عنوان : چرا ما بی طرف نیستیم:
ما بی طرف نیستیم ودو مشخصه داریم که ما را به دفاع از مردم غزه وا میدارد:
اول آن که درکنار اکثریت مطلق مردم جهان، منافع عینی و نه فقط ذهنی مان، در استقرار نظمی عادلانه و بری از زورگویی درجهان است واسرائیل، به نسبت تاریخ تولد ومیزان جنایاتیش، سمبل زورگویی در تمام طول تاریخ بشریت محسوب می شود. تنها شاید خود آمریکا در این زمینه شانه به شانه اش ساید. این ها شعار نیستند. به آمار و ارقام مراجعه کنید.
دوم ، ما ایرانی هستیم و در خانواده جهانی، مانند همه انسان های عاقل دنیا، از منافع ملی خود حمایت و دفاع می کنیم.از این منظر:۱- منافع منطقه ای ما با ترکتازی های متکی به سلاح های پیشرفته اسرائیل، در تضاد است؛ ۲- اسرائیل، همزمان ما را هم چون غزه ، سودان ، سوریه ، عراق و لبنان و... تهدید به بمباران میکند وما نیز چون دیگرانسان های عاقل دنیا،در آرزوی سرنوشتی مشابه زنان و کودکان و غیرنظامیان غزه و لبنان ، برای خود و خانواده مان نیستیم. بلکه در آرزوی شکست و رسوایی هرچه بیشتر رژیم نظامی اسرائیلیم تا لااقل جسارت عملی کردن وعده هایش دربمباران ایران کاهش یابد.
۴۹۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۱       

عنوان : شتاب زدگی و کلیشه های ذهنی
آقای فانی یزدی بی محابا همه احزاب را به پیروی از آمریکا متهم می کند و جالب اینکه در همین صفحه اخبار روز اعلامیه های متعددی از سازمانهای مختلف در محکومیت حمله اسرائیل وجود دارد. حتی اگر گروههایی این حمله را محکوم نکنند آیا به معنی این است که خود استقلال رای ندارند و از دولت آمریکا دستور میگیرند؟ اینگونه ادبیات سیاسی که بیشتر در خور جمهوری اسلامی و نقل قول کیهان از همین نوشته آقای فانی یزدی علیه اپوزیسیون جمهوری اسلامی ریشه در فرهنگ سیاسی و عمومی ما دارد که فعالین سیاسی و سازمانهای پیشرو لازم است در جهت درمان آن تعمق کنند
.
۴۹۶۷۴ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۱       

عنوان : انتظار فاشیست‌های وطنی همیشه حمایت و دخالت دولتهای متجاوز در ایران است .
جهت گیری سیاست‌ها آنقدر روشن شده که خود خروس از عبا بیرون پریده است.اگر حکومت حماس مرتجع است پس تنبیه حکومت مرتجع مجاز و یا بصورت شرمگینانه قابل دفاع نیست و یا فریبکارانه تر از آن، بما چه مربوط ،" نه‌ غزه نه‌ لبنان جانم فدای ایران" ! پس اگر هر نیروی خارجی‌ به حکومت مرتجعی حمله نظامی کند قابل دفاع نبوده بلکه حمایت و یا "کنار ایستادن" است ! اگر اینطور است چرا سازمان مجاهدین خلق را ملامت می‌کنید ؟ کسانیکه در این جنگ حماس را محکوم میکنند همان کسانی‌ هستند که از حمله نظامی به ایران دفاع میکنند، درست همان سیاست اسراییل و دست راستی‌‌ترین نیروهای فاشیستی جهان ! در اینجا شعار "نه‌ غزه نه‌ لبنان،جانم فدای اسراییل" جایگزین میشود . در کجای دنیا گفته شده که مسلمانان حق حیات و دفاع از آب خاک خود را ندارند ؟ این سیاست عریان صهیونیست هاست ! انتظار فاشیست‌های وطنی همیشه حمایت و دخالت دولتهای متجاوز به ایران است .
۴۹۶۶۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : " ده ها آمریکایی سرشناس "
من نمیخواهم در گفتگویی وارد شوم که شاید هزاران کتاب در باره آن نوشته شده و از حق مردم بی پناه فلسطین دفاع کرده است. همچنین آگاهم که فلسطینی ها هنوز خلیج فارس را خلیج عربی میدانند و اگر آزاد بودند احتمالا به دارو دسته عربستان میپیوستند.اما این دلیل نمیشود که حقایق را وارونه جلوه دهیم.

این فرمایش جناب اسدی که " اگر به قول شما فقط جیمی کارتر از حماس حمایت نموده است، تا کنون ده ها آمریکایی سر شناس قدما و قلما از مجاهدین حمایت نموده اند." را نباید بدون جواب گذارد .

این " ده ها آمریکایی سرشناس " فاحشه گان سیاسی بودند که بخاطر پول تا حد صد و پنجاه هزار دلار به حاکم قبلی پنسیلوانیا ، در پاریس بنفع مجاهدین خلق سخنرانی کردند که جان بولتن هم یکی از آنها بود. بعضی از این فاحشگان مانند رودی جولیانی حتی نمیدانستند مجاهدین که هستند. اینها را با کارتر که پس از ریاست جمهوری عمر خود را صرف خدمت به خلق کرده است مقایسه کردن توهین به شعور مردم است. این کامنت به معنی تایید کارهای رییس جمهوری کارتر نیست
۴۹۶۵۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : بحث بر سر چیست؟
آقای فانی،بحث بر سر این است که یک حزب و یا جنبش را ریشه ای ارزیابی کنیم تا به موفقیت ها و یا پس رفت هایش توجه شود، و سر این نیست که بخواهیم عملکردشان را با آوردن چند فاکت از این و یا آن فرد توجیه نماییم و یا به میزانی که شهید و یا کشته داده اند پوئن بگیرند.
بدون شک حماس به قولی یک جنبش اسلامی و به عبارتی یک حزب بنیادگرای اسلامی، و میشود گفت که یک "جمهوری اسلامی کوچک" در نوار غزه است. چنانچه ما این تشابه را قبول داریم می پذیریم که آنچه در ایران حکم فرما است در غزه هم وجود دارد و از آن جمله همگونی در آزادی های فردی، اجتماعی، سیاسی و انتخابات حکومتی است.
درست است که حماس انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین را قبول کرد و به پیروزی هم رسید. و صحیح است که از حمایت آقای جیمی کارتر هم برخوردارشد، اما نتیجه همه اینها که شما بر شمردید چه شد؟ و چه چیزی بجز انزوای این حزب در نوار غزه و ادامه جنگ و خونریزی عایدش شده است؟ به نظر شما عدم موفقیت این حزب را بجز در اعتقادات بنیادگرایانه و پیروی از فرهنگ خشونت و شهید پرستی به جای فرهنگ گفتمان با جامعه جهانی و حتی هم مسلکان خودش میشود تعبیر نمود؟ بالطبع چنانچه حماس در آن فضای بسته عقیدتی ده بار دیگر هم رای گیری نماید برنده خواهد بود.
با گرفتن انگیزه از مثال های شما من به تشابه تقریبی سازمان مجاهدین با حماس اشاره میکنم و از شما سئوال میکنم که اگر این سازمان سی سال دیگر هم در قلعه در بسته اشرف و مشابه آن برای رهبریت سازمانش رای گیری کند، چیزی بجز مسعود رجوی و آن روابط دگم فرقه ای و مغز شویی های معمول از آن درخواهد آمد؟ اگر به قول شما فقط جیمی کارتر از حماس حمایت نموده است، تا کنون ده ها آمریکایی سر شناس قدما و قلما از مجاهدین حمایت نموده اند. پس این نوع انتخابات و حمایت ها را میشود به حساب داشتن وجهه خوب و مردمی از مجاهدین به حساب آورد و یا باید به میزان و عملکرد آنها در جهت پیشبرد آزادی های فردی ، اجتماعی و دوری از دگماتیسم و فرهنگ نارسیستسی در بیرون و درون سازمانشان به حساب آورد؟
۴۹۶۵۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران
به نظرم مطلب یکطرفه ای بود. اصولا مطالبی که مسائل را یکسویه گزارش میکنند قابل اعتماد نیستند چون خواننده را در جهتی که میل دارند هدایت میکنند. اینگونه مطالب با طرح و بزرگنمایی بخشی از واقعیت نتیجه گیریهای مورد نظر خود را از وقایع میکنند. و طبعا چون نتیجه گیریهای اینگونه مطالب یکطرفه است و حقیقت بیان شده انتخابی است به بحث و جدلهای بی حاصل و تهمت زدنهای بی موردی تبدیل میشود که حاصلی جز گسستن پیوندهای شکننده ندارد.

نوشته شما نیز از این قاعده پیروی میکند. اگرچه جنگ و اختلافات اسرائیل و فلسطینیها دهه هاست در جریان است و هریک از طرفین نابودی دیگری را آرزو میکند، شما نتیجه گیری می کنید که بعضی گروهها چنان وابستگی فکری به غرب دارند که برای موضع گیری منتظرند دستور از بالا بیاید.

یعنی مطلب شما با عمده کردن موضوعی که مردم ایران نه در آن سر پیازند و نه ته آن، و اصولا مشکل امروزشان نیست، افتاده است به جان اپوزیسیون بی رمقی که دارد سعی میکند خود را از بندهای بی اعتمادی و خود محوری مزمن نجات دهد و به سر انجامی برساند.

در واقع این نوشته نه تنها کمکی به حل معضلات عمیق مردم ایران نمی کند، بلکه در یک بازی احساسی تلاشهای دیگران را هم برای همبستگی عقیم می نماید.

ایکاش اندیشمندان ما می توانستند منافع ملی کشور و مردم (و نه مصالح حکومت) را سرلوحه نظرات خود قرار دهند و روابط دنیا را از آن زاویه ببینند. فراموش نکنیم پیام رسای مردم را که استراتژی حرکت را در این زمینه برای ما تعیین کرده است: «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران».

طبعا این بدان معنا نیست که چشم به ‌زجر و شکنجه انسانهای دیگر --چه فلسطینی و چه اسرائیلی-- ببندیم، بلکه منظور آنست که از هر فرصتی، حتی این جنگ جنایتکارانه برای ضربه زدن به دشمن مشترک، یعنی حکومت اسلامی بهره جوییم.

حالا این گوی و این میدان برای شما. متشکرم
۴۹۶۴٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : دموکراسی به شرط کارد...
دنیا به دو اردوگاه تقسیم شده است، دنیای زورگویان و دنیای زورشنوندگان که در بعد مبارزاتی به "جبهه‌ ضّد انقلاب" و "جبهه‌ انقلاب یا مقاومت" تقسیم میشوند. واسطه ھایی هم وجود دارد که به آنها سوداگران سیاسی یا تجدید نظر طلبان میگویند. سوداگران سیاسی به ظاهر طرفدار صلح و امنیت اند ولی‌ عامل ظلم و ناقض امنیت را محکوم نمیکنند بلکه مصیبت دیده و مصیبت شدگان را سرزنش میکنند که چرا به مطالبات ظالم توجه نکرده و منافع خودی را بر منافع اربابان بزرگ تقدم داشته اند. این همان همزیستی‌ مسالمت آمیز است که بصورت یک بیماری
نه‌ فقط در ایران بلکه در تمام مبارزات جهانی سرایت کرده است.

تجدید نظر طلبان خود را با نیازمندیھای سیاست امپریالیسم وفق داده در فریب دادن مردم بوسیله سخنان فریبکارانه به امپریالیسم کمک میکنند و توجه مردم را از مبارزه ضد امپریالیستی منحرف ساخته و مبارزه آنھا را تضعیف و مختل میسازند و نقشه را در تدارک جنگ جدید مستور مینمایند.

با وجودیکه دولت حماس یک حکومت قانونی و مردمی است و انتخابات آن با حضور نمایندگان سازمان ملل متحد و یکی‌ از روسای جمهور پیشین آمریکا صورت گرفته باز از قوانین حمایتی سازمانهای جهانی برخوردار نیست.غول قدرت جهانی آن حکومت هایی را به رسمیت میشناسد و حمایت می‌کند که گوش به فرمان و دٔم جنبان آنها باشند ....
۴۹۶۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : حماس و جایگاه آن
آقای اسدی ،حماس یک حزب سیاسی فلسطینی به شمار می‌آید. آن‌ها اگرچه پیمان‌های اسلو را قبول ندارند، با حکومت خودگردان فلسطین همکاری کرده، وارد مهمترین نهادهای وابسته به آن شدند و حتی با پیروزی خود در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین به حزب حاکم مجلس قانون‌گذاری فلسطین تبدیل شده‌اند. حماس پس از پیروزی در این انتخابات دولت خود به ریاست اسماعیل هنیه را تشکیل داد. در انتخابات مجلس فلسطین ۲۰۰۶ که در ژانویه سال ۲۰۰۶ برگزار شد، حماس با بدست آوردن بیشترین کرسی، حزب حاکم پارلمان شد و اسماعیل هنیه به عنوان نخست وزیر حکومت خودگردان فلسطین معرفی شد. (به نقل از ویکیپدیا ) ضمنا بد نیست بدانید که آقای جیمی کارتر ریس جمهور سابق آمریکا نیز که شاهد و ناظر انتخابات در غزه بود ، گفت که این انتخابات کاملا طبق موازین شناخته شده جهانی انجام گرفته و به همین دلیل هم طرفدار برسمیت شناختن حماس از طرف ایالات متحده می باشد
در مورد اینکه آنها دولت و نماینده مردم خود هستند ، بهتر است از مردمی که آنها را انتخاب کرده و به آنها رای داده اند سوال کرد ، که ظاهرا به نظر می آید که علیرغم نظر شما آنها را نمیانده قانونی خود می دانند
۴۹۶۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : آنانیکه نسبت باین قبیل جنایات سکوت پیشه میکنند، بالقوه قادر بانجام چنین جنایاتی هستند.
شما از کدام «احزاب» سخن میرانید و آنهم ایرانی؟. مگر نمیدانید در خارج از مرزهای ایران «گروهکهای» چند نفره در پی ایجاد «سازمان ، حزب» برآمدند و گاهآ پیش میآید که آنان ( تعداد ان بالغ بر صد میگردد) دو و یا سه دانه از جمع ها با همدیگر تجانس و «ادغام» میشوند و با بوق و کرنای تبلیغاتی در انتظار «شادباشها» دیگر مغازه داران چند دهنه همطراز خود قرار میگیرند (نمونه اش «جمع آوردن» آنها در سمینارهای «راه یابی» در پاریس، استکهلم، بروکسل، اخیرآ در پراگ، یا «همکاری» دو جریان ضد حاکمیت ارضی ایران و یا «رابطه ارگانیک» سه جریان «چپ»). «بزرگی» سازمان امکان بهره بری از بسیاری امکانات (کمکهای بشردوستانه) رایج دول استعماری قدیم و جدید را مهیا میسازد. آنچه اینگونه گروهکها با رشد قارچ مانندی در اشتراک دارند همانا نداشتن بینش سیاسی مترقی و ملی در مورد مفاهیم استقلال، عدالت، حوق بشر است. اگر آنها قادر نیستند در مورد جنایاتی که بر مردم فلسطین توسط ارتش اشغالگر وارد میشود، اظهار نظری داشته باشند، از این نقطه نظر بایستی دید. متاسفانه بایستی گفته شود هرجریان و گروهی که مخالف رژیم ضد ایرانی حاکم بر میهن ما ایران باشد، خود بخود نباید معادل نیروی آزادیخواه و طرفدار حقوق بشر قرار داد. سکوت آنها نسبت بجنایات و کشتار در فلسظین عمدی نیست بلکه از عدم فهم سیاسی آنها از مقوله آزادی و استقلال است.
۴۹۶٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۱       

عنوان : دموکراسی، ترقی و توسعه
جناب فانی

دموکراسی، ترقی و توسعه حد اقل در کامنت های مربوط به مطلب شما همان اسم شب زنده باد صهیونیسم سیاسی است

عده ای را ۶۰ سال در قفس می کنید و سپس از بی نزاکتی و رفتار بدوی شان انتقاد می کنید؟ در ازای هر کشته ۳۰ برابر از طرف مقابل می کشی و اسم آنها را می گذاری تروریست؟ سرزمینشان را می گیری خانه هایشان را روی سرشان خراب می کنی . شرمتان باد آدم نما های مذهبی نژاد پرست ضد انسان

این بوی تعفن و نکبت سرمایه داری است بوی سوختن بچه ها ی بیگناه انسان است بوی گند کشتن حقیقت در پای پول
۴۹۶٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۱