عنوان : جنبش مردم
ایرج عظیمی عزیز درود. جنبش سبز یک دست نماند و حتی در دوران شورشهای ۱۳۸۸ به سرعت به دو دسته با دو جهتگیری تقسیم شد. یکی بدنبال سیاستهای موسوی خامنه؛ حرکت در چهار چوب قانون اساسی و مسالمت آمیز بود و دیگری این چهار چوب را شکست و بدنبال سرنگونی رژیم حرکت می کرد. البته به دلایل مختلف، دسته دوم همواره در اقلیت باقی ماند و پس از دیماه ۱۳۸۸ به شدت سرکوب و تار و مار شد، اما هنوز فعالند و بدنبال راهکار.
همانگونه که شما گفتید: "سیاست اتحاد جمهوریخواهان ترجمان اتحاد و انتقاد حزب توده است." سیاستی که به دنبال حفظ حکومت جمهوری اسلامی ولی تغییر شکل آنست. این جریانات و همچنین سلطنت طلبان (رضا پهلوی) هر چه ادعا کنند تغییری اساسی در وضعیت موجود نخواهند داد. منافع طبقاتی اینان در تغییر از بالا و توسط بالا (آمریکا) است. تغییر اساسی در وضعیت موجود فقط میتواند توسط جنبش مردم انجام شود. در برُش کنونی، روشنگری در مورد سیاستها و اهداف این جریانات و همسوئی آنان با سیاستها و اهداف امپریالیستها بدون شک به بسیاری که خواهان تغییر اساسی جامعه می باشند کمک می کند.
۴۹۶٨٨ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۱       

عنوان : نظام دیکتاتوری مطلقه فردی
بهروز الف عزیز، با درود و سپاس از لطف شما. در مورد اینکه حکومت جمهوری اسلامی از بازماندگان لشگر اسلام است می توان گفت که حدود ۱۲۰۰ سال پس از سلطه امپراتوری اسلامی بر ایران نظام سلطنتی در کشور ما حاکم بوده است. مسئله کنونی ما، حکومت طبقات ارتجاعی است چه به شکل اسلامی و چه سلطنتی.
در مورد "برچیده شدن نظام دیکتاتوری مطلقه ولی فقیه" در مقاله تلاش شد نشان داده شود که در ایران نظام دیکتاتوری مطلقه فردی به اشکال سلطنتی و جمهوری اسلامی حاکم بوده اند. نظامی که در واقع استبدادی است و در راس هرم قدرت یک نفر (رضا شاه، محمدرضا شاه، خمینی و خامنه ای) تمامی اختیارات را در دست دارد. این خصوصیتِ نظام حاکم در ایران است که از مهمترین علل آن موقعیت جغرافیای سیاسی کشور در منطقه، ساختارهای اقتصادی وابسته و متکی به صدور نفت و تقابل امپریالیستها در این منطقه به ویژه بر سر ایران است. به همین دلیل، جریاناتی چون اصلاح طلبان حکومتی، سلطنت طلبان، حزب توده، اتحاد جمهوریخواهان و ... که می گویند میتوان غلظت نظام دیکتاتوری را پایین کشید به مردم دروغ می گویند. در ایران نظامی که با حمایت امپریالیستها بر سر قدرت باشد (یا بیاید) و اقتصادش تک محصولی و تابع سیاستهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول باشد نمی تواند ساختار سیاسی چون آنچه که تا کنون دیده ایم یعنی حکومت دیکتاتوری مطلقه فردی باشد.
۴۹۶٨۷ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۱       

عنوان : تجربه را تجربه کردن خطاست
" این دو جریان تفاوت چندانی از نظر سیاست و برنامه ندارند و وجوه مشترکشان ماهیت آنها را بیشتر روشن می کند" با آقای مهرگان البرز دراین وجه هم نظرم و برای تببین آن به زاویه ای از پیشینه سبزها در زمینه آزادی سیاسی در ایران اشاره می کنم . زمانی که چپ ها به مهاجرت ناخو.استه نیامده بودند و چپ های اسلامی در کابینه موسوی حکمروایی می کردند . سپس رهبران و تئوریسین های سابق اصلاح طلبی شدند و شعار ایران برای ایرانیان حزب مشارکت نوشته ای بر یخ شد . در ۱۶ سال دوره چپ اسلامی و اصلاح طلبان نیروهای سیاسی حق فعالیت سیاسی علنی نداشتند تا چه برسد به اینکه به ما چپ ها اجازه فعالیت دهند. اگرجنبش باصطلاح سبز نیز بار دیگر بر راس قوه مجریه و یا مقننه قرار داده شوند . هیچ آبی برای فعالیت چپ گرم مخواهند کرد.موضوع نکته برانگیز و نگران کننده را از یاد نبریم . حضور شهریار آهی مشاور زضا پهلوی و جواد خادم می باشد و نمی توان اقضاوت عجولانه کرد اما نگرانی ایجاد می کند که مبادا بعد از اتحاد با سبزها اینکه نوبت اتحاد با جریان منسوخ سلطنت است. سیاست اتحاد جمهوریخواهان ترجمان اتحاد و انتقاد حزب توده است که می رود تا برای دومین بار هزینه جبران ناپذیرتری بر چپ تحمیل نماید.
۴۹۲۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : یک سوال
اقای مهرگان مقاله بسیار جالبی را نوشته اند و بخوبی نشان داده اند که هیچ تفاوتی بین جناح هاز رنگارنگ رژیم نیست و گرچه در ظاهر برای گول زدن مردم ماسک های مختلفی بر چهره زده اند ولی در باطن صد در صد همانند هم هست، یک هدف دارند، یک خواست و یک مرام. (کشتار مخالفان، غارت ثروت مملکت، استثمار مردم، به فلاکت رساندن اکثریت مردم و نابود کردن فرهنگ و رسم و رسوم ایرانی، چرا که اینان بازمانده گان لشگر اسلام هستند که ۱۴۰۰ سال پیش همین مملکت را به روز سیاه نشاندن) و بخوبی نشان دادند که این رژیم با خواهش و تمنا از قدرت دست نمیکشد. اما یک سوال از ایشان. نوشته اید که: "مردم، به ویژه جوانان، خواهان برچیده شدن بساط نظام دیکتاتوری مطلقه ولی فقیه در ایرانند." این خواست نه خواست شما هست و نه خواست اکثر مردم. چرا که این شعار سازمانی های نظیر حزب توده هست. یعنی اگر مردم و سازمان های واقعی و آگاه وقتی ببینند که "دیکتاتوری مطلقه ولی فقیه" از بین رفته همه چیز امن و امان خواهد شد. بعبارتی اگر بجای خامنه ای یک آخوند و یا آخوند فکری (اصلاح طلبان) بیاید جای خامنه ای بنشیند تمام مشگلات حل میشود. یا اگر بجای دیکتاتوری ولی فقیه، دیکتاتوری سلطنتی به قدرت برسد مشگلات حل میشود و یا اگر "مطلقه" را از جلوی ولایت فقیه برداریم مشگلات حل میشود. مطمئن هستم این نظر آقای مهرگان نیست
۴۹۲٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۱