یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

جوابیه‌ای کوتاه به‌ آقای ابولحسن بنی صدر - ابراهیم جهانگیری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حمید معتدل

عنوان : پیشنهادی برای آقای بنی صدر
آقای بنی صدر فارسی زبان نیستند بلکه ترک همدان هستند. به نظر من ایشان هم باید کم کم در مورد هویت خود بیشتر بیندیشد. با پیوستن ایشان به حرکت آذربایجانیها، نقش ایشان در معادلات سیاسی آینده هم بشتر خواهد شد. چرا که آینده ایران را روشنفکران منسوب به ملیتها و قومیتها تعیین خواهند کرد و نه فعالان سراسری که هر روز هویت خود را از دست می‌دهند. دیر زمانی طول نخواهد کشید که روشنفکران فارس زبان هم دیگر باید به عنوان یک روشنفکر فارس زبان سخن بگوید نه به عنوان یک روشنفکر ایرانی و نماینده همه ایرانیان.
۵۹۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۲       

    از : علی اصلی

عنوان : تهدید و تهدید!
جناب "تجزیه طلب" - پاسخ را می توانید در کامنت های ذیل سرمقاله اخبار روز پیدا کنید! ضمنا شما هم بدانید که با تهدید های مکرر به "تجزیه طلبی" نه دروغی راست می شود و نه باور و نه شما به جایی بهتر خواهید رسید.
۴٨۱۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۱       

    از : تجزیه طلب

عنوان : دیگی که برای ما نجوشد
تجزیه طلبی و اصطلاحاتی از این قبیل برای سرکوب ملیتها، هیچ کمکی به یکپارچگی ایران نکرده و نخواهد کرد. دوستان فارس ما بهتره حقیقت و واقعیت موجودیت ملیتهای ایرانی و حقوقشان را برسمیت بشناسند و بس. در غیر اینصورت مسلما هیچ ملیتی، انگیزه ماندن در چهارچوب جغرافیای زور و سرکوب و خفقان صدان ساله را، آنهم در عصر بیداری ملتها نخواهد پذیرفت. فارسها خود میگویند" دیگی که برای ما نجوشد، سر سگ در آن بجوشد" حال چه رسد به اینکه این دیگ قرنهاست برای جوشاندن ما میجوشد، نه برای ما... پایداری جغرافیای هر کشوری، بستگی به همبستگی مردمان آن دارد و در رابطه با منافع مشترک تعریف خواهد شد نه در رابطه با انکار همه به جز خود، به خود بیایید و دست از انکار بردارید، البته اگر خواستار ماندن این جغرافیای از هم گسیخته هستید.
۴٨۱۲۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣۹۱       

    از : علی اصلی

عنوان : ترک و مازندرانی و فارسم و...
واقعا معلوم نیست که چرا این جناب "تورک" و نیز بعضا جناب جهانگیری تا این حد از بعضی واقعیات بدورند - "رک" بگوییم - حالت اسکیزوفرنی عجیبی در این نوع نوشته ها به چشم می خورد. اینهمه که "تورکها" زمام قدرت را در ایران بدست داشته اند ظاهرا برای جناب "تورک" ما اصلا کافی نبوده و نیست و زمامداری خامنه ای "تورک" هم ظاهرا اصلا وجود ندارد - اینکه چقدر "تورک" در تهران و سراسر ایران زندگی می کنند و از چه امکانات و قدرتهایی با وجود "فارسهای نژاد پرست" برخوردارند نیز ظاهرا برای این جناب "تورک" واقعیت عینی ندارند. اینکه ستمهای گران دو رژیم استعماری شاه و شیخ "سخاوتمندانه" شامل حال همه ما مردم ایران شده است نیز ظاهرا در عالم "واقعیات" این دوستان هیچ جایی ندارد...

آخر خود شیفتگی و خود پرستی و خود محوری هم حدی دارد...متاسفم دوستان - اما ظاهرا قوه درک و استنباط شما با مشکلات جدی و عدیده ای روبرو هستند. من ایرانی خود ترک و مازندرانی و فارسم و جمعی از نزدیکترین عزیزانم کرد هستند و اقوام و دوستانی دارم گرامی چون برادران و خواهران که لر و عرب و بلوچند. چه می گویید شما ؟! متاسفم که شما تا این حد از درک مفهوم و زیبایی ایران و ایرانی عاجزید. مطمئن باشید که با دوری از عقل و منطق و انصاف و واقعیات و احساسات پاک - و با تاختن بر مرکب احساسات تند و آتشین و ناپخته و کودکانه فردا جز حسرت و پشیمانی از خامیها و ندانم کاریها چیزی عایدتان نخواهد شد. درد ما ایرانیان درد مشترک است - درد سلطه و نفوذ چند صد ساله استعمار و ستمهای نوکرانشان و صد البته درد ضعفهای فرهنگی و فکری که دخالتهای استعمار شدت آنها را دو صد چندان کرده است - درد کشتن آزادی و عدالت و قتل عام آزادگان و متفکرین و درد حکومت جاهلین استعماری - چه شاهی و چه شیخی... درد نفهمی ها و ساده دلی های "نخبگانمان" - درد جنگهای روانی دشمنان و و رواج ضد اطلاعات به جای اطلاعات واقعی و .... قربانی سیاست دائمی استعماری "تفرقه بینداز و حکومت کن" نشویم ... استعمار و نقش و تاریخچه آنرا را واقعا بشناسید و از آن غافل نشوید - دچار این توهمات و ساده دلی ها ی بس کودکانه نشوید که آنها کوچکترین احترام و دوستی علاقه ای برای "تورک" یا کرد یا هر کدام دیگر از مردم ما قائلند - یا اینکه شما قادر به معامله با شیاطین استعماری و پیروزی در این معامله اید. هر قدر که ما بیشتر دچار تفرقه شویم و تکه تکه تر - مطمئن باشید که همه مان دچار ستم و فلاکت بیشتر و بیشتر خواهیم شد. اما ایران - با همه مشکلان و ضعفهایش هنوز هم بهترین نقطه اتکا و پناه و امید برای همه ایرانیان است بخصوص در پروژه "حکومت جهانی" آن "اربابان جهانی" که تک تک من و شما و همه ملل دیگر را جز در حد سوسک و حشرات و فوقش چارپایان "قابل مصرف" نمی بینند... قدری در اینموارد اندیشه کنید و فردا اگر خدای نکرده کارتان به پشیمانی کشید نگویید که به ما تذکر و هشدار بر سر راه این دام مخوف داده نشد!
۴٨۰۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : " تمامیت ارضی"
سرکار و یا جناب " تورک " آذربایجانی،
من نوشته های جناب بنی صدر را نمیخوانم ، یعنی یکی دوبار سعی کردم و از آنها سری در نیاوردم و عطایش را به لقایش بخشیدم و وارد آن گفتگو نمیشوم.

فرمودید " بعنوان یک تورک تا موقعی که حقوق ملی خود را بدست نیاورده ام و تا موقعی که شما و حکومت جمهوری اسلامی ایران یا سکولار یا پادشاهی هر عنوانی تحت حکومت ایران تو بخوان "فارس یا پارس" ملیت مرا بر رسمیت نشناست باندازه نوک سوزن " تمامیت ارضی" کوچگترین ارزشی برایم نخواهد داشت.".

قربانت گردم ، از دوران صفویه تا کنون حدود ۵۱۰ سال است. " تورکهای اردبیلی" حدود
۲۲۰ سال و " تورکها - تورکمنهای " قاجار ۱۳۰ سال صاحب ایران
بودند و در این ۳۵۰ سال فارس های " نژاد پرست " فرقی بین خود و آنها ندیدند و کمر به خدمت بستند.

باقی میماند حدود ۱۷۰ سال , یعنی کمتر از نصف آن مدت , فارس های " نژاد پرست " با شرکت وسیع " تورکها " تمامیت ارضی ایران را حفظ کرده اند. رضا شاه با آتاتورک ، ترکی میگفت و یکی از همسران و عروسش هم " تورک " بودند. کرد ها شکایت کنند یک حرفی ست - که آن خود مساله دیگریست -. نمیدانم شکایت " ترکها " از
" تمامیت ارضی " به چه معنیست؟ نوبتی هم باشد نوبت آنها نیست ؟
۴۷۹۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : یک تورک آزربایجانی تورک آزربایجانی

عنوان : روشنفکران فارس و ملیت های ساکن در منطقه ای بنام
جناب آقای ابراهیم جهانگیری ! با تشکر ! تمام نوشته های شما را جناب آقای بنی صدر و امضا کنندگان بخوبی و حتی بهتر از شما و من میدانند . مگر نبود ،فرمانده دست بوس خمینی در دانشگاه ،فرمان در نیاوردن چکمه میداد تا بخون کشیده شدن ملت کورد!! مگر نبود تئورسین نظام و برای حفظ نظام !! مو زن را اشعه ای .... میدانست . مگر نبود و نبود .....جناب آقای بنی صدر ! قبل از همه نقش خود را در باره بوجود آوردن و تحکیم همین حکومت روشن بفرمایند و بعد حکم در باره ملیت ها صادر کنند .نام بردن از اشخاص چنگی بدل نمی زند امضائی دیدم که زمانی جزوه ای در مونیخ انتشار داده بود که " خلقهای ستمدیده ایران مسلح شوید " معنی خلقها چیست ؟اعلامیه مشترک دو حزب کردستان حداقل این حسن را داشت که بار دیگر چهره ها ی روشنفکران فارس را هرچه بیشترعیان تر شود . بعنوان یک تورک تا موقعی که حقوق ملی خود را بدست نیاورده ام و تا موقعی که شما و حکومت جمهوری اسلامی ایران یا سکولار یا پادشاهی هر عنوانی تحت حکومت ایران تو بخوان "فارس یا پارس" ملیت مرا بر رسمیت نشناست باندازه نوک سوزن "تمامیت ارضی" کوچگترین ارزشی برایم نخواهد داشت.این خانمها و آقایان در فردای برسمیت شاخته شدن حقوق ملیت ها در کنار جمهوری ننگین اسلامی ، ایرانی خواهند ایستاد.هنوز ان مقاله نیز یاد مان نرفته است .بعنوان یک فرد طرفدار فدرالیسم این فدرالیسم را نیز بشما بخشیدم . فقط و فقط . "تعیین حق سرنوشت "" در یک رفراندوم در بین ملیت ها ی تورک ، کورد و عرب و بلوچ و ترکمن وو .در این مبارزه رودر رو ملیت ها ی تحت ستم دوگانه دیگر چیزی ندارند از دست دهند. "فرهنگ ، زبان ، ادبیات . حقوق ملی ووو همه وهمه " مگر زنجیر هایشان ! و شما ترستان از پاره شدن همین زنجیرهای است که تحت عنوان تمامیت ارضی " شعار نخ نما " مثل عزا داران حسینی شب و روز بسر و سینه میزنید . این زمین لرزه را دیر یا زود همه ما مشاهده خواهیم کرد هرچه دیرتر وشدیدتر خواهد بود.
۴۷۹۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست