عنوان : همین که...
اگر این اظهار نظر خسرو صدری را با دیدگاه های بدیع قبلی اش روی هم بریزیم، در دو سوی میدان نبردی قرار می گیریم که یک سویش جان برکفان سپاه قدس شریعت مدار اند و سوی دیگرش ناتو و اکثریتی ها...
هر چه فکر می کنم می بینم با پذیرش این صف بندی تردستانهٔ دروغ، باز هم ترجیحم بر آن است که در سمت و سوی رنگین خلیق بایستم تا صف سیاه آن تاریک اندیشان.
۴۹۵۹۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : از چپ انقلابی تا چپ سیاسی
به نظر من انقلابیگری، اگرهم منطقی نبود، لااقل توجیه داشت . سیاست بازی حتی توجیه هم ندارد.
ما، چپ های پا به سن گذاشته منفرد یا تشکیلاتی، زمانی "انقلابی" بودیم و آرمانخواه. امروز می خواهیم، یا می خواهند که ما "مبارزسیاسی" شویم. زیرا زمان، زمان انقلابات رنگین است. مگر این که از اقلیت های قومی باشیم، که قراراست بعد از جدایی و استقلال، خون انقلابی مان را عوض کنند.
تشکیلات سیاسی به خیلی چیزها نیاز دارد که همه اش با " پول" رفع می شود. پول هم پیش صاحبان قدرت است. امروزه حتی نیروی انسانی را هم می توانند ، بجای عضو دائم، به صورت موقت و تنها برای انجام کاری خاص، از طریق اینترنت بسیج کنند. برای همین کار هم تشکیلات و تبلیغات و پول لازم است. مراحل بعدی اعمال قدرت و ایجاد تغییرات هم ، چه نرم افزاری، مثل سازمان ملل ، و چه سخت افزاری مثل ناتو،زیر کنترل همان صاحبان قدرت قراردارد.
۴۹۵۹٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : آب در هاون کوبیدن
جنبش نمادین "چپ" در ایران ، جنبش آب در هاون کوبیدن است.
۴۹۵٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : قانع بخیالی زتو گشتیم چو حافظ - یا رب چه گدا همت و شاهانه نهادیم
کمونیست نیستم و به هیچ حزب و فرقه ای وابسته نمیباشم و مدتهاست نشریات با تمایل چپ را مطالعه میکنم. علت این امر نگرانی من از توسعه لجام گسیخته حرص سرمایه داری بشکل امپریالیسم فرا ملتی ست که نه تنها معاش و رفاه و هستی ۹۰ در صد جمیعت بلکه حفظ و سلامت محیط زیست را تهدید مینماید. اثرات سوء این پدیده را میتوان در تظاهرات اروپا و توفان ها و تغییر درجه حرارت بسهولت مشاهده کرد .

ارزیابی من از مقالات و نظریات افراد و گروه ها در اخبار روز با عرض معذرت چیزی شبیه جنگل مولاست. یکی قابل قبول نیست چون فقط کمونیست است و دیگری چون سوسیالیست و دیگری چون دمکرات و ان یکی چون سوسیال - دموکرات که نه سوسیال است و نه دمکرات و دیگری چون لیبرال ، با توجه به اینکه مثلا هرکدام از این کلمات ممکن است در جوامع مختلف معانی مختلفت داشته باشند .

سعی در اتحاد این جنگل و امید به آن , مرا بیاد داستان کودکی میاندازد که در فروشگاه بمادر خود که برای متاعی آه میکشد گفت چرا از پدر نمیخواهی که آنرا بخرد؟ مادر پس از آهی دیگر گفت اگر به امید پدر بودم ترا هم نداشتم .

اکنون امید ما فقط به اینست که این هیولا روزی بخاطر وزن غیرقابل تحمل خود سقوط کند و این مرا باز بیاد مثلی میاندازد که اگر نمیدانی بکجا میروی بجایی میرسی که نمیدانی کجاست.
۴۹۵٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۱