از : بهروز
عنوان : سوسیالیسم
آقای باران سرمایه داری در همه اشکالش - چه دمکراسی های لیبرال جوامع غربی و چه سرمایه داری دولتی نوع استالینی - همه سرشار از تناقضات حل نشدنی است. پیغمبروار نمیشه پیشگویی تاریخ کرد، و برای امحاء سرمایه داری بیش از چیزی چون محکومیت اخلاقی نیازست. انقلابات کارگری هم در دنیا به وقوع پیوسته اند، کمون پاریس و انقلاب اکتبر در دو سه سال اول را می توان نمونه جنبش های کوتاه مدت کارگری دانست که دستاوردهای قابل ملاحظه ای داشته اند اما آن از ۱۹۲۴ به بعد در شوروی می بینید هیچ قرابتی با سوسیالیسم ندارد.
۵۲۰۴۷ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۱
|
از : الف باران
عنوان : با این استدلالات چه چیزی را میخواهید ثابت کنید ؟
آقای بهروز شما با این استدلالات چه چیزی را میخواهید ثابت کنید ؟ که در دنیا هیچ کشور سوسیالیستی وجود نداشته ؟ این تلاش شما برای چیست ؟! که سرمایه داری باید جاودانه بماند ؟! عقاید شما بر مبنای کدام ایدئولوژی میباشد ؟ آیا این عقاید تا بحال در کشوری یا در قیامی یا رهبری جنبشی که دستاوردهای مثبتی برای مردم داشته باشد ،وجود داشته ؟ اتفاق افتاده است ؟ سایت داده شده نمودار مختصری از دستاوردهای انقلاب اکتبر در کشور شوراها بوده است.اگر شما نوع زندگی بهتری در طول تاریخ در هر کشوری سراغ دارید بفرمائید .
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۴۹۰۲۴
۵۲۰۴۵ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۱
|
از : بهروز
عنوان : نوستالژیای استالینی
خوب شد سعادت این چند خط آقای الف باران هم را خواندیم و کلی به اطلاعات عمومیمان اضافه شد. اما. اما تا آن جا که ما می دانیم "استالین" را نه خاطر تجسم اراده پولادین پرولتاریا و نظایر این ها به ژوزف ویساریونویچ جوگاشویلی اطلاق نشد بلکه این نام مستعاری بود که استالین قبل از پیروزی اکتبر در بعضی نوشته هایش به کار می برد. ثانیا این که ارتش سرخ هیتلر را تا دیوار برلین عقب راند را حتما بابت مزاح گفتید چون آن موقع خبری از دیوار نبود. این دیوار را زمان دولت خروشچفی آلمان شرقی ساختند که مایه شرمساری جاودانی "اردوگاه سوسیالیسم" بوده و خواهد بود. ثالثا، انباشت سرمایه در دهه بیست و سی میلادی به ضرب و زور خانه خرابی دهقانان و تحمیل یک حکومت پلیسی و وحشت و ترور چه ربطی به سوسیالیسم مارکسی دارد. مگر هر توسعه ای قابل قبول است؟ مگر ژآپن در پایان دوره شوگونی توسعه پیدا نکرد به نیرویی امپریالیستی تبدیل نشد؟ آیا توسعه در دوره استالینی و خروشچفی به نفی شوراها و ارگان های دمکراتیک توده ای منجر نشد؟ آیا حکومت بوروکراتیک و فاسد استالین و خروشچف دولت های سوسیالیستی بودند؟ آیا دستگاه عظیم و طویل بوروکراتیک و ارتش دائمی که از ارزش اضافی طبقه کارگر ارتزاق می کند مطابق نظم سوسالیستی بود که لنین در دولت و انقلاب ذکر می کند؟
جناب کاسبی انزلی. من انگلیسی را گذاشتم و چون مطمئن بودن حوصله سر و کله زدن با دیکشنری ندارید فارسیش را هم برایتان گذاشتم. از این راحت تر نمی شود و باز هم شما مطلب را نگرفتید. برادر گرام. این حرف نماینده شوروی در دادگاه نورمبرگ است که اذعان می کند الکسی تولستوی هدایت کشتار در مناطق تحت اشغال نازی ها را به عهده داشته. از این آدم های مذبذب نان به نرخ روز خور فاسد در دولت استالین کبیر فراوان است که اگر بخواهید برایتان نقل خواهم کرد. از جمله دادستان محاکمات فرمایشی بلشویک های انقلابی در مسکو است که یک پادوی دستگاه قضایی تزار بود اما به دلیل خوش خدمتی به استالین به چنان مقامی رسید که بلشویک های واقعی را به محاکمه کشید. چه شباهتی می بینیم بین این دستگاه ترور استالین شما با انچه امروز در ایران می گذرد.
۵۲۰۴٣ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۱
|
از : کاسی انزلی
عنوان : زهی شرافت
چناب بهروز
چیزی ندارم بگویم. مکالمه با شما هیچ فایده ای ندارد. ناگهان پیدا میشوید نویسنده بزرگی را محکوم به جنایت میکنید. خوب است که متن نوشتاری شما در پیش چشم همگان موجود است. نکند میخواهید انکار کنید این نوشته شما نیست؟ مگر ننوشتید:
....روزگاری تولستوی (نویسنده گذر از رنجها) را به نام نویسنده پرولتاریایی به خلق الله قالب می کردند و تازگی ها معلوم شده که او از مبدعان اتاق های مرگ در قسمت اشغالی اتحاد شوروی بوده است! نه دوستان استالینیست شک نکنید منبع این خبر سرویس های اطلاعاتی امپریالیست ها نیست بلکه گزارش دادستان شوروی در دادگاه نورمبرگ است. پس بی اطلاعی خود را پای امپریالیسم و فاشیسم که سعی در مکدر کردن چهره استالین کبیر! دارد نگذارید....
حالا طلبکارانه و با متهم کردن من به نخواندن انگلیسی مینویسید:حقیق درباره جنایات انجام شده به وسیله فاشیست های آلمانی در منطقه استاوروپول به وسیله یک نویسنده اتحاد شوروی و عضو کمیسیون فوق العاده دولتی هدایت می شود که آکادمیسین آلکسی نیکلایوویچ تولستوی بوده است که فوت نموده است."
واقعا که شرم احساسی است که در برخی به هیچ وجه پیدا نمیشود. پس حالا اذعان دارید که متهم کردن تولستوی به مبدع کشتار توسط گاز استباه بوده است. تحمیق و دست کم گرفتن دیگران تا چه حد. آقای محترم حالا که همه متن و مکالمه شما در پیش روست همه چیز را انکار میکنید و به جای شرمگین شدن از این عوامفریبی دست پیش را میگیرید.
واقعا این برخورد شما نمونه و گویای شیوه عملکرد شما و امثال شماست.
به سادگی هر چه تمامتر دیگران را متهم به جنایت میکنید. این عمل شما خود جنایت نیست؟
۵۲۰۴۲ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۱
|
از : الف باران
عنوان : واقعیتها !!
بیاییم واقعیتها را آنطور که بوده است بپذیریم . روسیه تزاری پس از چهار سال جنگ جهانی اول وارث انقلابی شد که دشمنان آن سه سال جنگ داخلی را نیز به این کشور جنگ زده تحمیل کردند . تمام تحریمها،خرابکاریها در انتقال مواد غذایی از مراکز کشاورزی به نقاط دیگر که نتیجه آن قحطی سراسری و گرسنگی مردم بعد از این همه مصیبتهای جنگی پشت سر گذشته بودند انجام میگرفت.این سیاست ها هدفی جز از بین بردن و شکست انقلاب و به ستوه آوردن مردمی که انقلاب کرده بودند نبود.. تا جایی که جیره مواد غذایی برای هر نفر از ۵۰ گرم در روز تجاوز نمیکرد. ولی مقاومت مردم در برابر این همه نابسامانیها و داشتن امید و ایمان در ساختن کشور و آینده خود نتیجهای ببار آورد که شاخصهای اجتماعی آن در کوتاه مدت به بزرگترینها در جهان رسید .*
درست است که رهبریت انقلاب به عهده لنین و حزب بلشویکها بود ولی لنین در آغاز بنای تاسیس سوسیالیسم میزیست و بعلّت بیماری و مرگ او در سال۱۹۲۴ موفق نشد که ساختمان و مهندسی سوسیالیسم را آنطور که بعدها انجام گرفت ببیند . اگر کشور شوراها و بلوک شرق به عنوان اردوگاهی در مقابل امپریلیسم جهانی با پرچم سوسیالیستی قد بر افراشته بود متأثر از حزب و رهبری آن در آن زمان بود . نام استالین ژوزف بود و به خاطر آشتی ناپذیری و عدم انعطاف آن با دشمنان سوسیالیسم ، او را به استالین یعنی "پولاد" لقب دادند. دنیا سرمایه داری آنچنان غولی از استالین ساخته است که از هیتلر نساخته است.
استالین( رهبر حزب کمونیست) فاتح جنگ جهانی دوم بود ! "دیوار برلین" شاهدی بود بر عقب راندن قوای هیتلر تا آن منطقه، نه با کمک متفقین بلکه بوسیله ارتش سرخ شوروی !
آیا اگر چنین انقلابی با چنین رهبرانی در کشورهای عقب نگاه داشته انجام گیرد و در مدت سی سال به آنچنان دستاوردها برسند،دشمنان "رنگین کمانی" نخواهند داشت ؟!
(*)http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۴۹۰۲۴
۵۲۰۴۱ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۱
|
از : بهروز
عنوان : نوستالژیا....
ضمنا بیصبرانه منتظر ترجمه آقای کاسبی انزلی از نقل قول منتسب به دادستان شوروی در دادگاه نورمبرگ هستم.
۵۲۰۴۰ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۱
|
از : بهروز
عنوان : نوستالژیای استالینی خروشچفیست ها
آقای کاسبی انزلی اگر قدری به خود رنج می دادید و دو سه خط انگلیسی را به کمک یک دیکشنری میخواندید و بعد نظر می دادید نه آن که از علم لدنی خود که ثمره ایمان به استالین کبیر، "این خدای ما" - چنانکه در بعضی اشعار دوره حکومت استالین با آن توصیف می شد، استفاده می کردید می دید که جناب نویسنده پرولتاریایی شانسش گرفته بود و اندکی پیش از پایان جنگ دوم به مرگ طبیعی فوت کرد و گرنه معلوم نبود در دادگاه های جنایتکاران نازی با او چه معامله ای شود. و ما نقل قول. دوباره برایتان میاورم و فارسیش را هم می نویسم.
The following is from trial transcript of the February ۱۹, ۱۹۴۶: "the mass extermination of people in gas vans was ascertained without reasonable doubt for the first time in the report of the Extraordinary State Commission on atrocities of the German occupiers in the Stavropol region. This document was submitted to the Tribunal by me earlier as Exhibit Number USSR-۱ (Document USSR-۱). Investigation of the crimes committed by the German fascists in the Stavropol region was directed by a prominent Soviet writer and member of the Extraordinary State Commission, Academician Alexey Nikolaevitch Tolstoy, who now is deceased."[۱
آنچه در زیر می آید صورت جلسه دادگاه در ۱۹ فوریه ۱۹۴۶ است "کشتار جمعی مردم در اتاق های گاز بدون تردید نخستین بار در گزارش کمیسیون فوق العاده دولتی درباره فجایع اشغالگران آلمانی در منطقه استاوروپول مورد تایید قرار گرفته است. این سند به شماره ussr-۱ به دادگاه تسلیم شده است. تحقیق درباره جنایات انجام شده به وسیله فاشیست های آلمانی در منطقه استاوروپول به وسیله یک نویسنده اتحاد شوروی و عضو کمیسیون فوق العاده دولتی هدایت می شود که آکادمیسین آلکسی نیکلایوویچ تولستوی بوده است که فوت نموده است." جناب کاسبی انزلی این نقل قول از گزارش اسمیرنوف دادستان نماینده شوروی در محاکمات نورمبرگ است. به هر حال من این موضوع را نه برای دخیل کردن استالین در این قضیه یدانم. ولی شکی نیست که دوران استالین دوران میدان دادن به عناصر فاسد، فرصت طلب، جنایتکاری مانند بریا بود که شخصیتش کسی مثل سعید امامی را به یاد می آورد. به هر حال اگر شما حوصله دو کلام انگلیسی خواندن را ندارید لااقل واپسین نامه های لنین را بخوانید که در آن لنین به خشونت بددهنی و شخصیت غیرمودب استالین اشاره می کند و حزب را از انتخاب او برحذر می دارد. اگر خواب های نوستالژیکتان اجازه می دهد بروید بخوانید که چگونه لنین از مزاحمت های استالین و باندش علیه کروپسکایا شکایت می کند. و بخوانید چگونه بوخارین و زینوویف را همجون دادگاه ها رژیم اسلامی به اعترافات دروغین کشاندند و آن را کشتند طوری که بعد از هفتاد سال هنوز بازماندگان بوخارین نتوانسته اند از محل دفنش مطلع شوند. این استالین کبیر شما، پیش از "فرنگی کاران" وطنی، اولین مبدع ترورهای خارج کشوری بود، نکند ترور شرم آور تروتسکی را کار استالین نمی دانید، و یا آن را اعمال مشت آهنین پرولتاریا!! و صلابت رفیق استالین!! می انگارید. بروید زندگی ویکتور سرژ را بخوانید که چگونه یک انقلابی پاکباخته وطنش اسپانیا را ترک می کند تا به جنش جهانی کارگری خدمت کند اما گرفتار جهنم استالین می شود. این طنز تاریخ است که خروشچفی که رهبرشان در کنگره بیستم پته استالین را روی آب ریخت الان به یقه دران استالین تبدیل شده اند. در نگاه شما توده ها، دمکراسی و اعمال قدرت از پایین جایی ندارد چرا که حلم و شیرینی نوستالژیا و رویای صادقه حشر و نشر با استالین کبیر جایی برای آن نمی گذارد.
۵۲۰٣۹ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۱
|
از : کاسی انزلی
عنوان : مومنین ماجور! جورواجور
جناب بهروز
چنان با شهامت و قطعیت الکسی نیکولایویچ تولستوی را متهم به نسل کشی کردید که من گمان کردم باز مدافعین جهان آزاد از یک جایشان سند در آورده اند. و متن پیست شده شما را دقیق نخواندم. البته در منطقی که سالهاست به آن عادت کرده ایم که هم قربانی و هم قربانگر را به یک اندازه مجرم می انگارند این نوع ( ..نگاه..) بعید نیست.
حضرت آقا سندروم شوروی ستیزی چنان چشمانتان را ناتوان از دیدن کرده که متن را عوضی ترجمه میکنید. حکم صادر میکنید و رای خود را به کرسی مینشانید.
ابدا گمان نمیکردم ساده انگاری تا این حد باشد که قربانی نسل کشی را متهم به مبدع اتاقهای گاز کنید و اینطوری طومار شوروی و ما و بقیه را با هم بپیچید.
شرم هم احساس خوبی است.
۵۲۰۰٣ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۱
|
از : کاسی انزلی
عنوان : سند را بیایید تکمیل کنیم !!!
آقای بهروز
راجع به این داستانتان هم که تولستوی همکار فاشیستها بوده و مبدع اتاقهای گاز کامیونها که آن را از ویکی پدیا نقل کرده اید هم باید بگویم. چندین اشکال ساختاری دارد و باعث زدودن باورهای کلیشه ای در خصوص دوره استالین میشود اگر کمی بیندیشید
آقای محترم مگر تا به حال نمیگفتید که در دوره پس از جنگ با همکاران با نازیهای چه ها که نکردند و اسرای شوروی را تبعید کردند و ال کردند و بل کردند و چه ها که نکردند خوب گیرم سند شما واقعی و مستند باشد چه چیز باعث شد جانی و ادمکش خائنی که از تولستوی ترسیم کرده اید به عقوبت استالینستها گرفتار نیاید؟ اگر این سند درست باشد که هر چه در خصوص برخورد تند دوره استالین با همکاران نازیها گفته میشود( که اگر هم بوده در زمان خود قابل درک بوده) با این نقل قول شما نقش بر آب میشود. میخواهید بنشینیم با هم این سند را تکمیل کنیم تا خواسته شما هم محقق شود؟
مثلا در ادامه سند بنویسید تولستوی چون از استالین نقطه ضعف داشت استالین او را عقوبت نکرد. یا چه میدانم تولستوی به استالین رشوه داد و در عوض استالین نه تنها او را عقوبت نکرد بلکه قهرمان خلق هم کرد.
اینطوری با یک تیر چند نشان میزنید. بهتر نیست؟
برای اینکه نوشته ام را تکمیل کرده باشم جمله ام را با این جمله عربی ( که حتما به آن نوستالژی دارید)تمام میکنم
:)
فاعتبرو یا اولی الابصار
۵۱۹۹۱ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۱
|
از : کاسی انزلی
عنوان : گوشهای بسته و دهانهای باز
آقای بهروز
آن داستان شما جه ربطی به این قصه نخ نما دارد؟
از کجا فهمیدید من استالینیست هستم. نکند از آرشیو اتحاد شوروی استخراج کرده اید؟
بهتر است هر چیزی را سرجای خودش مطرح کنید و با یک سری باورهای کلیشه ای و انگهای من دراوردی که بله چون طرف استالینیست است پس خود شیطان است شیوه بحث را به مجادله انگیزاسیونی فرونکاهید.
استالین هر چه بود ضد استالینستها به مراتب بدتر از او بودند. نمونه اش استدلالات !!!!حضرتعالی. یک داستان به شدت نخ نما و فوق العاده از شدت دست کم گرفتن شعور مخاطبین مبتذلی نقل شده که بله چه نشسته اید که پسر استالین هم خائن بود. آنوقت شما یک ان وارد معرکه شده اید که استالینستها ال هستند و بل هستند.
با وجود افرادی که تصمیمشان را از قبل راجع به مسایل آماده دارند عجیب نیست که این داستانهای مبتذل خزیدار داشته باشند.
۵۱۹٨۹ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۱
|