از : قطره
عنوان : رک و رو راست به امید پخش اخبار روز.
رک و رو راست به امید پخش اخبار روز.
جناب کیوان، شما در تمام کامنتهایتان فقط سوال میکنید و هیچ جواب و راه حلی ارائه نمیدهید. شما بفرمائید چه باید کرد؟ سوالاتی را هم پیش میکشید که گویا جوابی جز آنچه شما در ذهن خود بافته و اندوخته اید ندارد.
۵٣۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : کیوان ش
عنوان : عجب جواب رو راستی؟؟
جناب قطره، جواب رو راست دادید و یا فحاشی کردید؟ چرا که اگر سیاست سایت اخبار روز را خوانده باشید به آشکار نوشته شده که جواب ها مقالاتی که توهین آمیز و پرخاش گرانه باشد را چاپ نمیکنند. حال اگر درک اسن مسئله ساده برای شما سخت هست شاید بخاطر عدم مستقل فکر کردن شما باشد که هر موقع دنیا به کام شما نمیچرخد در آن نشانی از توطئه میبنید.
اما، یک سوال رو راست: ایا شما واقعن مخالف رژیم هستید و یا موافق؟ نظر خود را با نظر سعید امامی و سعید حجاریان مقایسه کنید تا کپی برایر اصل را مشاهد کنید. آن خدا بیامرز!!! سعید امامی کلی "هزینه" کرد که نظرش در جامعه ایرانی ها بخصوص خارج کشور جا بیافتند و الان زنده نیست تا شاهد ثمربخش بودن کوشش اش باشد.
ایا شما واقعا فکر میکنید با یک رای شما بین موسوی و خامنه ای فاصله افتاد؟ زهی خوش خامی و خوش خیالی
. با آمار و عد که متوجه مسائل نمیشوید. با بحث و گفتگو هم که همین طور پس بقول معروف باش تا صبح دولت ات بدمد
۵٣۴٨۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۲
|
از : قطره
عنوان : قانون کمترین هزینه در مسیر ممکن ترین راه برای تغییرات سیاسی و اجتمائی
جناب کیوان جوابی رک و روراست برایتان نوشتم که متاسفانه اخبارروز آنرا سانسور کرد. هنوز نفهمیدم اخبار روز چه چیز را سانسور میکند و چه چیز را نه.
ضرب المثل را با حساب ریاضی تحلیل نمیکنند. قانون مناسبات و روابط پیچیده مهم زندگی مدرن امروزی بر اساس مینیمم هزینه است. هر کار روز مره شما با هزینه ان سنجیده م و بررسی می شود . اصل و مهم اینست که چگونه با هرگونه تغییری، و لو بسیار اندک، و لی با کمترین هزینه، به هدف نهایی نزدیک شد.
تاریخ ثابت کرده که با نبرد مسلحانه و زور چند چریک و اسلحه و زور چپانی انقلاب و شعار های انقلابی غیر واقعی شما نتیجه تغییر دموکراتیکی را که انتظار دارید، بدست نخواهید آورد. روش پیشنهادی شما در شرا یط فعلی ایران ماکزیمم هزینه را میطلبد، پس انجام نشدنی است.
مهم اینست که در شرا یط اختناق و سرکوب شدید چه روزنه ای را میشود باز کرد و چگونه میتوان در رهبران رژیم شکاف ایجاد کرد و یا آنرا وسعت داد و بخش دموکرات تر را به سمت مردم کشید.
من با رای به موسوی بین او و یار دیرینه انقلابی اش، خامنه ای، شکاف انداختم. اکنون هم به دنبال آنم که شکاف بین خامنه ای و دو یار دیرین دیگرش، یعنی خاتمی و رفسنجانی را پر رنگ تر، عمیق تر، و شفاف تر کنم. این همان قانون طبیعی اپتیمم و یا کم هزینه ترین راه غالب است. آب و آتش و هوا و خاک و انرژی و پول هم از همین قانون طبیعی کمترین هزینه در مسیر ممکن ترین راه پیروی میکنند. قانون مینیمم انرژی و یا کمترین هزینه در مسیر ممکن ترین راه برای تغییرات سیاسی و اجتمائی جامعه غیر انقلابی.
۵٣۴۶۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۲
|
از : مسعود بهبودی
عنوان : باران هم ظاهرا از جهان بی خبر استت
سرمایه داری اروپا زمانی متمدن و اهلی شده که هر نفسکش دگراندشی را لت و پارکرده است.
۶ میلیون نفر را پس از سلب مالکیت و بی خانمان کردن و کشیدن شیره جان در داخل زنده زنده سوزانده و سینه ۶۰ میلیون نفر رادر خارج به بهانه های نژادی و ایدئولوزیکی و غیره غربال کرده و گورستانی به وسعت جهان پدید آورده است.
حتی تا چند دهه قبل دهقانان و بعدها حتی زنان اجازه دادن رأی نداشته اند کاندید شدن پیشکش.
این حقایق را فانی یزدی و کاشانی و بروجردی می دانند.
و می دانند که کی حذف کننده کی بوده.
وابستگی طبقاتی اما مغز بنی بشر را به زنجیر می کشد و از کار می اندازد.
آدم دلش به حال حفظ دوده می سوزد که کادرهایش تو زرد در آمده اند.
با مغذرت
۵٣۴۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۲
|
از : مسعود بهبودی
عنوان : چپ چپ نما
اگر نقل قول «باران» را مورد صرفنظر قرار دهیم، ما بقی چالش ها جنگ زرگری رفرمیست ها ست.
این نظرات ارزش علمی ندارند.
فقط خدا کند که بعضی ها کماکان مدعی طرفداری از توده زحمت نباشند.
۵٣۴٣۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۲
|
از : الف باران
عنوان : این نظام با اصلاحات تغییر نمی کند...
وقتیکه نویسنده با سابقهای چون آقای فانی یزدی عقیده دارند که:
"در همه کشور های پیشرفته و دمکراتیک غربی نیز ما شاهد همزیستی همه گرایشات و اقشار اجتماعی در کنار یکدیگر هستیم، تصور حذف گرایشات محافظه کارانه در این جوامع همان اندازه کودکانه است که تصور حذف گرایشات لیبرال در این کشور ها.."
دیگر از تحریف و بیانات مغرضانه دیگران کامنت گذاران چه انتظار ! اگر انتظار پیشرفت در کشوری چون ایران دنباله روی از سیاستهای اروپایی باشد دیگر باید فاتحه آن پیشرفت را خواند. دنباله روی از سیاستهای دیگر کشورها همان انتظاری است که از پس مانده سیاست آنها چیزی عاید ما شود. اگر ایران لیاقت خود گردانی و خود کفایی استقلال سیاسی خود را نداشته باشد بهتر همان است که نداشته باشد. ایران قابل مقایسه با کشورهای اروپایی نیست . سیاست و تمدن آنها نمیتواند جایگزین فرهنگ سیاسی ایران باشد. انگلستان تا یک قرن پیش کشوری بود که که آفتاب در مستعمرات آن غروب نمیکرد و چون دزدان دریایی و صحرایی ثروتهای غارت شده این مستعمرات را بطرف کشور خود سرازیر میکرد. همانطور فرانسه یا در قرون گذشته آلمان، ایتالیا ،پرتغال،اسپانیا ،هلند،بلژیک و غیره... در میان این کشورها آنانکه مستعمرات خود را زود تر از دست داده اند، هم اکنون به فلاکت اقتصادی بیشتری دچار شده اند.این کشورها با خون کشورهای "عقب نگاه داشته شده" زندگی رنگینی داشته و قامت خود را بر افراشته میداشته اند . دست و پا زدن کشورهای اروپایی و تنگ نفسی اقتصادی (ریاضتهای اقتصادی) همان ورشکستگی اقتصادی ، همان کوتاه شدن دست غارتگری آنها از دیگر کشور هاست . حال که آنها با آن سیاستهای استعماری به این روز افتاده اند سینه چاک کردن برای سیاستهای آنها چه انگیزه هایی را میتواند در بر یا در سر داشته باشد ؟ همین انگلستانی که "روشنفکران" الگوی از سیاست آنرا برای ایران "خراطی" مینمایند مسبب فلاکت های فراوانی در یکصد سال گذشته برای ایران داشته و هنوز هم بر گرسنگی دادن مردم و حمله نظامی به ایران را تائید و تاکید دارد . آیا تاریخ ایران دشمنی فراتر از انگلستان را برای خود میشناسد !
کشورهای اروپائی هیچ ارزش و هویتی برای مردم ایران قائل نیستند.برای آنها ملتی قابل احترام است که حکومت آن سر سپرده و دست نشانده آنها باشد. درجه پیشرفت کشوری چون ایران به درجه وابستگی و جهت یافتن به سیاست دنیای شرق و غرب یا جنوب و شمال نیست. ایران کشور عقب نگاه داشتهای است که برای پیشرفت آن باید گامهای فرسنگی با توان تمامی مردم ایران برداشته شود. میلیونها نیروی کار بیکار، ثروت و مواد خام بیحساب،زمینهای حاصلخیز، استعدادهای فراوان ... ایران نیاز به تصاحب آن قدرت سیاسی نیرومند مردمی را دارد که که بر تمام مشکلات و فلاکتهای اجتماعی دیگر فائق آید. اصلاحطلبان توانایی انجام آنرا ندارند . بیماری مرگبار بیکاری،اعتیاد و هزاران آلام اجتماعی دیگر، قدرت و سیاست پر توانتری را میطلبد .این نظام عامل ، بوجود آورنده و گسترش دهنده تمام مفاسد اجتماعی است ، این نظام باید برود ، این نظام با اصلاحات تغییر نمی کند...
۵٣۴۲٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۲
|
از : کیوان ش
عنوان : درس حساب برای جناب "قطره"
جناب "قطره" مطمئن هستم که در دوران دبستان درس حساب را گذارنده اید. برای یاد آوری جنابعالی و برای اینکه از جهت ثبت در تاریخ هم که شده و آموزشی برای شما و همفکران باشد، اجازه بدهید یکسری به درس حساب بزنیم. اما، جرا حساب. چگونه سما میخواهید قطره قطره "اصولگریان" (جماقداران و سلاخان رو راست) را قطره قطره از بین برده و از "اصلاح طلبان" (جماقداران و سلاخان نقاب بر صورت) بقدرت برسانید. و علت علاقه شما به قطره قطره به یقین از آن است که حتمن مثال قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود را درنظر دارید. جناب قطره، این تنها ضرب مثل هست و با واقعیت ابدا رابطه ای ندارد. جرا؟ چگونه یک قطره در نهایت یک میلی لیتر حجم دارد و یک لیتر ۱۰۰۰ میلی لیتر. دریا حداقل یک میلیون لیتر اب دارد و بعبارتی یک میلیارد قطره در خود جا داده. اگر ۱۰ ثانیه طول بکشد که یک قطره شکل گیرد، تشکیل یک دریا ۱۰ میلیارد ثانیه یا ۱۱۵۷۴۰.۷۴ روز طول میکشد که یک دریا قطره قطره درست شود و یا ۳۲۱.۵ سال. حال شما واقعا فکر میکنید تقریبا سه و یک چهارم قرن طول میکشد که نکبت جمهوری با روش شما از بین برود (تازه تنها آن دسته از آدم کش ها که اصلاح طلب لقب گرفته اند جای آن یکی دسته آدمکش که اصولگرا لقب گرفته اند را بگیرد) ایا واقعن فکر میکنید این توهین به یک ملت نیست که بگوئید اینان آنقدر نا آگاه و کودن هستند که این همه سال وقت لازم دارند تا آگاه شوند. یادتان باشد که بار اول که لشگر اسلام به وطنمان وحشیانه حمله کرد دویست سال طول کشید که نکبت شان از این سرزمین برود حالا جرا در قرن ۲۱ باید ۳۲۱.۵ طول بکشد معلوم نیست. لطف کنید توضیح بدهید (البته نه از روی توضیخ المسائل)
ممنون
۵٣۴۱۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۲
|
از : قطره
عنوان : رای من کجاست و جنبش سبز کماکان ادامه دارد!
من اگر مجبور باشم به یک از چند نفری محدود رای دهم، فرضن، از بین خاتمی، مشایی، قالی باف، رضایی، روحانی، حداد عادل و بقیه اصول گرایان، ناچار باشم یکی را انتخاب کنم، به خاتمی رای میدهم. دلایل:
۱. تنها شانس تغییری ولو بسیار کوچک در نظام و سیستم ج.ا. و دولت ان با ورود خاتمی میسر است.
۲. خاتمی تجربه تلخ دو دوره گذشته خودرا بخوبی حس کرده و احتمالن اینبار مصمم تر عمل خواهد کرد.
۳. برای من سکولار لائیک نامسلمان کافر، خاتمی از بقیه بسیار بی ضرر تر است.
۴. کفه ترازو را باید به سمت اصلاح طلبی و رفرم سنگین تر کرد و قدرت را از اصول گرایان حتا به شکل ذره ذره و قطره قطره باید بتدریج گرفت. امروز نگیریم، چهار سال دیگر باز بیهوده باید صبر کنیم.
۵. میشود گفت خوب چرا تحریم نکنم؟ تحریم هیچ گره ای از کار نمی گشاید. تحریم یعنی حذف خودم از بازی سیاسی! چرا باید بدست خود خودمان را از بازیهای سیاسی حذف کنیم. نه تنها بیهوده تحریم و خود را حذف نمیکنم، بلکه شرکت میکنم، از صندوق ها و رای ها و مراقبین و دست اندرکاران عکس و اسناد تهیه میکنم. گزارشی مفصل از جزء جزء آن و هر واقعه غیر مترقبه همراه با هر گونه تقلب و دستکاری و مهندسی جهت نابودی رای من و مردم تهیه خواهم کرد. به امید دیدار شما در پای صندوق های رای.
خوشحالم که دفعه قبل هم شرکت کردم و به موسوی رای دادم و به حرکت و جنبش سبز کمک کردم. جنبش سبز کماکان ادامه دارد!
۵٣٣٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲
|
از : کیوان ش
عنوان : تفکر توده ای ابدا ناشی از وجود یم ویروس نیست
برخی براین باورند (بقول مذهبی ها اعتقاد دارند) که قبول تفکر خمینسیم (وحشی گری صرف) و یا توده ایسم ( بقولی زیر ابی رفتن صرف) ناشی از وجود یک ویروس در درون جمجمه هست. اما، تاریخ و علم نشان داده که ابدا چنین امری قابل قبول نیست. یک حزب اللهی (طرفدار خمینی-حکومت اسلامی) نه ویروسی در جمجمه دارد و نه صدمه مغزی خورده هست. اینان عاشق دوران جاهلیت و بربریت هستند، این ویروس نیست، این خواست ایستا بودن فکر و اندیشه هست. خواست زندگی در بادیه نشینی و حکومت شبانی. یک توده ای هم نه دچار بیماری روحی هست و نه روانی و جسمانی. کاملا سالم و سر و حال. مسئله این هست این دسته از افراد جامعه بخودی خودی نمیتوانند به خود و اندیشه خود و کوشش خود وابسته باشند و فکر کنند و تغذیه کنند. میباید همانند یک پیچک به کسی، چیزی، قدرتی چسبیده و رشد کنند و از آنجائیکه غرض رشد کردن پیچکی هست، مهم نیست که به چه چیزی میچسبند، حکومت جهل و جنون خمینی هست، حکومت ریاکار زمانه (سردار سازنده گی هست) حکومت تدارکچی با خنده های مشمئز کننده هست، حکومت صدام هست، حکومت شاه، اسد، زیادبره، چاشسکو، و .... این اصلا مهم نیست، مهم این هست که میشود پیچک را بدورش وصل کرد و قد کشید یا خیر. بی جهت نیست که تمامی کشورهای "سوسیالیسم موجود" بعد از فروپاشی شوروی، نمیتوانستند بر پای خود استوار بیاستند و همان "رهبران کمونیست" یکشبه جانثار آمریکا و اروپای غربی شدند و لقب امپریالیستی به دمکراسی حقوق بشری مبدل شد. و ایزن، احزاب برادر در کشورهای دیگر و اعضای این احزاب عاشق دلخسته "سوسیال دمکراسی" و "حقوق بشری" شدند و لعن و نفرین و نفرت از چپ، ایده های چپ و افراد چپ مثل نقل و نبات از دهان و قلم این ها تراوش کرد. آری تفکر توده ای، ناشی از وجود یک ویروس نیست، ناشی از عشق به زندگی پیچکی است و بس
۵٣٣۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲
|
از : محسن مقصودی
عنوان : برای الف باران
سپاس از شما که یادآور کتاب مانیفست حزب کمونیست نوشته مارکس و انگلس شدید. این کتاب کم حجم که جهانی مفهوم و معنی در خود دارد را می بایست بارها و بارها خواند و البته نه در تنهائی و خلوت خویش بلکه بطور جمعی و همراه با چند رفیق که بتوان به جوانب و عمق آن بیشتر پی برد و نیز روش و بینش و منطق آنرا فرا گرفت.
اما اگر می خواهی پاسخی از من در رابطه با این مقایسه ای که کردی دریافت کنی ، نخست باید اسم و فامیل واقعی خودت را بنویسی ، چرا که من به دنبال "اشباح" نمی روم و با آنها بحث نمی کنم!
۵٣٣۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲
|