از : علی کبیری
عنوان : راه نجات کدامست؟
مثلی است که مردم در جهنم از ترس مار غاشیه به اژدها پناه میبرند و این نقل حزب کم.نیست چک است که به مدت چهل سال حزب حاکم بود ودر دودهه ی پیش مردم برای رهائی از فشار ودزدی و ارتشاء و وضع بد اقتصادی بر اثر بدکاریهای حکومت کمونیستی مورد پشتیبانی این حزب، انقلاب معروف به بهار پراگ را برپاکرده واز شر آن راحت شدند. حال دوباره عده ای نابکار دیگر با پرچم سوسیال دمکراسی حکومت را دردست گرفته وباز با ائتلاف با همین کمونیستها صحنه گردانان سیاسی شده اند و این کشور را به ورطه ی هولناک اقتصادی کشانده اند. حال باز مردم با توهم اینکه " گربه شد عابد ومسلمانا،" دردو ایالت به همین حزب بد سابقه رأی داده اند تا بلکه معجزه ای صورت گیرد و بروز این معجزه چیزی جز زیربدهی های خارجی هنگفت زدن و کُشتی گرفتن با تورم روزافزون اقتصادی نیست. در آن صورت هم باید این کشور در انتظار محاصره ی اقتصادی از سوی طلبکاران خارجی باشد. در حالیکه کمونیستها به مدت چهل سال قدرت حاکمه ی مطلق بودند و بجز بدبختی ومرارت ارمغانی برای مردم چکوسلوواکی نیاوردند، حال قادرند فرمولهائی را ارائه داده وپیاده کنند تا این کشور چک از وضع وخیم اقتصادی و مالی فعلی نجات پیدا کند؟ در کشور ویتنام که سالها با فرانسه وآمریکابرای رهائی از استعمار در جنگ وجدال بود، بالأخره کمونیستها برنده شده و زمام امور را بدست گرفتند. ولی پس از سالها دوباره به همکاری باآمریکا وامپریالیسم تن دردادند. در فرانسه هم حزب سوسیالیست برنده انتخابات ریاست جمهوری شد. در اسپانیا هم بهمین منوال. آیا با تغییر اسم از بورژوآزی به سوسیالیسم، کشور و ملتی نجات پیدا میکنند؟ که انقدر ما ایرانیها وسوسه ی اسامی چون سوسیالیسم وکمونیسم شده ایم؟ آیا چنین دیدی جز سطحی نگری نیست؟
۴۹۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۱
|
از : خسرو صدری
عنوان : شفافیت و رسانه های غربی
سایت خبری بی بی سی حتی یک گزارش هم از تظاهرات سراسری دیروز اروپا منتشر نکرده است. در حالی که این روزها، تا زیرشلواری پاره پدربزرگ مائو را هم نمایش میدهد.
شفافیت فقط وقتی خوب است که اتاق خواب همسایه را بازتابد!!
۴۹۵۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۱
|
از : الف رستمی
عنوان : اتحادیه های کارگری در اروپای شرقی
نتایج انتخابات در جمهوری چک نشانهٔ درکی تازه از فصل و «بهار» تازه ای برای «پراگ» است. این حقیقت که کمونیست ها با فاصله اندکی دومین جایگاه در انتخابات را از آن خود کردند، نشان از دوران تازه ای در به میدان آمدن مردم آن منطقه است و در دیگر انتخابات آیندهٔ این کشورها علیرغم فشارهای تبلیغی امنیتی وحشتناک موجود تکرار خواهد شد ... زمزمه اش را این روزها در مهاجرانشان می شود شنید.
سوسیالیسم باز هم به پرچم مبارزات مردم جهان بدل می شود. این برای بسیاری ممکن است باور پذیر نبوده باشد، اما حقیقت دارد.
سوسیالیسم آینده ای درخشان خواهد داشت.
۴۹۵۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۱
|
از : علی کبیری
عنوان : دوستان هیجان زده نشوند!
هنوز سندیکاهای قدرتمند کارگری در کشورهای معروف به اروپای شرقی سابق نظیر لهستان، مجارستان، باقیمانده یوگوسلاوی سابق، رومانی، آلبانی، چک و اوسلوواک، اقدام به تظاهرات و حرکتهای ضد سرمایه داری نکرده اند. علت این امر میتواند خاطرات تلخ و گزنده ی ظلم و ستم سیستمهای کمونیستی در گذشته باشد. این تذکر رادادم تا شاید دوستان کمی در این مورد تفکر کرده و در اذهان سوسیالیستی شان سبب این عدم استقبال را بدون تعصبات مارکسیست-لنینیستی تجزیه وتحلیل نمایند.
۴۹۵۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۱
|
از : خسرو د
عنوان : چاره کار سوسیالیسم
چاره کار سوسیالیسم است البته بدون اشتباهات گذشته. کشورهای قدرتمند اروپا در راس آن آلمان با پرداخت وامهای عظیم که شاید بی بازگشت هم باشند، عملاً دارند جنوب اروپا را به استعمار خود در می اورند، غافل از آنکه مردم جهان دیگر زیر بار چنین ستمی نمی روند. همه تلاش آلمان و متحدان اصلی این است که جلوی سوسیالیسم را بگیرند تا عاقبت دامنگیر کشور خودشان نشود.
۴۹۵۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۱
|
از : الف باران
عنوان : برده داری از بین رفت و فئودالی هم فنا شد آیا سرمایه داری آخر خط است ؟
برده داری از بین رفته است چون بردهها تحمل برده دارها را دیگر نداشتند.یک بردهدار میتوانست از یک تا چند و یا صدها برده داشته،بر جان و مال و ناموس آنها هم تعدی و تصاحب داشته باشد . این برای بردگانی که انسانهایی همانند و مشابه برده داران بودند تحمل ناپذیر بود.بردهداری با جنبشهای فراوان و جنگهای خونین منقرض شد ولی برده داران جدیدی که بوجود آمدند بردگان را در روستاهایی جای دادند که دیگر خرید و فروش آنها بصورت انفرادی مقدور نبود بلکه آنها (فئودالها) دهکدهها را با کلّ جمعیت آن خرید و فروش میکردند.در ایران همین مرز پر گوهر خودمان تا پنجاه سال پیش فئودالهایی وجود داشتند که تعداد روستاهایشان به بیش از هزار روستا میرسید. بماند که قدرت تصاحب آنها بر مال و جان و ناموس روستاییان تا جایی بود که در بعضی مناطق عروس شب اول عروس بودنش را بایستی در بستر ارباب سپری کند... بهر حال دوران فئودالی هم در ایران گذشت و "روستایان صاحب زمین شدند" روزگار گذشت و روستیان در مشیت سزارین سرمایداری مونتاژ به کارخانه و یا کارخانهها به روستاها روی آوردند.دیگر روستاها را با روستیان خرید و فروش نمیکردند ،کار خانهها جایگزین شدند با معیار فروشی به حجم بزرکی و تعداد کارگرانش، مهمتر از همه میزان سود آوری و در آمد سالانه اش که آن واحد تولیدی و یا شرکت در درجه اول اهمیت دارد و تمام تلاش مدیریت و صاحبان کارخانه و صاحبان شرکت بالابردن سود کار خانه نسبت به سه ماهه گذشته است.شرکتی که میزان سود تعیین شده را نسازد به مدیریت آن اخطار و در صورت تکرار اخراج میشوند . دیگر کارگران آن مزایایی که در گذشته حتی ده سال قبل داشت ندارند.دیگر کارخانهها کارگران را استخدام نمیکنند بلکه شرکت های کاریابی به این حرفه تزیین شده اند.دیگر کارگر دائمی نخواهد بود،بیمه مزایا مرخصیهای با حقوق و پرداخت روزهای تعطیل رسمی نخواهد داشت و بالاتر از همه هیچ قانونی هم از اخراج و یا بسته شدن شرکت و بیکار شدن کارگران حمایت نمیکند..
همانطور که برای سود آوری بیشتر کارخانهها به روستاها و یا کنار مواد اولیه ارزان و کارگران فراوان برده میشد حال آن کار خانه به کشور هایی که نقش همان روستاها را ایفا میکند برده شده اند . مخارج تولید دیگر در کشورهای صنعتی مقرون به صرفه نیست.یک کارگر چینی ،هندی ،فیلیپینی،مالزی و و سایر جزایر واقع در اقیانوس هند و ...با یک دلار در روز بدون مزایا بیش از ده ساعت در روز تولیداتی را عرضه میکند که یک کارگر امریکایی و اروپایی با ساعتی ۱۵ دلار در روز نمیتواند... پس این شرکتها از کشورهای صنعتی به روستاهایی که مواد اولیه ارزن و کارگران فراوان دارند میروند و بحران اقتصادی را جانشین خود در آن کشوها از جمله اسپانیا ،ایتالیا،پرتغال، آلمان، انگلستان.... و آمریکا میگذارند.جالب اینجاست که فئودال هایی که این کشورها را بصورت روستاها و مردم را بصورت برده و روستاییان درآورده از ۲۰ خانواده تجاوز نمیکنند.
برده داری از بین رفت و فئودالی هم فنا شد آیا سرمایه داری آخر خط است ؟
۴۹۵۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۱
|