از : پروین کرد
عنوان : آه ای خورشید تابان : ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه ؟نکندرو بورس بودن( رقیب) این حرمان کلافه کنندهء خود عرضه گری لجام گسیخته را نصیبت کرده .. ؟؟
که رخ زیبایت را بقول بعضی از هموطنان باآب سگه آلوچه شسته ای و تحریم های ملت فلج کن را ناکافی دانسته و تروریستهای بین الملل را بنام نامی( جامعهء جهانی) برای کشتار ملت و ویرانی بیش ازپیش کشور دعوت میکنی ؟اما میبینی که این جامعهء جهانی خیلی پرروتر وحرامزاده ترازآست که منافعشرا فدای باصطالح (جنبشهای کلیدی ) کند ! کدام جنبش کلیدی ؟ عزیز جان این توو آن جنبش کلیدی ات هستی که نشئه در خیال با محتسب بینالملل باده نوشیدی وندانستی /که خورد باده ات و سنگ بجام اندازد !خوش گفته خواجه مگر نه ؟ مریم جان مدروز و هم روزگار عوض شده /امروز چنانکه میبینی هیاهو و جنجالی عظیم در بازار (جامعهء جهانی) برپاست تا اوپوزیسیون ایرانی هم برای کسب اندکی اعتماد به نفس و از طریق معدهء ۴۹روزه خالی نسرین ستوده بدریا زده واز ناچاری واین بار کوسهء پیری راصید کند و این درحالیست که مصریها ریش پهن اخوانی رامحاصره کرده اند!آری تو به سیم آخرزده و جامعهء جهانی فعلآ از نفس افتاده را بدخالت ( سوری وار )یعنی مسلح کردن لات ولوت به نام اوپوزیسون و بسر کردگی مهر درخشان و امام غایب اش بجان ملت بیاندازد / اما شدیدآ در اشتباهی چرا که ساخت وپرداخت یک دردانه مادر /گردآفرید / اناهیتا / شیرزن / مقاوم و هزار و یک طنز و تیتالی دیگر / که هم بی ججاب میتواند باشد هم با حجاب و هم میتواند برای توحش دینی آبروبخرد .بسیار ساد و بی دردسر تر است ! بله نسرین ستوده متخصص حقوق قضائی ایرانی که مبنایش بر احکام وشریعت اسلام وفقه شیعی است بما می آموزد که یک دختر ۱۲ ساله در حکومت توحش دینی اینقدرآزاد است که میتواند بخارج سفر کند اما دادستان اورا ممنوع الخروج کرده ! حال دادستان الدنگ بچه حقی بچه ای که پدر دارد و تحت قیمومت پدر است و نه مادر و نه دادستان و خوشبختانه صحصح وسالم هم هست و احتیاج بدرمان خاصی درجاج ازکشور نداردرا ممنوع الخروج میکند / چه حکایتی است ؟ لابد مریم جان میداند وگر نه این چنین آخرین پردهء شرم را نمیدرید.مهرآوه دختر۱۲ سالهء نسرین ستوده و رضا خندان چنین که پیداست نه بچه محصل است و نه درس ومشق و مدرسه دارد که اینچنین قیم های سراسر جهانی اش شیون ممنوع الخروجی اورا به بانگ بلند سرداده بودند .و اینک ادبا و شعرا و نویسندگان لطیف طبع و دسته جات سیاسیکار / دردانه مادر مقاومش را به هزار زبان میسرایند و میآرایند ! اما تو مریم جان : فکر نمیکنی اگر آن همه پول بیزبان را بجای محتسبان زبان ریز کهنه بازار جهانی / به دنبالکنندگان امام زاده های سیار در تهران و تبریز و اصفهان و... میدادی بهتر بود ؟ گیریم که نمیتوانستند امام مسعود غایب را بجای در جای امام حاضر بنشانند / لااقل میتوانستند هم آوا با مهدی ابریشم چی در فراقت ( ز دوری ات خون بود روان از دو دیگان مریم جان ) را برایتولی ربطی به ترانهء (جان مریم) محمد نوری ندارد . در هرحال با برداشتن ممنوع الخروجی از مهرآوه این قهرمان کوچک میباید بزودی و در تعطیلات تولد مسیح و سال نو در کشور های جامعهء جهانی چشمان کم سوی امان به تآتر طفلان مسلم به بازیگری لابد استادانهء مهرآوه روشن گردد . ۱۲ساله های گرسنه هم چشمشان کور گرسنگی اشان بخودشان مربوطه
۵۰۱۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣۹۱
|
از : کمال البرز
عنوان : مجاهدین شبانه روز تلاش میکنند
حسادت ها شروع شد اونها سی سال یقه ملارا ول مکردند شماها با هم دعوا کنید سر رئیس شدن
۵۰۱۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۱
|
از : رامین بر نا
عنوان : بدیل حکومت ولایی
مجاهدین فرق چندانی با رژیم حاکم بر ایران ندارند وچه بسا مستبد تر هم هستند. ملت ایران هیچگاه دومین اشتباه تاریخی خود را انجام نخواهند داد. این ها شانسی برای به دست گرفتن حکومت در ایران ندارند. مردم ایران حکومتی آزادی خواه وسکولار را می خواهند.
۵۰۱۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۱
|
از : م معین
عنوان : سه اشتباه مهلک در سه برهه ی تاریخی
رهبران سازمان مجاهدین خلق در دو برهه ی زمانی اشتباهات فاحشی را مرتکب شدند که هزینه های بسیار سنگینی را در درجه ی اول متوجه اعضا وهواداران آن و در درجه ی دوم متوجه ی مردم ایران کرده است :
۱ـ در خرداد ماه سال ۱۳۶۰ برای کسب قدرت به هر طریق و وسیله ای و در بهبوحه ی جنگ و تصرف بخشی از خاک کشور توسط قوای صدام که به تحریک امپریالیسم آمریکا و رییس جمهور وقت آن رونالد ریگان صورت گرفته بود ٫ اعلام مبارزه ی مسلحانه علیه جمهوری نوپای اسلامی ایران کرده وبه دارندگان افکار منجمد و ارتجاعی و ضد انقلابی که از فردای پیروزی مردم در سرنگونی رژیم منفور پهلوی در صفوف حاکمیت رخنه کرده و منتظر فرصت بودند ٫ بهانه داده تا به سرکوب و محدود کردن آزادیها پرداخته و حتی بسیاری از افراد این سازمان و دیگر گروه ها را نیز که به حمایت از سیاست پر اشتباه رهبران آن و در رأس آن مسعود رجوی دست زده بودند ٫ ناجوانمردانه به چوبه های دار بسپارد.
۲- در تابستان ۱۳۶۷ و به دنبال قبول قطعنامه آتش بس و اتمام جنگ بین ایران و عراق بازهم رهبری مجاهدین خلق که سالها هوادارانشان در کنار نیروهای ارتش عراق با برادران ایرانی خود جنگیده بودند ٫مرتکب اشتباه مهلک دیگری شده و با توپ و تانک و انواع و اقسام ادوات جنگی دیگر وارد خاک ایران شدند و به خیال آنکه رژیم جمهوری اسلامی پس از خاتمه ی جنگ روزهای آخرین خود را طی میکند٫ تا حوالی شهر کرمانشاه نیز پیش آمدند . غافل از آنکه با این عمل خود بسیاری از نیروهایشان را به کام مرگ میفرستند و خانواده های زیادی را در ایران داغدار .
آری مجدداً همان نیروهای فوق ارتجاعی و متحجر که در آن سالها پایه های خود را در نیروهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی تحکیم بسیار بخشیده اند ٫دست به قتل عام زندانیان سیاسی میزنند و یکی از بزرگترین جنایات بشری را مرتکب میشوند. آیت الله منتظری به خاطر اعتراض به این اعدام ها از مقام خود خلع ید میشوند ودر حبس و حصر خانگی قرار میگیرند
- و اکنون در ادامه ی آن دو سیاست ٫خانم مریم رجوی از دولتهای خارجی و در رأس آن آمریکا که میدانیم رهبری سازمان نظامی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در دست اوست ٫میخواهد که این سازمان را نیز مانند همتای سوری آن مورد تفقد ملوکانه قرار دهد و بیاورند بلایی را مشابه آنچه که
بر مردم بلاکشیده ی سوریه رفته است بر ایران عزیز ما.
امید است که سازمانها و افرادی که در گذشته های دور و نزدیک به پیروی آگاهانه و ناآگاهانه از سیاستهای این سازمان یا بهتر بگوییم رهبران این سازمان پرداخته اند هرچه زودتر به خود آیند و با انتقاد از گذشته ی خود به اصلاح سیاستهای آتی خود بیاندیشند.
۵۰۱۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۱
|
از : زانیار
عنوان : اشکال چیست
خب حداقل یک کاری دارند می کنند. بهتر از این نیست که از صبح تا شب کنفرانس بگذارند و مقاله های چرت و پرت بنویسند؟
۵۰۱۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۱
|
از : خشایار
عنوان : نفی مجاهدین بدیل دمکراتیک می خواهد
هیچ نشانه ای وجود ندارد که مجاهدین آلترناتیو مطلوب غرب برای ایران باشد. گیریم که جناح ها یا پارلمانترهایی با دریافت هدایای آنچنانی از آنها حمایت کنند. بسیار بیش از این نقدها که در اینجا قلمی شده است به مجاهدین وارد است. در همه ی زمینه ها. ساختاری، سیاسی، ایدئولوژیک و حتی انسانی. اما، فراموش نکنیم که به همان اندازه که یکی از دلایل عمده بقای رژیم جمهوری اسلامی، پراکندگی اپوزیسیون لائیک و دمکرات است، مجاهدین هم به همین دلیل یکه تاز میدان شده یا خودش را یکه تاز میدان می داند.
انسجام یک اپوزیسیون کثرت گرای دمکرات و لائیک و ملی- لیبرال می تواند عرصه را برمجاهدین تنگ کند و بخش هایی از جناح های دول غربی متقاعد کند که از این امام زاده معجزه ای برنخواهد خواست و بطریق اولی رژیم جمهوری اسلامی به ته خط نزدیک می شود.
آنهایی که دل در گرو ایرانی آباد و آزاد و دمکراتیک دارند، باید حول برنامه « وفاق ملی» گردهم آیند تا بدیلی بسازند که از پس این موانع بالفعل و بالقوه برآیند. غیر از این، وضع به همین منوال خواهد بود که سی و چهار سال شاهدیم.
اجماع جهانی بین مجاهدین و رژیم، همچنان امیدش به تغییر رویه رژیم است. برعکس، اکثریت ملت ایران اینها (مجاهدین و رژیم) را برنمی تابند. اما چه کنند که جنبش بی سر و بی رهبر، با اولین ترقه متفرق می شود.
بر نیروهای ملی و دمکرات و چپ و لائیک است که با فاصله گیری از همه ی جلوه های افتراق؛ بسوی « وفاق ملی» گام برداشته و ملتی را از شر رژیم و مجاهدین رها کند. چنانچه در بزنگاه نبرد ملت و رژیم، مجاهدین اینی نباشند که هستند، همانطور که آنی نیستند که بودند، می توانند در جبهه مردم قرار گیرند.
۵۰۱۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۱
|
از : زری
عنوان : حالا اپوزیسیون برن بزنن تو سر هم
حالا اپوزیسیون برن بزنن تو سر هم
۵۰۱۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۱
|
از : رضا اسدی
عنوان : از کوزه همان برون تراود که در اوست
شرکت گروه های تند رو،خشونت طلب، بنیادگرا و متعصب اسلامی در سوریه چشم انداز رسیدن به دموکراسی را برای آن کشور و مردمش مردود مینماید. و این همان اتفاقی است که به نوعی در مصر افتاده است و دور از انتظار هم نبود.
و چنانچه مخالفان دولت اسد یکدست و تماماٌ خواهان آزادی مردمشان و برقراری دموکراسی- بدور از هژمونی های گروهی و عقیدتی بودند- هرگز برای دریافت کمک به فرقه ایرانی مجاهدین خلق رو نمی آوردند. دست رد به سینه اشان می زدند و به درخواست آنها برای شرکت در قیام سوری ها جواب مثبت نمیدادند. مصداق این عمل آنها و مجاهدین خلق همان ضرب المثل معروف است که میگوید: "کور کور را میجوید و آب آلوده گودال را."
اگر چه مخالف به کاربردن واژه و یا جمله " فاحشه سیاسی" در هر مقاله و مطلبی هستم، اما چه کنم که واژه ای شایسته تر و مناسبت تر از آن برای مجاهدین خلق و رهبرانشان در فرهنگ فارسی یافت نمی شود. چرا که این فرقه برای رسیدن به هدفش که همانا به دست گرفتن قدرت در ایران است به هر وسیله ای آویزان شده و میشود و به هرنوع در یوزگی سیاسی تن میدهد.
تکیه کلام دایمی مسعود رجوی هم همیشه این بوده است که "ما برای رسیدن به هدفمان اگر لازم باشد دامن هم می پوشیم". معلوم نیست که چرا رجوی از میان تمام زندگی نامه لنین و فعالیت هایش فقط این یک جمله را آویزه گوشش نموده است؟
اکنون چنان آوازه فرقه گرایی، تمامیت خواهی و سرکوب هر گونه آزادی های انسانی در داخل روابط سازمانی مجاهدین در درون اپوزسیون جمهوری اسلامی پیچیده است وطوری منفور مردم ایران شده اند که هیچ گروهی حاضر نیست خودش را با نزدیک شدن به آنها آلوده نماید. و از این هم بدتر زمانی خواهد رسید که با باز شدن درب قلعه های مغز شویی قرار گاهایشان به روی مردم همه اسرار نهانشان آشکار گردد و منفورتر از آن شوند که هستند.
و مطمئنا با نزدیک شدن مجاهدین- با سوابق جنگ طلبانه و ضد دموکراتیک- به اپوزسیون سوریه نه تنها باعث آلوده شدن آنها و تاخیر در پیشرفتشان خواهند شد بلکه هیچگونه تاثیری در روند تغیرات در ایران بوجود نخواهد آورد.
تا زمانی که زنان شجاعی بمانند نسرین ستوده ها در ایران حضور دارند کسانی مثل مریم رجوی، به شیپور از دهانه گشادش می دمند.
۵۰۱۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۱
|
از : نازلی
عنوان : من اگر
من اگر بجای مجاهدین بودم اول کمی تلاش می کردم که مردم ایران مرا برسمیت بشناسند، البته خود بهتر می دانند که احتمال این کمتر است.
۵۰۱۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۱
|
از : جمشید برومند
عنوان : اروپا از موج مهاجرت و پناهندگی وحشت دارد.
اروپا و جهان می داند که اگر گروه مذهبی مجاهدین خلق بارژیم کنونی یا بدون رژیم به قدرت برسد. ابعاد فاجعه ء مهاجرت از ایران وسیعتر از امروز خواهد شد و میلیونها نفر دیگر مجبور به ترک ایران خواهند شد. پس هرگزار مجاهدین آنطور که مجاهدین "آرزو" می کنند مورد حمایت قرار نخواهند گرفت.
ولی ، اروپا و سازمان ملل که هنوز برای پناهندگی مجاهدین مستقر در عراق مشکل دارند وکشوری آنها را قبول نمی کند . از مجاهدین برای فشار آوردن به حکومت جمهوری اسلامی گرفتن امتیاز بیشتر استفاده می کند. کسانی که برای رسیدن بقدرت چشم خود را بر روی جنبش مردم ایران بسته اند وفقط به قدرتهای خارجی تکیه می کنند آروزی بیداری دارم. بخصوص مهدی سامع ودوستانش که از تجربیات فاجعه بار بخشی از چپ ها از در حمایت از خمینی عبرت نگرفته اند.
۵۰۰۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۱
|