بخش زیادی آلوده به «تابو» یا «سنّت » می باشد. وگرنه در گذار سنّت و مُدرنیته بخصوص بعداز جنگ دوم که همراه با تغییرات شدید سیاسی و فرهنگی در جامعه ی ایران ؛ روشنفکران ، نویسندگان، شاعران و فعالان سیاسی در کافه ها یکدیگر را ملاقات می کردند که بخشی از تاریخ فرهنگی ماست. صادق هدایت و خانلری و..و.. در رژیم گذشته نیز تاحدی وجود داشت و این قلم اولین بار با شادروان ساعدی در یکی از همین کافه ها آشنا شدم که با سایر دوستان افتخار یافتیم با ساعدی به دیدار یرژی گروتوفسکی - کارگردان تاتر لهستانی - که برای جشن هنر به ایران آمده بود برویم.
۴۷٨۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست