سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در پاسداری از راستی و رسواسازی پلشتی - محمد امینی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : علی اصلی

عنوان : آقای امینی از گنجینه های ملی ما هستند.
آقای محمد امینی گرامی - صمیمانه ترین درودهای من و همه دوستان و آشنایانم را پذیرا باشید. خسته نباشید. همیشه سبز باشید و پر سرور. رحمت بر پرورندگان نیکوی شما.
۵٣۲۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۲       

    از : محمود دلخواسته

عنوان : جریان وابستگی و استبداد در مقابل جریان استقلال و آزادی
بیشتر از زمان انقلاب مشروطه به بعد دو جریان مصدقی استقلال و ازادی و جریان سید ضیاء که همان جریان وابستگی و استبداد است در برابر یکدیگر ایستاده اند. شخصیتها عوض شده اند ولی جریانها نه. جریان وابستگی از آغاز به این نتیجه رسید که تا زمانی که سمبلهای استقلال و ازادی ترور شخصیت نشوند و روش عملشان در لجن پراکنی از دیدها محو نشود نمی تواند خود را به عنوان تنها جریان ممکن به جامعه ملی تحمیل کند. به همین علت است که هم از داخل رژیم ( بسیاری توجه ندارند که عناصر اصلی تشکیل دهنده رژیم حاضر از کوشندگان و یا هوادارن کودتای ۲۸ مرداد بوده اند. جبهه مصدقی رهبریت رژیم بعد از انقلاب با استعفای بازرگان و کودتا بر علیه اولین رئیس جمهور، حذف شد.) و هم از خارج، که جریان سلطنت طلب می باشد، در رابطه ای اورگانیک با یکدیگر و بصورت سیستماتیکی کوشش در ترور شخصیتهایی که نماد استقلال و ازادی بوده اند و هستند، کرده اند و می کنند.

علت ترور شخصیت مصدق، مظهر استقلال و آزادی و عزت و غرور ایرانیت را اینگونه می شود فهمید. تاریخ امری نیست که تنها در گذشته اتفاق افتاده است چرا که آینده نتیجه گذشته است و از درون گذشته است که سر بر می آورد. به این علت است که جریانهای قدرتمدار و استبدادی نیک می دانند که تنها از طریق کنترل گذشته است که آینده را می توانند در اختیار بگیرند. بهمین علت است که در عین حال که سخن از این می گویند که گذشته را بحال خود بگذارید و فکری به حال آینده کنید لحظه ای دست از جعل و تحریف گذشته و در نتیجه ترور شخصیت و نمادهای استقلال و ازادی بر نمی دارند. نمونه اخیر آن را در حملات سخت عصبی اقای مجتهد زاده به مصدق و او را شارلاتان و حقه باز و دروغگو خواندن( نمونه دیگر اینگونه حملات سخت عصبی را اخیرا در مورد دیگری مشاهده کردیم.) می بینیم. علت اینگونه حمله های عصبی و اختیار از دست داده شده این اشخاص، جز این نمی باشد که متوجه شده اند که جامعه ملی در حال کنار زدن گرد و خاکی می باشد که آنها را از گذشته ای که واقع شد محروم و روایتی جعلی در اختیار آنها گذاشته بود و بهمین علت به کوششی دوباره دست یازیده اند. کوششی که بیش از هر زمان خالی بودن دست آنها را به نمایش گذاشته است و هم نشانگر رنجه بردن از عقده حقارت، انهم از نوع بدخیم آن می باشد.
۵٣۲٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : خمینی ها و شاهی ها
دل گــفت مــرا عـلم لـدنّی هـــوس اسـت - تـعـلـــیـم نما ، تـو را اگـر دسـتـرس اسـت
گـفـتـم کـه الـف، گفت دگـر؟، گـفتم هـیـچ - درخانه اگر کس است یک حرف بس است - جامی

جناب امینی،
کاش از کوتاه هم کوتاه ترمینوشتید که قابل خواندن باشد. منظور آنست که وقتی فرمودید دوستان و منابع جناب مجتهد " زاده " کسانی چون اردشیر زاهدی و میر فطروس اند و ایشان آزادانه بین تهران و لندن در حرکتند ( که حتی منابع ایشان چنین آزادی ندارند ) داستان پایان یافته است. دو گروه از مصدق و نام او متنفرند : خمینی ها و شاهی ها. جناب مجتهد " زاده " ظاهرا پلی بین ایندو هستند و نژاد از دو کس دارد این نیک پی . آفتاب آمد دلیل آفتاب - گر دلیلت باید از وی رو متاب - مولوی.
بقیه را هم که در سخنرانی ها گفته و در کتاب ها نوشته و مینویسید.
۵٣۲۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست