از : خسرو داوری
عنوان : روی سخن با آقای قدیمی
ضمن قدردانی از آقای افتخاری برای تمرکز روی مهمترین معضل اپوزیسیون ایرانی، در پاسخ به آقای قدیمی می خواهم عرض کنم که پیشنهاد شما برای حداقل انگیزه ها برای تشکیل جبهه دموکراتیک قابل تامل است و همین می تواند موجب نزدیکی آنها و سپس توافق روی مسایل دیگر شود. فرمودید میان گروه های چپ حرب توده "به خاطر گذشته اش" قادر به تشکیل جبهه ضد دیکتاتوری نشده است. نخست می خواهم به این نکته اشاره کنم که خیلی ها این حزب را به خاطر گذشته اش مورد نقد که خیر بلکه فحاشی قرار می دهند. آیا سازمانهای دیگر که دائماً این را تکرار می کنند، گذشته ای قابل نقد نداشته اند و همه "معصوم" بوده اند؟ وانگهی سیاست "اتخاد-مبارزه" ی این حزب در سالهای ۵۷-۶۱ توسط چه سازمانی به جز خود این حزب به طور معقول مورد نقد قرار گرفته است؟ واقعاً جای تاسف است که ۳۰ سال از ضربه خوردن این نیروی چپ، آن هم به شکل قابل تاملی با دخالت مستقیم سازمانهای اطلاعاتی غرب، می گذرد و هیچ تغییری در دیدگاه برخی اپوزیسون نسبت به این حزب به وجود نیامد. این خود دلیل غیر دموکراتیک بودن این دسته از منتقدان این حزب است و نگاه دگم و غیر دیالکتیکی آنان است.
حال فرض کنیم که این حزب اصلاً هیچ نقش تاثیر گذاری بر جامعه ایران و از جمله اپوزیسیون ندارد. چه سازمانی دیگر در ایران به طور جدی و پیگیر برای تشکیل جبهه ای دموکراتیک در ایران تلاش کرده است که بنده ی نوعی دست اتحاد به سویش دراز کنم؟ آنها به اعتقاد من از اتحاد در درون جبهه وحشت دارند زیرا نگرانند اگر جبهه ای تشکیل شود، ورود به جبهه برای همه اپوزیسیون آزاد باشد، و "باز هم سرو کله حزب توده پیدا شود، آنگاه با او چه بکنیم؟" من از مقاله افتخاری چنین می فهمم که خود محوری سیاسی اپوزیسیون مانع نزدیکی آنها و تشکیل جبهه می شود. بنابراین، از انجایی که همین خزب توده با "آن گذشته اش" بی وقفه از تشکیل جبهه سخن می گوید، می توان چنین نتیجه گرفت که این حزب با هر ضعف گذشته و حالش، دموکراتیک گروه در میان اپوزیسیون ایرانی است. به همین دلیل است که اگر این حزب هزار بار زمین بخورد، فرزندانش زیر پر و بال او را می گیرند و بلندش می کنند. (تنها باید توده ای بود تا آتش عظیم میهن دوستی و مردم دوستی در وجودشان را دریافت. تحمل آنان در برابر اتهامات ناروا، نه نقدهای درست و مسوولانه، نیز از همین جا ریشه می گیرد. پوزش می خواهم که در این پرانتز وارد مسایل احساسی شدم.) اگر من در تعریف از داشتن چنین روحیه دموکراتیک در این حزب اشتباه می کنم، خوشحال می شوم شما یا دوستان دیگر اشتباهم را تصحیح کنید و بفرمایید روحیه غیر دموکراتیک حاکم در این حزب که موجب اختلال در تشکیل جبهه ای دموکراتیک می شود، کدام است. و نیز، آیا طرخ و محتوای شعار این حزب یعنی "به سوی تشکیل جبهه واحد ضد دیکتاتوری علیه رژیم ولایت فقیه" اشتباه است؟ اگر اشتباه است، کدام قسمت اشتباه است و چگونه باید اصلاح شود؟
مجدداً سپاس از نویسنده مقاله و دوستان دیگر که این اظهار نظر را خوانده اند.
۵۱۰۱۹ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣۹۱
|
از : پرویز حدادی زاده
عنوان : اتحاد
با درود جناب افتخاری گرامی،
با نظریه جنابعالی کاملاً موافق هستم. آنچه که مسلّم است درک اتحاد در عمل برای هدفی مشخص با استقلال کامل باوراهای شخصی، حزبی و سازمانی در جامعه ایرانی بسیار مشکل است. باید داروی را برای این درد مزمن پیدا کرد.
یکی از راهها برای رسیدن به اتحاد، که شما هم بدرستی در نوشتارتان مطرح کردید، شفافیت در عملکرد می باشد. امروزه ایرانیان در سرتاسر دنیا بفکر افتاده اند که یک "شورای ملی ایران" درست کنند که متاًسفانه در قدم اول بنظر می رسد فراموش کرده اند که معنای "شورای ، ملی و ایران را در نظر بگیرند و فکر می کنند صرفاً با نوشتن یک منشور می تواند به "شورای ملی ایران" دست یابند. همانطوریکه ملاحظه می فرمائید بعد از گذشته ماهها از اعلام منشور این شورا که بنده هم در آن نقش داشته و حدوداً ۱۲ تا ۱۳ هزار ایرانی که از این منشور حمایت بعمل آورنند، هنوز هیچ انتخاباتی برای کمیته هماهنگی تدارکات نشست مجمع عمومی برای تشکیل "شورای ملی ایران" بوجود نیامده و اعضای کمیته موقت هماهنگی که مسئولیت نوشتن منشور برای تشکیل شورا ملی را برعهده داشتنن خودشان را مسئول تدارکات هم دانسته و بسیار انحصاری تا حال عمل کرده اند. بطوریکه نه تنها پروسه کاری آنها مشخص نیست، بلکه هیچ گزارشی از جلسات و برنامه هایی که در آینده در نظر دارند را حتی برای اعضای این کمیته هم انتشار نداده اند چه برسد به دیگران!
با این نوع روش و عملکرد غیر شفاف چطور جناب پهلوی بخود اجازه میدهند که به تبلیغات برای "شورای ملی ایران" بپردازند که چنین شورایی وجود خارجی ندارد که رای در کار باشد که ایشان سخنگوی آن باشند!! ایشان از شعار "امروز فقط اتحاد" استفاده کرده و می کنند ولی بنظر می رسد که پروسه داشتن "امروز فقط اتحاد" را با پروسه "امروز فقط پهلوی" قاطی کرده اند که در حرف، سخنرانی و نوشتارشان "امروز فقط اتحاد" بچشم می خورد و در عمل "امروز فقط پهلوی" !! با این روشهای انحصاری چطور می توان به یک اتحاد رسید؟!
به امید اتحاد واقعی با استقلال فکری اپوزیسیون برای براندازی رژیم ضد ایرانی بشری اسلامی و با سپاس از نوشتار آگاهی دهنده جنابعالی. پاینده ایران
۵۰۹۹۶ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣۹۱
|
از : علی قدیمی
عنوان : زنگوله برگردن گربه کردن
با سپاس از نویسنده محترم بخاطر زحمات و دلسوزی ها برای اتحاد.
اتحاد در میان مخالفان نظام بوجود نمیاید برای این که مخالفان نظام هریک سودای قدرت در سر دارندو چه دینی و چه چپ دین و ایده لوژی حاکم برروح سیاسی انها میباشد.
برزگترین سازمان مذهبی سیاسی سازمان مجاهدین خلق است که پاسخ گوی هیچ یک از کار های خود نیست و انتظار دارد همه بدون کم و کاست راه سازمان را بپذیرند.
در طیف چپ نیز وضع به همین گونه است.همه چپها در انتظار وحدت هستند و هنوز به توافقی نرسیده اند.
بزرگترین سازمان چپ حزب توده هنوز خاست و یا توانائی گرد اوری همه چپها را در یک جبهه واحد ضد دیکتاتوری نتوانسته است بوجود اورد .از سوی دیگر این حزب مورد قبول دیگر چپها بخاطر گذشته اش نیست.
بر خلاف نظر وحدت طلبان جریانات تجزیه طلب وجود دارند که اب پاک بر روی دست هر وحدت طلبی میریزند.
جریانات قومی علاقه ای به ماندن در چهار چوب ایران را ندارند و در انتظار شکست مرکز هستند تا کشو رخود را اعلام کنند.البته این جریانات از سوی چپ تقویت میشوند.متاسفانه هیچ دورنمائی برای وحدت نه تنها وجود ندارد بلکه همان طور که خاتمی گفته است مانند کوهی بزرگ اب میشویم.
تجربه نظام اسلامی را در دست داریم و نیاز ی به نوع دیگر ی از اسلام نیست.
از امروز به فردا نیز سوسیالیسمی بوجود نخواهد امد بلکه کار ی طولانی است.
انچه باقی میماند و گرد ان میتوان توافق و اتحاد کرد را در دو برنامه میتوان خلاصه کرد..
توافق بر سردفاع از تمامیت ارضی ایران و
ازادی و دمکراسی برای همه ایران. انتخابات ازاد.رفراندم وهمه پرسی.
عدم دفاع از تمامیت ارضی یعنی خشی روی خشتی دیگر قرار نخواهد گرفت.
نه از امنیت خبری خواهد بود ونه از صلح .
۵۰۹٨۷ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣۹۱
|
از : البرز
عنوان : حول ملزومات و منافعی پر اهمیتتر از منافع فرد یا گروهی مشخص
مسعود عزیز، به گمان من علت عدم وجود اتحاد در بین نیروهای اپوزیسیون ج.ا.ا علاوه بر مسایلی که شما در نوشته خود به خوبی بیان داشته اید، میتواند معلول مشخصات ذیل نیز باشد:
هر نیروی موجود در اپوزیسیون با اغراق در کمیت و کیفیت وجودی خود، تبدیل شده به ترمزی برای پیوستن فعال خود به مبحث اتحادها، چه هر نیرو خواهان آن است که اتحادها باید حول خواسته و آرزوهای او شکل بگیرد
اصولا همه نیروهای اپوزیسیون فراموش کرده اند، که دنیای سیاست میتواند شبیه به دنیای ورزش باشد. وزنه بردار ایرانی که وزنه چند صد کیلویی را بالای سر خود میبرد. باید به خاطر داشت، که این ورزشکار با همت، کار خود را با وزنه هایی کم وزنتر آغاز کرده
مباحث اتحاد موقعی میتواند با موفقیت پیش رود، که حول ملزومات و منافعی پر اهمیتتر از منافع فرد یا گروهی مشخص تبیین و تعریف شده باشد. در مبحث اتحاد، همه صحبت از منافع ملی میکنند، ولی همه نیروها، از خلال تعاریف مختلف برای منافع ملی، بوی تامین منافع شخصی و گروهی استشمام کرده و مباحث اتحاد با افتادن به کجراهه به بن بست میرسد
اگر نیروهای اپوزیسیون به جای تمرکز بیش از حد لازم روی بحثهای نظری قدری هم انرژی روی مباحث عملی صرف کنند، به تدریج در جریان عمل به توانایی های واقعی خود در عمل پی برده و هر نیرویی به تدریج جایگاه خود را در جنبش عظیم مردم ایران برای دموکراسی، خواهد یافت. در این حالت اپوزیسیون ج.ا.ا تبدیل به یک تیم کارآزموده فوتبال خواهد شد، که به خوبی قواعد بازی را میداند و برای خط میانی و جناحهای راست و چپ خود ارزش قائل بوده و میداند که با پشتوانه و همبستگی تمام این نیروها حول منافع ملی به مقصود خود که همان دموکراسی، آزادی بیان، رسانه، قلم و......باشد، خواهد رسید
انتخابات سال ۹۲ نزدیک است، تمام نیروهای اپوزیسیون ج.ا.ا کم و بیش میدانند، بحرات اقتصادی کشور، فقر، بیکاری، تورم، وضعیت فلاکت بار کارگران، زحمتکشان، دهقانان و لایه های میانی جامعه، تحریمهای بین المللی، بحران هسته ای و انزوای ایران در نزاعهای انتخاباتی جایی ندارد، نزاعها در بین دستجات حکومتی بر سر برنامه برون رفت از وضعیت بحرانی نیست، بلکه بر سر قدرت و چنگ انداختن بر ثروتهای کشور است.
به گمان من، زیبنده است، اگر که نیروهای مختلف اپوزیسیون ج.ا.ا بتوانند گرد هم آمده، در همراهی و همگامی با یکدیگر برنامه ای جهت برون رفت از مشکلات فوق الذکر نوشته و در هنگامه انتخابات از تمامی راهها و شبکه های ممکن، به نام اپوزیسیون متحد ج.ا.ا تقدیم پیشگاه مردم عزیز ایران نمایند. اگر نیروهای اپوزیسیون بتوانند چنین حرکات جمعی را، جمعا سازماندهی کنند. بتدریج شاهد حمایتهای وسیع مردمی خواهیم بود
۵۰۹۷۷ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣۹۱
|
از : سعید
عنوان : گره فرهنگی
با تشکر از اهتمام آقای افتخاری در نگارش این مطلب که به نظر من الزامیست بحث و بررسی آن در دستور کار تمامی تشکلهای اپوزسیون ایران قرارگیرد. و با تشکر از »اخبارروز« در انتخاب چنین نوشتار اسخواندار و ضروری و با امید گسترش این بحث.
آقای افتخاری پیشنهاد میکنم در این راستا بیشتر بنویسید، بخصوص در زمینه ی هراس دیرپای »هژمونی یا دست بالا داشتن در اتحادها« در میان نیروهای فعال سیاسی ایران. اینکه چگونه میتوان بر این تفکر و احساس غلبه نمود؟ و ساختار دمکراتیک اتحادها؟
۵۰۹۷۶ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣۹۱
|