یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

بیانیه ی جنبش فدرال دموکرات آذربایجان بمناسبت اول مهر

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : الف باران

عنوان : انگار هیولایی برای بلعیدن "ایران" نیاز به تکه پاره شدن آن دارد...
" جمهوری اسلامی باید به خواست تحصیل و آموزش زبان مادری ملل غیر فارس گردن گذارد و دست از سیاستهای راسیستی و شوونیزم فارس بردارد ".

توصیف راسیزم و شوونیزم " فارس" برای جمهوری اسلامی , برتری طلبی , سلطه گری و سیاست استعماری "نژاد فارس"را بر دیگر ملت‌ها و قومها بیان می‌کند که هدفی‌ جز استقلال و تجزیه طلبی ندارد . خلق‌های مختلف ایران تحت استعمار فارس ها نیستند و این "حکومت نژاد فارس" نیست که ستم ملی‌ را بر دیگر ملتها و یا خلق‌ها اعمال می‌کند.
بر طبق این فرضیه استعماری , تمام خلق‌های غیر فارس ایران بایستی در جبهه‌‌ای مشترک علیه "فارس ها" اعلام جنگ نموده و خود را از این نژاد راسیسم و شووینزم "فارس" رها سازند !
این حکومت وقتی‌ میتواند راسیسم فارس باشد که "نژاد فارس" طبقه مرفه بی‌ دغدغه ای باشد , فقر اقتصادی فرهنگی‌،اجتمایی و ..نداشته باشد.

این مقاله( بیانیه) بصورت بسیار آشکار اهداف خود را در پشت "ستم ملی‌" بیان نموده است...

"..از طرف دیگر باید به موثر بودن این ابتکارات و فشار واقعی آن بر جمهوری اسلامی ایران و نیز جلب افکار عمومی و نهادهای بین المللی توجه داشت".

این گروه نمیتوانند از حمایت نیروهای ملی‌ و مردمی ایران برخوردار باشند، دشمن مشترک تمام خلق‌های ایران جمهوری اسلامی و سیاستهای تجاوز گرانه استعمار گران بیگانه است .ایرانی‌ آزاد و دمکراتیک, "اتحاد" تمام خلق ها،توده‌‌های میلیونی کارگران و زحمتکشان شهر و روستا،روشنفکران و نیروهای انقلابی و مترقی و مردمی را می‌طلبد نه‌ انفصال آنها را...
۴٨۴۱۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : انگشت در لانه زنبور
جهت رفع کمبود دانش خود در تاریخ زبانشناسی ، به ویکیپدیا رجوع کردم که ببینم
در ترکیه امروز و آناتولی دیروز، قبل از زبان ترکی مردم به چه زبانی تکلم میکردند.
ویکیپدیا میگوید که مهاجرین و مهاجمین ترک از آسیای مرکزی در قرن ۱۱ میلادی
به ترکیه رسیده و در همین زمان ترکهای سلجوقی با امپراتوری روم شرقی درافتاده
و پس از تصرف ترکیه امروز، ترکی جانشین زبان هندو- اروپایی و سرانجام زبان
یونانی بقیه مردم گردید.
http://en.wikipedia.org/wiki/Turkish_people

در دوران حکومت امپراطوران عثمانی زبانهای فارسی و عربی در دربار نفوذ فراوان
یافت و زبان ترکی به دو نوع درباری و عامه متمایز شد. پس از سقط امپراتوری عثمانی زبان ترکی از " آلودگیهای " خارجی پاک گردید.
http://www.turkishculture.org/literature-۱۲۴.htm

اگر همین کار را در زبان انگلیسی انجام دهند نمیدانم جز بابا آب داد چه باقی میماند.

منظور آنکه به احتمال بسیار قوی زبان آذربایجان هم در ۱۰۰۰ سال پیش باید هندو- اروپایی بوده باشد و اکنون بعد از هزار سال برای درک فارسی مترجم لازم است.
۴٨۴۱۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : کنجکاو
این سوال فقط از روی کنجکاوی ست.
در مقاله آمده است که " در گزارشات رسیده از مناطق زلزله زده آذربایجان اشاره می شود که چون مردم این مناطق زبان فارسی بلد نیستند نمی توانند با کمک کننده ھای غیر ترک زبان ارتباط برقرارکنند. خود همین نشان میدهد که زبان فارسی درآذربایجان نمیتواند زبان رسمی باشد. زبان رسمی ودولتی در آذربایجان باید ترکی آذربایجانی باشد. ".

یعنی آذربایجانی های ترک زبان که اقلا از زمان صفویه تا کنون با زبان فارسی تماس
داشته اند زبان کمک رسانان فارس را نمیفهمیدند و این موجب اختلال کمک رسانی شده است.

فرض کنیم در این مدت پانصد سال زبان رسمی آذربایجان ترکی بود یعنی کسی فارسی نیاموخته بود. در این حالت آیا آذربایجانیها بهتر زبان کمک رسانان فارس و کرد و عرب را میفهمیدند؟ و یا فارس و کرد و عرب باید ترکی یاد گرفته بودند؟
۴٨۴۰۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست