از : برزویه طبیب
عنوان : عمل مقدم است
هسته متمایز مقاله رفیق تابان را میتوان چنین خلاصه کرد ۱- ادعای چپ بودن بر عمل مقدم است ،بنابراین معیاری برای تمایز سره از ناسره قایل نمیشویم و بهانه این سخاوت ،عدم تمایل به محدود کردن دایره شمول چپ است . این نظر کیفیت را فدای کمیت میکند . هرچند که تاکتیک های مقطعی و یا حتی میان مدت را دلیلی بر اخراج نیرویی از این دایره نمیدانم ،ولی عمل را بر ادعا و عدم تناقض اساسی هر تاکتیک را با استراژی دراز مدت چپ ،اساسی میدانم. مثلا حزب سوسیال دموکرات ویا هرنام دیگری که موافق حمله به ایران باشد( عدول ازنترناسیونالیسم) با یک من عسل گفتمان دموکراسی و رفاه وحقوق بشر هم ،شیرین (چپ )نمیشود . نظر دیگر رفقا و دوستانی که درباره حقوق بشر مینویسند را به این نکته جلب میکنم که حقوق بشر مطروحه در اعلامیه مربوطه وجه اشتراک ما با دیگر نیروهای مترقی است .ولی مسئله پیدا کردن هویت متمایزی برای چپ ،هویتی پیگیر تر ،برای چپ است برزویه طبیب
۴۹۵۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۱
|
از : نامی شاکری
عنوان : جنبش، سازمان, حزب و...
"چپ جدید" یک جنبش است و مهمترین ویژگی این جنبش (در جهان بعد از جنگ سرد) این است که نظام موجود را نقد می کند اما هنوز جسارت و دانش "نفی" آنرا ندارد. با "نفی" این نظام، ضرورت پاسخ به "نظام آلترناتیو" مطرح می شود که امری ذهنی و حاصل تحلیل عینی وضعیت است. جنبش ها اصولا محصول مواجهه با وضعیت عینی اند و از درون آنها جریان های سیاسی "نفی" کننده، سازمان دهنده و رهبری کننده به "نظام آلترناتیو" پدید می آیند. از سازمان های مختلفی که از درون جنبش ها به وجودمی آیند، "احزاب" عالی ترین سازمان فعالیت سیاسی و ناظر به منافع گروه های اجتماعی مشخص اند. "تعامل و همگامی با قبول اختلاف در عقیده" (دریا دل توانا) در جنبش ها, امری معمولی، در سازمان های سیاسی, امری ممکن و در احزاب امری ناپدبرفتنی است، چرا که مبارزه ی حزب برای اسقاط نظام حاکم و کسب قدرت سیاسی جهت برپایی نظام آلترناتیو، امری پیچیده, خطیر و مستلزم حداکثر دقت در عملیات بر اساس اصل هزینه/ فایده است.
در جنبش چپ (اعم از قدیم یا جدید) البته که حکم اخراج "کسی، فرد جریانی یا حزبی تشخیص دهد، که در این مرحله از مبارزه بهتر است از این راه برود، یا با این نیروها گفتگو کند، یا نکند..."(ف.تابان) نه موضوعیت دارد و نه پذیرفته است. اما در حزب, (به ویژه حزب کمونیست) هر موضعگیری، رفتار و اقدام سیاسی حساب و کتاب دارد و بر اساس استراتژی مایل به "نظام آلترناتیو" اتخاذ می شود و البته که غفلت مکرر از آن, مستوجب اخراج است.
تا گروه های اجتماعی مختلف المنافع وجود دارند, کشمکش و مبارزه ی سیاسی برای کسب قدرت یا اشتراک در قدرت وجود دارد و در جهان مدرن سازمان ها و احزاب سیاسی, مناسب ترین دستگاه های وصول به اهدافند. برای آنها که به مفهوم طبقه و مبارزه ی طبقاتی در جوامع قائلند، حزب کمونیست (با ساختار اساسی پیشنهادی لنین) عالیترین "راهکار و ابزار" مبارزه است.
"چپ جدید" در سرگشتگی از تجربه ی اتحاد شوروی و لنین و بی اعتمادی به سوسیال دمکراسی و (یورو کمونیسم)، برای زایش سازمان های تعریف کننده ی "نظام آلترناتیو"، تا مدت ها در جوش و خروش خواهد بود, اما راه دوری نخواهد رفت.
۴۹۵۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۱
|
از : مسعود راد
عنوان : اعلامیه جهانی حقوق بشر: ملاک عدالت طلبیِ اجتماعی
لطف و ابراز نظر دوستان، بخصوص مشارکت جناب تابان در بحثهای جانبی بسیار شوق انگیز است و از این نظر به همه تبریک میگویم. اما چند نکته را لازم به ذکر دیدم.
اول، در پاسخ جناب زنگنه معتقدم اصولا مطرح کردن لفظ اقلیت با مبانی حقوق بشر سازگاری ندارد از آن رو که از دید منشور جهانی حقوق بشر تفاوتی در بین ابناء بشر نیست. به نظر من هم طرح هرمطلبی که به هر لحاظ به تفاوت آدمها بپردازد و گروهی را به گروه دیگری ارجح کند تنها تخم نفاق و بدبینی می پاشد و ارزشهای انسانی دیگری را نادیده میگیرد. از این رو در قانون اساسی مترقی ایران آینده میبایستی از ذکر هر نکته ای که ایرانیان را دسته بندی کند پرهیز شود. منجمله بحث مذهب رسمی و دینهای مجاز است که معتقدم از نکات بارز مغایر حقوق بشر در قانون اساسی حکومت اسلامی است.
دوم، لفظ عدالت اجتماعی است که به نظر میرسد بعضی از دوستان ترجیح میدهند از آن بجای «حقوق بشر» استفاده کنند. در مقام مقایسه این دو معتقدم که لفظ و حتی مفهوم «عدالت اجتماعی» تعریف دقیق و مشخصی ندارد و میتواند مورد تعبیر و تفسیر و سوء استفاده قرار گیرد، اما حقوق بشر تعریف خاص و مشخصی دارد که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و ملحقات آن به روشنی و به شکل جامعی تبیین شده است. به عبارت دیگر عدالت اجتماعی مفهوم عامی است که در حقوق بشر به صورت خاص و بند بند تعریف شده و خارج از آن نیست. پس استفاده از لفظ حقوق بشر بجای عدالت اجتماعی را ترجیح است.
نکته بعد تاکید بر کامنت جناب پیروز است بخصوص آنجا که در مورد منشور حقوق بشر نوشتند: «گرچه این منشور تمام خواسته های سوسیالیستی را در بر نمیگیرد ولی با توجه به نتایج انتخابات دنیا , شاید بیش از نیمی از دنیا سوسیالیست نباشد و در حال حاضر شاید مهمترین وظیفه " چپ " گرد آمدن زیر این پرچم باشد .»
از توجه تان متشکرم
۴۹۵۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۱
|
از : دریادل توانا
عنوان : نقد ونظر یا شعار و تهمت؟؟
ضمن سپاس از دوست عزیزم جناب آقای تابان و همه عزیزانی که با نقد و نظر خویش در راه دستیابی به تعامل و تفاهم در جنیش چپ گام نهاده اند با عرض نمایم که :
نمیدانم چرا پس از سالها از گسست جنبش و فعالین چپ از خام اندیشی و ساده انگاری در برخورد با آرای فلاسفه عصر مدرنیته، و با وجود این همه منابع و امکانات و تجربه ، هنوز شاهد تهمت زنی و ....... علیه جنبش چپ وفعالین برجسته این جنبش هستیم ؟
در حالیکه ضمن احترام به همه این عزیزان پیشنهاد می کنم در تفسیر و تحلیل مواضع و موقعیت چپ در گذشته تاریخ ایران باید بر موقعیت مکانی و تاریخی رویدادها ، سیاست های راهبردی ، شخصیت ها از منظر روانشناسی ، بستر تاریخی آن اتفاقات و......... پرتو افشانی نمود و با در نظر گرفتن متن (text)و بستر تاریخی آن (context) مواضع چپ و فعالین آن رامورد ارزیابی دقیق قرار داد . تا جنبش چپ ضمن پالایش دیدگاهها، بدور از دگماتیزم ایدوئولوژیک به اصلاح خویش اقدام نماید.واقعیت آنست که بسیاری از ما فعالین چپ در نهایت خام اندیشی با نهادهای سیاسی - اجتماعی و حتی اقتصادی برخورد کردیم.
به امید تعامل و همگامی با قبول اختلاف در عقیده - د- توانا- ایران
۴۹۵۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۱
|
از : ف. تابان
عنوان : به آقای روزبه صالحی
روزبه عزیز. به مسائلی اشاره کرده اید که هم بسیار مهم و هم بسیار غامضند و طبعا در یک کامنت نمی توان به آن ها پاسخ داد و بیشتر از آن، پاسخی همه جانبه نیز از من بر نمی آید.
در مورد اول طبیعی است که امروز اعتراض اصلی جنبش های ضدسرمایه داری جهانی متوجه سرمایه های ملی - بانکی است که حکومت خود را بر سراسر جهان گسترانده و به نظر من جنبش های اعتراضی در دیدن این واقعیت صحیح عمل کرده اند. این که تضادهای داخلی سرمایه داری تا چه میزان گسترش یابند و در کنار آن تضادهای جغرافیایی سرمایه داری چطور عمل کنند، موضوعی است که کار اقتصاددان های چپ و ضدسرمایه داری را می سازد و من ارزیابی معینی ندارم. اما من بنابر روحیه و اصل حداکثر همکاری ها، معتقدم که از هر کس می شود باید در این مبارزه استفاده کرد و در کنارش قرار گرفت.
در مورد دوم یعنی مشخصه های چپ جدید، من کوشیده ام تا حد ممکن از دادن تعریف خودداری کنم و به همان «انتخاب اجتماعی» بسنده نمایم. یعنی آن که چپ را انتخاب می کند - با همان مفاهم تاریخی شناخته شده از آن - چپ است. برخی دوستان مصر به تعریف هستند و تعاریفی هم می دهند که به نظر من نمی تواند مورد توافق عمومی قرار بگیرد. هر تعریفی الزاما دامنه ی چپ را محدود خواهد کرد.
در مورد چپ جدید هم بنابر این من کوشش نکرده ام تعریفی به دست بدهم و نمی توانم هم تعریفی به دست بدهم. آن چه من گفته ام ابراز این امیدواری است که چپ اجتماعی و طبقاتی که امروز در اروپا به میدان آمده است بعد از مدتی بتواند سیمای سیاسی (و شاید تشکیلاتی) خود را هم ارایه دهد و به نظرم خواهد توانست این کار را بکند. من فکر می کنم اساس این سیمای جدید باید قرار دادن جنبش های چپ بر روی دو پای دموکراسی و عدالت اجتماعی باشد.
دوری و نزدیکی شاخه های مختلف چپ را اما این تعاریف تعیین نمی کند. آن چه من در پاسخ به آقای زنگنه گفتم فقط یک واقعیت اتفاق افتاده است، یعنی در جبهه ای که امروز در خیابان های اروپا تشکیل شده است، کمونیست ها در کنار بقیه معترضین قرار دارند و سوسیال دموکرات ها در اکثر مواقع متاسفانه حضور ندارند - اگر در جناح روبرو نباشند - به نظر من یک دلیل این موضوع خصلت ضدسرمایه داری این نیروهاست. شاید به این خاطر که این خصلت در سوسیال دموکراسی به حداقل رسیده است.
۴۹۵۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۱
|
از : روزبه صالحی
عنوان : عنوان : آقای تابان مولفه ها چپ جدید کدامند ؟
آقای تابان خسته نباشی !
مقاله تان تفسیری بود بر احوال گرایش چپ موجود نزد اپوزوسیون خارج کشور . تاکنون ۲۶ نظر پیرامون مقاله ارائه شده است . شما به اعتراضات زحمتکشان یا ۹۹ که نخست از وال استریت آغاز شد و شما در مورد سوسیال دمکراسی اروپایی فرموده اید . " با این حال من می پذیرم که کمونیست ها به چپ جدید بسیار نزدیک تر هستند تا سوسیال دموکرات ها و آن ها امروز در جبهه عمومی چپ حضور دارند. این چپ جدید را البته من «نتراشیده ام» در خیابان های آتن و مادرید و لیسیون و رم حضور خودش را دارد اعلام می کند. این که این چپ جدید «هیچ شباهنی» به فدائیان اکثریت و اتحاد فدائیان ندارد را خود آن ها باید توضیح بدهند. دوست گرامی زنگنه. من فکر نمی کنم در مورد سوسیال دموکراسی «کم لطفی» کرده باشم. اتفاقات «امتیاز» داده ام. وگرنه این سوسیال دموکراسی امروز در یونان و اسپانیا و جاهای دیگری هم در برابر تظاهرات ضدسرمایه داری قرار گرفته است متاسفانه " . شما تبیین مولفه چپ جدید را به اکثریت و اتحاد فداییان محول می کنید . اما پرسش های من از جنابعالی بوده که با هدف بیشتر دانستن من آنها را می آورم :
۱ – نئولیبرلیسم نمود جدید بخش سرمایه های مالی – بانکی است که در پرتو مکتب اقتصادی واشنگتن ( مدل فریدمن ) چنان از یکه خواری فربه شده که نحیف شدن سرمایه داری صنعتی و اجیر کردن بخش های بازرگانی و خدماتی توزیعی مصداق سیاست آن می باشد . آیا صرف اینکه سرمایه داری مالی – بانکی مولود سرمایه داری صنعتی است می شود براحتی از چالش درون سرمایه داری عبور کرد یا می توان دقت کرد که در بحران سوم از سری بحران های ادواری سرمایه داری این بخش تا چه مدتی توان تحمل صدمه را دارد و اعتراض مقطعی آن در کنار اعتراض ۹۹ ها را چگونه می بینید.
۲ – چپ جدید از نظر شما چه مختصاتی دارد . زیرا شما نیز آنرا در اعتراض های خیابانی آتن ، مادرید ، لیسبون و... به ما نشان می دهید . بنابراین می توانید مصداق هایی از آن را بیان فرمایید تا در فهم ما از واژه چپ جدید کمکی کرده باشید. قطعا بهتر از من تسلط تئوریک دارید که فهم واژه ها قرار دادی بوده و به تناسب زیست اجتماعی تبیین می شود . پس وقتی می پذیرید که کمونیست ها به چپ جدید بیشتر نزدیک هستند تا سوسیال دمکرات ها . بنابراین از نگاه شما مختصات مبنای تعیین نزدیکی و دوری را در قامت دو نحله چپ سنتی و چپ دمکرات چه می باشد. در پایان از بردباری شما و مطالعه نظرات خوانندگان و پاسخگویی تان به سهم خود تشکر می کنم . زیرا شما به موازات تداوم گفتگو با عناصر سرشناس با خوانندگان علاقمند چپ نیز از در گفتگو درآمده اید. روزبه صالحی
۴۹۵٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۱
|
از : Hadi shahab
عنوان : از اینکه کامنت من را مورد نظر خود داشتید کمال تشکر را دارم.
آقای همایون محترم،
از اینکه کامنت من را مورد نظر خود داشتید و با سوالات و تشابه من به «خروس جنگی» به ان جواب دادید کمال تشکر را دارم.
نوشته من صرفا برای خانوم یا آقای جنبش شکست نخوردگان بود. اما دلیل ادب نمیدانم که سوال شما را بی جواب بگذارم:
سوال کرده اید که : شما واقعا در کره ی زمین زندگی می کنید؟
جواب : بله . فکر میکنم که سوال شما جدی بوده باشد. پس جواب ان هم آری است.
سوال دوم این بود:
در کجای کره ی زمین باد جنبش از چپ می وزد؟
جواب: در همه جا هر جا که انسانی برای حد اقل ترین حقوق خود و خانواده اش یا دستمزدش یا پل بیکارییاش مبارزه میکند. در ایران مبارزه کارگران را حتما در همین سایت دنبال میکنید یا مبارزه مردم اسپانیا ، پرتقال , یونان و سایر جاها .
سوال سوم شما:
آن ها که می خواهند به قدرت و سرمایه نزدیک شوند که مجیز سرمایه را می گویند، پرچم سرخ بر نمی دارند! امروز پرچم سرخ برداشتن جز تحمل داغ و درفش چه دارد که کسی بخواهد به دروغ آن را برافراشته سازد؟
جواب : حتما در خاطر دارید که سه سال پیش در جریان انتخابات سال ۸۸ در ایران ستاد تبلیغات موسوی ، کروبی و احمدی نژاد چه سرود هایی را برای تبلیغات خود میگذاشتند. (سر اومد زمستون و نظیران سرودها. از دعای کمیل خبری نبود ).
حتما در آخرین خبرها شنیده ا ید که احمدی نژاد مدعی شده این اوست که میخواهد بیشتر پول جیب مردم بر یزد و این مخالفانش هستند که جلوی او را گرفته اند. هدف از نوشتن پرچم سرخ و داس چکش اهداف پو پو لیستی حاکمین نظام جمهوری اسلامی بود. این درست است که برای رسیدن به قدرت باید مجیز سرمایه را بگویند. اما برای فریب افکار مردم این آقایان و خانمها میگویند که چپ هستند. همنطور که گفته اند اگر لازم به حفظ نظام اقتضا کند نماز و روزه را هم کنار خواهند گذاشت ...
خوشحال نشدم که شما در آخر نوشته اید : " با وجود چپ هایی مثل شما سرنوشت ما همینی خواهد ماند که هست!"
فکر میکنم که عامل سرنوشت ما جمهوری کثیف اسلامی است و نه آدمهایی مثل من و شما.
سرنگون باد نظام کثیف جمهوری اسلامی
در این راه پیروز باشید
هادی شهاب
۴۹۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۱
|
از : رضا اسدی
عنوان : حد و مرز استفاده از واژه"چپ"
به نظر میرسد، آنچه که به عنوان واژه "چپ" در سیاست جهانی به کار میرود متفاوت از آن است که در میان ایرانیان، بحث کنندگان و نظر دهندگان این مقاله جریان دارد. ملاک"چپ گرایی" میتواند در درون یک حاکمیت، پارلمان،حزب، گروه های عقیدتی سیاسی، گرایش های مختلف ایدیولوژیک و دگر اندیشان وجود داشته باشد. و همانطور که آقای تابان هم به آن اشاره نموده است "چپ بودن" یک انتخاب فردی است. بدین صورت میتوان بین دو فرد و تا ابعاد گسترده تری به وجود بیاید. پس ممکن است که اعضای یک پارلمانی که تماماٌ از درون قوانین و ضوابط یک حکومت و یک دست انتخاب شده اند، باشند تعدادی از آنها که به چپ،راست و غیرو گرایش داشته باشند.
اینکه تصور شما از "چپ بودن" به مفهوم اتنخاب مارکسیسم و یا هر شاخه دیگری از آن است، باعث میشود تا یک خط قرمزی بین خودتان و توده مردم بکشید و حتی از دیگر مارکسیت ها نیز جدا بمانید. آیا بهتر نیست که وازه "چپ" را رها کنید و فقط به چهارچوب اهداف سیاسی، پیشنهادات،نقطه نظرات، خواسته ها، و عقاید گروهی و فردی خودتان بچسبید و در جهت همبستگی و گسترش دموکراسی و تحمل گرایی بحث کنید و قدم بر دارید؟
۴۹۵٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۱
|
از : غلامرضا زنگنه
عنوان : بحث و گفتگو
باز هم از آقای تابان قدر دانی می کنم, چرا که مصرانه سعی می کنند که در جهت رفع سوء تفاهمات بکوشند.می گویند بحث, بحث را هم به دنبال می آورد. مهمترین دست آورد این سه جریان درجهت وحدت, روزنه ای است که به سوی امید برای اتحاد, باز کرده اند. برخی از دوستان در کامنت های خویش به درستی نوشته اند که نیروی چپ می تواند همه نیروهای معتقد به عدالت اجتماعی که در جهت کنترل سرمایه به نفع طبقه کارگر و زحمتکشان تلاش می کنند را در بر بگیرد.از راستترین بخش آن که به طبقه میانه جامعه نزدیک است تا رادیکالترین آن که با آنارشیسم بیش از چند قدم فاصله ندارد.حال در این طیف وسیع چپ بزرگ که امیدوارم تشبیه به دینوساریای بزرگ نشود عواملی را باید احترام گذاشت تا بتوان همه با هم کار کنند.از جمله همانطور که دوستان دیگر هم گفته اند احترام به دمکراسی و حقوق بشر در درون خود جنبش است .پرهیز از باند بازی برای گرفتن رهبری در دست , چنانکه در برخی از سازمانها اتفاق افتاده است, دوری از عدم همکاری به دلایل شخصی و عوامل دیگر می تواند اعتمادسازی کند و راه را برای اتحاد فراهم سازد.نکته دیگر در تمام بحث ها من ندیدم که اشاره ای به قوم ها و یا ملت های ایرانی بشود. از آنجا که افرادی همچون من در اقلیت خواهیم بود و ممکن است به عنوان فراکسیون چپ کرد, در چپ بزرگی که قرار است شکل بگیرد, فعال باشیم , دوست داشتم که نظر شما آقای تابان یا دوستان محترمی که کامنت در زیر سات گذاشته اند و از دمکراسی و حقوق بشرنوشته اند را بدانم.
با تشکر
۴۹۵۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۱
|
از : همایون
عنوان : در کره ی زمین زندگی می کنید؟
جناب آقای هادی شهاب شما واقعا در کره ی زمین زندگی می کنید؟ در کجای کره ی زمین باد جنبش از چپ می وزد؟ آن ها که می خواهند به قدرت و سرمایه نزدیک شوند که مجیز سرمایه را می گویند، پرچم سرخ بر نمی دارند! امروز پرچم سرخ برداشتن جز تحمل داغ و درفش چه دارد که کسی بخواهد به دروغ آن را برافراشته سازد؟
شما متاسفانه مظهر همان «گفتمان من» این مقاله هستید و به قول آقای اردشیر زارعی قنواتی مثل «خروس جنگی» به این و آن می پرید. با وجود چپ هایی مثل شما سرنوشت ما همینی خواهد ماند که هست!
۴۹۵۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۱
|