خامنه ای از تحریم ها جان سالم بدر نخواهد برد
-
فرید راستگو
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : فرید راستگو
عنوان : ایجاد تغییرات در نظام به معنای محو رژیم جمهوری اسلامی نیست.
جناب سالاری خسته نباشید و ممنونم از توجه اتان به نوشته اخیرم. در واقع با نظر شما در ارتباط با تغییر رژیم کاملاً موافقم و هم معتقدم تا مردم پا به میدان نگذارند این رژیم جای خود را به رژیم سیاسی دیگری نخواهد داد. این رژیم فقط و فقط بدست مردم باید تغییر یابد و راست بخواهید مسئول اصلی شرایط حاکم خود ایرانیان هستند که سه دهه است این رژیم و جنایات او را تحمل کرده اند و می کنند. هیچ استبدادی بدون حمایت و تحمل و سکوت مردم نمی تواند وجود داشته باشد. ولی بر این باورم که اگر تحریم ها ادامه یابند و فراگیر تر شوند ناچاراً تغییراتی در نظام سیاسی حاکم که به شخص سیدعلی خامنه ای متکی است ایجاد خواهد شد. نمونه آن شدت دعوا و شکافهای اخیر هئیت حاکمه هستند که باعث بی اعتباری روزافزون و تضعیف سیاسی خامنه ای شده و بیشتر هم خواهد شد و یک رهبر تضعیف شده سیمای نظام سیاسی حاکم را تغییر می دهد. اخیراً بسیاری از نوشته ها را خوانده ام که می گویند خامنه ای تسلیم میشود ولی هیچگاه نمی گویند که تسلیم شدن چه اثری بر رل خامنه ای بر نظام سیاسی که بر شخص خامنه ای استوار است خواهد داشت. و پیام من این است که خامنه ای با تسلیم شدن دیگر آن خامنه ای قبل نخواهد بود و در نظام تغییراتی بوجود خواهد آمد. و در صورت عدم تسلیم خامنه ای با تاسف می گویم که سناریو عراق صد در صد تکرار میشود.
تحریم حتی اگر موجب محو رژیم جمهوری اسلامی شود ما را به دمکراسی سوق نمی دهد مگر اینکه مردم هزینه کنند و با راه اندازی جنبش همگانی تصمیم بگیرند بساط استبداد را سرنگون سازند و سرنوشت خود را خویش در دست بگیرند. به امید آنروز.
۴۹۰٨۹ - تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱٣۹۱
|
از : رضا سالاری
عنوان : هیچ رژیم فاسد و خودرأیی خود بخود از هم نمی پاشد!
جناب راستگو زیاده از حد خوشبین هستید. امکان ندارد این رژیم بدون مبارزه بی وقفه و صرف هزینه زیاد از جانب اپوزیسیون و مخالفان و مردم تحت ستم بخودی خود از پا درآید! تاریخ شرح سرنگونی صدام عراقی و قذافی لیبیایی و رهبران بقیه کشورهایی که شما از آنان نام بردید الزاماً در ایران تکرار نخواهد شد.
بایستی همه مردم مخالف و ناامید و تمام اپوزیسیون را بسیج کرد و به کار تشکیلاتی و صنفی و مبارزه مستمر پر هزینه دعوت و راهنمایی نمود. اگر آمریکائیها در عراق و افغانستان دخالت و حمله نمیکردند، آیا مردم این دو کشور خود بتنهایی قادر به سرنگونی رژیم های جبارشان بودند؟ از همه مهمتر، آیا این دو کشور اکنون به دموکراسی و سکولاریزم آزاد رسیده اند؟ آیا مشکل عراق و افغانستان فقط صدام و ملاعمر بود؟ نقش مردم پس چیست؟ این چیزی است که در مقاله تان کمتر مورد اشاره قرار گرفته:
۱. حق دستیابی به نیروی اتمی را بسیاری از اپوزیسیون و روشنفکران اصلاح طلب ایران قبلاً فریاد زده بودند و اکنون که تحریم ها پیش آمده ساکت نشستند.
۲. در حالیکه خط قرمز بین المللی در این مورد همیشه مشخص بوده است: «کشوری که مخالف غرب و امریکا و اسرائیل است و دارای دموکراسی هم نیست نباید فعالیت اتمی داشته باشد چون تهدیدی میشود بر سیاستهای غالب این دو کشور در منطقه خاورمیانه! » این خط قرمز بین المللی چیزی بود که خیلی از روشنفکران هم جدی نگرفتند و بدون فکر به پیامدش، پافشاری میکردند که نیرو و انرژی اتمی حق لاینفک ملت ایران است، در حالیکه همه میدانند که فعلاً تمامی حقوق این ملت همه در ید یک آخوند و سپاهیانش متمرکز شده.
۳. درست است که خامنه ای مسئول و مقصر عمده این فاجعه است، ولی تمام مردم و روشنفکران مخالف امروز ، ولی طرفدار مقطعی و و موضعی دیروز رژیم، همه در بوجود آوردن وضع موجود مقصر و مسئولند منتهی البته با درصد و درجات کمتر از رهبر رژیم. در واقع بسخن درست تر، ما همه مسئول و مقصریم! پس باید باهم بکوشیم که تقصیر و اشتباهمان را جبران کنیم.
۴. همه این مخالفان بایستی امروز احساس تقصیر و گناه کنند تا بتوانند فعال قاطع مبارزه ضد رژیم شوند، اگر میخواهند ایران را به سمت دموکراسی تغییر جهت دهند! بی تفاوتی و سکوت و صرف انتظار کشیدن برای تئوری فروپاشی طبیعی خامنه ای و سپاه وهم و خیالی بیش نخواهد بود!
۵. ساده ترین قدم خودسازی فردی است و پرهیز و رد عینی و عملی کلیه آموزه ها و هنجارهای تحمیلی جمهوری ولایی اسلامی.
۶. اجتناب جدی و پرهیز از آموزه های دینی وحشتناک و مخرب جامعه: نظیر مجاز بودن دروغ بوقت تقیه و قانون شکنی بوقت مصلحت و ظلم و ستم به بهانه اسلام و عدالت و رستگاری. اجتناب از توهین و تجاوز به حقوق نامسلمان و آپارتاید و تبعیض و پارتی بازی و باند بازی و فامیل بازی و باور به اندیشه و ایمان خودی و برتری حقوق خودی بر ناخودی. اجتناب از رشوه و باج. ایستادن در مقابل ظلم و کلام زور و ناحق و غیرقانونی. دفاع از حق ضعیف در مقابل قدرتمند. سالم و پاک و شفاف بودن و راز دار نبودن. اجتناب از استفاده از واژه های آخوندی و وارادتی جمهوری اسلامی در طی ۳۴ سال گذشته که جز تخریب جامعه و بی اعتبار کردن همین قوانین نیم بند مجلس و دولت خاصیت دیگری نداشته اند، نظیر «مصلحت »، « صلاح »، « تقیه » ، « اگر ... بخواهد »، « پنهان کاری سیاسی: به کسی نگو، محرمانه بماند »، « انشأ... »، «توکل به ...» ، یاصاحب...» ، « قسم به... » و .....
۷. اثرگذاری اخلاقی و حق گرایی ماندگار در اطرافیان در هر جا و در هر کار و هر انجمنی. رهبریت احقاق حقوق فرد و افراد در هر وقت و فرصتی. افشاگری رژیم در بیدادگری و ظلم وستم و تجاوز به حقوق مردم و سیاستهای غلط و نابجا خشونت زا و در حال جنگ و دعوا با دیگر کشورها از جیب و هزینه مردم ستمدیده.
۸. ارتباط مستقیم با معلمان، کودکان ، دانش آموزان دبستانی و دبیرستانی در جهت افشای رژیم و انتقال آموزش و پرورش درست و سالم و عاری از هر میکرب ایدئولوژیکی به نسل کودک و نوجوان و جوان. فیلم برداری و افشای سرکوب و تجاوز و ستم رژیم در ادارات و خیابانها و صدور و رساندن آنها به رسانه های خارج از کشور.
۹. مشخص کردن مرزها و چهارچوب اصلی اهداف و دیدگاه های سیاسی و حکومتی هر فرد و گروه و یافتن سازمان و تشکیلات و حزبی که بتواند به او پوشش دهد و به او کمک کند تا به اهداف خود برسد. رشد تشکیلاتی از پائین به بالا
۱۰. آماده سازی فکری، و فیزیکی و تشکیلاتی و حزبی برای شرکت در هر اعتراض فردی، جمعی و اجتماعی و نبرد و مبارزه سیاسی و دفاعی ممکن در هر فرصت سیاسی. مثلاً کارهای سیاسی اثرگذار در فرصت ها و مواقع انتخابات! مثلاً کارهای سیاسی اثرگذار در فرصت ها و مواقع انتخابات!
۴۹۰۷۵ - تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱٣۹۱
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|