شاید مترادف بودن روز معلم و روز کارگر چندان هم بی معنی نباشد - برزویه طبیب
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : peerooz
عنوان : تشکر
جناب برزویه،
ممنون از پاسخ و تشکر مجدد از تعریف جامع " کارگر " که گرچه هنوز درک کامل آن برای من مشکل است و از بعضی جهات مشکل دوتا شده است ولی این نوشته قدم بزرگی در راه تعریف آن میباشد. اگر صاحبنظران دیگر, ایرادی نگیرند باید فرض کرد که طبقه کارگر همان است که شما فرمودید.
۵٣۷۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : برزویه طبیب
عنوان : جناب پیروز ، ممنون از توجه شما
جناب پیروز ، ممنون از توجه شما . به نکاتی مهم اشاره کرده اید . اول اینکه به خانم های خانه دار اشاره کرده اید . در همان مقاله آمده است که طبقات از جمله پرولتاریا شامل افراد خانواده آنها نیز هستند . بنابراین اگر خانم خانه ای در بیرون از خانه کار نکند ، موقعیت طبقاتی وی با موقعیت طبقاتی نان آور اصلی خانواده تعیین میشود . بنابراین خانم صرفا خانه دار کارگر ، کارگر محسوب شده و خانم صرفا خانه دار سرمایه دار ، نیز سرمایه دار محسوب میشود . اگر خانم این سرمایه دار در یک کارخانه کار کند ، موقعیت طبقاتی وی براساس منبع حیاتی امرار معاش وی تعیین میگردد. ولی به یقین در جامعه سرمایه داری ،هیچکدام برده نیستند ، وبدون شک در اینده نیز برده نخواهند بود . ۲..فکرمیکنم لازم به توضیح نیست که کارگران بنا به ضرورت تامین معاش ، کار میکنند واین فرق کیفی با امرار معاش فلان شخص که میلیون ها در حساب بانکی دارد و این ضرورت رابرگرده خویش احساس نمیکند ، ایجاد میکند . ۳..تا جایی که من درک کرده ام در جامعه کمونیستی ، پرولتاریایی نیز وجود ندارد (چون کنترل و مالکیت وسایل و روند تولید همگانی شده ( منظور دولتی شدن نیست )و هیچکس فاقد مالکیت برانها نیست ) تا چه برسد به اینکه پرولتاریا بودن مایه شهروند محترم بودن باشد و نبودن کسر شانی برای کسی محسوب شود . ۴..در مورد کارگران کارخانجات اسلحه سازی بحث کرده اید . این کارگران بنا به تعریف کنترلی بر روند تولید ندارند و بنابر این در اینکه چه تولید میکنند ، نقشی ندارند و بنابراین ستون فقرات هیچ امپریالیسمی هم نیستند . بیایید یک لحظه فرض کنیم حرف شما درست . ایا کشاورزانی که غذای سربازان امپریالیسم را تامین میکنند ، ستون دیگر امپریالیسم نخواهند بود ؟ نفتگرانی که بنزین تانکها را تامین میکنند چه ؟ معلمی که به جوانان سواد یاد میدهد تا فرمان های نظامی را بخوانند چه ؟ البته بخشی از کارکنان تولید سلاح جزو پرولتاریا نیستند ، ولی این مقوله از سطح کامنت فراتر است و به آن نمیپردازم .۵..اشاره به دیکتاتوری پرولتاریا ،خارج از موضوع مقاله است و پرداختن به ان در اینجا عبث .برزویه طبیب
۵٣۷۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : گفت پیغمبر که چون کوبی دری - عاقبت زآن در برون آید سری
این بیسواد بارها در کامنت های خود استدعا کرده بود که کسی معنی کارگر را برای او توضیح دهد و تنها یکی از ارباب خیر به نوشته های جناب قراگوزلو رجوع داده بود. امروز جناب برزویه طبیب سنگ تمام گذارده و اشکال تعریف طبقه کارگر را بخوبی نشان داده اند.
این تقسیم بندی دلبخواه آنقدر اشکال دارد که پرداختن به آن هفتاد من کاغذ شود. به عنوان نمونه " تولید بهترین غذا توسط خانم خانه ، چون به فروش نمیرسد ، کار مولد نیست " ولی اگر همین " خانم خانه " !! به کبابی سر کوچه رفته و کباب " تولید " کند
" پرولتاریا " میشود. یعنی درمرام کمونیسم میلیون ها و شاید میلیاردها " خانم خانه " برده بوده و هستند وخواهند بود!
" بخش یقه سفید ومعلمین ومربیان وپرستاران وسایر کارکنان بهداشتی ودرمانی٬ هنرمندان ومبتکران ودانشمندان " کارگرند ولی " مزدبگیران رده بالا ٬هنرپیشه های میلیون دلاری و…. در زمره پرولتاریا محسوب " نمیشوند!
" ولی ارزش در حوضه مبادله وتوزیع ایجاد نمیشود . بنابراین مزد بگیران این حوضه ها٬کارکنان بانکی ٬فروشنگان اجناس و…در زمره پرولتاریا قرار نمیگیرند. از طرف دیگر نیروهای نظامی و انتظامی که وظیفه اصلی انها حفاظت ارزش تصاحب شده توسط سرمایه داران وجلوگیری از اختلال در روند استثمار است ،ارزشی تولید نمیکنند بنابراین علیرغم حقوق بگیری ٬پرولتاریا محسوب نمیشوند " و در سیستم کمونیسم باید خیال شهروند محترم بودن را از سر بدر کنند ولی کارگران کارخانه های اسلحه سازی که ستون فقرات امپریالیسم را تشکیل میدهند کارگرند و قدم آنها بر روی چشم است!
جناب برزویه ، چه اجباریست که جامعه را من درآوردی به طبقاتی تقسیم کنیم که خود حدود آنرا نمیدانیم و انتظار داشته باشیم که این گروه رویائی روزی قیام کرده و بر سایر طبقات! مسلط شده و " دیکتاتوری پرولتاریا " را بوجود آورد. آیا واقعا این چیزیست که شما آرزوی " ظهور " آنرا دارید ؟
۵٣۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۹ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|