از : peerooz
عنوان : سه مثل فارسی
جناب مهرداد ایرانی ،
سه مثل فارسی داریم. یکی آنکه سکوت علامت رضاست. دوم آنکه اگر نگویی غذا شور بود - با عرض معذرت - فکر میکنند آدم خر بود. سوم آنکه جواب های ، هوی است
۴٨۹۵٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣۹۱
|
از : مهرداد ایرانی
عنوان : دوره گردهای ادبی و سیاسی
آقای امینی، به نظر من در شاًن شما نیست که با کسی مثل نوری علا دهن به دهن بشوی. مردم ایران که ناآگاه و نادان نیستند که این هوچی گران همیشه در صحنه را از خدمتگزاران صدیق خود تمیز ندهند. این آقای نوری علا روزی خودش معاون قطب زاده بوده است و بعدش رهبر نهضت ادبی پویشگران شده است و بعد از آن نهضت کورش راه انداخته است و بعد تر هم نهضت سکولاریسم نو و خلاصه امروز هم رسیده است به کشف تازه ای بنام آقای رضا پهلوی.
مردم این دوره گردهای ادبی و سیاسی را خوب می شناسند. شما نگران درستی کارتان نباشید.
۴٨۹۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱٣۹۱
|
از : روزبه پیروز
عنوان : فرصتها در حال اتمام است
برای آقای امینی متاسفم که در این شرایط خطیر به فکر جواب ادیبانه به دوست قدیمیشان است و کوبیدن پهلوی . این بار خلاف جریان روشنفکری در ۱۳۵۷ که روشنفکران دنبال عوام می دویدند ، در زمان حال روشنفکران ما خیلی رویایی و غیره واقع فکر می کنند . اینقدر در رسیدن به نقطه واحد و توافق بر سر آینده ایران تعلل می کنند که قدرت های بزرگ خود دست بکار شوند و آلترناتیو سازی کنند . یعنی با رضا پهلوی نشستن دور میز سختتر از نشستن با آلترناتیو های دست پرورده و دست نشانده دیگران است . اگر در نتیجه این تعلل های امثال شما ایران دچار فروپاشی و تجزیه و جنگ گردید به تاریخ و وجدان خود چه جوابی دارید بدهید ؟ آیا وقتی ایرانی نباشد دیگر کسی از شادروان مصدق ، سلسله پهلوی و شادروان پدر آقای امینی و ..... یادی می کند . همه اعتبار این افراد ایران است و اگر ایران نباشد تن و یاد هیچ ایرانی وجود نخواهد داشت . آیا مردم ایران استحقاق این خواهش و درخواست را از کلیه روشنفکران خویش ندارند که حداقل به یک اتحاد روی حداقلی های خویش برسند ؟ آیا ایران ارزشمندتر از شادروان مصدق ، پهلوی و .... نیست ؟ زنده باد محمد رضا شاه کهگفت به ایران فکر کنید همه به این فکر کنیم .
۴٨۹۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱٣۹۱
|
از : حمیدرضا برهانی
عنوان : دمکراسی
در دنیای سیاست نیز مانند یک کارخانه اگر از ماشین آلات جدید استفاده نکنیم و روش کاری را مدرن نسازیم نخواهیم توانست در مقابل رقیبان مدت زیادی مقاومت کنیم و بازی را واگذار خواهیم کرد. شفافیت یکی از ابزار نوین در عصر جدید است و نمیتوان بدون آن به رقابت ادامه داد. جمهوری خواهانی که با خانواده سلطنتی مشکل دارند اما با جمهوریت یک نظام مشکل بزرگتری دارند شفاف نیستند. در ۳۴ سال گذشته ما ساکنین ایران هنوز نتوانسته ایم رهبر سیاسی ایران را شخصا انتخاب کنیم و هنوز نیز بر چنین روش حکومتی و آن هم از نوع مذهبی آن اصرار داریم.
زمان آن رسیده است که همه ایرانیان بدانند قدرت های اقتصادی و سیاسی جهان عنوان میکنند برای پذیرش آلترناتیوی واقعی که بتواند قدرت را در ایران بدست گیرد تنها با نمایندگانی حاضر به گفتگو هستند که مورد تایید دیپلمات های آنها باشد. آقای رضا پهلوی نه به عنوان بازگشت سلسله پهلوی یا پادشاهی در ایران بلکه تنها به عنوان یک مدیر هماهنگ کننده برای اتحاد احزاب مختلف به جلو فرستاده شده است که مورد تایید قدرت های اقتصادی و سیاسی نیز میباشد. دادن امتیازی بیش از این به آقای رضا پهلوی توسط گروهی از جمهوری خواهان تنها پاک کردن صورت مساله است و حاکی از شفاف نبودن آنها با رای دهندگان آینده خواهد بود. جاده های خاکی که سیاستمداران کار کشته ما تلاش دارند ما را به آن راهنمایی کنند در عصر اطلاعات توسط بانک های اطلاعاتی شناسایی شده و به آسانی قابل دیدن هستند. آزادی خواهی و روش دمکراسی را برای حکومت ایران خواستن با نام ها هیچ ربطی نمیتواند داشته باشد. چنین روش حکومتی نیازمند اهرم ها و نهاد هایی است که مدیران و سیاستمدارن جوانی را به خدمت گیرد تا بتوانند تعصبات و تنفر تاریخی را در جامعه بدبین ایرانی به دیدن آینده روشن و پایبند بودن به قرار داد های اجتماعی تغییر دهند.
۴٨۹۲٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۱
|
از : رعنا
عنوان : مقالات اجباری
تعجب من از تعهد یا اجباری ست که آقای نوری علا نسبت به بیرون دادن مقالات هفتگی شان دارند. میتوانند مدتی فاصله بگیرند، بیندیشند و مثل هر نویسنده دیگری
کمی تازگی وارد کارهایشان کنند. تکرار همیشه اثر چکش را ندارد تا فکری را درون سر دیگران کند، گاه به دلزدگی و بیزاری می انجامد.
۴٨۹۲۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۱
|
از : صدا
عنوان : روشنگری
آقای امینی
مقاله تان روشن و صریح است و پایهی محکمی دارد دررد شیوه ای ازبرخورد، نگارش و تحلیل که متاسفانه محدود به آقای نوری علا نیست. شیوه ای که به نظرمن توانسته و میتواند به حیاتش ادامه بدهد چرا که اول نوشته هائی مثل این نوشتهی شما کمند. وبعدش هم که نویسنده هائی مثل آقای نوری علا حافظهی تاریخی خوانندگان را کمرنگ فرض میکنند ودرسکوت عمومی ما خوانندگان (که مقالهی شما مستثنائی نادراست براین سکوت) نسبت به اینجور نوشته ها امربرایشان مشتبه میشود که حافظهی تاریخی ای وجود ندارد که آنها را مورد سئوال قرار دهد.
ازمهمترین نکاتی که درمتن نامهی شما به آن اشاره شده این معضلی است که ماایرانیها حالا داریم با سلطنت و محمد رضا شاه و حالا هم شاهزاده رضا. آنقدرازاستبداد اسلامی به جان آمده ایم که حافظه تاریخی مان درمورد آنی که ویژگی حکومت رضا شاه پهلوی بوده است را بالکل داده ایم به باد هوا. غمگین کننده است این نحوهی نگرش و برخورد بیشترازهرچیزبه خاطراینکه قادر به ایجاد تصویری روشن ، براساس اطلاعات تاریخی، برای نجاتمان ازاین شرایطی که درحال حاضر درآن دست و پا میزنیم نیست.
۴٨۹۱٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : حیف از آن استعداد
این نوشته کاملتر و درست تر از آنست که احتیاج به کامنت داشته باشد ولی کامنت زیر جهت ابراز تاسف از روند نزولی کمیت و کیفیت نوشته های اخیر جناب اسماعیل نوری علاست.
من جناب ایشان را از روزهای اولیه جمعه گردی ها میشناسم و یکی از خوانندگان دائمی در آن روزها بودم و در باره تاریخ تشیع و صفویه و سکولاریسم و سکولاریسم نو از ایشان بسیار آموختم.
نوشته ابراهیم نبوی و عدم اقرار صریح به اشتباه نوشته خود در ایرانشهر و اتهامات اولیه به نبوی تاحدودی اعتقاد مرا سست کرد. پس از آن بتدریج به طول مقالات ایشان اضافه شد و علی رغم تذکرات ، ایشان خود را بیشتر به سیاست آلوده نمودند و نوشته های اخیرایشان بسیار طولانی و خسته کننده و برای کم حوصله ای چون من ، بی سر و ته و غیر منطقی گشته است. با عرض معذرت از این گفتار، فکر میکنم که شاید نصیحت نزدیکان به ایشان در جلوگیری از این بیهوده گویی ها موثر گردد. حیف از آن استعداد.
اما در باره بدگویان مصدق , اگر نگویم .....هرکسی بر طینت خود رو کند باید بگویم
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد - رونق بازار آفتاب نکاهد.
۴٨۹۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۱
|