از : کل بشیر
عنوان : درد یک دستفروش
ای حکومت، ای بلای جان ما
ای بلای ملت ایران ما
ای سوار کول و ای سربار خلق
ای نبوده فکر نان و کار خلق
ای ندیده فقر را در هیچ حال
ناکشیده روی زردی از عیال
ای نرفته دست خالی خانه ات
ای ندیده گریه دردانه ات
ای ندیده گشنگی را هیچ بار
ای نگفته بچه ات: بابا نهار
ای نبوده هیچگه دل سوخته
رخت دختر بچه را بفروخته
ای ندانی اینکه صاحبخانه کیست
معنی و مفهوم صاحبخانه چیست
ای ندیده معنی فقر و فشار
کودک بیمار و زن هم باردار
ای حکومت! دشمن ملت توئی
فقر و جهل و ترس را علت توئی
بگذرد این روزهای تیر و تار
قرنها نامت بماند یادگار
قرن ها یاد آید از بیداد تو
کس نیارد جز به لعنت یاد تو
۵۲۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۱
|