یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دلنوشته ای از خواهران اعدام شدگان به خواهر ستار بهشتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حمید تبریزی

عنوان : رباط کریم تهران فرزند رشیدی به جنبش آزادی ایرن اهدا نمود
ستار بهشتی با ماست. او هر روز با ما راه میرود می اندیشد قلم میزند. ستار بهشتی همسفره ماست. من هر روز با ستار بهشتی در حرکتم و مدام سایه قلم او شده ام. او از عائله ماست. ما همراه همیم و با هم در راهیم. راهی پر بلا ولی عشق پیشواست. او حالا ورد زبان ماست . نه فقط به فارسی که اینک فریاد ستار بهشتی به هر زبانی به گوش میرسد. ستار بهشتی اینک مرزهای رباط کریم را در نوردیده و وبلاگ او جهانی شده است. استبداد ولایت فقیه خون او راریخت و خواهر و عزیزانش را داغدار کرد استبداد آخوندی مادر او را تنها و بی یاور گذاشت و نان سفره ساده یک خانواده کارگری را برید. اما اینک نام ستار یهشتی به زندگان جاوید در تاریخ معاصر ما فرا روییده. شعر به نامش می سرایند، داستانها در حقش می نویسند و وبلاگها پر از ستار بهشتی شده است. این کاروان نمی ماند چرا که"هر مرد که بر زمین افتد بر می خیزد زجای او صد مرد اینک که کاروان نمی ماند. من همراه مادر داغدار ستار یهشتی گریستم و بر خاک ناشناخته گورش یوسه زدم. و حتم میدانم که رباط کریم از این درد آگاه است و کارگران کوره پزخانه های اطراف پیام مرکزی ستار را هر ساعت زمزمه می کنند. من تندیس ستار بهشتی را در میدان رباط کریم بنا کردم.
۴۹۶۹۴ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست